در یکی دو هفته گذشته انبوهی از موضعگیریهای مقامهای ارتشی کشور را که گاه، بیش از حد لزوم همراه با عصبانیت بود، نسبت به چند جمله از صحبتهای یک سخنران شاهد بودیم. دوشنبه گذشته، اگر چه دید، اما آن سخنران محترم آمد و به طور رسمی عذرخواهی کرد و گفت؛ سخنانش تقطیع و گزینشی پخش شدهاند. در این مجال قصد داوری درباره آنچه آن آقا گفته و مواضع امرای دلسوز ارتش در برابر آن را ندارم. هدفم کمی حاشیه نگاری بر این نوع طرح موضوعهای ناگهانی و برخورد انفعالی مسؤولان در برابر آن است.
6 سال قبل در یک سلسله سخنرانی، مباحثی مطرح شده است. حالا یک گروه که علاقه زیادی به تاریخ ایران باستان و سلسلههای پادشاهی آن دوران دارد، یا یک گروه با رویکردی دیگر، میآید با اهدافی که خداوند از آن آگاه است، چند ثانیه از آن صحبتهای 6 سال قبل را با نوشتهای که هوشیارانه و حساب شده، عدهای از مردم عادی را در فضای مجازی هدف گرفته، منتشر میکند.
اما مثل همیشه که در فضای مجازی، عدهای آدم فعال هستند که کمتر حوصله فکر کردن دارند و اتفاقاً زود هم میشود به همین دلیل آنها را به ابزار بدل کرد، این فیلم و نوشته توسط آنها با افزایش هیجان و چهل کلاغ شدن، دست به دست میشود. بیآنکه ثانیهای فکر کنند چرا چنین چیزی از اساس تولید شده؟ چه کسی آن را آماده کرده؟ هدفش از تولید آن چه بوده؟ آیا براستی آنچه تدوین شده، مستند و دقیق است؟ فایده پخش آن حتی در صورت صحت چیست؟ آیا نفع آن بیشتر است یا ضررش؟ و...
با کمال تأسف بیشتر آنها که عامل پخش این خزعبلات هدفدار و بیهدف در فضای مجازی هستند، هرگز قبل از کپی کردن پیامها، حوصله این پرسش و پاسخها را نزد وجدان خویش ندارند. بگذریم.
تا اکنون باید حد فضای مجازی و اعتبار آن را برای همه، بویژه مسؤولان ما و از جمله امرای ارتش معلوم شده باشد. حیرتا که نظامیان ما که در بحث جنگ روانی نیز باید خبره و استاد مردم باشند، بسادگی دراین تله گرفتار میشوند. پیغام و پیغام کشی، نامه نگاری و حتی طرح شکایت و رفتاری که به جای حل مشکل، دامنه آن را وسیعتر میکند. این دقیقاً نهایت همان چیزی بوده که سازندگان آن کلیپ دنبالش بودند. آنها حالا دریافتهاند چنانچه لازم باشد، بسادگی میتوانند با طرحهای مشابه و تحریک احساسات آنها که کمتر فکر میکنند در فضای مجازی، هر جریان و مرکز و سازمانی را در این کشور بشورانند. به باور من جناب سخنران هم با روزه سکوتش به این سوءاستفاده دشمنان کمک کرد. یعنی هر کسی که به خیالش و با گمان حفظ آبروی دلاورمردان ارتشی در این آتش دمید، در میدان آنها بازی کرد، چنین غایلههایی را بسیار سادهتر میتوان فرونشاند به شرط آنکه در تله هیجانی سازندگانش گرفتار نشویم.
نظر شما