او مظنون اصلي پرونده قتل قهرمان كشتي كشور است. اين قهرمان در تاريخ 29 مهر ماه سال 92 به دليل تيراندازي براي تصاحب پاتوق مواد مخدر در نزديكي مصلاي تهران، كشته شده و پليس براي دستگيري اين فرد نزديك به ده نفر را در اين پرونده بازداشت كرده بود.
***اعلام تيراندازي به مأموران انتظامي
ساعت نه شب 29 مهرماه سال 92 از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 به کلانتری 120 سیدخندان اعلام شد جوانی 21 ساله به علت اصابت گلوله به ناحیه دست و کشاله ران به بیمارستان مراجعه کرده است. با حضور مأموران کلانتری در بیمارستان، تحقيقات از دو جوان همراه مجروح صورت گرفت كه آنها در اظهارات خودمدعی شدند، در محدوده اتوبان رسالت، مسیر شرق به غرب نرسیده به ایستگاه مترو مصلی، مشغول به دست فروشی بودند که ناگهان حمیدرضا، فرد مصدوم، به آنها اعلام کرد تیر خورده است و آنها در حاليكه صداي تير اندازي مي آمد از فضاي سبز فاصله گرفتند كه در ادامه تصميم بر آن شد به بيمارستان بيايند و حميدرضا را براي معالجه بستري كنند.
با انجام اقدامات درمانی بر روی حمیدرضا، بازجويي‌ها از او نيز شروع شد. اين فرد مصدوم پس از مداوا در برابر افسر بازجوي كلانتري اظهار كرد كه در حال عبور از فضای سبز مقابل مترو مصلی بودم که ناگهان صدای شلیک چند گلوله را شنیدم. پس از چند لحظه، احساس درد از ناحیه زیر شکم به من دست داد و ديدم از محل مذكور خون مي آيد. موضوع را به دوستانم اطلاع داده و آنها نیز مرا به بیمارستان آوردند كه خوشبختانه به موقع رسيديم و من از مرگ نجات پيدا كردم.
***كشف جسد مرد قوي هيكل
پس از اين رخداد بود كه بوسيله نيروهاي گشتي انتظامي كلانتري 103 گاندي، در ساعت هفت صبح روز بعد، کشف جسد مرد ناشناسی حدودا 25 ساله به بازپرس كشيك قتل پايتخت اطلاع داده شد، پس از اين بازپرس ويژه قتل پايتخت به همراه تيمي از كارآگاهان امور جنايي در صحنه كشف جسد حضور يافتند و تحقيقات براي مشخص شدن علت فوت و شناسايي قاتلين در محل كليد خورد. در بازرسی اولیه جسد چند بسته مشکوک به مواد مخدر از داخل لباس‌های اين مرد قوي هيكل، کشف و بنا بر اعلام تیم تشخیص هویت ، علت مرگ اصابت گلوله كلاشنيكف به ناحیه سر اعلام شد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد، به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
در همان تحقيقات اوليه، مأموران اداره دهم آگاهي به رابطه بين رخداد تيراندازي در نزديكي متروي مصلي و كشف اين جسد پي بردند كه در نتيجه محمدرضا و دو همراهش دستگير و به دستور بازپرس تحت نظر قرار گرفتند. با آغاز تحقیقات از اين سه نفر به زودي مشخص شد بر خلاف اظهارات اوليه كه آنها مدعي بودند در حال دست فروشی در محدوده مترو مصلی هدف تيراندازي افراد ناشناس قرار گرفته اند و با توجه به سابقه اين سه نفر، مشخص شد آنها اقدام به فروش مواد مخدر در آن محدوده مي كردند و به همین علت ، با تعداد دیگری از فروشندگان مواد مخدر درگیری داشتند كه به همين علت تحقيقات بر روي آنها ادامه يافت. با توجه به اطلاعات بدست آمده از فعالیت‌های مجرمانه حمیدرضا و دوستانش و محرز شدن کذب بودن اظهاراتشان، در آخر تحت بازجويي‌هاي فني و پليسي، ناچار لب به اعتراف گشوده و ضمن معرفی هویت جسد بنام رامین متولد سال 68، در اظهاراتشان عنوان کردند که قتل توسط یکی از فروشندگان مواد مخدر رقيب، بنام حسین انجام شده است .
آنها در اعترافات خود در روز مذكور اينگونه عنوان كردند كه يك روز قبل از زخمی شدن حمیدرضا و کشته شدن رامین با حسین و دوستانش بر سر محل پاتوق فروش مواد مخدر درگیر شدیم تا اینکه در شب حادثه حسین به همراه تعدادی از دوستانش دوباره به محل مراجعه کرد و ما مجددا با آنها درگیر شدیم، این بار حسین با اسلحه کلاش به سمت ما تیراندازی کرد و چند نفر ديگر نيز تفنگ‌هايي در اين ميان داشتند كه با آن شليك مي كردند در حاليكه در گروه ما تنها سردسته باندمان تفنگ داشت و در آخر حمیدرضا مجروح مي شود كه به نظر مي رسد رامين به دليل شليك گلوله كلاش به سرش كشته شد.
***دستگيري مظنون اصلي
با شناسایی مظنون اصلی، دستگیری حسین در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار مي گيرد اما هیچگونه اطلاعاتی در خصوص مخفیگاه وی وجود نداشت و متهم با اطلاع از موضوع تیراندازی منجر به جنایت و تحت تعقیب بودن، متواری شده بود. سرانجام با اقدامات گسترده پلیسی مخفیگاه مظنون اصلي ماجرا پس از حدود 11 ماه، در محدوده میدان چایچی شناسایی مي شود و در حالی که تلاش می‌کرد تا از محل فرار كند در نخستین روز از مهرماه 93 دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل مي شود. با اينحال پس از دستگيري او ادعا كرد كه تفنگي كه در دستان من بود كلاشنيكف نبود و من كلاشنيكف را در لحظات آغازين شكل گرفتن درگيري به دست يكي از زيردستانم به نام مصطفي دادم. دستور قضايي براي شناسايي و دستگيري مصطفي كه براي يك ماه بيشتر در اختيار تيم پخش مواد در دسته حسين نبود، آغاز شد. تمام شواهد نشان از اين داشت كه او تيراندازي با كلاشنيكف را انجام داده است و آن سه نفر دستگير شده تنها به دليل اينكه تفنگ را در دستان حسين ديده او را به عنوان قاتل معرفي كرده بودند.
پس از گذشت حدودا 30 ماه از اين جريان بود كه بالاخره با پيگيري‌هاي تيم جنايي و برادر مقتول، مشخص شد مصطفي پس از اينكه چند بار از اين مخفيگاه به آن مخفيگاه رفته است، به دليل حمل مواد مخدر در تهران دستگير و به زندان روانه شده است كه در نتيجه با هماهنگي‌هاي قضايي صورت گرفته، او به اداره دهم منتقل شد و در مورد به دست گرفتن اسلحه كلاشنيكف موضوع را قبول كرد اما همچنان مدعي است تيري به سمت مقتول روانه نكرده است چراكه رامين يكي از دوستانش بود و او قصد كشتنش را نداشت هرچند كه بر سر پاتوق با سركرده باندشان درگير شده بودند. متهم پس از انتقال به دادسرا، به دستور بازپرس محمدمهدي مرشدلو در اختيار تيم امور جنايي اداره دهم آگاهي قرار گرفت تا تحقيقات در زمينه جرم صورت گرفته تكميل گردد و بزودي او با صدور كيفرخواست پرونده اش به اتهام قتل عمدي و حمل سلاح گرم در برابر قضات دادگاه كيفري استان تهران قرار خواهد گرفت.
گفتني است مقتول اين پرونده یکی از قهرمانان سابق کشتی کشور بود که خواسته یا ناخواسته در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت داشت.
نظر شما