چند روز پیش عده‌ای از کارکنان قراردادی راه‌آهن (شرکت رجا) که می‌گفتند، پنج ماه است حقوق نگرفته‌اند، به مراجع مقننه و دولتی عارض شده، خواهان حقوق دریافت نشده خود بودند.

مسؤولیت‌ناپذیری در راه‌آهن قابل چشم‌پوشی نیست

در کشوری که آنقدر خوشبختانه توانگران تازه به دوران رسیده هستند که یک تابلوی نقاشی مرحوم سهراب سپهری را یک میلیارد و 800 میلیون تومان می‌خرند (خدایش بیامرزد تمام عمر گرفتار مشکلات مالی بود و یک شب که در سال 1356 مرحوم دکتر امیر هوشنگ کاووسی و این حقیر را به شام دعوت کرد از هزینه‌های سنگین درمان بیماری خود که متأسفانه به ضایعه درگذشتش انجامید، ناله‌ها می‌کرد. ای کاش زنده بود و می‌دید یک تابلو نقاشی‌اش یک میلیارد و 800 میلیون تومان به فروش رفت.)
در این کشور یک شرکت وابسته به راه‌آهن نمی‌دانم به چه دلیل حقوق پنج ماه کارکنانش را نمی‌پردازد. از سوی دیگر لکوموتیوران قطاری که اخیراً در شرق کشور با قطار دیگری تصادف کرد و یک نفر کشته و سی تن مجروح شدند 6 بار به اخطارهایی که از سوی مرکز هدایت کننده قطارها به او می‌شد تا قطار را متوقف یا به خط فرعی ببرد، توجهی نشان نداده و لابد سرگرم صحبت و یا تماشای تلویزیون بوده که در نتیجه، این حادثه پیش آمده است. خدا کند تلفات به یک نفر و مجروحان به همین سی تن که راه آهن گزارش داده محدود شده باشد. هراز چند گاه تصادف پرخسارتی در راه‌آهن روی می‌دهد. گویا مربیان لکوموتیورانان نکات لازم را به آنان نمی‌آموزند و مدیریت اداری دقیقی در راه‌آهن وجود ندارد. تصادفات چند سال پیش و سانحه مهیب قطاری که به مواد آتشزا برخورد کرد و عده زیادی از مردم را به دنیای مردگان فرستاد، هنوز از خاطره‌ها فراموش نشده است. نمی‌دانم چرا با وجود صدها دانشگاه و دانشکده موجود که دانش آموختگان آنان اغلب بیکارند، چرا راه‌آهن یک آموزشکده یا دانشکده راه آهن تشکیل نمی‌دهد که افراد کارآزموده دوره دیده که نیاز نیروی انسانی راه‌آهن را در آینده برطرف کنند، تربیت شوند. یک سوزن بان بی‌سواد می‌تواند فاجعه‌ای بیافریند، یک لکوموتیوران بی‌علاقه که حقوق درست و حسابی هم به او نمی‌دهند، ممکن است باعث بروز واقعه‌ای شود که میلیاردها تومان خسارت به راه‌آهن بزند.
از زمانی که آتش نشانی دارای سلسله مراتب، اونیفورم و نظم و انضباط شده، کارآیی آن (مگر در موارد معدودی چون حادثه خیابان جمهوری) به مراتب بیشتر شده است. کارکنان راه آهن مانند گذشته‌های دور اونیفورم بپوشند و تابع نظم و انضباط دقیق باشند. استعفای مدیرکل راه آهن شمال شرق و برکناری چند مدیر مشکلات را حل نمی‌کند. راه آهن باید ابتدا مسائل ناراضی تراش در سازمان خود را برطرف کند. الحمدا... راه‌آهن که درآمد زیادی دارد. بهای بلیت و محموله‌ها هم که بالا رفته است، چرا باید کارکنان آن به مراجع مقننه و دولتی مراجعه کرده خواهان دریافت حقوق پنج ماهه عقب مانده خود شوند.
راه‌آهن یک سازمان صد درصد فنی و پیچیده است. باید کارمندان و کارکنان آن در جریان تحولات خطوط آهن در جهان قرار گیرند. چه ایرادی دارد به جای این همه خرجی که برای فوتبالیست‌ها می‌شود و مجلس هم می‌خواهد همراه آنان به برزیل وکیل بفرستد تا مراقب فساد مالی در سازمان ورزش و فدراسیون فوتبال باشد، هراز چند گاه ده نفر، بیست نفر، سی نفر از کارشناسان راه‌آهن از مدیران گرفته تا مدیر خط و لکوموتیوران و حتی مدیر رستوران به خارج اعزام شوند ببینند در راه‌آهن ژاپن یا سوییس یا آلمان یا کره جنوبی یا ترکیه با مسافران چگونه رفتار می‌شود و مردم چقدر راه‌آهنهای خودشان را دوست دارند. چرا راه‌آهن تور سفر نمی‌گذارد؟ تور زیارت نمی‌گذارد؟ زمانی باشگاه راه آهن (باشگاهی که از مردم پذیرایی می‌کند) بعد از باشگاه افسران، شیک‌ترین باشگاه تهران بود. راه آهن می‌تواند منبع و منشأ درآمد بسیار باشد که دیگر حقوق کارکنانش عقب نیفتد.
راه آهن در هر جای دنیا مورد علاقه مردم و مسافران است و هنوز میلیونها نفر در آمریکا و اروپا با راه آهن سفر می‌کنند و از سفر خود لذت می‌برند. در هر صورت راه آهن به جای عذرخواهی باید خدمات خود را به روز و کارمندان و کارشناس‌های خود را دوره دیده کند. نکته‌ای که باید اضافه کنم این است که در سالهای بعد از 1317 که راه آهن شمال و جنوب به اتمام رسید، بنا به نوشته دکتر سجادی وزیر راه وقت از 109 لکوموتیو راه آهن تعداد 90 دستگاه آن را لکوموتیورانان لیتوانی- لتونی- استونی- بلغاری، رومانی، چک- اسلواکی- اتریشی- آلمانی- ایتالیایی- مجارستانی و عراقی می‌راندند.
سالها طول کشید که لکوموتیورانان ایرانی که در سالهای بعد از 1317 تا 1330 مقام آنان در حد خلبانان هواپیماهای امروزی بود، جای خارجیان را گرفتند. همین شریف امامی که بعدها وزیر و نخست وزیر و سناتور و رئیس سنا شد، ابتدا لکوموتیوران بود که با درجه لکوموتیورانی از آلمان به ایران بازگشت و بعدها درجه مهندسی خود را گرفت. در دوران اشغال ایران لکوموتیورانان آمریکایی و انگلیسی روی لکوموتیوهایی که از آن کشورها کارکرده و روی خط آهن جنوب به شمال به کار انداخته بودند خدمت می‌کردند. اما محمولات راه آهن از 150 تن در روز به 6000 تن رسیده بود، لکوموتیورانان کم کم از آموزش فارغ شده و گرچه گهگاه سوانحی روی می‌داد، ولی مجموع آنها با توجه به جو زمان جنگ و شتاب در رساندن محمولات جنگی به بنادر شمال و حمل مهمات و مواد خطرناک آتشزا چندان زیاد نبود. به هر ترتیب راه آهن نباید با استعفای یک مدیرکل و برکناری دو لکوموتیوران خاطی و سهل انگار که شش بار اخطار را گوش ندادند یا وقعی نگذاشتند خیال خود را آسوده کند. باید راه آهن در خود بنگرد و بسیاری از معایب را برطرف ساخته با تبلیغ و راهکار مسافران را شیفته خدمات خود کند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • قهرمان IR ۱۵:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۴
    1 0
    ـقاي خسرو معتضد بدليل اطلاعات ناقص و قديمي که دارند با گفتار خود موجب ناراحتي و دلسردي قشر عظيم همکاران راه آهني و وابسته به راه آهن شده اند. آقاي معتضد راه آهن هنرستان داشته متاسفانه در دولت هاي قبل به دليل خصوصي سازي حذف گرديده!!! از شما انتظار نمي رفت که اين چنين به اين قشر خدوم و زحمت کشش مملکت توهين کنيد. سوزنبانان ما لکوموتيورانان ما بي سواد نيستند.جهت اطلاع جناب عالي خيلي از آنان داري مدارک بالاي دانشگاهي حتي تا رده دکترا هستند.راه آهن جزو مشاغل سخت و طاقت فرسا به حساب مي آيد ولي از لحاظ حقوق و مزايا از يک کارمند بانک که پشت ميز نشين است و تعطيلي هاي تقويمي را دارد کمتر است. براي تفکر ناقص و سطحي نگر شما متاسفم. مگر الان سال 32 است که فکر مي کنيد راه آهن توسط ديگران اداره شود. هر قشرکاري کاري راه آهن لباس فرم و دوره آموزشي مخصوص خود را دارد. مشکلات هم با مديران سياسي حل نمي شود.
  • حامد IR ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۵
    0 0
    کسي نيست بگه شما چيزي که نميدوني چرا نظر ميدي بي سيم هاي موجود راه اهن رد نقط کور انتن نمي دهند حالاتو بگو 6بار لکوموتيوران صدا زده
  • ج IR ۲۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
    0 0
    دانشکده‌ي راه‌آهن علم و صنعت دانشکده‌ي صنعت حمل و نقل صنعتي اصفهان دانشکده‌ي حمل و نقل اصفهان رشته‌ي راه‌اهن دانشکده عمران اميرکبير
  • شد معتضد IR ۰۱:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
    0 0
    آقا درست صحبت کنید.مگر شما کی هستید که راجع به سوزنبانان اینگونه نظر میدهید؟فکر کردی چهار بار اومدی تلوزیون برنامه اجرا کردی،میتونی هر حرفی دلت میخواد بزنی؟تو یه بیسواد بیش نیستی که اگه پدرت نبود توأم الان داشتی به بدبختیت فکر میکردی.نه به توهین کردن به دیگران.اگه همین بیسوادها که میگی نبودند،حتما تو که باسوادی میخواستی بری سوزنبان یا لوکومتیو ران بشی!!!تو که باسوادی،شعور و معرفت خودتو نشون دادی.بیچاره مردم ایران که تو واسشون گذشته و تاریخ رو نقد و بررسی میکنی.حتما همه مردم رو بیسواد میدونی و خودتو فیلسوف و دانشمند!!