در یک دهه اخیر، تقریباً هر تیم تروریستی که از کشورهای همسایه ما در مرزهای شرقی و غربی، قصد ورود به ایران داشتهاند، به نوعی در تور اطلاعاتی، امنیتی و نظامی مرزداران بی باک این سرزمین افتاده و نابود شدهاند.
مرزداران ما چنان هوشیار بودهاند که گاه حتی تیمهای بسیار خرد و سلولی گروهکهای تروریستی را که به صورت دو و یا حتی یک نفره سعی در عبور از مرزها و اقدامهای جنایتکارانه داشتهاند، رصد کرده و آنان را دستگیر کرده و یا به هلاکت رساندهاند. بتازگی هم اخباری مبنی بر انهدام کاروانی از این تروریستها در مرزهای غربی کشور و نیز نابودی یک تیم چند نفره تروریستی دیگری با یک خودرو آنها در مرزهای شرقی کشور منتشر شد.
روشن است در این نبردها، رزمندگان دلسوخته و شجاع این آب و خاک که فرزندان خلف همین مردم نیز هستند به شهادت میرسند، مجروح و جانباز میشوند و گاه حتی آنها را گروگان میگیرند و شکنجه و... اما آنها قدمی عقب نمینشینند و با فدا کردن جانهای شیرینشان، امنیت این دیار را به تودههای مردم و به مسؤولان و مدیران ریز و درشت نظام هدیه دادهاند.
اما حفظ تمام امنیت این سرزمین تنها با حفظ امنیت مرزها و نبردهای خونین با تروریستها حاصل نمیشود. خون این دلاور مردان زمانی به بار مینشیند که دیگر مرزداران ما هم با همین دلاوری و غیرت در خط مقدم نبرد خود، از جان و مال و آبرویشان مایه بگذارند، زیرا جز امنیت مرزها، ما به امنیت فرهنگی هم نیازمندیم، به امنیت اقتصادی هم بسیار نیاز داریم. اگر با وجود تمام شعارهای اقتصاد مقاومتی، تولید کننده ما هست و نیست خود را به میدان بیاورد و کارش را آغاز کند، اما آنها که باید مانع ورود قاچاق کالاهای خارجی مشابه تولیدات او شوند، کار خویش را درست انجام ندهند، او بسرعت نابود خواهد شد و دار و ندارش به باد خواهد رفت. جز آن وقتی پای قاچاق کالا به میان میآید، یعنی عوارضی که باید از این انبوه کالاها اخذ شده و به عنوان درآمدهای دولت، صرف امور مردم شود، به طور رسمی به جیب عدهای قاچاقچی و رانتخوار میرود و در عمل مردم از درآمد سرشاری که بسیاری از مشکلات عمومی آنها را میتواند تخفیف دهد یا از ریشه حل کند، محروم میشوند.
در خبرها آمده بود، 90 درصد گوشیهای تلفن همراه موجود در بازار داخلی ما قاچاق است. گفته میشود پس از پوشاک و سوخت، قاچاق این کالا نفع سرشاری برای قاچاقچیان دارد. تقریباً در کشور بازاری نیست که طی دهههای اخیر، آتش قاچاق و قاچاقچیان به جان تولیدکنندگان داخلی آن نیفتاده باشد. از کفش و محصولات ساختمانی و حتی میوه و تره بار بگیرید تا کاغذ و دارو و لوازم یدکی ماشین و حتی سیگار و بدتر از آن حتی صنایع دستی!
امروز همه دنیا میدانند که با ثبت کدهای تولید تلفنهای همراه بسادگی میتوان با یک برنامه نرم افزاری ساده، نوع قانونی آن را از نمونه قاچاقیاش تشخیص داد. میتوان تمام گوشیهای قاچاق را به همین سادگی ردیابی کرد و یا حتی از کار انداخت. چرا کاری با این درجه از اهمیت و از سوی دیگر به این سهولت و سادگی انجام نمیشود؟ پای چه رانتخواران پرنفوذی در میان است که با اجرای این سیاست، سودهای چند میلیون دلاری ماهانهشان به باد میرود؟
به همین ترتیب در زمینه دیگر کالاهای ورودی قاچاق چرا برای کنترل قاچاق آن تلاش جدی نمیشود؟ چطور میشود نگذاریم حتی یک تروریست از مرز بگذرد، اما نمیشود نگذاریم میلیونها گوشی قاچاق، میلیونها سیگار قاچاق و تریلی تریلی پوشاک و لوازم خانگی و صنایع دستی و... قاچاق از مرز بگذرد؟ چطور ممکن است؟ چرا؟ این وسط پای چه کسانی در میان است؟
نظر شما