تجرد در فضای اجتماعی به معنای عدم ازدواج رسمی فرد است. عموما افرادی که در گروه سنی بالای 35 سال قرار دارند، به عنوان مجرد قطعی یا دائم شناخته میشوند. تجرد قطعی را شاید بتوان نوعی تعریف از شرایط افرادی دانست که از نظر عرف جامعه، سن مناسب ازدواج را پشت سر گذاشتهاند. افسردگی، حاشیه نشینی اجتماعی، کاهش اعتماد به نفس، بیماریهای روانی و جسمی از پیامدهای قابل مشاهده و مستقیم این پدیده محسوب میشوند.
ازدواج یکی از مراحل مهم زندگی فرد در جامعه و پذیرش اجتماعی او محسوب میشود. تشکیل خانواده از چند دهه قبل تا کنون به دلیل تاثیر مدرنیته، افزایش نرخ ثبت نام کنندگان در تحصیلات تکمیلی، میل به اشتغال و کسب درآمد مستقل با تغییرات زیادی مواجه بوده است. در بسیاری از اخبار و گزارشها، در بیان بالارفتن سن ازدواج یا کم بودن تعداد پسران آماده به ازدواج نسبت به دختران بسیار اغراق شده است و مسئله تغییر شیوه ازدواج و عوامل مهم در تشکیل خانواده سالم و پایدار در حاشیه این مباحث قرار گرفته است.
تجرد قطعی بیش از آن که یک مسئله به واقع خطرآفرین باشد، از نظر ذهنی و روانی برای فرد و خانوادهاش یک مشکل و معضل به شمار می آید که باید هر چه سریع تر رفع شود. اما چرا تجرد قطعی به وجود آمد و گسترش یافت؟ آیا سنتهای نادرست ازدواج و عدم تربیت صحیح از مهمترین عوامل محسوب نمیشود؟ تحصیلات، اشتغال و تغییر نگرش در انتخاب همسر با بالارفتن سن شاید دچار نوعی وسواس شود اما از بعد دیگر به انتخاب آگاهانه و پذیرش مسئولیت همسرداری و والدی نیز منجر شده است. در بررسی دقیقتر پیامدهای منفی ازدواج در سن بالا باید به میزان طلاق و اختلافات زناشویی بین افرادی که در سنین پایین ازدواج کردهاند و کسانی که در سن بالا ازدواج نمودهاند، توجه نمود. میزان رضایت از زندگی و پذیرش نقش والدی و همسری مهمترین محور یک زندگی مشترک محسوب میشود.
با این همه این که تلقی عموم افراد جامعه از تجرد قطعی چیست، بر پیامدهای آن تاثیرگذار است زیرا خوردن برچسب مجرد قطعی و بدون فرصت ازدواج، به خصوص برای دختران بار روانی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد که مجموعهای از آسیبهای فردی و اجتماعی همانند افسردگی، روابط نامشروع، ازدواجهای اجباری و سقط جنین و … از پیامد های احتمالی آن خواهند بود
***دختران مجرد
دلایل زیادی در میان دختران برای دیر ازدواج کردن یا «تجرد قطعی» وجود دارد که طیف وسیعی از دلایل، از نیافتن شخص مناسب تا کسب استقلال و بدبینی به مردان را در بر میگیرد.
دیر ازدواج کردن یا «تجرد قطعی» در هر جامعهای و از هر منظری که به آن نگاه کنیم، نوعی آسیب اجتماعی به حساب میآید و اثرات روحی و روانی و اجتماعی بسیاری را با خود به همراه خواهد داشت. هرچه سن ازدواج بالاتر رود، امکان رسیدن به «تجرد قطعی» که یک مفهوم ذهنی به حساب میآید ـ به این معنی که فرد در ذهن خود فکر ازدواج را برای همیشه خط بزند ـ بیشتر میشود.
دکتر افشارنادری مدرس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رودهن عدم تمایل افراد به ازدواج را به 2بخش ساختاری و غیرساختاری تقسیم میکند و میگوید: در راس عوامل غیرساختاری، مسائل عقیدتی قرار دارد. به این معنا که فرد به خاطر این که در تصمیمگرفتن آزاد شده است تصمیم میگیرد که مجرد باقی بماند. در ایران هم این تغییرات عقیدتی روی داده است. افراد میگویند برای چه ازدواج بکنیم در حالی که داریم زندگیمان را میکنیم. از طرفی والدین هم اصراری برای ازدواج فرزندشان ندارند. فرد در عقیده خود آزادی بیشتری دارد البته نه آزادی کامل به مانند کشورهای غربی. به اعتقاد این جامعهشناس عواملی چون معلولیتهای جسمی، افزایش تحصیلات و ناهمسازیهای جمعیتی که در نتیجه جنگ و انقلاب بهوجود میآیند نیز جزء عوامل غیرساختاری در تاخیر سن ازدواج است.
با این حال تجرد به هر دلیلی که رخ دهد، اثرات و آسیبهای روحی و روانی را با خود خواهد داشت. خاصه در میان دختران که چه از لحاظ ذاتی و فطری و چه از نظر اجتماعی، موقعیت آسیبزاتری دارند.
دکتر مجید ابهری میافزاید: وجود این تعداد جوان ازدواج نکرده در کشور در شرایطی است که شاهد افزایش فاصله بین بلوغ و سن ازدواج در میان جوانان کشور هستیم و این می تواند منجر به بروز پدیده پیردختری و پیرپسری در دهههای بعدی می شود.
این اسیب شناس خاطرنشان میکند: افزایش سن ازدواج تهدیدی برای آینده کشور است و از سوی دیگر بنیانهای خانواده را متزلزل می کند و پدیده پیردختری و پیرپسری را در کشور رواج می دهد.
وی ادامه داد: در حال حاضر بیش از 10 میلیون جوان در سن ازدواج وجود دارد که هنوز تشکیل خانواده نداده اند. از دیگر سو فاصله بین بلوغ و ازدواج به شدت در حال افزایش است و پسران که باید در سن 22 سالگی ازدواج کند، در سنین 29 تا 35 سالگی تشکیل خانواده می دهند که با این وضعیت به تعداد جوانان آماده ازدواج افزوده می شود.
ابهری با بیان اینکه در سال آینده تعداد پسران آماده ازدواج افزایش پیدا می کند، دلایل بالا رفتن سن ازدواج و کم شدن تمایل جوانان به ازدواج را اینگونه بیان کرد: براساس نتایج تحقیقات بنیاد خانواده، عوامل مختلفی منجر به کاهش ازدواج در کشور می شود که شامل عوامل اقتصادی، رفتاری و روانی است.
وی ادامه داد: بیکاری، گران شدن مسکن، مهریه های نامتعارف، تورم، هزینه های سنگین ازدواج، خرید جهیزیه های نامعقول از جمله عوامل اقتصادی است. همچنین عدم مسوولیت پذیری پسران و ترس آنها از اداره زندگی و خانواده از جمله عوامل روانی و رفتاری برای کاهش ازدواج در کشور است.
به گفته این آسیب شناس، کاهش ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج پیامدهایی را شامل می شود که رواج زندگی های مجردی، افزایش آمار فساد در جامعه، بروز پدیده پیردختری و پیرپسری از جمله پیامدهای این اقدام است که دولت می تواند با حمایت مادی و معنوی مانع از بروز این خطرات در جامعه شود.
وی با اشاره به آمار ازدواج جوانان گفت: براساس سازمان ثبت احوال آمار ازدواج نسبت به سال گذشته دو و نیم درصد کاهش داشته است و آمار طلاق افزایش. در تهران به ازای هر سه ازدواج یک طلاق و در شهرستان ها به ازای هر پنج ازدواج یک طلاق انجام می شود.
ابهری نقش وزارت جوانان را در حمایت از ازدواج جوانان موثر ندانست و گفت: سازمان ملی جوانان باید دوباره احیا و اتاق فکری برای شناسایی و آسیب شناسی مشکلات حوزه جوان تشکیل شود. در حال حاضر مدیریت امور ورزش و جوانان با یکدیگر ادغام شده و عملاً هیچ اتفاق و برنامه ای برای حل مشکلات اجتماعی جوانان در این وزارتخانه انجام نمی شود.
***دختران آماده ازدواج 8 رقمی شدند
درهمین راستا ؛ یک آسیب شناس اجتماعی با اعلام اینکه 11 میلیون دختر آماده ازدواج داریم؛از شیوع پدیده افزایش میانگین سنی دختران مجرد در ایران خبر داد و گفت: 4 تا 6 میلیون دختر مجرد آماذه ازدواج در کشور وجود دارند که این می تواند تبعات اجتماعی بدی را برای جامعه رقم زند.
دکتر مجید ابهری با بیان اینکه این دختران به این نتیجه رسیده اند که ازدواج به درد آن ها نمی خورد افزود: 40 درصد دختران مجرد ایرانی به مرحله تجرد کامل رسیده اند که عوامل زیادی دراین زمینه نقش داشته است.
وی با تاکید بر افزایش آماردختران مجرد و آماده ازدواج ، دلایل مختلفی مثل مشکلات اقتصادی ، تورم و گرانی ، اشتغال ؛ گرانی مسکن از نظرمادی و حس عدم مسئولیت پذیری پسران از نظر رفتاری را از موانع اصلی ازدواج خواند.
ابهری عبور دختران از سنین مطلوب ازدواج وحتی رسیدن به سن یائسگی را پیر دختری خواند و گفت: این افراد سن مطلوب ازدواج را به دلایلی از دست داده اند اما هنوز مجرد می باشندو اینچنین امروز جامعه مواجه با این پدیده شده است.
وی افزود: وقتی دختری از سنین عرفی ازدواج عبورکرد ازترس مجرد ماندن به ازدواج های نامناسب تن می دهند. یعنی به مرد متاهل یا مردانی که دارای اختلاف سنی زیاد می باشند پاسخ مثبت می دهند.
این آسیب شناس عوارض اینگونه ازدواج ها را به هم ریختگی یک خانواده در صورت ازدواج با مردان متاهل و بروز مشکلات زناشویی با مردان سنین بالا عنوان کرد.
وی با اشاره به اینکه تعدادی از این دختران به خاطر مسائل یاد شده قید ازدواج را زده و به زندگی مجردی خو گرفته اند اظهار داشت: در این میان بعضی از خانواده ها دچار مشکلات رفتاری با دخترانشان شده واین تقابل های روزمره ،دختران را به زندگی مجردی و جدایی از خانواده سوق داده اند.
دکترمجید ابهری گفت: با توجه به اینکه در روز دختر باید حرف های زد که باعث خوشحالی دختران گردد اما این واقعیت های تلخ باید مورد توجه دولتمردان ، خانواده ها و خود دختران قرار گیرد.
***زنگ خطر تجرد قطعی دختران
اما دراین خصوص مدیرسیاسی - فرهنگی معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری نیز گفت: در صورت حل مسئله ازدواج جوانان، بسیاری از مشکلات اخلاقی و اجتماعی خود به خود کاهش مییابد، چرا که مشکلات اخلاقی برخی دختران و پسران جوان در شهرهای بزرگ به علت افزایش سن ازدواج است.
زهره سادات لاجوردی، افزود: لازم است پسران و دختران در اولویتهای خود برای انتخاب همسر بازنگری کنند و به این موضوع بپردازند که چقدر از لحاظ اخلاقی، اعتقادی و فرهنگی با یکدیگر تناسب دارند؛ چرا که توجه به چنین نکاتی باعث جلوگیری از بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
مدیرسیاسی - فرهنگی معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری در ادامه اظهار کرد: در چند سال اخیر شاهد افزایش سن ازدواج بودهایم و حتی برخی از دختران به سن تجرد قطعی رسیدهاند و این وضعیت زنگ خطر را برای خانوادهها به صدا درآورده است. در این شرایط باید بیشترین توجه را به خانوادهها داشته باشیم و سبک زندگی خود را بازنگری کنیم.
وی با بیان اینکه ازدواج در سن بالا چه برای دختر و چه برای پسر میتواند مسائل زیادی را در پی داشته باشد، تاکید کرد: هنگامی که فرد در سن بالا ازدواج میکند، دیرتر به آرامش روانی که بر اثر ازدواج به موقع به آن دست مییابد، میرسد و حتی ممکن است نبود آرامش کافی موجب ناموفق بودن او در محیط کاری شود.
مدیرسیاسی - فرهنگی معاون امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری با تاکید بر نقش خانوادهها در تسهیل ازدواج جوانان، اظهار کرد: لازم است خانوادهها شرایط را به گونهای فراهم کنند که جوانان به موقع ازدواج و از تشریفات زائد خودداری کنند و شرایطی را برای طرفین فراهم نکنند که دستیابی به آنها دشوار باشد.
لاجوردی با بیان اینکه خانوادهها باید به بهداشت روانی اعضای خود توجه کنند، گفت: اگر بهداشت روانی فرزندان در خانوادهها تامین شود و محیط خانوادهها پرتنش نباشند فرزندان آماده تشکیل خانواده موفق می شوند؛ این در حالی است که آنان در خانوادههای پرتنش دچار سردرگمی میشوند و به بیراهه میروند.
وی افزود: دختران به علت برخورداری از روحیهای حساستر در خانوادههای پرتنش آسیبپذیرتر هستند. آنان احساس بیپناهی میکنند و اگر به طور دائم در معرض مشاجرههای پدر و مادر خود باشند، تعادل روانی و عاطفی خود را از دست میدهند. چنین دختری در زندگی مشترک نمیتواند نقش مادری و همسری خود را به خوبی ایفا کند.
*** تجرد دختران تحصیل کرده
همچنین ، معاون مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی- اجتماعی زنان گفت: بررسی آمار میزان تجرد دختران دارای تحصیلات عالی بین یک دهه گذشته نشان میدهد که تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده دارای تحصیلات عالی از حدود 5 درصد به 16درصد رسیده است.
"ناهید رام پناهی" با بیان این مطلب افزود: بررسی آمار مرکز آمار ایران حاکی از این است که میزان دختران هرگز ازدواج نکرده دارای تحصیلات متوسطه از 26درصد در سال 75 به 42درصد در سال 85 رسیده است.
وی تصریح کرد: نگاهی به این آمار نشان میدهد که بالا رفتن سطح تحصیلات باعث تجرد در زنان کشور شده است و موجبشده تا دختران کمتر به ازدواج تن دهند.
معاون مرکز اطلاعات و آمار شورای فرهنگی- اجتماعی زنان اظهار داشت: برخلاف اینکه تحصیلات عالی تأثیر منفی بر افزایش ازدواج دختران داشته است ولی اطلاعات اخیر ارائه شده از مرکز آمار حاکی از این است که این روند بر افزایش طلاق مؤثر نبوده است.
وی ادامه داد: مقایسه آمار فعلی با یک دهه قبل نشان میدهد که طلاق در قشر تحصیلکرده به میزان قابلتوجهی افزایش پیدا نکرده اما درصد مجردان دارای تحصیلات عالی بهصورت قابلتوجهی افزایش پیدا کرده است.
"رام پناهی" همچنین در مورد آمار زنان و مردان مجرد کشور گفت: اگر تعداد زنان و مردان هرگز ازدواج نکرده را در رده سنی بین 15 تا 34 سال در نظر بگیریم میبینیم تعداد مردان مجرد در این دوره سنی 2میلیون و 600 هزار نفر بیشتر از تعداد دختران مجرد است.
وی افزود: اما درصورتی که بین رده سنی دختران و پسران مجرد 5سال اختلاف قائل شویم نشان میدهد که تعداد دختران 15 تا 29 ساله هرگز ازدواج نکرده از تعداد پسران 20 تا 34ساله مجرد، یک میلیون و 300هزار نفر بیشتر است.
وی تأکید کرد: مقایسه این آمار نشان میدهد که اگر اختلاف سن زوج و زوجه در ازدواجها کمتر شود به قدری به حل این بحران کمک میشود ولی درصورتی که این روند انتخاب همسر از سوی پسران که تمایل به ازدواج با دخترانی با چند سال اختلاف سنی دارند ادامه پیدا کند، تعداد تجرد قطعی در دختران افزایش مییابد.
زندگی مجردی و استمرار تجرد در هر جامعه ای می تواند تبعات و پیامدهای منفی بر جای بگذارد. یکی از این پیامدهای منفی به این خاطر است که یک برنامه ریزی جدی برای اوقات فراغت جوانان وجود ندارد که می تواند یکی از عوامل مهم درگیری با آسیب های اجتماعی باشد.
***آسیبهای مجردی دختران
از انواع آسیب های پیش روی افراد مجرد می توان به گرایش به مصرف مواد مخدر و روان گردان که معمولاً از سیگار شروع می شود، اشاره کرد. همچنین افزایش تجرد و استمرار تنهایی می تواند زمینه ای برای گرایش به انحرافات اخلاقی باشد. اما بخش مهم دیگری که در این حوزه می توان به آن اشاره کرد، تاخیر در سن ازدواج یا بالارفتن میانگین سن ازدواج است چرا که افراد مجرد همان طور که در فرهنگ عامیانه نیز گفته می شود از مسئولیت پذیری کمتری نسبت به افراد متاهل برخوردارند. در واقع عدم مسئولیت پذیری در قبال خانواده و دیگران می تواند یکی دیگر از پیامدهای اجتماعی تجرد باشد البته این مشمول همه افراد مجرد نیست.
ضمناً اگر افراد مجرد، بیکار نیز باشند، مسائل در این موضوع حادتر می شود به طوری که حتی استمرار بیکاری می تواند زمینه فشارهای روانی را در افراد افزایش دهد لذا زندگی مجردی و بالارفتن فراوانی افراد مجرد در جامعه ای که در آن برای جوانان برنامه ریزی نشود، عوارض منفی و ناگواری را می تواند به دنبال داشته باشد.
توجه داشته باشیم؛ هر دو دختر و پسر در صورت استمرار تجرد در معرض حوادث مختلفی هستند اما طبیعتاً پسران به دلیل این که از آزادی عمل بیشتری برخوردارند معمولاً خطرات آنها را بیشتر تهدید می کند.
مزاحمت های خیابانی، قرار گرفتن در کنار باندهای هنجارشکن، شرکت در پارتی ها و مصرف مشروبات الکلی در این پارتی ها و جشن های مختلط که همگی مثل زنجیر به هم وصل می شوند، از جمله خطراتی است که برخی از پسران مجرد را تهدید می کند.
دکتر محسن ایمانی در مقاله خود مینویسد: «عدهای از مراجعین که سنین آن ها بالا رفته و ازدواج نکرده بودند، اظهار میداشتند که مدتی است که حالات خاصی را پیدا کردهاند که قبلا دچار آن نبودهاند؛ حالاتی همچون بیحالی و وارفتگی، بی تفاوتی نسبت به لذتها و رغبتها، کاهش توانایی در تمرکز و تصمیمگیری و تفکر، که همگی نشان از افسردگی است.» در غالب پژوهشهای علمی مشخص شده است که گرایش به پدیده افسردگی در دختران مجرد بیشتر است تا زنان متاهل. همچنین دیده شده است که تاخیر در ازدواج سبب میشود که افراد تمایلات طبیعی خود را به تدریج نادیده بگیرند و دچار افسردگی و انزوا شوند و اگر ازدواج با معیارهای صحیح و از روی علاقه صورت گیرد، میتواند از بروز افسردگی جلوگیری کند. در واقع افرادی که ازدواج کردهاند با خطر بسیار کمتری، برای ابتلا به بیماری های روانی بهخصوص افسردگی رو به رو هستند.
بالا رفتن سن ازدواج یا فرد را به سمت «تجرد قطعی» سوق میدهد و یا وی را درگیر وسواس در انتخاب میکند که آنهم نتیجهای جز تجرد دائم در پی نخواهد داشت. اتفاقی که در میان دختران رخ میدهد و زیاد از زبان آنها میشنویم این است که: «حالا که سن و سال من بالا رفته، باید انتخابی داشته باشم که دیگران نگویند بعد از این همه صبر کردن، چرا چنین فردی را انتخاب کردی؟!» این نکته باعث یک ایدهالگرایی افراطی میشود که معمولا فرد کمتر کسی را واجد شرایط برای همسر گزینی خواهد یافت.
وقتی که دختران به سن ازدواج میرسند، دائم از آن ها سوال میشود که چرا ازدواج نمیکنند؛ و این برای دختران بسیار ناراحت کننده است و موجبات رنجش و نگرانی از آینده را برای آنان فراهم میآورد.
عدهای، خصوصا آنها که به شکل اجباری در ورطه تجرد افتادهاند، که البته در این مورد تعداد دختران بیش از پسران است، خود را بلاتکلیف میبینند، نمیتوانند هدف درستی را برای خود برگزینند و راه روشنی را پیدا کنند، همه چیز را به ازدواج و بعد از آن موکول میکنند. با این تفکر که همیشه نمیشود خانه پدری زندگی کرد، نمیتوانند برای آینده خود برنامه روشنی پیشبینی کنند.
وقتی سن فرزندان مجرد خانواده بالاتر میرود احتمال بروز انحرافات توسط آنها بیشتر میشود. البته این سخن بدان معنا نیست که هر فرد مجرد یا مسن، در گروه منحرفین قرار داد. ولی منظور آن است که افراد منحرف در بین انسانهای مجرد در مقایسه با افراد متأهل بیشتر است. نیاز جسمی و عاطفی، چیزی است که نمیتوان به سادگی از آن چشم پوشید و جز در زندگی زناشویی بدلی را برای آن فراهم آورد. کما اینکه تنها یک راه درست و اساسی برای این مسائل وجود دارد و آن ازدواج است.
کم حوصلگی، عدم انعطاف و وجود پرخاشگری ـکه طبق فرضیه «ناکامی ـ پرخاشگری» جان دالر، که پرخاشگری را ناشی از ناکامیها میداندـ از مشکلاتی است که ازدواج در سنین بالا و «تجرد قطعی» با خود به همراه خواهد داشت. همچنین کارشناسان معتقدند که در شرایط پیشرفتهتر ممکن است زنان و دختران جوان که غالبا دیر ازدواج میکنند، به سمت خودنمایی (بد حجابی)، رفتارهای پرخطر جنسی و حتی خودکشی روند.
مشکلات اجتماعی که گریبانگیر دختران میشود هم جای تامل دارد، مشکلاتی اعم از نگاه اجتماع و عرف بهخصوص در جامعه دینمندار و سنتی ایرانی، مشکلات اقتصادی و …
***راه حل بحران تجرد دختران
یک جامعهشناس راهحل برون رفت از بحران افزایش سن ازدواج را خواستگاری دختران از پسران عنوان کرد و گفت: در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج 15 الی 17 سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگسازی شود.
مجید ابهری افزود: در حال حاضر از موانع ازدواج میتوان به سه عامل اشاره کرد؛ یکی موانع محیطی و عوامل بازدارنده اقتصادی مانند بیکاری، کافی نبودن حقوق یا گرانی مسکن و عامل دوم سنتهای غلط خانوادگی مانند مهریههای غیرمتعارف و هزینههای وحشتناک مراسم ازدواج است که باعث میشود پسر تا پایان عمر در حال پرداخت اقساط یک شب عروسی باشد.
وی افزود: عامل سوم به مسائل تربیتی و علل رفتاری برمیگردد که امروزه 70 درصد از جوانان از پذیرفتن مسئولیت و اداره یک خانواده وحشت دارند و زندگیهای مجردی آنان را بد عادت کرده است و در این میان والدین مقصران اصلی هستند.
ابهری با بیان اینکه از کودکی باید مسئولیتپذیری را به کودک آموخت، اظهار کرد: مسائل بسیار کوچکی در تربیت کودکان میتواند در مسئولیتپذیری جوانان در آینده موثر باشد. به طور مثال سپردن وظیفه آبیاری و رسیدگی به یک گلدان میتواند در مسئولیتپذیری کودک موثر باشد.
این جامعهشناس با بیان اینکه کمرنگ شدن مهارتهای زندگی و بیتوجهی به ارزشهای فرهنگی و اخلاقی باعث شده است تا بسیاری از جوانان در انتخاب همسر، سلیقه والدین را نپذیرند، افزود: به همین منظور تمایل به حضور در سایتهای همسریابی بیشتر شده و افراد در فضای مجازی یا کوچه و خیابان به دنبال همسر هستند و در این راستا تحقیقات نشان داده است که 85 درصد از ازدواجهای خودگزین که بر اساس معیارهای مادی و ظاهری صورت گرفته، در ظرف کمتر از پنج سال به طلاق منجر شده است.
وی افزود: سایتهای همسریابی به ایجاد رابطه میان دختر و پسرمشغول هستند و هیچ نهاد نظارتی بر آنها نظارت ندارد.
ابهری در مورد پیشنهاد وزارت ورزش و جوانان مبنی بر راهاندازی سایتهای همسریابی در ذیل مراکز مشاوره، ادامه داد: باید یک کارگروه تخصصی به بازنگری صلاحیت موسسان و گردانندگان این سایتها بپردازد و در صورت تایید و تصویب، سایتهای مجاز اعلام شوند. در حال حاضر اطلاعات داده شده از سوی جوانان در این سایتها خصوصا پسران معمولا نادرست است.
وی با اعتقاد به اینکه به شدت مخالف ازدواج از طریق فضای مجازی است، اظهار کرد: در فضای مجازی در صحت اطلاعات افراد هیچگونه تضمینی وجود ندارد و اکثر اطلاعات همچون تحصیلات، درآمد و سن به دروغ ثبت میشود.
این جامعهشناس با اشاره به وظایف وزارت ورزش و جوانان در این زمینه، اظهار کرد: سیاستزدگی نهادهای فرهنگی در گذشته باعث شده تا بسیاری از نهادها و سازمانها از وظایف اصلی خود دور شوند. از جمله وزارت ورزش و جوانان که بهتر است امور جوانان از مقوله ورزش جدا شود واین مسئله را بر اساس 30 سال سابقه پژوهشی در خصوص آسیبهای اجتماعی بیان میکنم.
ابهری با بیان اینکه وام ازدواج در دولتهای گذشته یک تعارف اجتماعی بوده است، تاکید کرد: افراد برای دریافت مبلغ سه میلیون تومان وام که هیچ دردی را دوا نمیکند، آنقدر درگیر بروکراسی اداری میشوند که پشیمان میشوند.
وی افزود: وام ازدواج باید حداقل 10 میلیون تومان بدون بهره با اقساط بلندمدت باشد و در خصوص مسئله مسکن نیز، مسکنهای ارزان قیمت به شرط تملیک به جوانان ارائه شود تا بتواند ازدواج جوانان را تسهیل کند.
***ازدواج را اسان کنید
هر روز که میگذرد، چشم وهم چشمی در میان اعضای جامعه پررنگتر شده و توقعات جوانان بالا میرود به شکلی که ما با بالارفتن سن ازدواج و عدم تمایل آنها به این امر خطیر مواجه هستیم در واقع دیگر از ازدواج آسان خبری نیست...
جوانان امروز بعد از گذراندن دوران تحصیل خود دغدغهشان ازدواج و تشکیل خانواده است در واقع برای کامل شدن شخصیت و ایمان در هر خانوادهای، جوانان به سنی مشخص رسیده و اقدام به این امر خطیر و مبارک میکنند.
حال در این میان ازدواجهای امروزی با ازدواج های دوران والدین متفاوت شده و هر روز توقع جوانان بالاتر رفته و شرایط برای ازدواج سختتر میشود. در حقیقت برخی جوانان به دلیل اینکه نمیتوانند در انتخاب همسر موفق باشند و همچنین شرایط نامناسب اقتصادی، از ازدواج دوری میکنند. درست است که برخی از دستگاهها در زمینه ترویج ازدواج آسان اقدام میکنند ولی باز هم این فعالیتها کافی نیست.
ازدواج آسان هنوز در زندگی ما کمرنگ است و حتی خانوادههایی که از نظر مالی وضع خوبی ندارند گرفتار تجملگرایی شده و مراسم جشن ازدواجشان همراه با خرج های گزاف است و شاهد چشمو همچشمی در میان آنها هستیم.
این روزها وام ازدواج برای هر جوان، تنها ۳ میلیون تومان است که جوانان ترجیح میدهند این وام را دریافت نکنند چرا که با توجه به میزان ناچیزش نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه با توجه به سختیهای دریافت این وام، مشکلاتی را هم در مسیر ازدواجشان قرار میدهد.
با این تفاسیر ازدواج آسان در زندگی امروزی جوانان ایرانی وجود خارجی نداشته و تنها مصداق آن ازدواج دانشجویی است که آن هم باید آسیبشناسی شود چرا که بعضا دیده شده جوانانی که در قالب ازدواج دانشجویی باهم وصلت میکنند بعد از برگزاری این مراسم، جشن ازدواج جداگانهای برپا میکنند.
امان الله قراییمقدم، جامعه شناس، آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری در خصوص ازدواج آسان اظهار داشت: ازدواج آسان یک موضوع چند علتی است که مربوط به طرفین ازدواج، دیدگاه دختر، چشم هم چشمی و خانواده طرفین است. در واقع بستگی به این موضوع دارد که افراد تا چه اندازه به موضوع ازدواج آسان میاندیشند.
وی با بیان اینکه جوانان باید از نظر شغلی تامین شده و بعد به فکر تشریفات و مشکلات آن پرداخت، ادامه داد: موضوع اشتغالزایی و مسکن از مواردی است که برای جوانان مشکل بوده و این امر مانع ازدواج آنها و بالا رفتن سن ازدواج میشود به این شکل که جوانان اگر با یکدیگر ازدواج کنند وقتی شغل و مسکن ندارند به مرور به طلاق رو می آورند .
این جامعه شناس و متخصص علوم رفتاری با اشاره به اینکه باید امتیازی در خصوص مسکن برای جوانان در نظر گرفته شود، افزود: موضوع مسکن و اشتغال برای جوانان باید سهل شده تا بعد از ان ما شاهد ازدواج آسان و افزایش این امر باشیم، در حقیقت تهیه شغل و مسکن باید در اولویت دستگاههای مربوطه قرار گیرد و ازدواج آسان با تهیه شغل و مسکن برای جوانان صورت میگیرد.
قرایی مقدم با اشاره به اینکه موضوع تشریفات بعد از موضوع اشتغال و مسکن مطرح است، گفت: ما در حال حاضر فارغ التحصیلان بیکار بسیاری داریم که شغلی نداشته و نمیتوانند به ازدواج رو بیاورند؛ دختر و پسر جوان برای اینکه نمیتوانند ازدواج کنند به روابط نامناسب روی آورده و از ازدواج دور میشوند.
وی با بیان اینکه با توجه به تورم مشکل مسکن و اجاره آن بسیار سخت است، اظهار داشت: جوانان برای اینکه خانهای اجاره کنند با مشکلات بسیاری روبرو هستند چرا که هزینهها بسیار گزاف بوده ونمیتوانند از عهده مخارج زندگی بر بیایند در واقع جوانان با مشکلات بسیاری در زندگی آینده روبرو خواهند شد که باید برای آنها فکری اندیشید.
این جامعه شناس و متخصص علوم رفتاری با اشاره به اینکه رسانهها نقش موثری در فرهنگسازی ازدواج آسان دارند، ادامه داد: رسانهها میتوانند در زمینه ازدواج آسان و زندگی درست بعد از فراهم شدن شغل و مسکن برای جوانان برنامهای مدون داشته و در این زمینه فرهنگ سازی لازم را انجام دهند ولی ابتدا باید مشکل اساسی که همان اشتغال و مسکن برای جوانان است، فراهم شود.
مریم معینالاسلام ، کارشناس و پژوهشگر امور زنان و خانواده هم در خصوص ازدواج آسان اظهار داشت: ازدواج آسان به این معنا نیست که جوانان ازدواجی ارزان داشته باشند؛ در واقع باید موقعیتی فراهم شود تا هزینههای ازدواج از گرفتن حلقه تا جشن ازدواج کاهش یابد و به صورت تجملی برگزار نشود.
وی با بیان اینکه باید ازدواج سخت را اصلاح کرده و در جامعه به سوی ازدواج آسان برویم، ادامه داد: خانوادهها نباید معیارها و سختگیریهای غیرمنطقی برای جوانان در نظر بگیرند یا مانعی ایجاد کرده تا جوانانی که موقعیت ازدواج دارند به یکدیگر نرسند و ازدواج سخت شده و آسان صورت نگیرد.
این کارشناس مسائل زنان با بیان اینکه دولتمردان از نهادها تا دستگاههای مربوطه باید موضوع ازدواج آسان را حمایت کرده و زمینه آن را فراهم کنند، افزود: نباید هزینههای ازدواج سنگین و تحمیلی باشد. در واقع باید برنامهای معقول صورت گرفته که شاهد ازدواجی آبرومندانه و به دور از تجملگرایی باشد.
***توصیه های شهاب مرادی
حجت الاسلام شهاب مرادی نیز پس از بررسی مشکلات یک دختر جوان مجرد و به دلیل اینکه افراد زیادی با مشکل او رو به رو هستند هشت راهکار را برای حل این مشکل پیشنهاد کرد. وی در بخشی از این توصیهها با پیشنهاد چند دیالوگ، توصیه کاربردی خود را با سبکی ابتکاری تکمیل کرده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
1ــ نگرانی شما در مورد تاخیر در ازدواج خردمندانه و منطقی است.
2-بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه زندگی نیست! اجازه ندهید نگرانی از این مسئله تمام زندگی شما را مختل کند. بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما سلامت را انتخاب کنید و مراقب سلامت روح و جسم تان باشید. کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند. اگر احساس ناخوشایند و یا افکار آزاردهندی دارید و ناامیدی یا حس افسردگی که در پیام قبلی بیشتر به آن اشاره کردید مانع انجام عملکردهای شماست و آرامش شما را مختل می کند حتما به مشاوری متدین مراجعه کنید.
3 - شاید یکی از علل عدم حضور خواستگار با توجه به شرایطی که شما دارید سطح بالای تحصیلات و موقعیت اجتماعی خوب شما است و نگرانی آنها از بابت بالا بودن سطح توقعات شما که دور از ذهن نیست و حتی برخی از خواستگارهای بالقوه در چنین شرایطی در قبال دختر خانمی با شرایط تحصیلی و اجتماعی شما -شاید- احساس حقارت می کنند.
4 - لازم است با توجه به سن و شرایطِ امروزتان، دوباره تمامی معیارها و ملاک ها و سلیقه های خود را بازبینی کنید و با حفظ مبانی ملاک ها و معیارها و حتی برخی سلیقه ها را تعدیل و به روز کنید.مثلا بر اساس معیارهای 20 سال پیش شما خواستگار امروزتان با تفاوت سنی 4-3 سال، باید 41-40 ساله باشد و حتما مجرد. اما اولا این معیار امروز برای یک دوشیزه 37 ساله، واقع بینانه نیست! ثانیا احتمال مشکلات شخصیتی برای پسر 40 ساله مجرد به مراتب بیشتر از یک مرد 40 ساله ایست که تجربه طلاق دارد.
5 - نسخه ی به روز شده معیارها و ملاک هایتان را در خلال صحبت هایتان راحت با دوستان و نزدیکان و اطرافیان در میان بگذارید،نقش آنها را به عنوان معرف نادیده نگیرید. روشن است که منظورم درد دل با بدخواهان و دشمنان نیست!
6. به صورت غیرمستقیم درصحبت هایتان عدم مخالفت تان را برای ازدواج ابرازکنید. مثلا در مورد خواستگاری که -مثل دشمن فرضی- به علت بی نماز بودن او را رد کردید صحبت کنید و با دیالوگی مانند این شماره 5 را هم اجرایی کنید: «یکی دو جلسه صحبت کردم مرد محترمی بود و من مشکلی با شرایط سن و سالش نداشتم تقریبا از من 13 سال بزرگتر بود اما خب متاسفانه نمازخون نبود و اظهار بی اعتقادی کرد. من هم ردش کردم» یا «خواستگار محترمی بود با اینکه تجربه یک عقد و طلاق داشت اما با این موضوع مشکل چندانی نداشتم ولی اصل موضوع این بود که در مورد شُربِ خَمر اظهارات مناسبی نداشت و گفت نمی تونه قول بده که هیچ وقت مشروب نخوره! خب شرب خمر هم می دونی یه خطِ قرمزِ جدی است. من هم ردش کردم» دو سه تا از این اظهارات را می توانید بیان کنید و اگر مصداق ندارد به نحوی بیان کنید که اصلا دروغ و کذب نباشد این طوری: « من که با ازدواج مشکلی ندارم اما از شما می پرسم به نظرت اگر دختری توی شرایط من خواستگاری داشته باشه که خدای ناکرده مشروب خور باشه و حاضر هم نیست توبه کنه اون دختر باید قبول کنه؟ ــ اگر طرف صحبت شما با پُر روی گفت: بله قبول کنه و دلیل و توجیه اورد، شما هم محکم بگید: نه رسول خدا صریحا نهی کرده از چنین ازدواجی» و ...
7. مراجعه به مشاور برای پاسخ نهایی مثبت یا منفی به خواستگار را برای خودت لازم و ضروری بدان. دقت بفرمایید حتی پاسخ منفی. و خیلی به صرفه است مشاورتان ثابت باشد. مومن و از لحاظ تاهل و خانوادگی موفق و شاداب.
8. از دعا و توسل غافل نیستید خوب است. از خدا بخواهید که همسری مناسب و لایق نصیب کند که لیاقت شما را داشته باشد. برای امر ازدواج توسل و نذر به امام هادی علیه السلام مجرب است. نذر ایشان کنید.
نظر شما