قدس آنلاین/ بهروز فرهمند: « حس می‌کردیم، در فضاي روشنفكري دانشگاه باید درباره موضوع هويت كار شود».... این را سیدمسعود طباطبایی درباره سه دهه پیش می‌گوید. کارتونیستی که این روزها نامش برسر زبان‌ها افتاده و در پی انتشار خبر برگزاری دومین مسابقه هلوکاست در ایران، خبرساز شده است. برای آشنایی بیشتر با او به دهه ۶۰ بازمی گردیم، به همراه روایت‌های خودش.

افشاگر  هولوکاست

 تلخ اما شفا دهنده
مسعود در سال 1363 یا 1364‌در دانشکده هنرهای زیـبا بـا کفشچیان مقدم و حسین نیرومند آشنا می‌شود و-به گفته خودش-احساس می‌کند، با یکدیگر می‌توانند حرف شان را با زبان کاریکاتور بزنند.
سیدمسعود ادامه می‌دهد: این اتفاق از دل دانـشگاه جـوشید و کارهای آن‌ها از تالار مولوی سردرمی آورد. افراد دیگری هم به آن‌ها افزوده می‌شوند؛ سپس به دنبال نام درست و حسابی برای گروه شان برمی آیند. هرکس چیزی می‌گوید تا اینکه به نام «کاسنی» می‌رسند. نام یک گیاه که تلخ است اما خـاصیت شـفادهنده زیادی دارد.
گپ‌وگفت که به اینجا می‌رسد، شجاعی طباطبایی به مناجات نامه نیز گریزی می‌زند: «خواجه عـبد الله انـصاری در مناجات نامه‌اش گـفته است: الهی اگـر کاسنی تلخ است از بوستان است و اگر عبدالله مجرم است از دوستان است».

 دیوار نگاره‌های فرودگاه و یک افسوس
همزمان با راه اندازی گروه کاسنی و پیش از آن، زندگی شجاعی طباطبایی شاهد رخدادهای دیگری نیز است. خودش دراین باره می‌گوید: پیش از آن، کاریکاتورهایی را -با موضوع جنگ تحمیلی و انقلاب- روی دیوارهای پیرامون فرودگاه به صـورت دیـوارنگاره کشیدم.
شجاعی طباطبایی اما افسوس بزرگی دارد از اینکه «همه آن کارها بعدها پاک شد و یـک نـمونه از آن هـم بـاقی نـماند که یادآور خـاطرات آن دوره باشد»، هرچند او به این دلخوش است که بیشتر خارجی هایی که آن روزها وارد ایـران مـی‌شدند کارهای روی دیوار فرودگاه برایشان جالب بوده و از برخی دیوارنگاره‌ها عکس می‌گرفتند و در برخی از نشریات خارجی مانند فیگارو، تایمز و نیویورک تایمز چاپ کرده اند.

 افسوس دیگر
مسعود اشاره ای هم به شوروی در جریان جنگ جهانی دوم دارد که شماری از کاریکاتوریست‌ها دورهم جمع شدند و علیه هیتلر کار کردند. حرف اول اسم‌هایشان را کنار هم گذاشتند و نام گروهشان شـد گـروه کوکرینسکی.
در آن وقت، نام همه این کاریکاتوریست‌ها جزو فهرست مرگ هیتلر ثبت شد که به محض اشغال مسکو اولین کسانی بـاشند که آنها را بکشند.  سیدمسعود می‌گوید:مانند همین رخدادها را ما در ایران دوران جنگ و انقلاب هم داشـتیم. برای نمونه، حسین خسروجردی درباره فـتح خرمشهر کاریکاتوری دارد که آن روحیه عجیبی ایجاد می‌کند، تصویر جارویی که نیمی از صورت صدام را پاک کـرده و دارد می‌رود که نیم دیگر را هم پاک کند.  شجاعی طباطبایی، باز هم نمی تواند افسوس خودش را پنهان کند؛ از اینکه  خیلی از رخدادهای مربوط به هنر و هـنرمندان انقلاب، بـه فراموشی سپرده شده است.

 ادامه کار گروه کاسنی
کار گروه کاسنی به کجا رسید؟ شجاعی طباطبایی می‌گوید: با دعوت حوزه هنری و حبیب صادقی، گروه جان دیگر گرفت. توانستیم کتاب چاپ کنیم و نمایشگاه در تهران و شهرستان‌ها برگزار کنیم.
در گروه، طرح اولین نشریه تخصصی کاریکاتور داده شد. نشریه تخصصی پیشنهادی به علت این‌پا و آن‌پا کردن مسؤول وقت آن زمان در حوزه‌(آقای زم) منتشر نمی‌شود، رخدادی که افسوس دیگر شجاعی طباطبایی را دربر دارد و نشریه گـل‌آقا و طـنز و کاریکاتور زودتر چاپ می شوند؛ سپس پیشنهاد انتشار نشریه را به مؤسسه کیهان می‌دهند.
سرانجام مجله کیهان کاریکاتور چاپ می‌شود. مـجله ای که محصول گروه کاسنی است و به قول شجاعی طباطبایی، می‌خواست نگاه متفاوتی به کاریکاتور داشته باشد.

 پیش بینی شیرین دکتر لنت
داوری در ششمین همایش بین‌المللی کاریکاتور در چین، برای مسعود دربردارنده دو اتفاق خوش است؛ ‌یک اینکه هنرمندان ایرانی، جایزه‌ها را درو می‌کنند و خود چینی‌ها فقط چهار جایزه می‌گیرند. رخداد شیرین دوم برای شجاعی طباطبایی به سخنرانی دکتر جان لنت برمی گردد، آنجا که این پژوهشگر سرشناس حوزه کاریکاتور می‌گوید: ایران در آینده مهد کاریکاتور معاصر می‌شود.

 بچه شهرستانی‌ها
هر وقت صحبت از استعدادهای شهرستانی در کاریکاتور می‌شود، چشمان سیدمسعود می‌درخشد و لبخند بر لبانش می‌نشیند. او از کارتونیست‌های جوان شهرستانی با ذوق می‌گوید و برای نمونه، مسعود ضیایی زرد خشویی از فولادشهر اصفهان را یادآوری می‌کند که جـوایز بین‌المللی بـسیار برده است. شجاعی طباطبایی می‌گوید: چندی پیش، جولیان پناپای برای داوری مسابقه اعتیاد در تبریز به ایران آمد.
وی معمار است و پس از بـردن جایزه بزرگ مسابقه یومیوری شیمبون که 5/2‌میلیون ین بود، توانست خانه‌ای در رومانی بخرد. او معماری را رها کرد و به کاریکاتور رو آورد.
جولیان در تبریز گفت: «وقتی من در مسابقه‌ای شرکت می‌کنم از کاریکاتوریست‌های ایرانی و چینی می‌ترسم، تعداد نفرها و کیفیت کارشان بـسیار زیاد و عالی است.
هرزمان کاتالوگی به دستم می‌رسد و آن را ورق می‌زنم می‌بینم که مسعود ضیایی زردخـشویی اول شـده و سپس یک ایرانی دیگر و بعد یک چینی و…»!

 خاطره‌ای از کوبا
شجاعی طباطبایی، روایتی نیز از کوبا دارد، جایی که او در یک جشنواره، داور بوده است. مسعود می‌گوید: یک نکته جالب! در کـوبا مـرا به یک استودیوی قدیمی بردند.
دو تا دوربین بود.به من گفتند که ما بسیاری از کارها را با این دو دوربین ساخته‌ایم. پرسیدم، این دوربین‌ها چه ویژگی خاصی دارند؟ گفتند: این دو دوربین را در جنگ خلیج خوک‌ها از دو هواپیمای شناسایی آمریکایی سـرنگون شده غنیمت گرفتیم و با آن‌ها توانستیم آمریکایی‌ها را مبهوت کنیم.
سید مسعود می‌افزاید: در همان کوبا که پس از نیشکر و پزشک‌، بیشترین صادرات آن‌ها هنرمند است، از کاریکاتور ایران با بزرگی و شکوه‌، یاد می‌کردند.

 ماجرای آن نامه
در جشنواره ششمین کنفرانس بین‌المللی چین «ولادیمیر کازانوفسکی» پشت تریبون قرار می‌گیرد و می‌گوید: مطلب مـن نـامه‌ای است که یک کاریکاتوریست ایرانی فرستاده است.
او می‌گوید که در نامه نوشته شده در ایران برای کاریکاتوریست‌ها اختناق محض است و برخی از آن‌ها در زندان یا در خـانه خودشان حبس هستند و دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های کاریکاتور، ظاهر ماجراست که ظاهرسازی نظام است. در اینجا شجاعی طباطبایی بلند می‌شود و می‌گوید: آقایی که ایـن ادعـا را کـرده، نمونه بیاورد.
سخنران وقتی نمونه می‌دهد، تنها شاهد مـثالش نـیک آهنگ کوثر است.  در واکنش، شجاعی طباطبایی می‌گوید که این فرد تنها شش روز به علت اهانت مستقیم به یکی از علما بازداشت بوده و پس از انقلاب هیچ کاریکاتوریستی جز شخصی که نام برده شد، در زندان نـبوده و شما می‌توانید تحقیق کنید.
سرانجام آن آقا مجاب می‌شود. شجاعی طباطبایی ادامه می‌دهد که ما ایرانی‌ها هم خط قرمزهایی برای خودمان داریم مثل همه جـای دنـیا. مردم مـا به باورهای دینی خودشان پایبند هستند و این یکی از خط قرمزهاست.
 جنجال بر سر«هولوکاست»
نام مسعود شجاعی طباطبایی، این روزها و درپی برگزاری دومین دوره مسابقه کاریکاتور و کارتون هولوکاست، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است.  همان مسابقه ای که موجب شد، مدیر کل یونسکو قلم به دست بگیرد و نامه‌ای در اعتراض به این نمایشگاه بنویسد.
نامه ای که شجاعی طباطبایی، دبیر رقابت‌ها آن را بی‌پاسخ نگذاشت و در جوابیه ای نوشت: خانم مدیر کل! قصد ما تأیید یا تکذیب هولوکاست نیست.
شجاعی طباطبایی به این اکتفا نکرد و یک لوح فشرده از آثار راه یافته به نمایشگاه را برای مدیرکل یونسکو فرستاد و به پیوست آن، پرسید: لطفاً با دقت و تأمل این آثار را مشاهده کنید. مطمئن هستیم شما حتی یک اثر را پیدا نمی کنید که واقعه هولوکاست را به تمسخر گرفته باشد و مهم تر آنکه یک اثر از این مجموعه را پیدا نمی‌کنید که این رویداد تلخ تاریخی که جناب عالی از آن به عنوان نسل کشی قوم یهود یاد می‌کنید، در آن دیده شود، اما هنرمندان کارتونیست سراسر جهان در قالب هنر کارتون می‌پرسند: چرا باید تاوان هولوکاست را مردم فلسطین بپردازند، مردمی که در جنگ جهانی دوم هیچ نقشی نداشتند؟
این مسابقه، یک بار دیگر هم خبرساز شد. وقتی که در نخستین روزهای اردیبهشت ماه امسال، محمدجواد ظریف، وزیرخارجه با هفته نامه نیویورکر مصاحبه کرد و گفت که دولت ایران از برگزاری نمایشگاه کاریکاتور هولوکاست حمایت نمی کند، و یک جورایی و بصورت تلویحی برگزارکننده‌ها را با فرقه تندرو و نژاد پرست کوکلوس کلان در آمریکا مقایسه کرد.
مقایسه ای که شجاعی طباطبایی، دبیر مسابقه و همکارانش را رنجاند و آزرده خاطر کرد.

 اطلاعات سجلی
سید مسعود شجاعی طباطبایی، زاده شده به سال 1342 در تهران.
عکاس و رزمنده در جنگ و جبهه/ همراهی با گروه روايت فتح/ دانش آموخته کارشناسی رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی‌ارشد گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس/ سردبیری مجله کیهان کاریکاتور/ سردبیری مجله بین‌المللی ایران کارتون/ مدیر خانه کاریکاتور ایران/ عضو هیات داوران چند نمایشگاه ملی و بین‌المللی/ مدرس دانشگاه/ مسؤول واحد کاریکاتور حوزه هنری.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.