در میان همه ی نقل هایی که در باب حضرت زینب کبری (س) تا بحال گفته شده است نکته ای وجود دارد که شاید کمتر مورد توجه گویندگان و نویسندگان مذهبی قرار گرفته و آن دقت و تامل در سیره ی عملی و نحوه ی نقش آفرینی زینب کبری س است. که این موضوع را میتوان در بازه ی زمانی قیام عاشورا(اواخر امامت سید الشهداء ع و اوایل امامت امام علی بن الحسین ع) به وضوح مشاهده کرد.
در عین حال ما مشاهده می کنیم که توجه به این بعد از شخصیت زینب کبری س در کلمات و اندیشه های رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد و ایشان در مقاطع مختلف و به مناسبت در این باره طرح مسئله نمودند. به نظر بازخوانی بخشی از سخنان ایشان درباره ی زینب کبری س هم در رشد نگاه معرفتی مخاطب عام تاثیر مستقیم دارد و هم میتواند چراغ راه گویندگان و نویسندگانی باشد که در عرصه ی سیره ی اهل بیت علیهم السلام فعالیت می کنند.
ایشان در مورد علت عظمت وبزرگی زینب کبری س می فرمایند :
زينب كبرى يك زن بزرگ است. عظمتى كه اين زن بزرگ در چشم ملتهاى اسلامى دارد، از چيست؟ نمىشود گفت به خاطر اين است كه دختر على بن ابى طالب (عليهالسّلام)، يا خواهر حسين بن على و حسن بن على (عليهماالسّلام)
است. نسبتها هرگز نمىتوانند چنين عظمتى را خلق كنند. همه ى ائمه ى ما، دختران و مادران و خواهرانى داشتند؛ اما كو يك نفر مثل زينب كبرى؟
ارزش و عظمت زينب كبرى، به خاطر موضع و حركت عظيم انسانى و اسلامى او بر اساس تكليف الهى است. كار او، تصميم او، نوع حركت او، به او اينطور عظمت بخشيد. هركس چنين كارى بكند، و لو دختر امير المؤمنين (عليهالسّلام) هم نباشد، عظمت پيدا مىكند.(1)
توجه به همین نکته اساسی زینب س را از یک قدیسه که فقط باید او را بزرگ داشت ، تبدیل به یک الگو و اسوه می کند که بیش از هرچیزی برای جوان امروز مسلمان موزد نیاز است. در ادامه برخی از مقاطع خطیر این نقش آفرینی و حرکت عظیم اسلامی را مثال میزنند ومیفرمایند:
بخش عمده ى اين عظمت از اينجاست كه اولًا موقعيت را شناخت؛ هم موقعيت قبل از رفتن امام حسين (عليهالسّلام) به كربلا، هم موقعيت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعيت حوادث كشندهى بعد از شهادت امام حسين را؛ و ثانياً طبق هر موقعيت، يك انتخاب كرد. اين انتخابها زينب را ساخت.
قبل از حركت به كربلا، بزرگانى مثل ابن عباس و ابن جعفر و چهرههاى نامدار صدر اسلام، كه ادعاى فقاهت و شهامت و رياست و آقازادگى و امثال اينها را داشتند، گيج شدند و نفهميدند چهكار بايد بكنند؛ ولى زينب كبرى گيج نشد و فهميد كه بايد اين راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اينكه نمىفهميد راه سختى است؛ او بهتر از ديگران حس مىكرد. او يك زن بود؛ زنى كه براى مأموريت، از شوهر و خانوادهاش جدا مىشود؛ و به همين دليل هم بود كه بچههاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس مىكرد كه حادثه چگونه است.
در آن ساعتهاى بحرانى كه قوىترين انسانها نمىتوانند بفهمند چه بايد بكنند، او فهميد و امام خود را پشتيبانى كرد و او را براى شهيد شدن تجهيز نمود.(2)
ایشان در بیانی دیگر در مورد وظیفه ی دشوار زینب کبری س در غروب روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین ع این طور می فرمایند:
من تصور میکنم وضعیتی که آنروز برای زینب وجود داشته، یک وضعیت استثنایی است. هیچکدام از زنها را و حتی امام سجاد را نمیتوانیم با وضع زینب مقایسه کنیم وضعشان را. بسیار وضع زینب، وضع سخت و طاقتفرسایی بوده، تمام مردها در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عصر عاشورا یک نفر مرد توی تمام خیمهگاه نبود مگر امام سجاد، که او هم مریض بود، آنجا افتاده بود و شاید در حالت اِغما به سر میبرد.
حالا شما ببینید این خیمهگاه و اردوگاهی که در او هشتاد نفر، هشتاد و چهار نفر زن و بچه هستند و در میان یک دریای دشمن محاصرهاند، اینها چهقدر کار دارند؛ بعضی تشنهاند، بعضی گرسنهاند، یا بشود گفت همه تشنهاند و همه گرسنهاند، دلها هم لرزان و خائف است، جسدهای شهدا همه قلمقلمشده روی زمین افتاده است، بعضی برادر اینهایند، بعضی فرزند اینهایند. به هر حال، یک حادثهی بسیار تلخ و وحشتآوری است. یکنفر باید این جمعیت را جمع کند. آن یکنفر، زینب است.(3)
رهبر انقلاب در باره ی تاثیرگذاری زینب کبری بعد از حادثه ی عاشورا ودر طول تاریخ هم در بیانی می فرمایند:
اينكه گفته مىشود در عاشورا، در حادثهى كربلا، خون بر شمشير پيروز شد- كه واقعاً پيروز شد- عامل اين پيروزى، حضرت زينب بود؛ و الّا خون در كربلا تمام شد. حادثهى نظامى با شكست ظاهرى نيروهاى حق در عرصهى عاشورا به پايان رسيد؛ اما آن چيزى كه موجب شد اين شكست نظامىِ ظاهرى، تبديل به يك پيروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زينب كبرى؛ نقشى كه حضرت زينب بر عهده گرفت؛ اين خيلى چيز مهمى است. اين حادثه نشان داد كه زن در حاشيهى تاريخ نيست؛ زن در متن حوادث مهم تاريخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به اين نكته ناطق است؛ ليكن اين مربوط به تاريخ نزديك است، مربوط به امم گذشته نيست؛ يك حادثهى زنده و ملموس است كه انسان زينب كبرى را مشاهده مىكند كه با يك عظمت خيرهكننده و درخشندهاى در عرصه ظاهر مىشود؛ كارى مىكند كه دشمنى كه به حسب ظاهر در كارزار نظامى پيروز شده است و مخالفين خود را قلع وقمع كرده است و بر تخت پيروزى تكيه زده است، در مقر قدرت خود، در كاخ رياست خود، تحقير و ذليل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پيشانى او مىزند و پيروزى او را تبديل مىكند به يك شكست؛ اين كارِ زينب كبرى است. زينب (سلام الله عليها) نشان داد كه مىتوان حجب و عفاف زنانه را تبديل كرد به عزت مجاهدانه، به يك جهاد بزرگ.(4)
و در ادامه در یک جمع بندی از جایگاه زینب س می فرمایند:
او زن تاريخ است؛ اين زن، ديگر ضعيفه نيست. نمىشود زن را ضعيفه دانست. اين جوهر زنانهى مؤمن، اينجور خودش را در شرائط دشوار نشان مىدهد. اين زن است كه الگوست؛ الگو براى همه ى مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسيبشناسى مىكند؛ مىگويد شماها نتوانستيد در فتنه، حق را تشخيص بدهيد؛ نتوانستيد به وظيفه تان عمل كنيد؛ نتيجه اين شد كه جگرگوشه ى پيغمبر سرش بر روى نيزه رفت. عظمت زينب را اينجا مىشود فهميد.(5)
- بیانات در تاریخ 22/08/1370
- همان
- بیانات در تاریخ 20/07/1363
- بیانات در تاریخ 01/02/1389
- همان
نظر شما