عضو کمیسیون انرژی مجلس چنین نگاهی دارد و به قدس میگوید: با اصل سیاست یاد شده موافق هستم، اما به باورم روند طرح کلان انتقال بین حوضهای آب به صورت صحیح و کارشناسی شده اجرا نمیشود.
مجید ناصری نژاد با تأکید بر اینکه اجرای نادرست طرح یاد شده به ضرر کشور تمام شده است، تصریح میکند: این پروژه بدون ارزیابیهای لازم زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی اجرایی شده که نتیجه آن کاهش آب رودخانهها، خشک شدن برخی تالابها وافزایش پدیده ریزگردها، در بسیاری از نقاط ایران از جمله استان خوزستان بوده است.
وی در همین زمینه میافزاید: بر اساس طرح یاد شده باید با انتقال آب از استانهای پر آب به استانهای کم آب مشکل کم آبی این گونه استانها حل شود، اما با صرف هزینههای بسیار سنگین نه تنها درعمل این اتفاق نیفتاده بلکه استانهای برخوردار مانند خوزستان هم دچار مشکل شدهاند.
نماینده مردم شادگان خواستار بازنگری دولت در اجرای طرح انتقال آب بین حوضهای میشود و میگوید: هر منطقه و استانی به صورت طبیعی ظرفیت هایی دارد که در استفاده از آنها باید توجه کافی شود؛ در واقع نباید برای این منظور طبیعت را به هم بریزیم.
*تمرکز بر انتقال آب به جای مدیریت مصرف
دکتر محمدرضا جلیلی قاضی زاده، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران هم اگرچه با طرح انتقال آب بین حوضه ای مخالف نیست، اما معتقد است در اجرای این پروژه باید آثار اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و امنیتی موضوع به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه انتقال ناصحیح آب، بتدریج درگیری بین استانهای کشور را گسترش میدهد، میافزاید: اگر مقدار حساب شده ای از آب استانی که جزو استانهای برخوردار به شمار میآیند را به استانهای کم برخوردار منتقل کنیم، مشکلی ایجاد نمیشود، البته به شرط اینکه این انتقال بدرستی و با رعایت نکات بالا انجام گیرد، در غیر این صورت بهتر است انتقال آب صورت نگیرد چون با گذشت زمان استان برخوردار از آب کافی هم ممکن است دچار مشکل شود.
این استاد دانشگاه اجرای نادرست سیاست یاد شده را دارای پیامدهای جبران ناپذیر میداند و میگوید: انحراف و عدم مطالعات جامع در طرح انتقال آب بین حوضه ای میتواند به امنیت ملی آسیب بزند.
وی با انتقاد از مدیرانی که برای رفع مشکل کمبود آب در برخی استانها به جای تمرکز بر مدیریت مصرف فقط به مدیریت تولید و انتقال آب توجه میکنند، میافزاید: یکی از دلایلی که مدیران کمتر به انجام مدیریت مصرف آب تمایل دارند این است که عملیات مدیریت مصرف (مانند کاهش تلفات) در عملکرد مدیران کمتر به چشم میآید، در صورتی که عملیات تولید و انتقال، مانند ایجاد یک خط انتقال و اقداماتی از این قبیل بیشتر در جامعه به چشم میآید.
جلیلی قاضی زاده یکی از دلایل مشکلات کم آبی را عدم آمایش سرزمین در کشاورزی و جانمایی نامناسب کارخانهها و صنایع پر آب بر میداند که افزایش تقاضا را در مناطق کم برخوردار از آب، سبب شده است.
*انتقال آب باید آخرین گزینه باشد
حجت میان آبادی کارشناس و پژوهشگر حوزه آب نیز نسبت به اجرای نادرست سیاست یاد شده از سوی وزارت نیرو هشدار میدهد و میگوید: دستگاههای ما تنها به مهندسی آب توجه میکنند و از بررسی و پژوهش در زیرسیستمهای آن مغفول ماندهاند؛ به همین دلیل پیامدهای آن محیط زیست و دیگر بخشها را هدف میگیرد.
به گزارش ایانا، میان آبادی پیامدهای انتقال آب به صورت غیر کارشناسی را بیشتر از سدسازیهای غیراصولی میداند و میگوید: وزارت نیرو در جاده خطرناکی افتاده است.
وی با اشاره به اینکه انتقال آب خزر به استان سمنان یا انتقال آب از بهشت آباد به کرمان به ترتیب حدود 9 و 5 هزار میلیارد تومان هزینه در بردارد، تصریح میکند: اگر تنها یک پنجم اراضی کشاورزی این استان از نظر الگوی کشت و مکانیزاسیون اصلاح شود، حداقل ۱۱۰ میلیون مترمکعب صرفهجویی در مصرف آب صورت خواهد گرفت، بنابراین به جرأت میتوان گفت اصلاح کشاورزی در مقایسه با طرح انتقال آب، توجیه منطقیتری خواهد داشت؛ ضمن اینکه هم اکنون یک چهارم آب شرب سمنان به دلیل فرسودگی لولهها در شبکه توزیع هدر میرود.
این پژوهشگر بخش آب با اشاره به معضل حاشیه نشینی در کلانشهرهای ایران، میافزاید: بر اساس گفته وزیر کشور در سال جاری، حداقل ۱۱ میلیون حاشیهنشین در ایران وجود دارد که تراکم این افراد در مشهد، سه برابر میانگین کشوری برآورد میشود، به طوری که از طرف دولت، بودجهای دوهزار و ۱۰۰ میلیاردی برای بهبود وضعیت زندگی این افراد در نظر گرفته شده است. به همین دلیل پیشنهادهای گوناگونی برای انتقال آب از حوضههای مختلف به مشهد ارایه شده که هر کدام هزینههای گزافی را میطلبد. اما این موضوع، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه این شهر را تشنهتر از قبل خواهد کرد، زیرا با فراهم شدن آب، روستاهای همجوار به این شهر کوچ کرده و مشکل حاشیهنشینی را دوچندان میکنند؛ مشکلی که طبق آمارها از سال ۶۱ تاکنون ۱۷ برابر شده است. این مهاجرتها در حالی رخ میدهد که دستکم ۲۵ هزار روستا با نابودی روبه روست.
افزون بر پیامدهای اقتصادی و اجتماعی از لحاظ امنیتی نیز ممکن است طرح انتقال آب مشکلساز شود.
میانآبادی در این زمینه میگوید: بزرگان دیپلماسی آب در دنیا معتقدند خطر جنگهای داخلی درباره آب، بیشتر از جنگهای بینالمللی احساس میشود. در این باره طی 50 سال اخیر ۱۸۳۱ حادثه سیاسی برای دستیابی به آب اتفاق افتاده که ۳۷ مورد آن به تنش نظامی و درگیری منجر شده که البته ۳۰ مورد مربوط به منطقه خاورمیانه است؛ بنابراین باید موضوع را بسیار جدی گرفت.
وی میافزاید: اگر از هم اکنون فکری به حال منابع آبی و انتقال بدون کارشناسی آب در حوضهها نشود، باید منتظر مسایل بزرگتری چون بحرانهای امنیتی و ملی باشیم.
ابراز نگرانیها و هشدارها نسبت به انتقال آب بین حوضه ای بدون ارزیابیهای علمی و کارشناسی درحالی است که پیامدهای سیاسی و اجتماعی ناتوانی در تأمین آب شرب، خشک شدن مزارع کشاورزی و باغها و از دست رفتن شغل به واسطه بیآبی درکشور کمتر از سیاست یاد شده نیست، بر این اساس این پرسش مطرح میشود که در چنین وضعیتی چه باید کرد و اولویت با کدام است ؟
میانآبادی در پاسخ به این پرسش میگوید: بنده به هیچ عنوان با انتقال آب و حتی سدسازی مخالف نیستم، اما این موارد باید با بررسیها و مطالعات جامع صورت گرفته و پیامدهای آن نیز مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین باید از بخشی نگری دوری کنیم و نگاه کلان به موضوع بحران آب و مدیریت منابع آبی کشور داشته باشیم. در واقع بهتر است نخست به مسایل مهم توجه کرده و بحث انتقال آب را به عنوان آخرین گزینه انتخاب کنیم، زیرا با این کار در هزینهها نیز صرفهجویی خواهد شد.
این گفتهها نشان میدهد سیاست انتقال بین حوضهای آب آن گونه که از سوی وزارت نیرو تدوین شده است پیش نمیرود. در واقع وزارتخانه یاد شده در اجرای این سیاست همان راهی را میرود که تا چندی پیش در رابطه با سدسازیها میرفت. سیاستی که امروز نه تنها کارشناسان حوزه انرژی، بلکه شخص مهندس چیت چیان به عنوان وزیر نیرو افراط در سدسازی را یک اشتباه محض میخواند. بر این اساس بهتر است وزارت نیرو پیش از انتقال آب بین حوضه ای مدیریت مصرف را در اولویت قرار دهد.
نظر شما