وقتی نخستین خبرها از حقوق نجومی منتشر شد، پای چند پزشک با دریافتهای بسیار بالا به میان آمد و پس از آن بسیاری پشت این پزشکان درآمدند و حتی یکی از وزیران، این حقوق گزاف و عجیب را برای آنان از شیر مادر حلالتر خواند.
قصه پزشکان و جایگاه آنان در جامعه ما نیز برای خودش حکایتی است. دهههای مدیدی است که این قشر بالانشین حصاری گرد خود کشیده و در عمل خود را تافته جدابافتهای از جامعه میداند. کوچکترین انتقاد و شوخی با آنها در یک سریال طنز را به یک بحران بدل کردند، به طوری که پخش آن سریال متوقف و در اقدامی بی سابقه اساس فیلمنامه آن تغییر کرد!
همین ابتدای کار تأکید کنم در چنین مواقعی آحاد یک صنف موردنظر نیستند، بلکه هدف بخشی است که خویش و جایگاه خویش را در قیاس با دیگر صنوف درست نمیشناسد و متفاوت تعریف میکند. اگر نه باید اذعان کرد که شریفترین چهرههای ماندگار این سرزمین نیز از همین قشر و صنف بودهاند. فرشته صفتانی چون دکتر شیخ هم در شمار جامعه پزشکی همین سرزمین بودهاند و البته کم نیستند دکتر شیخها که گمنامند و در میان تودههای مردم که وامدار آنهایند، اما بسیار سرشناس و محبوب.
بگذریم و به بحث اصلی بازگردیم. پس از آنچه که درخصوص درمان مرحوم «عباس کیارستمی» گذشت و بنده در این فرصت سر ورود به آن را ندارم، یکی از هنرمندان معروف کشور از پزشکان معالج او بشدت انتقاد کرد. باری نگارنده سر تأیید لحن آن بزرگوار که خود نیز اذعان داشت؛ «من عصبانی هستم...» را ندارد. اما پس از انتقاد ایشان، پزشکی نامهای بسیار بسیار عجیب و بسیار بی ادبانه و از سر تبختر و خودشیفتگی خطاب به وی نگاشت که بار دیگر بسیاری از ادعاها و انتقادها را علیه این صنف در اذهان زنده کرد و مهر تأییدی بر آنها شد.
با کمال حیرت و تأسف به جای درس گرفتن از این ماجرا و انتظار برای روشن شدن نظر کمیته حقیقت یابی که در این باره تحقیق میکند بتازگی نیز پزشک محترم دیگری در فضای مجازی خواستار هماهنگی همه پزشکان برای درمان نکردن هنرمندان شد.!
به گمان این قلم خوب است یک بار برای همیشه این روند، در فرصت به وجود آمده حلاجی شود و رسانهها دقیقتر و ریشهای به آن بپردازند که چرا برخی از پزشکان در این سرزمین برای خویش چنین جایگاهی را متصور هستند؟
بشتر مردم از خود میپرسند؛ بی شک خطاهای پزشکی ریز و درشت در این کشور کم اتفاق نمیافتد. حتماً آنها نیز همچون دیگر صنفها مجرمان صنفی در بین خود دارند و کم هم نیستند آنهایی که از خطاهای پزشکی زیانهای هولناکی دیدهاند و... اما چرا تا به حال دادگاه و جزا دیدن یک پزشک برای این اشتباههای رسانهای نشده است؟ شکی نیست که در این صنف محترم نیز نهادهای دلسوز نظارتی هستند و متخلفان به طور دقیق رصد شده و تنبیه میشوند، اما چرا اینها علنی نمیشود؟ چرا همیشه درخصوص خطاهای پزشکی سعی در لاپوشانی است؟ برحفظ جایگاه این صنف به گمان این قلم، لازم است در این رویه تجدیدنظر شود و آخرین نکته آنکه در پالایش این صنف دلسوز و زحمتکش از متخلفان باید سریعتر و دقیقتر عمل کرد.
نظر شما