که البته به نظر حکم عجیبی است. گرچه این آخرین پرونده کودک آزاری نخواهد بود، اما باید پرسید چه عاملی سبب بروز این گونه حوادث در کانون تعلیم و تربیت کشور میشود؟
در خبرها آمده است، آموزش و پرورش برای کنترل بیشتر در مدارس قرار است از دوربینهای مدار بسته استفاده کند. اما آیا این تمام تدابیر لازم است؟ مسؤولان آموزش و پرورش باید پاسخ دهند برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث تلخی، چه برنامههایی دارند.
مشکل بودجه و گرفتاری مالی مدیران
گرچه بنابر آمار موجود هنوز هم بیشترین خشونت علیه کودکان در خانواده دیده میشود، اما بروز آن در فضاهای آموزشی قابل تأمل است.
سعید لطفی، کارشناس آموزشی در این باره میگوید: گرچه بروز این وقایع در مدارس ناخوشایند است، اما تجربه نشان داده این امر مسألهای دامنه دار در مراکز آموزشی است که بنابر دلایل مختلف بروز میکند. به باور من از دلایل این مسأله در مراکز آموزشی و غفلت و بی توجهی اولیای مدارس، تراکم مسؤولیتها و وظایف این افراد است. چنانکه امروز مسوولان مدارس ناگزیرند برای انجام وظایف متعدد خود بیشتر بر مسایل بودجه، هزینهها و اجرای بخشنامههای مختلف متمرکز بشوند. مسایلی که بیشتر اجرایی و آموزشی است. بدین ترتیب بعد تربیتی مدارس به وضوح رنگ باخته است و به همان برنامههای صوری و تشریفاتی در این حوزه بسنده میشود.
آثار تعطیلی مراکز تربیت معلم
لطفی که بیش از سی سال سابقه فعالیت آموزشی دارد، ادامه میدهد: اگر متولیان جامعه به دنبال کاهش آسیبهای متعدد دانش آموزان در حوزههای اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و حتی روانی هستند ابتدا باید در سطح کلان معضل نظام آموزشی را حل کنند، به طوری که دغدغه عمده مدیر و مسوولان، تامین اعتبارات و دخل و خرج نباشد. همچنین با تغییر و بازنگری در قوانین موجود، از نیروهای توانمند و متعهد استفاده کنند. در حالی که با تعطیلی مراکز تربیت معلم بستر مناسب جذب نیروهای متخصص و متعهد مورد غفلت قرارگرفت. همچنین در نحوه انتخاب مدیران و مسوولان نهاد آموزشی ما کاستیهایی وجود دارد که به اصلاح و بازنگری نیاز دارد.
کنوانسیون حقوق کودک چه میگوید؟
لیلا ارشد، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز به خبرنگار ما میگوید: این تاسفبار است که برخی از این حوادث در مجموعه آموزش و پرورش ما رخ داده است؛ زیرا رنج و تلخی چنین حوادثی را کودکان در تمام دوران زندگی با خود همراه خواهند داشت.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر تقبیح هرگونه خشونت علیه اطفال در کنوانسیون حقوق کودک میافزاید: از وظایف دولتهای متعهد به کنوانسیون یادشده، آموزش مفاد آن به کودکان است. اما چقدر این موضوع در جامعه ما مشهود است؟ در رسانه ملی در مدت یک شبانه روز چند پیام در زمینه تامین و آموزش حقوق کودک عرضه میشود؟ نظام آموزشی ما چه وضعیتی دارد که یک معلم، یک عضو نهاد تعلیم وتربیت ما سه ماه، شش ماه و حتی بیشتر کودکان را مورد آزار قرار میدهد و مدیر مدرسه بیخبر است؟ این حوادث درحالی رخ داده که بنابر ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک؛ کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامهای قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی را در جهت حمایت از کودک در برابر تمام اشکال خشونتهای جسمی و روحی، آسیبرسانی یا سوءاستفاده، بیتوجهی یا سهلانگاری، بدرفتاری یا استثمار از جمله سوءاستفاده جنسی وقتی کودک تحت مراقبت والدین یا قیم قانونی یا هر شخص دیگری قرار دارد، به عمل خواهند آورد.
همچنین در ماده ۲۵ همین سند بر نظارت و کنترل مراکز مرتبط با کودکان تاکید شده و آمده است: کشورهای طرف کنوانسیون حق کودکی که توسط مقامهای ذی صلاح به منظور مراقبت، حفاظت و یا بهداشت جسمی و روحی به خانواده یا مؤسسهای داده شده است را جهت انجام بررسی دورهای نحوه رفتار با کودک و بررسی دوره درمان ارايه شده برای کودک و تمام وضعیتهای مربوط به نگهداری وی را به رسمیت میشناسد. این در شرایطی است که موارد متعدد خشونت از آن حکایت دارد که نظارتی بر مراکز مرتبط با کودکان وجود ندارد.
فاصله بین کودک، خانه و مدرسه
این مددکار اجتماعی ادامه میدهد: علت بروز این حوادث فاصله میان کودک، خانواده و مدرسه است. چنانچه تعامل و ارتباط میان این سه عنصر مناسب و مؤثر بود با اولین برخورد آزاردهنده، میتوانستند مانع بروز مشکلات بعدی شوند.
از همین رو انجمن حمایت از حقوق کودکان سالهاست به مدارس پیشنهاد داده است صندوقی برای انتقال مشکلات و اظهارنظرهای دانش آموزان قرار دهند و هرماه با حضور اعضای انجمن اولیا و مربیان و مدیر به این مسایل رسیدگی شود.
وی میگوید: همچنین انجمن نسبت به استفاده از مددکاران اجتماعی در مدارس تأکید دارد، حتی معتقد است چنانچه نیروی انسانی کافی برای این مسأله وجود ندارد یک مددکار چندین مدرسه را تحت پوشش و رسیدگی قرار دهد و نیروی متخصص و مؤثر برای حل مشکلات کودکان در مدارس فعالیت کند.
ضعف تربیت جنسی کودکان
گرچه بنابر آمار موجود، دختران ۲۵ درصد بیشتر از پسرها مورد خشونت قرار می گیرند و شواهد نشان داده ۳۲ درصد دختران راهنمایی و دبیرستان تجربه کودک آزاری جنسی را داشتهاند، اما پسران نیز از این رفتارهای غیر انسانی بینصیب نبودهاند. به راستی علت چیست؟
لیلا ارشد میگوید: از دلایل عمده خشونتهای جنسی علیه کودکان، ضعف آموزش در زمینه تربیت جنسی است. حال آنکه باید پذیرفت تربیت جنسی به معنای آموزش روابط جنسی نیست. این گونه اطفال متناسب با مقطع سنی و جنسی خود آموزشهای خاص و ضروری را فرا خواهند گرفت. بدین ترتیب ضمن آنکه گونههای پیدا و ناپیدای کودک آزاری کاهش پیدا میکند، از آسیبهای ناخوشایند آن نیز در زندگی این قربانیان کاسته میشود.
نظر شما