وی تاکنون علاوه بر ارایه ۱۵۰ مقاله علمی و11 عنوان کتاب در حوزههای تخصصی و اجتماعی، برای بیش از ۳۰۰ بیماری نادر تشخیص ژنتیکی ارایه داده و تربیت ۶۰ دانش آموخته کارشناسی ارشد و دکتری نیز از دیگر افتخارات علمی اوست. در ادامه گفت وگوی ما با ایشان را میخوانید.
آقای دکتر! چگونه وارد حوزه پزشکی شدید و به این عنوان دست یافتید؟
من از دوران کودکی همیشه علاقهمند بودم کاری انجام دهم که در آن نفر اول باشم. وقتی در دبستان از من پرسیدند، میخواهی در آینده چکاره شوی، گفتم، دوست دارم هر شغلی که انتخاب میکنم، نفر اول باشم. آن سالها همکلاسیهایم میگفتند، خودت را از ساختمان چهار طبقه پرت کن، اول میشوی. اما هرچه بزرگتر شدم و به مقاطع تحصیلی بالاتر رفتم، باز هم علاقهمند بودم در شغلی فعالیت داشته باشم که نفر اول باشم، حتی به نویسندگی هم فکر کرده بودم. سال 59 که از دبیرستان ابن یمین مشهد دیپلم گرفتم، به دلیل انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد و به سربازی اعزام شدم. پس از اتمام دوره سربازی، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتم و در رشتههای علوم آزمایشگاهی، ژنتیک و ژنتیک پزشکی درس خواندم وسرانجام دکتری ژنتیک پزشکی را از کشور سوئد گرفتم و به دلیل اینکه با خود عهد کرده بودم پس از اتمام تحصیل به کشور باز گردم و به مردمم خدمت کنم، به ایران بازگشتم و در پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتيک و زیست فناوری تهران مشغول به کار شدم. البته هنوز هم اعتقاد دارم، کسب علم و تحصیل پایان ندارد و هر پله را که پشت سر بگذاریم، هزار پله پیش روی ما خواهد بود.
زمانی که به ایران آمدید، وضعیت ژنتیک پزشکی چگونه بود؟
آن سالها فقط تشخیص 10 بیماری مولکولی از طریق ارسال آزمایشها به خارج از کشور امکانپذیر بود، اما اکنون شرایط خیلی تغییر کرده و زمینه تشخیص 300 بیماری که روشهای تشخیصی برای آنها وجود نداشت، فراهم کردم که مهمترین این بیماریها، بیماری ژنتیکی نقص ایمنی بود که در ایران گسترش زیادی دارد و خوشبختانه با مطالعات انجام شده در این زمینه قادر هستیم این بیماری را پیش از تولد نوزاد تشخیص دهیم.
همچنین مطالعه بر روی بیماریهای متابولیکی از دیگر زمینههای تحقیقاتی من است که در این زمینه نیز راهکارهایی برای تشخیص بیماری ارایه و نتایج این تحقیقات برای کاربردی شدن در سایر مراکز تشخیصی چاپ شده است و دانشجویان گوناگونی را در این زمینه پرورش داده ام، زیرا اعتقاد دارم ارزش علم به آموزش آن است و هرگز نگران درآمد نبوده ام و اعتقاد دارم خداوند روزی انسان را میرساند.
هم اکنون مشغول چه کاری هستید؟
در زمینه پزشکی شخصی کار میکنم و دانشجویانی را در این زمینه پرورش
داده ام تا بررسی کنند داروهای یکسان روی جمعیتهای گوناگون چه تأثیری دارند. این مهم میتواند به وزارت بهداشت کمک کند که با برنامه ریزی در واردات دارو هزینه کند، زیرا ممکن است دارویی برای درمان بیمارانی اثر گذار باشد، در زمینه درمان برخی بیماران بی تأثیر و برای تعدادی از بیماران به دلیل ژنتیکشان مضر واقع شود و زندگی آنها را به خطر اندازد. در پزشکی شخصی، ما با یک آزمایش ساده میتوانیم از هدر رفت زمان و سرمایه بیماران پیشگیری کنیم.خوشبختانه هم اکنون این تست با کمک بیش از 20 نفر از دانش آموختگان ژنتیک مولکولی آماده اجراست.
همچنین بسیاری از بیماریها نظیر «سرطان»، «ام اس»، « آسم »و«بیماری قلبی وعروقی» بیماری چند عاملی محسوب میشوند و به دلیل نوع ژنتیک بیمار، بنا به دلایل گوناگون بروز پیدا میکند. با استفاده از علم ژنتیک، افراد میتوانند قبل از ابتلا به بیماری به واسطه انجام آزمایشهای ژنتیک و با رعایت تغذیه مناسب، ورزش و...از ابتلا به بیماری پیشگیری کنند ویا ابتلا به آن را به تعویق اندازند، ضمن آنکه به کمک این تستها میتوان ابتلا به برخی بیماریها نظیر سرطانهای کلون و سرطان سینه را پیش بینی کرد، زیرا اکنون اگر
بیماری هایی نظیر سرطان زود تشخیص داده شوند، بیماری غیر قابل درمانی نیستند.
شرایط فعلی پزشکی را در مقایسه با زمانی که به کشور بازگشتید، چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه اکنون به واسطه علم ژنتیک، علاوه بر تشخیص بیماری، امکان پیش بینی و پیشگیری آن نیز فراهم است، ضمن آنکه تأثیر دارویی را نیز میتوانیم بررسی کنیم تا افراد بتوانند زندگی مفید تری داشته باشند.
دانشجویان امروز چه تفاوتی با دانشجویان دوران تحصیل شما دارند؟
در گذشته دانشجویان میدانستند اگر درس بخوانند، به واسطه کسب علم و تحصیل، به جایی میرسند، اما اکنون این طور نیست و ممکن است فردی که راننده است، به مراتب وضعیت بهتری از فردی که سالها درس خوانده، داشته باشد. هنگامی که سه هزار میلیارد تومان یکشبه از کشور خارج میشود، انگیزه ای برای کسب علم وجود ندارد. بیشتر بیکاران جامعه قشر تحصیلکرده هستند، به همین دلیل جوانان امروز سرخورده شده اند و انگیزه ای برای کسب علم ندارند.
آقای دکتر! امروزه دانشجویان پزشکی چقدر نسبت به رشته ای که میخوانند تعهد دارند؟
به اعتقاد من تعهد داشتن، یعنی ایمان داشتن و تفاوتی ندارد در حوزه پزشکی باشد یا غیر پزشکی. اگر بخواهیم کاری را با سهل انگاری انجام دهیم، مانند فردی است که داعیه دینداری دارد، اما اختلاس هم میکند و نشان میدهد این فرد با هدف اختلاس مردم فریبی کرده است. متأسفانه امروزه گزینههای ما برای انتخاب افراد ظاهری شده و این مسأله موجب شد برخی جوانان تعهد کافی را نداشته باشند و به رغم اینکه حرفه یا شغلی را انتخاب میکنند، به دلیل کم رنگ شدن اعتقادات، خدا را بر اعمالشان ناظر نمیدانند و در این قبیل موارد تعهدی نسبت به حرفه وشغلشان ندارند و تفاوتی ندارد که این افراد پزشک هستند یا مهندس یا راننده. ما باید بکوشیم به عنوان عضوی از اعضای جامعه با درستکاری اعتقاد و تعهد را در خانواده و جامعه نهادینه کنیم، چون تنها در این صورت است که به حرفه و فراتر از آن نسبت به تمام اعمالمان تعهد خواهیم داشت و میکوشیم ثروت خود را از راه حلال کسب کنیم تا در دنیا و آخرت آرامش خاطر داشته باشیم.
از دغدغههای حرفه ای خود برایمان بگویید.
همه افراد تصور میکنند اگر درس بخوانند و آزمایشگاه تأسیس کنند، میتوانند درآمدی را برای خود ایجاد کنند، به همین دلیل اکنون تعداد آزمایشگاهها رو به افزایش است و این کمیت رقابتهای ناسالمی را به وجود آورده است، به طوری که برخی افراد میخواهند یکشبه راه صد ساله را طی کنند و با بی اخلاقی به این حرفه آسیب میرسانند. همچنین نبود حمایتهای بیمه ای از آزمایشهای ژنتیک دغدغه دیگری است که همواره پزشک و بیمار را با مشکل مواجه ساخته است، زیرا در مواردی بیمارانی هستند که نه تنها توان پرداخت هزینههای آزمایش را ندارند، بلکه حتی برای بازگشت به شهرشان نیز به کمک نیاز دارند، اما با این حال برخلاف سایر کشورهای مجاور (نظیر کویت) در ایران حمایت قابل قبولی از سوی بیمهها صورت نمیگیرد و علاوه بر بیماران، پزشکان نیز در این زمینه با مشکل مواجه هستند. ضمن آنکه غیر واقعی بودن تعرفهها دغدغه دیگری در حوزه پزشکی است که اگر این تعرفهها واقعی شود برخی از
بی اخلاقی هایی که اکنون بندرت اتفاق میافتد (زیرمیزی و...) از این حرفه برچیده خواهد شد.
نظر شما