قدس آنلاین/ زهرا طوسی: یک زمانی پسر‌ها در دوران نوجوانی با ذغال سبیل می‌گذاشتند تا شبیه پدران خود شوند و دختر‌ها هم چادر رنگی گلدار به سر کرده و در گوشه‌ای از اتاق بساط خاله بازی را پهن و مشق زندگی می‌کردند. امروز اما نوجوانان و جوانان تلاش می‌کنند تا آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین بگسلند و اغلب در این راه به گردنکشی و نافرمانی می‌پردازند تا جایی که برخی از ظاهر و لهجه و رفتار والدین خویش خجالت کشیده، آن‌ها را همسایه یا حتی کارگر خانه خود معرفی می‌کنند!

 وقتی هنرپیشه‌ها جایگاه والدین را می‌گیرند

فاصله نسلی که داشتن رادیو یک موج برایشان رؤیا بود با فرزندانی که امروزه بیشتر وقتشان با تلگرام سپری می‌شود، خیلی نیست، اما فاصله آن‌ها در مشی و مرام اجتماعی به درازای یک قرن می‌رسد. کار‌شناسان می‌گویند، کمی پیشتر از امروز، طول یک نسل ۲۵ سال فرض می‌شده، اما اکنون فاصله نسل‌ها به کمتر از پنج سال کاهش پیدا کرده، یعنی پدر و مادر‌ها و فرزندان هر کدام از یک پنجره به زندگی نگاه می‌کنند. بنابراین وقتی با هم برخورد می‌کنند، پر از تفاوت‌هایی هستند که باعث می‌شود، حس کنند، زبان مشترکی ندارند و حرف یکدیگر را نمی‌فهمند.

 پدر باید معتبر باشد
حجت الاسلام «سید مهدی واعظ موسوی» کار‌شناس مسایل خانواده و تربیتی در گفت وگو با خبرنگار ما می‌گوید: دور شدن دو نسل از یکدیگر در همه ادوار مطرح بوده، اگر روزنامه‌های دهه ۵۰ و نوار‌ها و سخنرانی‌های آن روز‌ها را گوش کنید، می‌بینید که آن موقع هم نسل گذشته نگران نسل آینده بوده، اما نکته‌ای که وجود دارد، این است که در دهه اخیر شکاف بین نسل‌ها با سرعت زیادتری نسبت به قبل اتفاق می‌افتد.
وی می‌گوید: حالا چطور باید این واقعیت را مدیریت کنیم؟ بیشتر پدر‌ها و مادر‌ها فکر می‌کنند که چون نحوه کار با رایانه را نمی‌دانند و از شبکه‌های مجازی سر در نمی‌آورند، در نظر فرزندانشان معتبر نیستند، اما اینطور نیست، مگر مادران بیسواد نسل گذشته را از خاطر برده‌ایم که روی دیدگان فرزندانشان جای داشتند. اگر دقت کنیم، می‌بینیم که در نسل گذشته پدر و مادر ارزش و احترام خود را حفظ می‌کردند. اشتباه منِ پدر امروزی این است که خودم را در همه ابعاد وقف فرزندم کرده‌ام تا خواسته‌های او را برآورده کنم، در حالی که باید مطیع امر پروردگار باشم تا بتوانم، فرزندانم را بدرستی مدیریت کنم.

  والدین همیشه بدهکار
وی می‌گوید: امروز فرزندان طوری بار آمده‌اند که تصور می‌کنند، والدین‌شان به آن‌ها بدهکار هستند، پدر و مادر باید همه امکانات را فراهم کنند تا فرزند در کمال آسودگی درس بخواند و به کنکور برسد؛ اینجا تازه کار خراب‌تر می‌شود، آن‌ها در اوج اخلاص از فرزندشان می‌خواهند که او فقط قبول شود، تا آن‌ها به صورت محترمانه یک عمر کنیزی و غلامی او را بکنند و همه هزینه‌های او را بپردازند، در حالی که در قدیم بچه‌ها از سنین نوجوانی سر کار می‌رفتند و نان سر سفره پدر و مادر می‌آوردند.
این مشاور خانواده می‌گوید که یک زمانی مادر‌ها به فرزندشان یاد می‌دادند که هر چه معلمت می‌گوید، باید بپذیری و اطاعت کنی. امروز اگر به هر دلیلی معلم سر کودک فریاد بزند، فردا والدین دانش آموز در مدرسه حاضر می‌شوند که توی معلم چه حقی داشتی که بر سر فرزند ما داد بزنی! از بی‌اعتبار کردن معلم چه نتیجه‌ای می‌خواهیم، بگیریم؟ برآیند تربیت خانوادگی و رسانه‌ها و همه آنچه در جامعه وجود دارد، باعث می‌شود تا فرزند گمان کند، همه باید در خدمت او باشند.
واعظ موسوی رسانه‌ها را نیز در دامن زدن به این بحران مقصر می‌داند و تأکید می‌کند: وقتی در هیچ فیلم و سریالی فرزندی دست پدر را نمی‌بوسد و در عوض تا جایی که بخواهید، نافرمانی نسل جوان در برابر نسل گذشته به نمایش در می‌آید، از این بذری که کاشته‌ایم، چه ثمری می‌توانیم، برداشت کنیم.
وی می‌افزاید: موضوع دیگر این است که وقتی من به پدر و مادرم احترام نمی‌گذارم و برای حرف‌های آنان ارزشی قایل نیستم، چطور توقع دارم، فرزندم مرا معتبر بداند و بی‌سواد تلقی نکند؟

  به پدر و مادرت اُف مگو
این کارشناس تربیتی از شیوه تربیت غربی‌ها می‌گوید، از اینکه به کودکان یاد می‌دهند که اگر پدر شما را تنبیه کرد، می‌توانید با پلیس تماس بگیرید و این گونه، والدین را در نظر فرزند بی‌اعتبار می‌کنند و سپس نحوه تربیت در اسلام را یادآور می‌شود که به فرزندان توصیه می‌کند، اگر پدر و مادرت بر تو خشم گرفتند، باز هم احترام آن‌ها را داشته باش و به آنها اف مگو.
این مشاور خانواده به خانم‌ها یادآور می‌شود که خانه و خانواده باید سازمان داشته باشد و هر سازمان باید مدیر داشته باشد. مدیر خانه پدر است. وی به زنان توصیه می‌کند که حریم همسرانشان را پاس بدارند تا فرزندان نیز پای از گلیم خود فرا‌تر نگذارند.
«مجتبی رفعت» پژوهشگر علوم اجتماعی نیز در گفت وگو با خبرنگار ما مهم‌ترین علت شکاف بین نسل‌ها را ناآگاهی فرزندان از انتظارات والدین می‌داند. وی می‌گوید: وقتی فرزند من نمی‌داند که پدرش چه انتظاری از او دارد، پس نسبت به انجام آن خود را متعهد نمی‌داند. اگر یادتان باشد، قدیم‌تر‌ها والدین مرتب به ما گوشزد می‌کردند که در فلان جا چه رفتاری باید داشته باشیم و ما را با ارزش‌ها و هنجار‌ها آشنا می‌کردند.
وی تغییر مرجع پاسخگویی به فرزندان را نیز از دلایلی می‌داند که به شکاف بین نسلی دامن می‌زند و می‌افزاید: امروز فرزندان به جای والدین، خود به اینترنت مراجعه می‌کنند در حالی که قبلاً اگر سؤالی داشتند، از مادر و پدر و بزرگ‌ترهای خودشان می‌پرسیدند و این خود موجبات انس و الفت و احترام بیشتر به نسل گذشته را فراهم می‌کرد.

  تربیت نادرست فرزندان
«رفعت» نوع تربیت فرزندان امروزی را نادرست می‌داند و تغییر در ارزش‌ها و هنجار‌ها را در عمیق‌تر شدن فاصله بین دو نسل مهم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: یک زمانی بچه‌ها پایشان را جلوی بزرگ‌تر‌ها دراز نمی‌کردند در حالی که امروز خط قرمز‌ها را رد می‌کنند، چون ما به آن‌ها یاد نداده‌ایم که کجا باید چطور رفتار کنند.
دکتر «مجید ابهری» رفتار‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی نیز می‌گوید: فاصله بین نسل‌ها زمانی در خانواده نمود پیدا می‌کند که جوان امروزی خود را عقل کل فرض می‌کند و به اعتبار مدرک تحصیلی یا شغلش، والدین و یا پدربزرگ و مادربزرگ را بی‌سواد و کمتر از خود ارزیابی می‌کند.

  حوصله نصیحت ندارم!
ابهری می‌گوید که چنانچه شاهد زمینه‌هایی همچون نبود تحمل در یک نسل نسبت به نسل دیگر باشیم، می‌توانیم آن را یک نشانه از جدایی نسل‌ها تلقی کنیم. نداشتن حوصله حتی برای دریافت یک راهنمایی، نصیحت، یا شنیدن یک خاطره نمونه‌ای کوچک از دریای اختلافات است.
این استاد دانشگاه می‌گوید: از ویژگی‌های ارتباط بین دو نسل، الگوپذیری جوانان از نسل بالغ است که «همانندسازی» نامیده می‌شود. متأسفانه از دو دهه پیش فرزندان برای همانندسازی، فلان هنرپیشه یا ورزشکار را جایگزین پدر یا مادر می‌کنند که ادامه چنین وضعی منجر به ایجاد بحران در همانندسازی می‌شود که خود، عامل تقویت کننده گسست نسل‌هاست.
وی معتقد است در صورتی که شکاف بین نسل‌ها ادامه پیدا کند، در ‌‌نهایت منجر به پیدایش پرتگاهی به نام «تقابل نسل‌ها» می‌شود که لحظات دردناکی را برای خانواده رقم خواهد زد. چنین وضعیتی ابتدا از رویکرد منفی یک نسل به نسلی دیگر آغاز می‌شود و در عمل منجر به تعارض، تخاصم و تضاد بین آن‌ها می‌شود و در رفتارهایی مانند هنجارشکنی، سرپیچی از قوانین و بزهکاری معنا پیدا می‌کند.
به گفته وی به طور طبیعی باید تجربه‌ها و بینش‌های نسل مسن به نسل بالغ و نسل بالغ به نسل جوان در قالب گفت وگو، نصیحت، لالایی و راهنمایی منتقل شود و روابط موجود بین نسل‌ها بر اساس احترام متقابل، پذیرش و درک دیدگاه‌های دو طرف استوار باشد تا همه اعضای خانواده بتوانند، از فرصت‌های ناب همدلی سود بجویند و از شاخه‌های پر بار مشورت و تبادل نظر، میوه آرامش بچینند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.