گروه معارف قدس آنلاین / آمنه مستقیمی: مورخان نقاط عطف مختلفی را برای تاریخ بشریت در نظر گرفته و بر این اساس تاریخ حیات او را به ادواری همچون قبل از اختراع خط و بعد از آن و ... تقسیم می کنند اما تاریخ حیات انسان یک نقطه عطف برجسته دارد و آن مبعث پیامبر اکرم (ص) است که علی رغم ختم پرونده ارسال رسل، با گشودن باب امامت و به رهاورد آوردن قرآن، بشر را برای همیشه از جهالت خارج کرد هر چند هنوز هم هستند و خواهند بود آنها که جهالت برایشان نفع بیشتری دارد!

بقای بعثت پیامبر خاتم (ص) به بقای عترت (ع) است

از این رو، با آیت ا... سیدرحیم توکل، استاد سطوح عالی حوزه علمیه، استاد اخلاق و صاحب آثاری همچون «روزنه ای به اسرار الهی» و «سیری در وادی نور» درباره راز نهفته در مبعث به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

چرا مبعث پیامبر اکرم (ص) نقطه عطف تاریخ بشریت است به عبارت دیگر چه رازی در این بعثت نهفته است که آن را ختم ارسال رسل و انقطاع وحی از آسمان به زمین کرده است؟

راز مبعث رسول خدا (ص) در هدف خلقت مستتر است، خدای متعال ما را آفرید تا او را عبادت کنیم با آنکه از خلقت، عبادت و پرستش ما بی نیاز بوده و هست برای همین راه نور را برای ما در نظر گرفت و فرمود: «تا از ظلمات خارج شوید و به نور در آیید». باید دانست وادی ظلمات کجاست و چگونه باید از آن خارج شده و به وادی نور در آییم، از این رو به راهنماهایی نیاز است تا دست ما را گرفته و بگویند چگونه از وادی ظلمات خارج شده و به وادی نور وارد شویم که رسالت انبیاء الهی آموزش چگونگی این خروج و ورود است یعنی تعلیم بایدها و نبایدها.

قبل از حضرت خاتم الانبیاء (ص) نیز پیامبران الهی یکی پس از دیگری آمده اند و حتی ما پیامبران اولوالعزم را داشته ایم، پس چرا مبعث حضرت رسول (ص) دارای جایگاه خاص در حیات نبوت است و اصلا پرونده نبوت با آن بسته می شود؟

این باز می گردد به تعالیم پیامبر (ص) که عالی ترین در تاریخ بوده است اگرچه انبیای الهی پس از پیامبر (ص) نیز تعالیمی را به مردم عرضه می کردند اما آن تعالیم در سطح فکر و توان مردمان آن دوران بوده است نه دیگر ادوار؛ برای مثال حضرت موسی (ع) در حد عقول مردم هم عصر خویش روشنگری و هدایت داشتند و حضرت عیسی (ع) نیز چنین بودند و معمولا دامنه شریعت نبی قبلی با آمدن پیامبر جدید جمع می شد.

 اما حضرت رسول (ص) با بعثت خویش دینی را از جانب خدای متعال برای بشر به ارمغان آوردند که دامنه آن تا قیامت گسترده شده و محصور و محدود در زمان و مکان نیستند، در حالی که حضرات موسی و عیسی به قوم بنی اسرائیل محدود بودند؛ اما در طول زمان علم و دانش افراد افزایش یافت و ضرورت داشت تا دینی بیاید که مردم به هر سطحی از علم و آگاهی و پیشرفت دست یافتند باز دین مرتبه ای بالاتر از آن را عرضه کرده باشد تا در محضر دین زانو بزنند. از این رو دینی که با بعثت حضرت رسول (ص) نازل شد نه در قید زمان است نه در قید مکان چراکه تا قیامت و نیز در گستره جغرافیایی عالم امکان گسترده است برای همین، با سایر ادیان قابل مقایسه نیست و تفاوت های کلان است بین مبعث حضرت رسول (ص) با رسالتی که انبیای پیش از آن حضرت (ص) داشته اند.

آیا اعجاز جاوید ایشان یعنی قرآن که پیام و برکات فرازمانی و فرامکانی دارد نیز در تبدیل شدن بعثت و رسالت رسول اکرم (ص) به نقطه عطف تاریخ بشریت و بسته شدن باب ارسال رُسل اثر داشته است؟

باید توجه داشت اعجاز بر دو قسم است و ریشه آن از عجز به معنای ناتوانی مردم در انجام شبیه و مثل آن عمل گرفته شده است؛ برخی در زمان حضرت رسول (ص) بر اعجازهای عینی پافشاری می کردند همچون شق القمر و یا زنده کردن مردگان! اما با توجه به آنکه از جانب خدای متعال مقرر شد این دین تا قیام قیامت باقی بماند باید معجزه ای مستمر و بدون زوال می داشت و قرآن با این سطح از فصاحت و بلاغت و محتوای غنی چنین اعجازی است چراکه هرگز حتی اگر همه بشر عقل هایشان را روی هم بگذارند نمی توانند آیه ای مانند آن بیاورند چنان که قرآن در همان ابتدای کار هماورد طلبیده و می فرماید: اگر در حقانیت من به عنوان کلام خدا تردید دارید، سوره ای مانند من بیاورید. برای مثال سوره مبارکه کوثر کوتاه و سه آیه ای است اما بشر حتی نتوانسته مانند آن از نظر محتوا و ژرفای پیام، عرضه کند و در این باره عجز داشته است. لذا قرآن به اندازه ای غنی و از عالی ترین سطح اعجاز در ابعادی همچون علمی، فصاحت و بلاغت برخوردار است که هیچ بنی بشری توان آوردن آیه ای مانند آن را ندارد!.

پیامبر اکرم (ص) بنابر تصریح حدیث شریف ثقلین دو میراث گرانبها را برای امت و بشریت به یادگار گذشته اند که تمسک به این دو راه نجات و سعادت بشریت است، آیا می توان عترت حضرت رسول (ص) را نیز وجه تمایز رسالت و بعثت ایشان با انبیای قبل دانست؟ اصلا نقش عترت (ع) در این فرازمانی و فرامکانی بودن بعثت نبوی چیست؟

باید توجه داشت بشر از درک عمق و گستره قرآن عاجز است چراکه خداوند در قرآن تجلی علم کرده است، بنابر این کسی باید باشد که مفسر و مبین آن باشد چنان که مصحف شریف خود می فرماید که برخی از آیات من محکمات اند و برخی دیگر متشابهات و در متشابهات باید به اهل آن رجوع کرد. حتی راوی از امام (ع) پرسید: چرا قرآن دارای متشابهات است؟ ایشان فرمودند: برای آنکه نزد ما بیایید تا برایتان توضیح دهیم.

قرآن ظاهری دارد و باطنی، و برای باطن آن بطون مختلفی است و عقل عادی بشر قدرت راهیابی به این بطون را ندارد، پس باید کسی باشد که به این بطون و عمق راه یافته و نیز قدرت درک و فهم و تشریح و تبیین آنها برای مردم را داشته باشد. از این رو، پیامبر اکرم (ص) برای قرآن مفسران و شارحانی گذاشتند تا هر جا نیاز بود قرآن را برای مردم توضیح دهند؛ برای همین بقای بعثت پیامبر ختمی مرتبت (ص) به بقای عترت (ع) است.

آیا مبعث با کارکرد فرازمانی و فرامکانی خود ظرفیت ایجاد فضای وحدت در جهان اسلام و بین مذاهب مختلف اسلامی را دارد و چطور می توان از این ظرفیت در مسیر وحدت استفاده کرد؟

در روایت است که اگر مردم شیرینی کلام اهل بیت علیهم السلام را دریابند خود دور آنها جمع می شوند، بنابر این اگر کلام وحی در کنار سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) برای مردم تبیین شود خود آنها گرد این حقانیت جمع خواهند شد. باید توجه داشت ما و برادران اهل سنت دارای اشتراک در پیامبر (ص)، قبله و کتاب هستیم پس باید در پی تمسک به این اشتراکات باشیم چراکه وحدت زا است چنان که قرآن تاکید می کند به ریسمان الهی چنگ زنید و از تفرقه بپرهیزید.

امروز پروسه اسلام هراسی به اشکال و در ابعاد مختلف فعال است و می کوشد اسلام ناب و جنبه رحمانیت آن را زیر سوال ببرد، آیا مبعث با ظرفیت جهانی خود می تواند اقدامات این پروسه را خنثی کرده و از بار هجمات دشمن بکاهد؟ چطور باید ظرفیت مبعث در این باره را بالفعل کرد؟

مشکل مردم در دو محور است: نخست ضعف اعتقادی است چراکه به فردا باور نیاورده و ایمان ندارند که زندگی امروز دنیا مقدمه زندگی جاودان آخرت است و دوم مشکل اخلاقی که زمینه ارتکاب گناهانی همچون غیبت، دروغ و ... را فراهم می آورد. بنابر این، ریشه همه بدبختی های بشر در این دو ضعف است و به تصریح شخص پیامبر (ص) ایشان به رسالت مبعوث شدند تا مکارم اخلاق را تمام کنند و ضعف های اخلاقی را از بین برده و مردم را با اخلاق تربیت کنند؛ اگر مردم خود را در محضر خدای متعال در همه حال بدانند و باور داشته باشند حساب و کتابی در پیش است و مرگ نه تنها انتهای کار نیست بلکه آغاز کار است، آنگاه خیلی از مشکلات و معضلات بشر رنگ می بازد. برای همین اسلام هراسی ناشی از ترس دشمن از منطق اسلام است. باید توجه داشت «هیهات من الذّله» حضرت سیدالشهداء (ع) در پیام حضرت رسول (ص) هم مستتر است و همین در دل دشمنان رعب می اندازد چون خودشان ظالم و دائم در فکر سرکوب مظلومان اند در حالی که اسلام می خواهد ریشه ظلم و ظالم را برکند و به مردم پناه می دهد. از این رو، اسلام هراسی ریشه در ترس از منطق اسلام دارد چراکه اگر اسلام ناب روی کار آید و جهانگیر شود دیگر اثری از آنها که سردمدار ظلم به بشریت اند، باقی نخواهد ماند. لذا، اگر اهداف بعثت و سیره پیامبر اکرم (ص) در جنگ با ظالم و حمایت از مظلوم تبیین شود آنگاه عالمیان با دل و جان در پی اسلام می آیند.

چرا از پیامبر اکرم (ص) به «رحمه للعالمین» تعبیر می شود؟ مبعث چه بابی به روی بشر گشود که با آن رحمتی فراگیر الی الابد شامل حال انسان ها در همه ادوار و همه مکان ها شد؟

این جبنه دو بُعد دارد: یکی دنیایی و دیگری اخروی؛ در روایت است که حیات و ممات رسول خدا (ص) برای بشر خیر است. پرسیدند: در مرگ چرا؟ حضرت رسول (ص) در پاسخ فرمودند: «وقتی اعمال شما را بر من عرضه می کنند، برایتان طلب استغفار می کنم.» در دنیا نیز اگر ظالم یک روز زودتر بمیرد کمتر گناه می کند.

همانطور که بیان شد پیامبر (ص) به رسالت برانگیخته شدند تا ظالم را از ظلم بازداشته و مظلوم را رها کنند و بشر را صحیح تربیت کنند و اینها همه جنبه رحمت بودن ایشان است چراکه باب خوب بودن را به روی بشر می گشاید.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.