قدس آنلاین_ ساحل عباسی_وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه و حقوقدان : از دلائل برخورداری از وکیل جلوگیری از تضییع حق مردم است چرا که اگر مردم در اختلافات و دعاوی خود از مشورت و همراهی یک حقوقدان برخوردار نباشند به احتمال زیاد ممکن است به حق خود نرسند و یا در یک بازه زمانی بلند مدت حق خود را به دست آورند.

مردم در اختلافات و دعاوی خود از مشورت و همراهی یک حقوقدان برخوردار شوند

به گزارش قدس آنلاین،کی از مسائل مهم در زندگی،آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات حقوقی است حال آنکه بسیاری از مردم بدون اطلاع از این مبانی درگیر مشکلات می شوند.وجوب تعلیم قوانین از اصول مسام حقوقی است .جهل به قانون رافع مسئولیت کیفری نیست این جمله ای است که شاید همه آن را شنیده باشند.این جمله به معنای آن است که اگر کسی عمل خلاف قانون انجام دهد حتی اگر نداند عملش جرم تلقی می شود مجازات خواهد شد.در گفتگویی با سید مهدی فیروزی وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه و حقوقدان با میزان آشنایی مردم با قوانین و تبعات عدم آشنایی با قانون آشنا شده و دلایل عدم توجه و مراجعه همه اقشار جامعه به وکیل را  مورد سئوال قرار دادیم:

- آیا ضرورت دارد که مردم با حقوق و قوانین آشنا باشند و ضرورت دانستن آن چه فوایدی دارد؟

-علم حقوق هم مثل بقیه علوم توسعه یافته است و شاخه‌های متعددی دارد. با پیشرفت فناوری و علوم و تغییر در شیوه زندگی مردم، مسائل حقوقی پیچیده و برجسته‌تر شده است، بنابراین امروزه ضرورت دارد مردم با بسیاری از حقوق خود آشنا شوند. البته بعضی اصول و حقوق مردم از حقوق بدیهی جامعه است مثلا انواع آزادی‌ها از بدیهیات حقوق افراد است، اما در بخش تخصصی‌تر و شاخه‌های فنی رشته حقوق مثل برخی دعاوی که در دادگستری طرح می‌شود، مردم به دخالت وکلا و حقوقدانان احتیاج دارند. در هر صورت ضرورت دارد مردم با حداقل حقوق خود آشنا باشند. .متاسفانه اکثر مردم با حقوق و قوانین آشنا نیستند و آن دسته از افرادی که به برخی از حقوق و قوانین آشنا هستند مربوط به شغل و فعالیتشان می باشد.اما در زمینه حقوق اجتماعی و خانوادگی متاسفانه مردم از آگاهی کاملی برخوردار نیستند مثلا در زمینه ازدواج .قبل از ازدواج از انجام آزمایشها تا برگزاری کلاسهای مهارت آموزی فشرده زندگی استفاده می شود اما هرگز برای جوانان کلاسهای آشنایی با حقوق و قوانین گذاشته نمی شود که  بدانند زمانی که در محضرخانه 12شرط مربوط به نکاح را با عجله و بدون توجه به مضامین و محتوای آن امضاء می کنند ممکن است بعدها یا در زمان کوتاهی متضرر شده و در دادگاههای خانواده برای دست یابی به حقشان به تکاپو بیفتد.اگر از دبستان کلاس پنجم و ششم که نزدیک به سن نوجوانی است و فکر و ذهن نوجوان آماده دریافت الفبای حقوق می باشد جامعه را با قوانین و مقررات و الزامات آن آشنا کنیم یا کانون وکلا یا قوه قضاییه در تعاملی با آموزش و پرورش بتواند مردم را با قانون و حقوق خود و خطراتی که از عدم آشنایی با قانون بر آنها وارد می شود را آگاه کنند.

-آیا آشنایی با حقوق و قوانین را می توان یکی از شاخصه های حقوق شهروندی دانست؟

-یقینا آموزش شهروندی می تواند برای پذیرش نقشهای بعدی شهروندی مفید واقع شود و به نفع منافع جمعی باشد.حقوق شهروندی در ابعاد مختلف باید مورد توجه قرار بگیرد.شهروندی از یک سو واجد ابعاد سیاسی و ساختاری است و از سوی دیگر ابعاد عاطفی را در برمیگیرد که با فرهنگ و هویت های افراد مرتبط است.در کمترین سطح آن شهروندان باید نسبت به مسولیت ها،حقوق و هویت های متفاوت خود آگاهی و شناخت داشته باشند.بنابراین اگر قرار است با حقوق شهروندی و قوانین آشنا شویم می بایست محیط برای آموزشهای لازم باز شود و به مردم آموخته شود زمانی عدالت اجتماعی محقق می شود که همه به قوانین آشنا باشند و برای جامعه مفید باشند و سعی کنند برای ایجاد حقی برای خود ،حق دیگران را ضایع نکنند .بنابراین در اولین گام می بایست زیر ساختها را درست کرد تا آنها که اهل رفتار قانونمند و متناسب با فرهنگ و ارزش های جامعه هستند امکان رشد و برخورداری از همه حقوق اجتماعی و شهروندی خود را بیابند و با متخلفان از حقوق آنهایی که حقوق و قوانین را نادیده یا زیر پا می گذارند برخورد صورت بگیرد.

-با توجه به اینکه بسیاری ا ز مردم با حقوق و قوانین کیفری و قضایی آشنا نیستند اما برخی در دعاوی خود از وکیل استفاده نکرده و موجب اطاله دادرسی می شوند به نظر شما وکیل و ترویج فرهنگ استفاده از حضور وکیل در دعاوی مختلف چه تاثیری می تواند در روند رسیدگی به پرونده ها و عدم اطاله دادرسی شود؟

-اهمیت حضور وکیل مدافع برای انجام (دادرسی منصفانه) از مواردی است که همواره مورد تاکید حقوقدانان و اهالی این حرفه قرارگرفته است و در قانون اساسی و برخی از قوانین صریحا به آن اشاره شده است.نهاد وکالت به معنای امروزی آن در کشور ایران در مقایسه با نظام های حقوقی دیگر کشورها قدمت کمتری دارد شاید یکی از دلایل مراجعات کمتر مردم به وکلا همین قدمت کم باشد برخی از حقوقدانان معتقد هستند که جایگاه این حرفه و حق دفاع از مردم می تواند رابطه مستقیمی با پیشرفت و توسعه جوامع داشته باشد.فلسفه برخورداری از وکیل دلایل بسیاری دارد که یکی از آنها تضمین حقوق شهروندی است به نحوی که شایسته است موجبات داشتن وکیل برای کسانی که توانایی پرداخت حق الوکاله را ندارند نیز فراهم باشد . در اصطلاح می گویند اگر بخواهید مطلع شوید که در یک جامعه چه میزان حقوق و آزادی های فردی اهمیت دارد بررسی کنید که آئین دادرسی در آن جامعه به چه میزان برای حضور و برخورداری از وکیل اعتبار قائل است.یکی دیگر از دلائل برخورداری از وکیل جلوگیری از تضییع حق مردم است چرا که اگر مردم در اختلافات و دعاوی خود از مشورت و همراهی یک حقوقدان برخوردار نباشند به احتمال زیاد ممکن است به حق خود نرسند و یا در یک بازه زمانی بلند مدت حق خود را به دست آورند .پایمال شدن حقوق ذی حق و سرعت در احقاق حق موجب شناسایی نقش وکیل قبل از دادرسی در جریان دادرسی و بعد از آن است.بنابراین پیچیدگی نکات ظریف قوانین ومقررات باعث می شود که مردم عادی قادر به تجزیه و تحلیل این قواعد و ضوابط نباشند و ناچار باید به کسانی مراجعه کنند که به این ضوابط آشنا و از جزییات آن آگاه هستند و بتوانند با استفاده از وکیل حقوق خود را مطالبه و استیفا کنند.

-به نظر شما اگر فرهنگ استفاده از وکیل و مشاوره با کارشناس حقوقی در جامعه ترویج داده شود کسانی که با مشکلی مواجه شده و دعاوی را طرح کنند چه زمانی بایست از مشاوره و حضور وکیل بهره ببرند؟

-کم اطلاعی جامعه از مزایای مراجعه به وکیل و عمومی تلقی کردن آن از مهم ترین و اساسی ترین مواردی است که موجب مراجعه حداقلی مردم به وکیل شده است .هر چند اصل نیاز به وکیل یک اصل مسلم و غیر قابل انکار می باشد اما در خیلی از پرونده ها لحاظ نمی شود البته زمانی این امر اجبار بود که باعث سرعت در رسیدگی به پرونده ها می شد و قاضی هم به دردسر نمی افتاد زیرا با وکیل در رابطه بود و کیل خواهان دفاعیات را می نوشت و وکیل خوانده هم بدین گونه عمل می کرد .و اگر ایرادی گرفته می شد موکل به واسطه علمی که به قضا داشته ایراد را متوجه و یا در صورت عدم پذیرش ایراد آن را رد می کرد و وقتی از کسی گرفته نمی شد.اما با عدم مراجعه به وکیل و عدم آشنایی با حقوق و قوانین و مقررات با آنکه حق با مدعی بوده است اما متاسفانه دیده شده که  حق او ضایع شده است.این مصادیق چه قبل از قضایی شدن اختلافات و چه بعد از آن و مهم می باشد.یکی از مزایای قبل از به وجود آمدن اختلافات در مراجعه به وکیل و گرفتن مشاوره این است که وکیل می تواند تا حد زیادی باعث جلوگیری از اختلافات و قضایی شدن آن شود .بی تردید اگر روش مراجعه به وکیل در کشور رواج بیابد آمار مراجعه به محاکم قضایی تا حد زیادی کاهش می یابد...در کشور ما هر چند مداخله وکلا در مرحله ای صورت می گیرد که اختلاف به وجود آمده اما باز هم در این قسمت حضور وکیل الزامی و مثمر ثمر می باشد زیرا او می تواند با انتخاب ساز و کارهای سازشی یا دادرسی بدون مراجعه به دادگاه اختلافات را حل کند و یا اگر بین طرفین سازش برقرار نشد وکیل می تواند با طرح دعاوی متناسب از ظرفیت های قانونی موجود برای دفاع از موکل استفاده کند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.