با نزدیک شدن به سالروز برپایی این رویداد هنری با سیدمجتبی موسوی، سرپرست معاونت فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی تهران درباره دومین دوره برپایی این نگارخانه و کم وکیف برگزاری دوره اول به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
ایده برگزاری «نگارخانهای به وسعت یک شهر» از کجا شکل گرفت و آیا تجربه موفق برپایی بزرگترین نگارخانه جهان شما را برآن داشته که دور دوم را هم برگزار کنید؟
فکر برپایی این نگارخانه، با این مبنا و دورنما عملی شد که این فعالیت فرهنگی و هنری هر سال در شهر تهران انجام شود و به عنوان یکی از رویدادهای مهم شهر تهران تثبیت شود. با توجه به این که ایده مبنایی با این نگاه شکل گرفته بود، فعالیتهای تخصصی مرتبط با آن نیز انجام شد و امیدواریم نتیجه نهایی آن هم خوب بوده باشد. از ابتدای شکلگیری ایده برپایی این نگارخانه درصدد بودیم که آن را به صورت سالانه برگزار کنیم و امسال هم سیاست گذاریهای مرتبط با برپایی آن انجام شده و بزودی خبرهای آن اعلام میشود.
با توجه به اینکه برگزاری این رویداد انعکاس بینالمللی و داخلی فراوانی داشته، چه بازخوردهایی از سوی مردم و رسانهها دریافت کردید؟
در دوره اول برپایی این نگارخانه انعکاس فراگیری از سوی رسانههای بینالمللی، خبرگزاریها و شبکههای خارجی شکل گرفت و در داخل هم نظر بسیاری از رسانهها و اهالی هنرمند به این عملکرد مثبت بود. شاید اولین دلیلش این بود که این کار برای اولین در چنین سطحی و در جهان انجام میشد، آن هم در فضایی شهری که متعلق به تبلیغات تجاری بود. در همین راستا هم نقد، تحلیل و برداشتهای بسیاری شکل گرفت و در میان همه اینها مهمترین بازخوردی که گرفتیم نظر مردم بود. هم قشر باسواد، تحصیل کرده و متخصص جامعه و هم افراد عادی کوچه و خیابان واکنشهای مثبتی نسبت به این رویداد داشتند و این رویداد نظر جامعه هنری و متخصصان را به خود جلب کرده بود و این برای ما بسیار ارزشمند بود. اساس و پایه این کار یک حرکت فرهنگی بوده و برای مردم انجام شده است و کمتر کسی بود که در زمان اجرای این کار، نظر مثبتی ارایه نکرد.
اما این کار نقاط ضعفی هم داشته که بیشتر نتیجه زمان کم و سرعت بالای کار بوده است. بههرحال این حرکت بزرگ هنری ـ فرهنگی برای اولین بار انجام میشد و ایراداتی هم داشته است، ضعفهایی همچون فونت ریز برخی از تابلوها و ناخوانا بودن آن، کیفیت چاپ برخی آثار که بدلیل محدودیت زمان و نیاز به سرعت عمل بالا این امکان وجود نداشت که همه موارد را بطور کامل اجرا کنیم، اما در مجموع کل پروژه با موفقیت به ثبت رسید و خوشبختانه مورد قبول مردم واقع شد.
برخی دوستان نقاد هم بودند که به شیوه عملکرد ما اعتراض داشتند و معتقد بودند فضای شهری ویژگیهای یک گالری مانند نور مناسب، سکوت و... را ندارد، در نتیجه تمرکزی که برای تماشای آثار لازم است به وجود نمیآید. شاید این نوع نگاه هم تا حدی درست باشد اما باید یادآور شوم که یکی از اهداف ما از این پروژه آوردن آثار هنری جهان و ایران جلوی چشم مخاطب و خارج از گالریهاست. واقعیت این است که بسیاری از مردم بنا به دلایل مختلفی به گالری و موزه نمیروند اما آوردن این آثار هنری به فضای شهری باعث آشنایی بیشتر مردم با هنر و آثار مشاهیر ایران و جهان میشود و علاوه بر این سبب تلطیف فضای شهر، ایجاد آرامش و لذت بصری و ارتقای سواد بصری شده و در واقع باعث میشود مردم به حضور در فضاهای هنری همچون موزهها، گالریها و دیگر حوزههای فرهنگی و هنری علاقهمند شوند و اشتیاق بیشتری پیدا کنند.
ضمن این که کنار هم نهادن آثار هنری ایران و جهان در یک مجموعه شرایطی را فراهم میکند که مردم میتوانند با هنر جهان آشنا شوند، آثار را با یکدیگر مقایسه کنند و از همه مهمتر این که مردم ده روز در سطح شهر و روی بیلبوردها هیچ تبلیغی نبینند که همین به آرامش فضای شهری کمک زیادی کرد.
ظرفیتهای تهران به عنوان یک کلانشهر در بازنمایی هنر چقدر است و تا چه حد از این پتانسیلها در آن استفاده شده است؟
خوشبختانه طی سالهای اخیر نگاه به شهر و فضای شهری تا حد زیادی از نگاه خدماتی به سمت نگاه انسانی و فرهنگی تغییر کرده و به بیان دیگر برای انسان قابل زیستتر شده است. شهر به سبب ملزوماتی که دارد ممکن است گاهی به لحاظ بصری باعث آزار شهروندان شود اما باید ببینیم چه میتوان کرد که این فضا قابل تحملتر و برای زندگی لذت بخشتر شود. یکی از این اتفاقات این است که گرایش ما به سمت هنر بیشتر شود چرا که آثار هنری تلطیف کننده فضای شهری است. علاوه بر این توسعه فضای شهری، کم کردن عناصر اضافی در شهر در کنار استفاده بیشتر از هنر ما را به یک استاندارد قابل قبول میرساند. هنر ضمن ایجاد زیبایی و حس خوب و آرامش، هویت ایجاد میکند، میراث دورههای گذشته را زنده میکند و برای آینده هم یک حرکت ماندگار خواهد شد. خوشبختانه در 10سال گذشته با کیفیت و کمیت بیشتری کار شده است؛ گرچه نمیتوان ادعا کرد که به حد مطلوب رسیدیم اما هر روز باید خود را تحلیل کنیم و کیفیت کارها را ارتقا دهیم. یکی از نکات مهم در این میان بهرهگیری از نظر هنرمندان و مشارکت بیشتر آنان در این عرصه است. من به شخصه با جامعه هنرمندان ارتباط دارم و مستقیماً به آنها مراجعه کرده و ایدههای آنها را پس از پالایش اجرایی میکنیم. بطور مثال بیلبوردها و سازههایی که با پیامهای اخلاقی و سلامت در سطح شهر وجود دارد متأثر از همین رویکرد است.
نظر شما