زورگیری وزیر ارتباطات!

امتیاز تلفن در زمان مظفرالدین شاه قاجار به دوستعلی خان معیرالممالک، نوه ناصرالدین شاه داده شد. او هم آن را به یک کمپانی خصوصی فروخت و حدود 20 سال تلفن تهران قارقارک بود با مشترکان معدود که تعداد تلفن‌ها را مرحوم سیدمحمد علی جمال‌زاده در کتاب گنج شایگان خود که در حدود سال‌های 1296- 1295 در برلین چاپ شده، نوشته است.

تلفن سال‌ها جزو بخش خصوصی بود. در زمان رضاشاه، دولت برای نجات دادن مردم از قارقارک خانه، در آن سهیم شد. در سال 1316 تلفن تهران از حالت قدیم درآمد و خودکار شد. در دوران دکتر مصدق در سال‌های 1332-1330 که مردم از ناتوانی شرکت در دادن اشتراک تلفن به مردم به جان آمده بودند، شرکت تلفن ملی، یعنی دولتی شد و وزارت پست و تلگراف پسوند تلفن را به هم به دنبال خود چسباند و در اواخر سال‌های دهه 1330 تعداد تلفن‌ها هزاران هزار شد و از حق نباید گذشت تلفن وسیله‌ای عادی شد. اما بهای اشتراک گران بود و نصب تلفن هفته‌ها و ماه‌ها طول می‌کشید.

در دوران پس از انقلاب و دوران وزارت مهندس غرضی، تعداد تلفن از میلیون گذشت. مهندس غرضی همت کرد و غیرت به خرج داد و شر دلالان را که تلفن را به بهای 400 تا 500 هزار تومان به مردم می‌فروختند (عده‌ای مفت‌خوار هستند که از فرط بیکاری و تنبلی و مفت خواری نشسته‌اند که از راه زمین فروشی، شماره رند تلفن فروشی، دلالی مسکن و خودرو و حتی سنگ قبر و خود قبر فروشی و این روزها نوبت حج و کربلا فروشی، نان مفت و بی‌غیرتی می‌خورند)، از سر مردم کند و برای نصب تلفن یک روزه اقدام می‌شد و هزینه نصب هم 50 هزار تومان بود. با ارزان و فراوان شدن تلفن، شاخه دلالی تلفن خشکید و یک عده مفت خوار بیکاره انگل که فقط از راه دلالی زندگی می‌کنند، دست کم از این وسیله ارتباط دست برداشتند و دنبال کارهای پرسودتری رفتند.

بتازگی برخلاف قانون اساسی که وصول هرگونه مالیات و عوارض را موکول به تصویب مجلس می‌کند، وزیر گرانفروش ارتباطات، تعرفه هر دقیقه مکالمه با تلفن ثابت را از 30 ریال (همه جای دنیا پالس سه دقیقه است، اینجا چون بی‌قانونی مد است، یک دقیقه را از مدتی پیش یک پالس حساب کرده‌اند) به 45 ریال افزایش داده. سپس در مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، ردیفی به حداقل مکالمه اختصاص داده، یعنی مشترک شهری مجبور است دست کم 330 دقیقه و مشترک روستایی دست کم 200 دقیقه در هر دوره صورتحساب داشته باشد و اگر مشترکی حتی یک دقیقه هم صحبت نکرده باشد، برای پرداخت حقوق‌های کلان باید هزینه این تعداد مکالمه را بر مبنای قیمت جدید به مخابرات بپردازند.

واقعاً نام این گونه اخاذی غیرقانونی را چه می‌توان گذاشت؟ دولت آقای روحانی که نمی‌تواند برخلاف مواد برجام، پول‌های مسدود شده ایران را از آمریکای زورگوی کلاش وصول کند و نتیجه تمام آن جلسات در وین و ژنو عجالتاً سه میلیارد دلار است که کری اعتراف کرده و بخش زیادی از آن به جیب مدیرعامل بانک رفاه و مدیرعامل صندوق ذخیره ملی و مدیرعامل بانک تجارت و مدیر بیمه مرکزی رفته است، زور خود را به مردم می‌آورد. مرتب وزارتخانه و سازمان‌ها عوارض جدید از مردم می‌گیرند. خنده‌آور است که واعظی، وزیر ارتباطات به مردم دلخوشی داده که قرار بوده پنجاه هزار تومان هزینه نصب تلفن ثابت 250 هزار تومان شود و در آخر سر قرار شد به مردم رحم کنند و 200 هزار تومان بگیرند!

در فضای مجازی خواندم رئیس کل مایکروسافت وقتی دید مایکروسافت در بخش تولید Surface ضرر داد، بازنشسته‌اش کردند که قدرت مدیریت ندارد. شرکت تویوتا به علت یک مشکل در سوخت خودروها، صدها هزار تویوتا را از خریداران مسترد داشت تا آن‌ها را اصلاح کرده، پس از رفع عیب، با غرامت به مردم پس بدهد.

شرکت مخابرات طی سال‌های گذشته میلیاردها درآمد داشته و به مدیران خود عیدی‌ها و پاداش‌های کلان می‌دهد. شرکت پست که آن هم خصوصی شده، بابت یک بسته کوچک کتاب که از آمریکا با پرداخت 50 یا 100 دلار هزینه پستی برای من ارسال شده بود و تمام هزینه‌ها در آمریکا از سوی فرستنده پرداخت شده و طبق قرارداد مبادلات پستی دیگر در مقصد نباید پولی به پست پرداخت شود، از من در خانه و بوسیله پستچی که مأمور و معذور است 27 هزار تومان پول زور دریافت داشت. به آمریکا و اروپا خبر دادم که دیگر برای من کتاب نفرستند، زیرا تاب تحمل زورگویی عده‌ای را که از خود قانون اخاذی وضع و به زور دریافت می‌کنند، ندارم. در تمام کشورهای جهان مرسولات پستی فرهنگی مانند کتاب و روزنامه به علت بار فرهنگی که دارند شامل معافیت زیادی هستند و پست با مرسولات فرهنگی با تخفیف برخورد می‌کند. در اینجا هم پول زور می‌گیرند و هم داخل پاکت کتاب را بازرسی می‌کنند.

بهای بعضی از کتاب‌های من حدود 20 تا 30 هزار تومان است. کسانی که از من در خارج کشور کتاب می‌خواهند، نمی‌فرستم، زیرا ساعت‌ها باید در پستخانه وقت تلف کنید. بسته‌های کارتنی دارند که به بهای گران می‌فروشند. گرانفروشی و اجحاف از مختصات پستخانه ایران است. هر کس از من در خارج کتاب می‌خواهد، پاسخ می‌دهم: نمی‌توانم. شکار آهو به گند تازی نمی‌ارزد. خودتان بگردید در فرنگستان و ینگه دنیا کتاب‌های من پیدا می‌شود. مرا از رفتن به پستخانه معذور دارید. اغلب شماره تلفن‌های 118 قدیمی است و با تلفن وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها نمی‌خواند و آدم را گیج می‌کند.

یک روز تلفن به روز و صحیح وزارتخانه‌ای را که بارها 118 به من شماره غلط داده بود، پیدا کردم و به 118 تلفن کردم. گفتم، این شماره‌های دقیق آن وزارتخانه است. شما را به خدا ثبت کرده، مردم را سرگردان نکنید! گفتند به مدیریت اپراتورها تلفن کنید، زنگ زدم. خودم را معرفی کردم و شماره‌ها را دادم. خانم که گویا دختر ملکه الیزابت بود، گفت: این طور که نمی‌شود. مراجعه کنید به آن وزارتخانه، درخواست کتبی نوشته، پاسخ کتبی از مثلاً وزیر یا معاون وزیر دریافت داشته و با شناسنامه و کارت ملی به اینجا مراجعه کنید تا تقاضایتان مورد بررسی قرار گیرد.

حالا چنین وزارتخانه‌ای که از فرط  بی‌لیاقتی پس از 37 سال که از انقلاب می‌گذرد، هنوز یک کتابچه تلفن برای شهر تهران چاپ نکرده است، می‌آید و سرنا را از سرگشادش نواخته، هزینه‌ها را صد درصد و سیصد درصد بالا می‌برد و هر کس که تلفن هم نکرده، جریمه می‌کند.

من به آقای روحانی پیشنهاد می‌کنم حال که دولت قصد دارد به هر وسیله از مردم پولی دریافت دارد، رسم شیرین گزیت یا جزیه را برقرار کند و 80 میلیون ایرانی مکلف و مجبور باشند سالی یک میلیون تومان «گزیت» به دولت بپردازند و وزارتخانه‌ها از این همه بامبول بازی برای دوشیدن مردم آسوده گردند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مجتبی IR ۰۱:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
    1 0
    الحق که درست میگن استاد بعضی دستگاهها از جمله همین شرکت مخابرات شورش رو در آوردن دوشیدن مردم برای برآورده کردن اشتهای سیری ناپذیر بعضی مدیران حریص ظلمی بس بزرگه که داره در حق این ملت مظلوم انجام میشه.بعد یک کسی مثل رئیس بازرسی کل کشور میگن فلانی با وجود پرونده سنگین فساد مالی وعلیرغم تذکر ما منسوب به فلان سمت شد. وا اسفا از این همه اهمال،مگه میشه شما باشی و بشه کاری که نباید؟ مردم به امید حضور امثال شماس که خودشون دست به کار نمیشن.یعنی اصلا شغل شما همینه. ای داد از این همه بیدادها
  • محمدی IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۰
    0 0
    استاد سخنتان حق هست خدا سایه امثال شما را مستدام بدارد که صدای این ملت خاموش و رنج کشیده اید