۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۷
کد خبر: 417382

سیدمحمد سادات اخوی

بیم تنهایی ندارم تا  تو همراه منی!

۱ـ بست بالا: به رأی همگان نقل «ابوالحسن علی‌بن عیسی هَکّاری (مشهور به «اِربِلی» ـ درگذشته به سال ۶۲۹ قمری)» در کتاب «کشفُ‌الغُمَّه فی معرِفَه‌الائمه»: ـ (ادامة متن عهدنامة مأمون) پس از جستجوی فراوان در میان دو خاندان «عباس‌بن عبدالمطلب» و «علی‌بن ابی‌طالب(ع)»، سرانجام و با یاری‌خواستن از خداوند، «علی‌بن موسی‌بن جعفربن محمدبن علی‌بن حسین‌بن علی‌بن ابی‌طالب(ع)» را برگزیدم... که فضل، دانش، پارسایی و بی‌اعتنایی او به دنیا، زبان‌زد همگان است ...

... و همه از کودکی تا حال او را دیده... و فضل... شخصیت و عظمت مقام او بر خلیفه و مردم، آشکار است... به همین دلیل، او را به «ولی‌عهدی» انتخاب کرده‌ام... (ناتمام). / از ترجمة جلد «دوازدهم» کتاب شریف «بحارالانوار»/ ترجمة موسی خسروی/ چاپ 1377/ صفحة 139 و 140ـ با تلخیص و بازنویسی.

 

2ـ سقاخانه: سفرنامة یه عمر (119)

«مجری» برنامه مدام به قیافة ذوق‌کردة «مخاطبان همایش» نگاه می‌کنه و توی دلش، قند آب می‌شه... «شاعر» مهمون (که دیروز رسیده و امشب هم با «پرواز» نیمه‌شب به کشورش برمی‌گرده)، غوغا کرده در پشت تریبون... سال‌هاست با شعرهایی که سروده، در کشورهای دیگه مشهور شده... به ویژه با حرارت و شوری که موقع خوندن شعرهاش نشون می‌ده... محاله کسی شنوندة تعبیرهای شاعرانه‌ش در مدح علی‌بن ابی‌طالب(ع) باشه و واکنشی هیجانی نشون نده... عشق این شاعر «مسیحی» برای همه عجیبه... اما برای همسرش که می‌دونه شوهرش از نوجوونی عاشق «نهج‌البلاغه» بوده، عادیه. / برگرفته از ترجمة جلد «اول» کتاب شریف «عیون اخبارالرضا(ع)»/ ترجمة علی‌اکبر غفاری و حمیدرضا مستفید/ چاپ 1380/ صفحة 612 ـ «امام‌رضا(ع) از پدرانش و آنان نیز از امام‌حسین(ع) نقل کرده‌اند که پیامبراکرم(ص) خطاب به امیرمؤمنان علی‌بن ابی‌طالب(ع) فرمود: «ای علی!... پس از من، مظلوم خواهی بود... وای بر کسی که به تو ظلم کند... و خوش به احوال کسی که یاری‌ات کند و دیگران را بر تو ترجیح ندهد... (ناتمام)». ـ با تلخیص و بازنویسی.

 

3ـ نقاره‌خانه: زائران و خادمان (119)

از در «بیمارستان» که وارد شده‌ن و پرچم «گنبد» حرم «امام‌رضا(ع)» رو که تخت به تخت برده‌ن، تصور نمی‌کرده‌ن که یه «جوون»... قطع‌ امید کرده از ادامة زندگی... در بخش «مراقبت‌های ویژه» افتاده و از خدا خواسته باشه که یه بار دیگه بهش مجال بده... تا بره به حرم امام‌رضا(ع) و بعد از زیارت، عمرش تموم بشه... از در «بخش» که وارد و نزدیک تخت جوون شده‌ن، اشاره کرده که پرچم رو به صورتش نزدیک کنن... بعد به سختی پرچم رو گرفته و به صورتش کشیده و بغضش شکوفا شده... کمی بعد و در همون حال، صدای یکی از خادمانِ «حامل پرچم» در گوشش پیچیده: «دعام کن جوون!... دعا کن همیشه خادم صاحب این پرچم باشیم».

 

4ـ بهشت «ثامن‌الائمه(ع)»: زیارت (63)

شانه‌هایم را به «باد» داده‌ام... و زانوهایم را به «رود»... سرم، گرفتار «دَوَران پریشانی»... و دلم... «گم‌کرده راه پشیمانی» است... سال‌هاست که سست و سرد... «قاصدک» شهرهای گم‌شدة زمینم... «این باغ»، تنها باغ استوار زمین است... خاکش سخت... دیوارش محکم... خورشیدش برقرار... ماهش ماندگار... و «سرو» و «صنوبر»ش، استوار است. من... بوته‌ای پناهنده به درختان رشید باغ «فاطمه(س)»ام.  / در زیارت‌نامة «امام‌رضا(ع)» گفته شده است: « (ادامه)... حسن(ع) و حسین(ع)، در میان آفریده‌گانت برپاکننده‌گان قیام و ایستاده‌گی‌‌اند... (ناتمام)». ـ دریافت، تلخیص و بازنویسی‌ از کتاب شریف «مَفاتیح‌الجَنان»، چاپ اول (بی‌تاریخ) از شرکت «اسوه». صفحة 826.

 

5ـ بست پایین: مثنوی‌های شِفا

شِفای کربلایی رضا پسر حاج‌ملک تبریزی / قرن 13 خورشیدی (11)

(ادامه) روزی‌ام رنجِ بی‌بدیل شده / پای من ـ در رهت ـ علیل شده

پا و دست و سرم، فدای شما! / من کجا و «گِلِه»؟!... امام‌رضا!

نگرانم برای اهل و عیال / پدری می‌شوم علیل و وَبال

«بی‌خبر مانده» و پریشان‌اند / حال و روز مرا نمی‌دانند

خالی از برگ و بار برگردم؟! / با همین حال زار برگردم؟!... (ناتمام)

‌ از کتاب «کرامات رضویه»، نوشتة حاج‌شیخ علی‌اکبر مُرَوِّج / نشر جعفری / چاپ سوم: 1363/ صفحة 93 و 94.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.