نقشه‌های صهیونیسم مسیحی برای تخریب مهدویت

آمنه مستقیمی: صهیونیسم به‌عنوان جریانی ضداسلامی و فراتر از آن ضدبشری از حمله به ارزش‌های ادیان الهی فروگذار نکرده و با توهمی بزرگ خود را برگزیده خدا و منجی موعود در آخرالزمان می‌داند. هیچ رقیب و حریفی را در این میدان برنتابیده و به هر شیوه به دشمنی با آن برمی‌آید، چنانکه حمله به مهدویت- به‌عنوان آرمان بزرگ بشریت- و اسلام را در دستور کار دارد و راه‌های گوناگون را برای آن امتحان می‌کند. از این ‌رو و در بررسی اقدام‌های این جریان علیه حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) و مهدویت با یک کارشناس گفت‌وگو کرده‌ایم که به حضورتان تقدیم می‌شود:

 

حجت‌الاسلام زهیر دهقانی آرانی، مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت، در تعریف صهیونیسم مسیحی می‌گوید: این‌ها شاخه‌ای از مذهب پروتستان با سابقه‌ای 110 تا 120 ساله هستند و شخصیت‌های مهم آن همچون جان داربی با تفاسیر جدید از کتاب مقدس، خود را از دیگر مسیحیان متمایز کرده‌اند. پایه اصلی عقاید آن‌ها به شیوه تفسیرشان از کتاب مقدس شامل عهد عتیق و عهد جدید است، البته پروتستان‌ها به عهد عتیق اهمیت زیادی می‌دهند و پیشگویی‌های خوش‌بینانه آن نسبت به یهود را پررنگ کردند و درنتیجه افزایش تمایلات یهودی آن‌ها، جریان صهیونیسم مسیحی تشکیل شد.

وی با اشاره به شکل‌گیری صهیونیسم مسیحی به‌موازات صهیونیسم یهودی اظهار می‌دارد: در عصر کنونی می‌توان کشیش‌ها و کلیساهای متعدد با عقاید صهیونیستی را در آمریکا یافت، به‌طور خاص برخی از این افراد انسان‌های شناخته‌شده‌ای هستند و کتاب‌ها و مقالات و مواضع آن‌ها در تاریخ آمریکا تأثیرگذار بوده است مانند رابرت سون و جان هیگی.

حجت‌الاسلام دهقانی آرانی بابیان اینکه صهیونیسم با یهودیت تفاوت دارد، ادامه می‌دهد: یهودیان پیرو حضرت موسی(علیه السلام) هستند، اما صهیونیست‌ها یهودی گرایی افراطی، نوعی ناسیونالیسم و برگزیده بودن نزد خدا را در خود نهادینه کردند. این طرز فکر در صهیونیسم مسیحی هم وجود دارد. بررسی عقاید آن‌ها نشان می‌دهد، بحث دشمن نبودن مسیح(علیه السلام) با یهود و استقرار مجدد دولت یهود در اسرائیل، جزو پایه‌های اصلی تفکرات آن‌هاست؛ برای مثال اگرچه مسیحیان قرن‌ها یهود را دشمن خود و عامل اصلی به صلیب کشیدن حضرت عیسی(علیه السلام) می‌دانستند (امروز هم گاهی کاتولیک‌ها این عقیده را دارند) اما صهیونیسم مسیحی این نظر را باطل کرد و مدعی شد، قوم یهود در کشتن مسیح نقشی نداشته و محبوب خداست و خدا برای آمدن مسیح، دولت یهود را مستقر می‌کند.

 

این کارشناس مهدوی درباره جایگاه این جریان در آمریکا و جهان تصریح می‌کند: بنابر تخمین برخی کارشناسان، شاید 20 تا 30 درصد مسیحیان آمریکا پیرو صهیونیسم مسیحی‌اند، اما همین میزان، رسانه‌های فراگیر و برخی مؤسسه‌های آن‌ها به‌تنهایی 160 ایستگاه رادیو و تلویزیونی دارند و بیشترین بازوی تبلیغ مسیحیت در جهان زیرشاخه این گروه‌ قرار دارد و تأثیرگذاری بالایی بویژه در سال‌های اخیر روی سیاستمداران آمریکایی داشته‌اند؛ به‌گونه‌ای که در دوره‌های ریاست جمهوری ریگان و بوش، سران این فرقه از مشاوران ارشد کاخ سفید بوده‌اند.

حجت‌الاسلام دهقانی آرانی، حمایت آمریکا از اسرائیل را چندجانبه می‌داند و بیان می‌کند: هر نامزدی در آمریکا برای رسیدن به ریاست جمهوری، به حمایت صهیونیست‌ها نیاز دارد، گرچه شمار یهودیان در سطح جهان شاید 18 تا 20 میلیون باشد، اما بسیاری از کارتل‌های اقتصادی و رسانه‌ای در دست آن‌هاست و اگرچه استفاده‌های سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای هم مطرح است، اما حمایت مذهبی نقشی مهم دارد.

وی می‌افزاید: اگر رئیس‌جمهور موضع مستقیم علیه منافع صهیونیست‌ها و رژیم غاصب اسرائیل بگیرد، توبیخ می‌شود، برای مثال اوباما به دلیل برخی سخنان غیرملایم علیه اسرائیل و نیز گفت‌وگوها با ایران، مورد حمله و انتقاد صهیونیست‌ها قرار گرفت؛ زیرا این‌ها یهود را قوم برگزیده خدا و همراهی نکردن با آن‌ها را معاضدت با خدا می‌دانند، چنانکه «جان هیگی» مؤسسه وحدت یهودیان و مسیحیان را در آمریکا تأسیس کرده و سالانه میلیون‌ها دلار به اسرائیل کمک مادی و از شعارهای مذهبی سوءاستفاده می‌کند.

بازسازی معبد سلیمان، شرط ظهور مسیح!

وی درباره چرایی تقابل این جریان با منجی موعود(عجل الله تعالی فرجه) ابراز می‌کند: دیدگاه خاص آن‌ها تقابل ایجاد می‌کند؛ برای مثال می‌گویند آخرالزمان بسیار نزدیک و وقایع پیرامون ما شرایط و شواهد ظهور مسیح است یا آنکه به حمایت از یهودیان معتقدند و می‌گویند، تشکیل دولت یهودی در فلسطین و بازسازی معبد سلیمان به‌جای مسجدالاقصی و قبه الصخره از شرایط آمدن عیسی مسیح است و تا چنین نشود، مسیح نمی‌آید! ازاین‌رو، تشکیل دولت یهود نقطه عطف همه جریان‌های صهیونیستی است و متأسفانه پس از تشکیل رژیم نامشروع اسرائیل در سال 1948، رشد شدیدی داشتند و گفتند، یکی از باورهای ما محقق شده و این نشان دهنده آغاز جریان آخرالزمانی است و بعد هم بحث جنگ آرماگدون را عنوان کردند.

 

حجت‌الاسلام دهقانی آرانی ادامه می‌دهد: آن‌ها دفاع و حمایت همه‌جانبه از دولت جعلی اسرائیل را از شروط ظهور مسیح می‌دانند، بنابراین برخی از حرکات عجیب آمریکا در حمایت از آن‌ها با این هدف انجام می‌شود و بیش از آنکه سیاسی باشد، جنبه مذهبی دارد.

 

این کارشناس مهدویت درباره تقابل این جریان با منجی اسلامی می‌گوید: جریان صهیونیسم مسیحی برای تقویت آموزه‌های اعتقادی خود، دشمنی را فرض کرد تا بگوید وقتی مسیح بیاید و جنگ آرماگدون رخ بدهد، نماینده نیروهای شر چه کسانی اند. بنابراین پیش از سال 1990 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آن‌ها کمونیست‌ها و گاهی کلیسای کاتولیک را به‌عنوان این دشمن معرفی می‌کردند، اما پس از فروپاشی شوروی سابق، سعی در ایجاد جبهه‌ای جدید داشتند.

 

تلاش برای جا دادن مسلمانان در گروه‌های شر

بنا به گفته وی، درنتیجه وقایعی که در سال 2000 میلادی رخ داد، این جریان اسلام را به طور رسمی به‌عنوان نیروی شر معرفی کردند و شکل‌گیری طالبان، القاعده و داعش بستر خوبی بود تا نشان دهند، جبهه شر در آخرالزمان، گروه‌های اسلامی‌اند و متأسفانه گروه‌های تکفیری، سوخت کافی را به آن‌ها رساندند و هم‌راستا با این برنامه، فضاسازی کردند.

حجت‌الاسلام دهقانی آرانی ادامه می‌دهد: برخی از این گروه‌ها از دانش هسته‌ای ایران سوءاستفاده و بحث ابزار شر در دست نیروهای شر را مطرح کردند که قرار است، علیه نیروی خیر یعنی اسرائیل به کار رود! افزون بر این، نهایت استفاده را از رسانه‌ها از جمله سینما، کتاب، بازی رایانه‌ای و ماهواره کردند تا اسلام و منجی اسلامی را به‌عنوان نماینده نیروهای شر معرفی کنند، برای مثال جرج بوش به طور رسمی اعلام کرد، ایران و عراق محور شرارت در جهان هستند!

 

این کارشناس مهدوی تصریح می‌کند: در مباحثی مانند حمله آمریکا به عراق و افغانستان رنگ و بوی تفکر صهیونیسم مسیحی در تصمیمات آمریکا دیده می‌شود؛ زیرا در بدو حمله به عراق در سال 2003 جرج بوش گفت: این حمله آغاز مرحله جدیدی از رخدادهای آخرالزمانی است! بنابراین از تفکر مهدویت در دشمن سازی مقابل خود استفاده کردند و گفتند، منجی مسلمانان در آخرالزمان کسی است که مقابل مسیح می‌ایستد، درحالی‌که در تفکر اسلامی، عیسی مسیح همراه با حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) ظهور می‌کند، اما آن‌ها در کتاب‌های خود چه در قالب تحلیل، چه رمان و... حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) را به‌گونه‌ای معرفی می‌کنند که در پازل شر قرار می‌گیرد؛ برای مثال می‌گویند، ایشان با پرچم‌های سیاه به سمت بیت‌المقدس حرکت و معبد را تصرف کرده و همه یهودیان را خواهد کشت و حتی در مقالات و کتاب‌ها و مستندهای تصویری نیز این‌ها را بیان می‌کنند.

آرمان مسلمانان را نشانه گرفته‌اند

مدیر گروه غرب و مهدویت مرکز تخصصی مهدویت تأکید می‌کند: این‌ها نزد مسلمانان قابل‌پذیرش نیست و موضوع حرکت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) به‌سوی بیت‌المقدس در منابع شیعی کمرنگ و کشتن یهودیان بحثی مشکوک است، اما آن‌ها می‌خواهند چهره‌ای بسیار خونریز و ستمگر و بدرفتار با اهل کتاب؛ یعنی مسیحیان و یهودیان از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) ترسیم کنند و وقتی این تصویر ایجاد شد، به‌تدریج به باور برخی مخاطبان،  منجی اسلامی شخصیتی منفی خواهد بود که باید با او مقابله کرد؛ این یعنی آن‌ها آرمان ما را نشانه گرفته‌اند!

 

وی درباره راهکارهای مقابله با این ضدتبلیغ‌ها خاطرنشان کرد: نخست باید نهضت و حساسیت در مسؤولان فرهنگی، مذهبی و حتی سیاسی ایجاد شود، همچنین، تلاش کنیم از راه‌های گفت‌وگو برای نشر عقاید استفاده کنیم و زنگارهای اعتقادی درباره منجی و دیدگاه آخرالزمانیِ اسلام را بزداییم که لازمه این مهم، رصد و هوشیاری و عرضه تولیدات خوب رسانه‌ای است. نصرت خدا شامل مجاهدان حقیقی می‌شود و مکر دشمنان را خنثی می‌کند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.