تأمین اجتماعی؛ نماد اصلی عدالت در جوامع بشری

در علم اقتصاد، ضرب المثلی هست با این مضمون که؛ اگر اداره یک کویر را به بخش دولتی بسپارید، پس از مدتی دچار قحطی شن و ماسه خواهید شد! شاید این رویکرد تا حدی غلو آمیز به نظر آید، اما چندان هم بی راه نیست. تجربه مدیریت دولتی در بخش‌های مختلف در همین سرزمین، گواه این مدعاست. این مقدمه را از آن رو یادآور شدم تا در هفته تأمین اجتماعی چند خطی درباره معضلات این روزهای مستمری بگیران در کشور و سرنوشت بیمه مربوطه آن‌ها و سازمان تأمین اجتماعی برایتان بنویسم.

تا کمتر از یک دهه پیش این سازمان در شمار ثروتمندترین‌ها در این سرزمین بود. آن‌ها دارای انبوهی از ورودی نقدینگی و به عبارتی دارای یک رودخانه ورودی سرشار از پول بودند که منظم و از محل حق بیمه پرداختی بیمه شدگان دریافت می‌کردند. سرمایه ورودی آن‌ها در قیاس با هزینه‌هایشان بسیار بیشتر بود. علت هم روند پرشتاب رشد جمعیت بود، به طوری که هر سال میلیون‌ها نفر به آن‌ها که حق بیمه می‌دادند افزوده می‌شد، اما همزمان آمار بازنشستگان و جمعی که مستمری بگیر بودند، بسیار کمتر بود. روشن بود که نظر به سیاست‌های اجرایی کنترل جمعیت، سیاستگذاران این مجموعه باید از دو دهه پیشتر درمی‌یافتند این روند ادامه نخواهد یافت و رسیدن روزهایی که این جریان معکوس شود دیر نیست. برای حفظ حیات این تشکیلات و عدم تضییع حق میلیون‌ها هموطنی که ده‌ها سال حق بیمه خود را پرداخته‌اند و در سال‌های بازنشستگی منتظر دریافت خدمات لازم و مستمری مناسب بودند، باید درآمد آن سال‌ها با مدیریتی آینده نگر در بخش‌های سودآور و مناسبی سرمایه گذاری می‌شد و...

با کمال تأسف مانند همه مجموعه‌های دولتی، در اینجا هم هر کس در هر دوره‌ای مدیر شد به فکر گذران عهد خود بود و آینده نگری جایی در سیاست‌ها نداشت. طی این مدت به این سازمان به چشم یک صندوق ذخیره کم هزینه نگریسته می‌شد که هر جا وزارتخانه‌ای گیر می‌کرد، پول‌های بیمه گران به فریاد می‌رسید و عملاً به جای آنکه آن سرمایه‌ها و این مرکز در خدمت به فکر میلیون‌ها عضو خودباشد، در خدمت رفع مشکلات دولت‌ها بود.

سرمایه گذاری در بسیاری از شرکت‌های زیان ده، آن هم با سیاست‌های دستوری و ابلاغی، کمر این مجموعه را شکست. حالا روند رشد جمعیت کند شده و دیگر از آن رودخانه سرشار پول خبری نیست. در عوض میلیون‌ها نفر به سن بازنشستگی رسیده و چشم انتظار دریافت خدمات و مستمری مورد نیاز خویشند. اما خزانه سازمان خالی است. پرگویی نمی‌کنم، چرا که اغلب ما از وضعیت موجود باخبریم. دولت خود باید اکنون بلایی را که بر سر این مجموعه آورده، به گونه‌ای جبران کند. تاوان اهمال آنان را بازنشستگان نباید بپردازند. از همین الآن هم باید چاره‌ای بیندیشند تا این سازمان از یوغ مدیریت دولتی رها شود. باری اگر شعار عدالت می‌دهیم، مهم‌ترین ایستگاه اجرای این عدالت همین بیمه‌ها و همین حوزه تأمین اجتماعی است. پس لطفاً آستین‌ها را بالا بزنید!

قسط بندی و پرداخت بدهی 90 هزار میلیاردی دولت به صندوق مردمی تأمین اجتماعی شاید گام بلند اول باشد که هر چه زودتر باید برداشته شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.