سید مصطفی حسینی راد : «پرده خوانی» یکی از هنرهای اصیل اما در حال فراموشی کشورمان است که در روزگار ما آخرین نفسهایش را می کشد و اگر مسؤولان فرهنگی به داد آن نرسند، در سالهای نه چندان دور باید آن را در کتابها سراغ بگیریم، زیرا دیگر «پرده خوانی» وجود نخواهد داشت تا برای ما پرده خوانی کند.

 کتاب رأفت و مهرت پر از حکایتهاست...

 

 اگرچه پرده خوانی در اصل و بیشتر به حماسه بزرگ کربلا می پردازد و بیشترین پرده ها، روایتها و نقلهایی که موجود است، مربوط به حادثه عاشورای حسینی است اما سایر داستانهای مذهبی نیز در پرده خوانی مورد توجه نقالان و پرده خوانان قرار گرفته اند که یک نمونه آن نیز روایتهایی از زندگی حضرت رضا(ع) است.

* پرده خوانی، یک نمایش مذهبی ایرانی
پرده خوانی، نوعی نمایشِ مذهبی ایرانی است. در این نمایش کسی با عنوان «پرده خوان» از روی تصویرهای منقوش بر پرده، مصایب اولیای دین بویژه اولیای مذهب شیعه را با کلام آهنگین روایت می کند. پرده خوانی را «شمایل خوانی»، «شمایل گردانی»، «پرده داری» و «پرده برداری» نیز خوانده اند. دهخدا (ذیل «پرده») به پرده ای اشاره کرده است که شعبده باز ها و عروسک گردان ها، از آن برای پنهان کردن ترفندهای نمایشی خود استفاده می کنند و این هیچ ارتباطی با پرده داری، نام دیگر نمایش مذهبی پرده خوانی، ندارد، اما برخی پژوهشگران به اشتباه از این تعریف برای توضیح پرده داری مذهبی بهره برده اند. «صورت خوانی» نیز بخشی از پرده خوانی بوده است و نمی تواند مترادف پرده خوانی قلمداد شود. پرده خوانی برآمده از نقالی و نقاشیِ مردمی است. پیشینه تاریخی آن را می توان با نوعی «قوالی» (نقالی توأمانِ موسیقی و آواز) در ادوار پیش از اسلام مربوط دانست که پس از ورود اسلام به ایران، به دلیل محدودیتهای موسیقی، به نوعی «نقالیِ» ملی مذهبی تغییر یافته است؛ بویژه در زمان صفویه که انواع نقالی مذهبی (روضه خوانی، حمله خوانی، پرده داری، صورت خوانی و سخنوری) شکل گرفت.
به گفته جابر عناصری، در جنگ شاه اسماعیل صفوی با ازبک ها برای تهییج سپاهیان ایران از این نمایش استفاده می شده است. برخی نیز، موقعیت تاریخی پرده خوانی را حد فاصلِ گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه، به برگزاری نمایش مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانسته اند، اما برخی دیگر، به عکس، نقوش پرده را ترجمانِ نمایشِ تعزیه در قالب هنرهای دیداری و ره آورد تعزیه می دانند.

* ساختار پرده خوانی
ساختار پرده خوانی بر دو رکنِ «پرده» و «پرده خوان»، استوار است. پرده پارچه ای است که یک یا چند رخداد مصیبت بار خاندان پیامبر(ص) بر آن نقش شده است. موضوع اصلی این نقش ها، واقعه کربلا و حوادث پیش و پس از آن بوده، اما بتدریج داستانهای اخلاقی پندآموز مانند «جوانمرد قصاب» نیز به آن افزوده شده است. معمولاً به لحاظ قداست عدد 72 و ارتباط آن با واقعه کربلا در هر پرده 72 مجلس فرعی و اصلی وجود دارد. جنس پرده ها از «متقال» و «کرباس»و اندازه آن ها معمولاً 150در300 سانتی متر است.
صورتهای منقوش بر پرده، به دو گروه اولیا (نیکان) و اشقیا (بدان) تقسیم می شود. نقش سیمای اولیا بر پرده متفاوت است: پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در هاله ای از نور یا در نقاب، تجلی می یابند و برخی فرزندان و یاری کنندگان ایشان، بدون هاله نور و نقاب، با رنگهای متناسب باورهای مذهبی و زیبا نقش می گیرند. در مقابل، اشقیا بسیار زشت و حتی هیولاگونه ترسیم می شوند. اسب ها نیز با توجه به شخصیت صاحبانشان نقش می گیرند.
* نقشهای پرده ها
نقشهای پرده، نقوشی عامیانه اند که برمبنای تخیلات نقاش و گفته ها و نوشته های تاریخی و افسانه ای به تصویر کشیده می شوند. این نوع نقاشی را، از نوع نقاشی مردمی، موسوم به «نقاشی قهوه خانه ای» دانسته اند، که اوج شکوفایی آن، بویژه در اواخر دوره قاجاریه، در قهوه خانه ها بوده است. همچنین با توجه به موضوع محوری این نقوش، از آن با عنوانِ «نقاشی کربلا و به لحاظ رعایت برخی قواعد نمایشی اخیراً «نقاشی دراماتیک» نیز یاد می شود.

* پرده خوان
پرده خوان کسی است که معمولاً همراه با اشاره کردن به تصاویر پرده، با چوب دستی ای به نام «مِطرق» این تصویر ها را با صدایی رسا و آهنگین باز می خواند. اساساً این نمایش بر «کلام» متکی است. پرده خوان از پرده به دو روش بهره می برد: تزیینی و طوماری. او در روش تزیینی، پرده را صرفاً برای جلب توجه تماشاگران می آویزد و داستان را براساس آن نقل نمی کند؛ اما در روش طوماری، داستان بر مبنای نقشهای پرده و گشودن تدریجی پرده منقوش روایت می شود. روی پرده مجموعه ای از تصاویر کوچک تر نقش شده که به صورت پی درپی ماجراهای داستان را نشان می دهد. پرده خوان ها را درویش نیز می خواندند که یکی از مشهور ترین آن ها درویش بلبل قزوینی بوده است. مراحل کار پرده خوان به ترتیب شامل پیش واقعه خوانی، مناجات و فضائل خوانی، مناقب خوانی و نقل قصه و حدیث است.

* معرکه گردانی و پرده خوانی برای امام رضا(ع)
اما «معرکه گردانها هم به نوبه خود نقش مهمی در رونق هنر پرده خوانی داشته اند. آنها از پرده خوانی به عنوان بخشی از برنامه جذاب خود برای تماشاگران استفاده می کردند و به نوعی با بخشهایی از کار پرد ه خوانی و روایتهای آن آشنا بودند.
در سالهای نسبتا دور، تعزیه ها بیشتر در جوار امامزاده ها برگزار می شد، بخصوص امامزاده هایی که پیرامون آن قبرستانی بود و فضایی بزرگ برای جمع شدن تعداد زیادی از مردم فراهم بود. گاه نیز میدانگاه و یا زمین هایی که هنوز ساخته نشده بود، محل برگزاری معرکه ها بود.
معرکه ها معمولا با حضور معرکه گردان برگزار می شد و گاهی نیز در اجرای برنامه یک یا دو نفر دیگر نیز به عنوان دستیار معرکه گردان را همراهی می کردند.
معرکه ها معمولا از چند بخش تشکیل می شد که بخشی از آن شامل مداحی و مرثیه خوانی و بخش دیگری نیز شامل ارائه زورمندی و پهلوانی و یا انجام امور خارق العاده بود.
در این نمایش ها اغلب معرکه گردان با ذکر «یا امام رضا(ع)»، «یا امام هشتم(ع)»، «یا ضامن آهو(ع)»، «یا غریب الغربا(ع)» و... از آن حضرت استمداد می جست.
در بخشی از برنامه نیز با مداحی و مرثیه خوانی درباره آن حضرت، به مجلس شور و حالی می بخشید. برخی از معرکه گردان ها، در جعبه هایی که به همراه داشتند و در درون آن مارهایی وجود داشت، توجه بینندگان را به خود جلب می کردند و از این مارها به عنوان «افعی خراسان» یاد می کردند که هنگام استراحت حضرت امام رضا(ع) برای آنکه مانع تابش آفتاب بر چهره مبارک آن حضرت شود، برای آن حضرت سایبانی ساخته است و...
در پایان برنامه نیز معرکه گردان کاغذهایی را که در پارچه سبزی پوشیده شده بود و بر روی آن گراور شمایلی از امام رضا(ع) یا گنبد مزار ایشان به چاپ رسیده بود، جهت تبرک در اختیار حضار قرار داده و مبلغی به عنوان هدیه دریافت می کردند. پیرامون شمایل یا تصویر گنبد و گلدسته مزار حضرت امام رضا(ع) معمولا دعا یا زیارتنامه ای به خط عربی بود و این اوراق معمولا به صورت تک رنگ در رنگ های سبز، مشکی و یا زرد زعفرانی به چاپ می رسید و معرکه گردان با دعوت از مردم برای دریافت آن، ویژگی های خاصی را برای دارنده آن بر می شمرد. معرکه گردان ها چنان از اعجاز این اوراق سخن می گفتند که مردم مجذوب آن شده و مشتاقانه مبلغ مورد تقاضای معرکه گردان را می پرداختند. در تمام لحظات برگزاری معرکه، معرکه گردانان با اشراف به عشق و ارادت مردم به ساحت مقدس اهل بیت(ع) سعی می کردند تا با ذکر نام مقدس آن ها نمایش خود را به انتها برسانند.
این سنت هنوز نیز پابرجاست و زائران حرم مطهر رضوی در بازگشت از سفر مشهد مقدس برای نزدیکان خود پارچه سبز و یا هدیه ای به عنوان سوغات می آورند که با ضریح مطهر آن حضرت تماس یافته است.

* پرده خوانی پیش از ظهور تلویزیون
پیش از آنکه سینما و تلویزیون در ایران رسانه ای فراگیر شود، پرده خوانی یکی از جذاب ترین و پرمخاطب ترین شیوه های انتقال مفاهیم مذهبی و میهنی به اقشار مختلف جامعه ایرانی بود و پرده خوانان در هر کوی و برزن و گذری، بی هیچ گونه مانع و مشکلی به کار خود مشغول بودند.
تصویر امام رضا(ع) در مجلس مامون و نیز مجلس ضامن آهو، مهمترین تصاویری بودند که در داستانهای مربوط به امام رضا(ع) دیده می شدند و اغلب در گوشه ای از بالای پرده که تابلو عریض و طویل و پرماجرایی بود، قرار می گرفتند. در این آثار امام رضا(ع) با چهره ای نورانی و در حالی که بین او و مامون ظرف بزرگی از انگور قرار دارد، به نمایش در می آمد و در موضوع ضامن آهو نیز تصویر صیاد با تیر و کمان و چند آهو در کنار حضرت امام رضا(ع) دیده می شد.
اگرچه در پرده، تنها این دو تصویر به حضرت امام رضا(ع) مربوط می شد، اما نقال اغلب به روایات دیگری نیز درباره زندگی امام هشتم(ع) اشاره و با آرزوی زیارت قبر آن حضرت در خراسان به مجلس حال و هوای خاصی می بخشید.
نکته جالب توجه در خصوص این دو تصویر آنکه، در نزد مردم از چنان مقبولیت و محبوبیتی برخوردار شد که سالهاست در شهر مقدس مشهد، هیچ مغازه عکاسی ای را نمی توان یافت که از این پرده نقاشی (البته به صورت بزرگتر آن) بی بهره باشد و زائران حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) که به مشهد مشرف می شوند، به رسم یادگار در کنار این پرده ها، عکس یادگاری می گیرند.
در روزگاران پیشین اغلب کسانی که دلتنگ زیارت حضرت امام رضا(ع) بوده اند و یا حاجتی داشته اند، با پرداخت مبلغی از پرده خوان، تقاضای خواندن روضه امام رضا(ع) را می کردند و پرده خوان در ضمن خواندن روضه برای آنان آرزوی تشرف به مزار آن حضرت را می کرد.
روایت هجرت حضرت رضا(ع) از مدینه به خراسان، اشاره به عبور حضرت از نیشابور و قدمگاه آن حضرت، شفا دادن مرد کور و دیدار با مرد سلمانی هنگام مرگ او، ضمانت آهو و شرمساری صیادش و مجلس امام(ع) و مأمون از مهمترین ماجراهایی است که در پرده خوانی و نقالی و معرکه گردانی هنرمندان مردمی درباره حضرت رضا(ع) نقل می شده است.

* پرده خوانی را از مرگ نجات دهیم
در کمتر از یک دهه از برگزاری جشنواره بزرگ امام رضا(ع) که حالا در سراسر ایران و حتی نقاطی خارج از ایران برگزار می شود، بسیاری از هنرهای اصیل و سنتی ایرانی که ارتباطی هم با هشتمین خورشید تابنده آسمان امامت داشته اند مورد توجه قرار گرفته اند و برای حفظ، نجات و گسترش آنها سرمایه گذاری هایی انجام شده است. هنرهایی مثل «پرده خوانی»، «چاووش خوانی»، «نقالی»، « مناقب خوانی»، «تعزیه خوانی» و برخی هنرهای مردمی و اصیل دیگر که میراث ارزشمند تاریخی و مذهبی این سرزمین هستند، به برکت نام حضرت رضا(ع) مورد توجه قرار گرفته اند، اما این توجه برای ادامه حیات بعضی از این هنرها مثل «پرده خوانی» کافی نیست.
استاد «هوشنگ جاوید» پژوهشگر هنرهای آیینی و سنتی در این زمینه در گفتگو با «قدس» با اظهار نگرانی عمیق درباره خطر نابودی قریب الوقوع هنرهایی مثل «پرده خوانی» می گوید: در سالهای پایانی قرن چهاردهم هجری اگر هرچه زودتر به فریاد هنرهایی مثل پرده خوانی نرسیم، در یک دهه آینده و با ورود به قرن پانزدهم دیگر هیچ اثری از این هنرها نخواهیم یافت.
او تأکید می کند که اینک آخرین نسل از پرده خوانان کشور در قید حیاتند، بدون اینکه از آنها حمایت شود و شرایطی برای تربیت شاگرد برایشان فراهم شود و بدین ترتیب با رفتن آنها شاهد نابودی یکی از هنرهای اصیل و زیبای آیینی خواهیم بود و پس از آن باید پرده ها و پرده خوانها را تنها در فیلمها، کتابها و مقالات دید، هرچند حتی به اندازه کافی از مجالس آنها، فیلم و عکس و یادداشت نیز برداشته نشده است و این غفلتی است که آیندگان به خاطر آن ما را نخواهند بخشید.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.