وقتی یک ستون اجتماعی را نزدیک به چهار سال بنویسی، خیلی چیزها در باب مدیریت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... کشور دستت میآید و برخی تکرارها آزارت میدهد. حیران میمانی که چطور یک مشکل قابل پیشبینی، سالهای سال دوام مییابد هر بار در نوبت و مناسبتش همه تذکر و هشدار و اخطار میدهند و اما حیرتا که عین مشکل سال بعد رخ میدهد. این بیاعتناییها هر وجدان دلسوزی را آزار میدهد.
نمونه برای آنچه آمد آن قدر فراوان است که ماندهام کدام را بنویسم. مثلاً هر ساله در روزهای پایانی سال، مسافران سرگردانند. آژانسهای مسافرتی به جای تضعیف بهای بلیت در آستانه تعطیلات، یعنی چیزی که در تمام جهان مرسوم است، تا جایی که تیغشان ببرد، از ملت پول میگیرند. این دردسر در تمام مناسبتهای دیگر هم تکرار میشود.
هر بار هم مردم صبور گلایه میکنند و رسانهها تذکر میدهند و نهادهای مسؤول هم قول میدهند و باز همه چیز فراموش میشود تا نوبت بعد.
در تعطیلات تابستانی هر سال دهها نفر در سواحل شمالی و جنوب کشور غرق میشوند. هر بار در آستانه فصل گرم رسانهها هشدار میدهند و هر سال دهها خانواده سوگوار میشوند. در مهرماه هر سال دعوای قدیمی پول گرفتن مدارس از والدین زنده میشود. وزارتخانه مربوطه میگوید، خلاف است و غیرقانونی، اما همه این خلاف را مرتکب میشوند و کسی هم پاسخگو نیست و... دهها مورد دیگر از این شاهد و مثالها را میتوانم ردیف کنم. درباره هر کدام از اینها اگر به سابقه و تاریخچه همین ستون برگردیم، انبوهی از مطالب هر ساله تکرار شدهاند و خدا میداند باید یقه چه کسی را برای این بیتوجهیها گرفت.
اما چرا این مقدمه طولانی را نوشتم. این همه را یادآور شدم تا به یکی دیگر از همین تذکرات تکراری برسم. دهه فجر با راهپیمایی باشکوه مردم در سراسر کشور تمام شد و پرونده آن بسته شد تا بهمن ماه سال بعد. دو سال پی در پی در همین ستون از مسؤولان خواهش کردم برای نسل جوان و شناساندن حقایق انقلاب اسلامی به آنها چارهای بیندیشند. راهی بیابند تا این نسل بدانند صاحب چه گوهر ارزشمندی هستند. در حالی که دشمن با تمام نیرو از در و دیوار علیه آمال این مردم تبلیغ میکند و بر آن است تا به دروغ به مخاطبان خود بباوراند که همه چیز پیش از انقلاب گل و بلبل بوده و در صورت ادامه آن روند، ما امروز ژاپن خاورمیانه بودیم و فلان و بهمان میشد و در این راه از هیچ فریب و نیرنگی دریغ نمیکند، اصحاب انقلاب که رسانه ملی و مطبوعات مفصل و نهادهای فرهنگی گوناگون و بودجههای رنگارنگ در اختیار دارند، همه چیز را در دهه فجر خلاصه کردهاند و دریغا که در همین دهه نیز چنانکه باید برای نهادینه کردن ارزشهایی که با خون جگر حاصل شدهاند، کاری نمیشود.
چند سرود تکراری، چند تصویر که از شدت تکرار از رنگ و رو افتادهاند و همه مخاطبان آنها را حفظ کردهاند و چند گفتوگو و نشان دادن چند هنرپیشه و خواننده و احتمالاً یک برنامه مشاعره که هزینه میشود سر و ته تمام برنامههای مناسبی ویژه انقلاب و دهه فجر ما.
در این میان هزاران پرسش در ذهن میلیونها جوان ایرانی از انقلاب و انقلابیون از سالی به سال دیگر نقل مکان میکند و هیچ کس فرصتی برای طرح و پاسخ به آنها فراهم نمیسازد. سال به سال همه چیز به چند طرح مقوایی از هواپیمای ورودی امام(ره) و سرود «بوی گل و سوسن و یاسمن آید...» خلاصه میشود! چرا؟
۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۱
کد خبر: 349024
نظر شما