بازار مانتو را می‌توان بازار خانم‌ها نامید، چون تنها مختص آنهاست و آنها مهم‌ترین گردانندگان این بازار هستند.

به این بازار با خلاقیت و ریسک وارد شوید !

به گزارش قدس آنلاین به نقل از جام نیوز،  از طرفی زنان معمولا به خرید گاه به موقع و گاه بی‌موقع هم متهم هستند. از طرفی داستان‌های چه بپوشم هم که در فرهنگ ما جای اساسی دارد به تنهایی دلیلی بر این مدعاست. بنابراین شاید در نگاه نخست انتظار داریم با بازاری مواجه باشیم که اندک رونقی در آن باشد. فروشگاه‌های مملو از جمعیت خریداران هم انگار چنین پیامی را منتقل می‌کند اما کافی است که با اهالی تولید هم‌صحبت شوید. داستان گلایه‌ها سر درازی پیدا می‌کند اما در واقع با بازاری مواجه هستیم که تولیدکنندگانش از کسادی یک‌ساله آن می‌گویند! بازاری که تنها شب عید فروش داشته، البته نه فروش هر ساله و اکثر تولیدکنندگان این صنف این مسئله را مرتبط با اوضاع بد اقتصادی مردم می‌دانند.
 رکود و رخوت اقتصادی این روزهای کشور هم که در هر سازمانی از پایان‌ نزدیکش خبر می‌دهند، دیگر تکراری و بی‌مزه شده و حتی اگر حضوری هم در بازارها نداشته باشیم، حداقل 500کلمه نخست هر گزارشی را می‌توان نوشت. به هر حال با امید به آغاز روزگار خوش اقتصادی، گزارش امروز از وضعیت تولید مانتو را در ایران بخوانید.
بازار مانتو، بازار تجربه و تخصص
هرگاه صحبت از بازار و مسائل اقتصادی به میان می‌آید نخستین سوالی که ذهن مخاطب را به خود مشغول می‌کند این است که برای ورود به بازار مورد نظر چه مقدار سرمایه نیاز است و در این میان بازار مانتو از این امر مستثنا نیست و گشتی در میدان هفت تیر و دیدن بازار به ظاهر گرم آن هر بیننده‌ای را وامی‌دارد تا از خود بپرسد با چه مقدار سرمایه می‌توانم وارد این صنف شوم و چقدر طول می‌کشد پول هنگفتی را از این راه به دست آورم! احسان داودی که 15سالی می‌شود در این بازار دوام آورده، می‌گوید: برای ورود به بازار مانتو بیشتر از پول سرمایه به تجربه و علم این صنعت نیاز است!
جواد صالحی که از پیشکسوتان این بازار به حساب می‌آید، می‌افزاید: سرمایه موردنیاز برای ورود به این بازار به وسعت کار بستگی دارد؛ کارگاهی با 10میلیون کارش را شروع می‌کند و در مقابل تولیدکننده‌ای با یک میلیارد سرمایه وارد این بازار می‌شود. البته هستند کسانی که با 50 تا 70میلیون سرمایه حدود هزار مانتو تولید می‌کنند. ‌
با خلاقیت و نوآوری موفق شوید
واقعیت غیرقابل انکار این است که آدمی برای هرکاری نیازمند انگیزه است و در این میان مسائل اقتصادی جایگاه خود را دارد. بازار مانتو، بازار خانم‌هاست و برای همین با خلاقیت و نوآوری ارتباط تنگاتنگی دارد. درواقع این صنف امروزه تشنه نوآوری است و تولیدکنندگانی که بتوانند از این تکنیک بهره ببرند بی‌شک موفق خواهند بود.
در حقیقت هر تولیدکننده با سه‌نسل در ارتباط است؛ هم‌نسلان خود، نسلی که چند سال از او بزرگ‌ترندو سرانجام نسلی که چند سالی از او کوچک‌ترند. با قبول این مسئله باید گفت 35، 40 سال اوج سلیقه یک تولیدکننده است چون در این سنین می‌تواند سلایق این سه‌ نسل را پوشش دهد.
درواقع عمر مفید یک تولیدکننده 20سال است و بعد از این دوران بهترین کار این است که تجربیات خود را در اختیار جوان‌تر‌ها قرار دهد تا آنها با سنجیدن سلیقه بازار محصولی پرفروش تولید کنند، متاسفانه این‌گونه کار کردن در ایران جواب نمی‌دهد و بیشتر ما با کار گروهی مشکل داریم! صالحی در این زمینه اظهار می‌کند: ورود به این بازار کار هرکسی نیست چون احتمال دارد یک شبه تولیدکننده‌ای را پولدار یا ورشکسته کند و تنها کسانی موفق هستند که بتوانند خلاقانه رفتار کنند.
رد پای چینی‌ها در بازار مانتو
پارچه مواد اولیه مورد نیاز تولید مانتو است و سه نوع ایرانی، چینی و ترک آن در بازار موجود است. پارچه ایرانی که به دلیل پایین بودن سطح کیفیت مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. پارچه ترک نیز جایگاهش را مانند سایر بازارهای جهانی در ایران حفظ کرده است و اما پارچه چینی! پارچه‌ای که بیشتر واردکنندگان به‌دلیل سود بیشتر نازل‌ترین کیفیت آن را وارد بازار می‌کنند. البته باید متذکر شد که پارچه چینی درجه یک و دو در بازارهای جهانی مشتری مخصوص به خود را دارد و از نظر کیفیت حرف برای گفتن دارد.
اگر اهل ریسک نیستید وارد نشوید!
بازاری که برای ورودش نیاز به تجربه و تخصص است و برای ماندگاری باید خلاقیت را چاشنی آن کرد حکایت از یک بازار پرریسک دارد. بازاری که سرمایه در گردش آن بستگی به موفقیت تولیدکننده دارد! برای یک تولیدکننده معمولی می‌توان سالانه 20میلیارد سرمایه در گردش را متصور بود. بازاری که گاهی تولیدکننده‌اش ماهانه 50‌میلیون نمی‌فروشد و در مقابل کارگاهی فروش 500میلیونی را تجربه می‌کند.
این بازار با نسل جوان و خانم‌ها سروکار دارد و این خود ریسک را بالا می‌برد. صالحی دراین‌باره می‌گوید: ریسک این بازار بسیار بالاست چون با مد، فصل، رنگ، سایزهای متفاوت و سلایق مختلف درگیر است و گاه پیش آمده که محصولی با هزینه بالا تولید شده اما فروش نداشته! البته عدم بازاریابی یا در خوشبینانه‌ترین حالت به دلیل ضعف بازاریابی این ریسک افزایش می‌یابد چون ما گاهی سلیقه مخاطب خود را فراموش می‌کنیم.
اتحادیه‌ای تنها برای حمایت معنوی!
هزینه بالا یکی از بزرگ‌ترین موانع این صنف است. البته ورود افراد غیرمتخصص و ناآگاه به این حوزه بر مشکلات افزوده است. افرادی که طی یکی، دو سال با بدهی بالا ورشکسته می‌شوند و سالانه بازار 30تا40ورشکسته را به نظاره می‌نشیند. افرادی که به واقع بازار را به هم می‌ریزند و بعد از مدت کوتاهی حذف می‌شوند. یکی دیگر از موانع و مشکلات نبود تسهیلات است. در واقع تنها حامی این صنف اتحادیه است که متاسفانه قدرت نفوذ ندارد و تنها براساس قوانین حمایت معنوی دارد!
در باب مشکلات همین بس که مشکلات در حدی است که از رشد تولیدکنندگان این صنف جلوگیری می‌کند. موانع مالیاتی، بیمه‌ای، شهرداری و... نیز از مشکلات لاینفک بازار این روزهاست. داودی با توجه به موانع و مشکلات موجود راه‌حل را در دستان دولت می‌بیند و می‌گوید: دولت می‌تواند با اختصاص تسهیلاتی با سود پایین تولیدکنندگان را یاری کند.
متاسفانه در حال حاضر در پارکینگ و زیرزمین هر خانه‌ای تعدادی افراد با کمک اهالی خانواده دست به تولید زده‌اند! دولت می‌تواند منطقه‌ای را برای اسکان این تولیدکنندگان در نظر بگیرد و از این طریق تا حدودی ورود و خروج به این صنف مشهودتر و با برنامه‌تر باشد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.