قدس آنلاین/ حامد سرلکی: تاریخ را نباید بخشید، وقتی که پس از چندی گذر از گذار روزها و سال‌ها برای نبودنشان پاسخی ندارد. یکی از آن بزرگان- که در جان هر انس گرفته با تاریخ و اندیشه با او آشناست، را باید آیت الله «موسی صدر» این مجاهد نستوه دانست؛ مردی که آمد و دگرگون کرد و در ضیافت ِ غبار و سایه و مه گم شد

  مردی در قامت یک پیشوا

این یادداشت اگر چه نمی تواند آن گونه که باید از زحمات آن پیشوای گرامی سخن بگوید، اما برآنیم که چهره «اسلام انسانی» را که همان حقیقت ِ شریعت محمدی است، به بهره گیری از سیره این سید جلیل القدر نمایان تر کنیم.

امام موسی صدر از خاندان سادات موسوی ِ اهل «جبل عامل» است. وی فرزند «سید صدرالدین صدر»، از ذریه «سید صالح شرف الدین» می باشد. خاندان با قدمتی در سرزمین لبنان که پس از منازعات میان سید صالح شرف الدین در حمله «احمد جرار» و قتل فرزند سید در پیش چشمانش، به عراق تبعید شد و البته پس از درگذشت ایشان برخی از فرزندانشان به سرزمین ایران و شهر قم – محل مدارس تازه تأسیس علمیه- هجرت کردند. پس از آن هجرت، امام موسی صدر در 14خرداد 1307 (هـ.ش) در شهر قم به دنیا آمد. پدر بزرگوار ایشان آقای سید صدرالدین صدر برخلاف برخی آقایان دیگر ِ طلبه بر این عقیده بود که فرزندانشان باید در مدارس نوین آن عصر (مدارس تحصیلی امروز) نیز تحصیل کنند، بنابراین امام موسی صدر پس از تحصیل در مدارس و گرفتن مدرک دیپلم در ادبیات فارسی و فراگیری زبان عربی و علوم دینی (اصول، فقه و...) در نزد پدرشان، جانب مدرسه علمیه قم را برای تکمیل تحصیلات اجتهادی خود گرفته و همزمان در رشته «اقتصاد» در دانشگاه تهران آغاز به تحصیل کرد. مردی ملبس به لباس روحانیت در حیاط دانشگاه تهران، چیزی که دیدنش در اواخر دهه 20 خورشیدی و اوایل دهه 30 کمی عجیب و قابل تأمل بود. گرچه برخی از جامعه روحانیت سنتی با رفتن کودکان و بزرگسالان به مدارس تازه تأسیس و دانشکده ها مخالفت می کردند، اما مرحوم سید صدرالدین صدر بر این امر اصرار داشت.

از استادان امام موسی صدر در حوزه علمیه قم می توان به «آیت الله العظمی بروجردی»، «علامه طباطبایی» و «سیدمحمد محقق داماد» اشاره کرد.

وی در سال 1335 برای کسب مدارج بالا در علوم اسلامی وارد شهر نجف اشرف شده و به ملازمت مرحوم «آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی» و «سید محسن حکیم» درآمد. در همین روزگار بود که امام موسی صدر پیشنهاد چاپ نخستین مجله مطالعات دینی با نام «درس هایی از مکتب اسلام» را ارایه و پس از تأیید زعیم وقت شیعیان آیت‌الله بروجردی شروع به انتشار این مجله کرد. تسلط وی بر علوم آکادمیکی چون جامعه شناسی، حقوق و اقتصاد در کنار تسلط بر چند زبان بین المللی، آیت الله بروجردی را بر آن داشت که امام موسی صدر را به عنوان نماینده حوزه های علمیه به واتیکان معرفی کند، اما موسی صدر با اجازه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی راه خود را از واتیکان به سمت لبنان پیش گرفت.

ستم و فقری که بر مردم لبنان (چه شیعه مذهب و چه دیگران) در خاطر ِ مشاهدات امام موسی صدر مانده بود، قوه ذهنی وی را وادار کرد که مبارزه خود را علیه بی سوادی، فقر، تبعیض و بی دینی آغاز کند. از این رو وی پس از ورود به لبنان دست بر بهسازی مؤسسه خیریه «البر و الاحسان» که پیشتر توسط علامه شرف الدین صدر تأسیس شده بود، سوق داد.

وی در ابتدای حضور خود در لبنان و مناطق جنوبی آن، شروع به رفع قحطی بر مبنای دو عنصر زیستی و فرهنگی کرد. ریشه کن سازی بی سوادی در برخی محلات لبنان و همچنین سر و سامان دادن به وضعیت متکدیان، نیازمند و بیماران، اصلی ترین فعالیت های وی در سال های ابتدایی حضور در لبنان و فلسطین بود. گاهی با ایجاد جلسات هم اندیشی با ثروتمندان لبنانی سعی می کرد که هزینه هایی برای تأسیس مدرسه، بیمارستان و آسایشگاه را به عنوان وجوه نیکوکارانه دریافت و در همان راستا سعی بر آبادانی آن وضعیت کند.

وی درد و روح خسته از جنگ و نفاق را درمان کرده و پس از گذار از آن وضعیت اسفناک سعی بر آن داشت، با تأسیس «مجلس اعلای شیعیان لبنان» روابط حسنه ای را در قالب اصول سیاسی و حزبی برای رفاه هر چه بیشتر شیعیان و کرامت انسانی آنان به وجود بیاورد. مرامی که بی تردید به مثابه پاسداشت میراث ِ امام علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) در گره گشایی از مشکل بی بضاغتان و گرفتاران بوده است.

با مطالعاتی مختصر از سیره این مسلمان ِ آگاه در می یابیم که سخنان امام موسی صدر پیش از درک توسط توده مردم، در ابتدا به وسیله خودشان به مرحله عمل می رسید.

یکی از نکات بارز مشی رفتاری امام موسی صدر تلفیق کلام و عمل بود. هنوز که هنوز است وقتی نوار سخنرانی های وی در مسجد «العمری» را می شنویم، خواهیم یافت که وی چگونه خود را تا حد یک کارگر یا کشاورز وارد عرصه عمل می کرد و در قالب صندلی های پوشالی حکومت بر دنیای ِ جور دیده نماند. به همین دلیل است که امام موسی صدر در پیشانی مبارزه با تفکر ِ متهجرانه صهیونیست و افراط گرایی دینی می ایستد و به عنوان نخستین شخصی که به شمال فلسطین سفر می‌کند، معرفی می گردد.

از دیگر فعالیت های عمده امام موسی صدر، فعالیت های «تقریبی ِ مذهبی» وی در خصوص نزدیک کردن فرقه های اسلامی به یکدیگر و همچنین گفتمان بین دینی بوده است.

وی در سال 1345 به دعوت مسیحیان لبنان در مدرسه «انجلیه» درباره رابطه علم و دین سخنرانی می کند و اسقف اعظم «جورج حداد»(1) از وی چند بار به خاطر تفکرات تقریبی و رحمانی شان به فضای کلیسا و به اعیاد مسیحیان دعوت می کند. این نزدیکی از آن روست که وی دوستی و محبت خدا را با رأفت میان بندگان خدا با هر تفاوت در نگرش و عقیده ای مساوی می دانست. نامه های امام موسی صدر به «شیخ حسن خالد»(2) نمونه ای کامل از همبستگی فرقه های مذهبی در اصولی واحد است. گویی وی عالم ترین افراد در فهم ِ حکمت های مخفی و آشکار عهدنامه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر بوده است. به همین دلیل است که «شیخ احمد الزین» درباره رمز گیرایی امام موسی صدر چنین میگوید: «دلیل گیرایی و موفقیت امام موسی‌صدر، توأم بودن علم و عمل در همه صحنه‌هاست که با تأسیس گروه «نصرت الجنوب» جلوه‌ای ویژه یافت. این گروه که ریاست آن بر عهده امام‌موسی صدر بود، رهبران طوایف اسلامی و مسیحی جنوب لبنان را در برمی‌گرفت. «مطران‌خریش» عضو این گروه بود که بعدها اسقف، پاتریارک و کاردینال مسیحیان مارونی شد. مطران یوسف الخوری و مطران جورج حداد از مسیحیان کاتولیک، مطران اثیناسوس از [شهر] مرجعیون، مطران پولس الخواری از مسیحیان ارتدکس، یکی از کشیشان پروتستان، مفتی ممتاز شیخ‌عبدالامیر قبلان، مفتی شیخ حسین عبدالله قاضی، شیخ نجیب قیس، مفتی صیدا شیخ انیس حمود و نیز خود من، اعضای دیگر این گروه بودند.» (3).

توجه امام موسی صدر به مشارکت های مردمی در ارتقای وضعیت زیست چیزی است که امروز به دلیل معنویت گرایی محض گاهی به دست فراموشی سپرده شده است. مطالعه آرا و زندگینامه این مرد نمونه تاریخ اسلام و خاورمیانه به ما می آموزد که چگونه می توان با دست خالی، جهانی را آباد کرد و چگونه می توان، نه از روی کینه، بلکه از روی همان اسوه حسنه‌ای که پیامبر(صلی الله علیه و آله) بدان مزیّن بود، با مردمان دیگر اقوام و ادیان به آسودگی نشست و به جای بر طبل سخن پراکنی و حرّافی کوبیدن، چگونه می توان پای بر میدان عمل گذاشت. به همین دلیل تفکر «قذافی» (به عنوان عامل اصلی ربوده شدن امام موسی صدر) و قذافی منشان امروز ِ جهان، روی ماهتاب چنین اندیشمندی را برنتافته و آن را در پس ابر ِ شامگاهی پنهان کردند.

 

پی نوشت ها:

1- رهبر کلیسای کاتولیک صور

2- مفتی اعظم اهل سنت

3- «شیخ احمد الزین، قاضی شرع اهل تسنن شهر صیدا» / همایش «امام موسی صدر؛ نیازها و مقتضیات زمان»، اسفند۱۳۸۰، کتاب «اندیشه ربوده شده»، دانشگاه تهران، صفحه ۲۲۹

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.