وعده وزیر ارتباطات درباره اجرای طرح فیلترینگ هوشمند، عمل به تکلیفی است که کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه سایت های اینترنتی به این وزارتخانه محول کرده است. سیاستگذاران امیدوارند بتوانند با استفاده از تکنولوژی، انتشار بدون کنترل پیام های انبوه را مدیریت کنند. هرچند هنوز اما و اگرهایی درباره هوشمندسازی فیلترینگ وجود داشته و برخی با دیده تردید به کارآمدی آن می نگرند، اما در هر حال اعلام اعمال فیلترینگ هوشمند، نشان از آن دارد که برخلاف برخی نگرانی ها، دولت مخالفتی با سالم سازی فضای مجازی و فعالیت ها در این عرصه ندارد.
مُسکن هایی که درمان نیست
با وجود همه اختلافاتی که در سطوح مختلف بر سر نحوه کنترل شبکه های اجتماعی وجود داشته و دارد، اکنون اعلام اجرای فیلترینگ هوشمند شعله اختلافات درباره چگونگی سالم سازی فضای مجازی را موقتا پایین کشیده است. با این حال هنوز دغدغه های جدی تری درباره نحوه استفاده از تکنولوژی های نوین باقی مانده است.
به باور برخی صاحب نظران، آنچه امروزه شبکه های اجتماعی را تبدیل به فضایی مخرب برای برخی کاربران کرده، نه صرفا محتوای پیام های منتشر شده، بلکه فقر سواد رسانه ای مخاطبان در چگونگی مصرف یا بازنشر پیامی است که با آن روبه رو می شوند. برای همین است که در نرم افزارهای مختلف ارتباطی تلفن های همراه یا دیگر شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، یک پیام به وضوح انحرافی، بدون هرگونه منبع معتبر، بازنشر داده شده و مبنای قضاوت و تحلیل قرار می گیرد، بی آن که برخی مخاطبان حتی لحظه ای به اعتبار و سندیت پیام منتشر شده توجه کنند. گویی این عده از مخاطبان هنوز می پندارند هر پیامی که در فضاهایی چون وایبر، تلگرام، واتس آپ و... منتشر می شود همچون پیام های موجود در خروجی خبرگزاری ها یا خبرهای منتشر شده در روزنامه ها، از فیلترهای حرفه ای عبور کرده و در نتیجه اعتبار رسانه ای دارد.
فهم این گزاره مهم که در نرم افزارهای جدید ارتباطی، شهروندان عادی جایگزین روزنامه نگاران شده و مخاطبان جای سردبیران را گرفته اند، نیازمند توجه به این نکته است که در چنین فضایی نمی توان انتظار رعایت همه اصول رسانه ای را داشت، مگر آن که شهروندان آموزش های لازم برای استفاده درست از این فضاها و نیز تامین امنیت خود و خانواده شان را آموخته و مراقب سوءاستفاده های احتمالی باشند. نگاهی به حجم بالای گلایه ها از تاثیرات منفی ابزارهای جدید ارتباطی در جامعه نشان می دهد که فیلترینگ هوشمند یا غیرهوشمند به تنهایی قادر به سالم سازی فضای مجازی نبوده و آنچه موردنیاز است، فرهنگسازی و آموزش کاربران با هدف استفاده موثرتر از رسانه های مدرن است.
ضرورت انسجام سازمانی برای ارتقای فرهنگ مجازی
معمولا وقتی که پای فرهنگسازی به میان کشیده می شود، تعیین و متولی برای چنین امر مهمی کمی مشکل می شود. وزارتخانه های آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان، در کنار رسانه های داخلی، حوزه های علمیه، دانشگاه ها و انبوه سازمان های فرهنگی در کشور، هر یک برنامه ای برای فرهنگسازی دارند، اما روشن نیست مأموریت هایشان تا چه اندازه دغدغه های روز خانواده ها ازجمله نحوه استفاده از شبکه های جدید ارتباطی را پوشش می دهد.
گرچه در سال های اخیر همایش های متعددی درباره سواد رسانه برگزار شده و فرهنگسراها، برنامه های مفصلی در این رابطه داشته و رسانه ها نیز مطالب آموزنده ای را منتشر کرده اند، ولی به نظر می رسد هنوز یک انسجام سازمانی برای پرداختن به موضوع ارتقای سواد رسانه ای مخاطب به وجود نیامده و همین امر روند گسترش شایعات، به کمک ابزارهای تازه ارتباطاتی را متوقف نکرده است. بنابراین می توان پیش بینی کرد که در برخی مقاطع زمانی حساس، همچنان شبکه های ارتباطی جدید تلفن همراه برای مخاطبان دردسرساز شده و بعید است در نبود آگاهی کامل مخاطب نسبت به چگونگی استفاده از این شبکه ها و به عبارتی در خلأ «مخاطب هوشمند» بتوان چندان بر توانمندی فیلترینگ هوشمند، حساب باز کرد.
پیش از این همزمان با طرح مسائلی چون سیاسی شدن موضوع اسیدپاشی اصفهان، مذاکرات هسته ای، انتخابات، تحولات منطقه و... بارها این واقعیت تجربه شده که در نبود آگاهی مخاطبان، تکنولوژی های روز می توانند آثار نگران کننده سیاسی و حتی امنیتی داشته باشند و این درحالی است که می توان با آموزش و اطلاع رسانی، آسیب های نهفته در این نرم افزارهای ارتباطی را مدیریت کرد. چنین است که همزمان با اجرای مرحله نخست طرح فیلترینگ هوشمند شبکه های مجازی، باید طرح همه جانبه و اثرگذار فرهنگسازی به منظور ارتقای هوشمندی مخاطبان در استفاده از این شبکه ها ـ چه در مرحله تولید محتوا و چه مصرف پیام ـ را نیز آغاز کرد تا در بلندمدت، آسیب های مترتب بر نحوه استفاده از فضای مجازی و تکنولوژی های روز کاهش یافته و پیامدهای سیاسی این آسیب ها نیز به حداقل برسد./جام جم
نظر شما