***بحث داغ پدیده ممنوع
این روزها ماجرای شرکت پدیده وارد فاز تازه ای شده است به گونه ای که مدیرعامل این شرکت مدعی است از سوی دستگاه قضایی تبرئه شده وازسوی دیگر فرمانده انتظامی خراسان رضوی مدعی است به دستور دادستان مشهد نسبت به پلمب دفتر این شرکت اقدام کرده است .
درعین حال دیروز شنیده شد که دادستان مشهد دستور توقف معامله سهام پدیده را صادر کرده و اعلام کرده که شرکت پشتیبانی پدیده فقط میتواند نسبت به خرید سهام از سهامداران اقدام کند.
در همین راستا شنیده میشود که دادستان مشهد در دستور دیگری هر گونه معامله اموال شرکت را هم تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است و محترمانه توقیف کرده است .
اما کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد درخصوص مسایل این شرکت درگفتگویی به جلسه اش با دادستان اشاره کرده و گفته که بررسی دستگاه قضایی نشان میدهد که هر سهم 12هزار تومانی پدیده فقط 1700تومان ارزش دارد . او همچنین گفته که خیلی از ساختمانهای موجود قبلا پیش فروش شده است .
***درخواست احمدی نژاد برای رفع حصر موسوی و کروبی
نماینده تهران با اشاره به صحبتهای اخیر اژهای در مورد کذب بودن برخی از موارد ذکر شده درنامه علی مطهری گفت: آنچه که من در نامه آوردهام مبتنی برقانون اساسی و یک بحث استدلالی بوده و جای تکذیب و یا تایید و یا پیگرد قانونی ندارد.
مطهری افزود: آنچه که درآن آمده است تاکید قانون بر تشکیل دادگاه صالحه و تفهیم اتهام به افراد است و من در نامهام بر این موضوع تکیه کردهام.
وی افزود: شاید منظور بخشی ازنامه در مورد صحبتهای رئیس قوه قضاییه پیرامون درخواست رئیس جمهور قبلی برای آزادی آقایان موسوی و کروبی بوده است که این موضوع نیز مستند است و رئیس قوه قضاییه در دیدار با برخی از نمایندگان مجلس این موضوع را مطرح کردند لذا نمیتواند کذب باشد و فایل و نوار آن نشست نیز وجود دارد.
****عربستان آماده نبرد با ایران شد؛ درگیری مستقیم بعید است
اندیشکده آمریکایی«یوراسیا» طی گزارشی تحلیلی به قلم «یان برمر» و «کلیف کوپچان» از تحلیلگران ارشد امور منطقهای در زمینه «آینده روابط ایران و عربستان سعودی» نوشت: نبردهای نیابتی روابط آینده ایران و عربستان سعودی را شکل خواهند داد و فراکسیونهای سیاسی داخل هر ۲ کشور بر شدت میافزایند.
بر اساس این گزارش، تغییر شکل دیپلماسی ایران در مذاکرات هستهای صرفنظر از نتیجه آن شکاف بین تهران و ریاض را بیشتر خواهد کرد.
یوراسیا در ادامه با اشاره به مکانهای وقوع نبرد نیابتی بین ایران و عربستان سعودی با اشاره نخست بر «یمن» نوشت: یمن جدیدترین کانون نبرد نیابتی ایران و عربستان سعودی است. در یمن گروه شیعه حوثی هماکنون شهر صنعا پایتخت یمن را در تصرف خود دارند و نفوذ شگرفی بر دولت این کشور پیدا کردهاند. ریاض در این میان ایران را متهم به حمایت مالی و تسلیحاتی از حوثیها میکند.
رویکرد ایران و عربستان سعودی در زمینه عراق نیز بسیار متفاوت خواهد بود. سعودیها فشار بیشتری را بر «حیدر العبادی» نخست وزیر فعلی عراق برای حضور حداکثری سنیها در بدنه دولت این کشور وارد خواهند کرد در حالیکه ایران نیز به حمایت خود از سلطه شیعیان در عراق ادامه داده و به طور فزاینده حمایت از مبارزان شیعه عراقی را ادامه خواهد داد.
ایران و عربستان سعودی در سوریه به شدت دیدگاههای مخالفی در زمینه آینده «بشار اسد» رییس جمهور این کشور دارند و توازن قوای شدید بین ۲ طرف و نبردهای نیابتی آنها ادامه خواهد یافت.
یوراسیا در ادامه نوشت: سعودیها هم اینک به طور رسمی در حال آماده کردن خود در چند جبهه جهت مقابله با تهدیدهای ایران هستند.
در همین راستا، ریاض با زیر فشار گذاشتن قطر در شورای همکاری خلیج فارس و جلب نظر اعضای آن برای تشکیل نیروی دریایی مشترک و پلیس ضد ترور اقدام کرده است.
در ادامه این تحلیل آمده است: درگیری مستقیم بین تهران و ریاض بعید است اما ادامه نبرد نیابتی بین ۲ کشور سرتاسر منطقه را در سال ۲۰۱۵ ناامن خواهد کرد.
همچنین گروههای سیاسی داخل ۲ کشور نیز تنش خود را ادامه خواهند داد. در عربستان جنگ جانشینی وجود دارد و رفتارهای سیاست خارجی آنها نامنظم پیش خواهد رفت.
در ایران نیز کاهش بهای نفت توطئه سعودیها در ضربه زدن به ایران لحاظ شده و گروههای اصولگرای ایران خواهان اتخاذ سیاستی تند علیه ریاض هستند.
***ناشنيدههايی از زندگی خصوصی وزیر امور خارجه ایران؛
وزير امور خارجه ايران يکی از وزرای دولت يازدهم بود که به دلايل مختلف بسيار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت.
ديروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظريف بود و گفتوگويی در سالروز تولدش انجام شده است که بخشهایی از آن را در زير می خوانيد.
* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟
- پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ايشان از دنيا رفتند. آن زمان من در آمريکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ايران بازگردم.
* به لحاظ سياسی؟
- از همه لحاظ. ما در منزلمان تلويزيون و راديو نداشتيم. پدرم راديو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنيدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.
* با اينکه توان مالی خريد تلويزيون را داشتيد.
- بله. بيش از اينها توانايی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتيم، تلويزيون خريداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سينما نرفتم. علاوه بر اين روزنامهای هم در خانه ما پيدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نيز به من نمیدادند.
* با دوستان؟
- اجازه رفت و آمد با هيچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بيشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ايستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسيار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرايشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بيش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسينيه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شريعتی در آنجا صحبت میکرد. من نيز برای بعضی سخنرانیهايم به هر طريق ممکن از کتابهای مرحوم شريعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زيادی میخريدم که خواندن بعضی از آنها نيز در آن زمان ممنوعيت داشت.
* گرايش شما بيشتر به کدام سمت بود؟
- بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتيه و هم در جلسات انقلابيون شرکت میکرد. در مدرسه دو طيف وجود داشت؛ يک طيف حجتيهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکيل میشد، شرکت میکردند. بنده نيز به منزل ايشان میرفتم و از طرف ديگر در جلسات بچههای انقلابی نيز شرکت میکردم. بنابراين فکر میکنم قبل از سفرم به آمريکا با هر دو تفکر آشنايی پيدا کردم.
* چطور بحث سفر شما به آمريکا در خانواده مطرح شد؟
- اين عزيمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بيشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگليس که به ايران نزديکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خيلی جدی هم بين ما پيش آمد، زيرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خيلی دير بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمريکا موافقت کردند. به ياد دارم در اين ميان با مرحوم پدرم خيلی تندی کردم. خدا از سر تقصيرات همه ما بگذرد.
* چه سالی ازدواج کرديد؟
- در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ايران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله يک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببينم. ايشان نيز خواهر يکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدين و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.
* و اين اولين مراسم خواستگاری برای شما بود؟
- بله؛ اولين و آخرين. اقامت بنده در ايران سه هفته به طول انجاميد. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کداميک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراين با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتيم. ايشان همانطور که فکر میکردم، متدين و انقلابی بودند. به ياد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حديث خواندم که ايشان پسنديده بودند. زمانی که به خانه بازگشتيم به مادرم اطلاع دادم که برای تشريفات به اصفهان بيايند. نامزدیمان مصادف با شبهای احيا بود. در آن زمان ايشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کرديم. جالب اينکه پسرم نيز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.
* آيا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که اين چه رشتهای بود که شما انتخاب کرديد، مثلاً ایکاش کامپيوتر میخوانديد و در شرکتی کار میکرديد؟
- الحمدالله چون نياز مالی ندارم، از اين جهت ناراحت نيستم، اما به طور کلی وقت زيادی را با کامپيوتر میگذرانم. اولين بار بنده کامپيوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولين مسئول کامپيوتر وزارت خارجه توسط من با کامپيوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئوليت بسيار سنگينی را برايم به دنبال داشته است. بسيار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سياست خارجی مرتکب شديم، در واقع ۷۰ ميليون ايرانی متحمل شدند. حتی به اين فکر میکنم که با اين وضعيت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زيرا زندگی بسيار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسيده است هيچگاه مشکل مادی نداشتم. هيچ وقت نه نياز داشتم و نه موقيعتش برايم فراهم شده که از عوايد شغلم، چيزی به من برسد و جز حقوقم چيزی دريافت نکردهام. ماشين يا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چيز ديگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از اين ۲۵ سال کار، هيچ به دست نياوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند ديگران میديدند و هم از طرف دوستان خودمان.
***آیتالله علمالهدی: احمدینژاد، عوضی رفت و مُرد
آیتالله علمالهدی، امامجمعه مشهد، در حاشیه نشست همگرایی اصولگرایان، که در مصلایتهران برگزار شد، درباره محمود احمدینژاد گفت: «ایشان یک نفری بود که عوضی رفت، مُرد و تمام شد. احمدینژاد جریان نیست. او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد.»
وب سایت بی بی سی فارسی (BBCPersian) در گزارشی به برگزاری پنجمین همایش همگرایی اصولگرایان که صبح امروز (پنجشنبه ۱۸ دی) اشاره کرد و نوشت: «تعدادی از گروههای سیاسی محافظهکار در ایران نشست مشترکی با عنوان "همایش وحدت اصولگرایان" شرکت کردند.»
این رسانه وابسته به خاندان سلطنتی انگلیس، به چهره ها و جریانات حاضر در این همایش اشاره کرد و نوشت: «چهرههایی از گروههایی چون روحانیت مبارز، جمعیت موتلفه و جامعه اصناف و بازار و چندین نفر از وزرای کابینه "محمود احمدینژاد" از جمله محمد حسینی، مصطفی محمدنجار و حمیدرضا حاجیبابایی نیز در این جلسه حضور داشتهاند. علی سعیدلو، یکی از معاونان آقای احمدینژاد در زمان ریاست جمهوری او نیز از دیگر شرکتکنندگان این نشست بود.»
بر اساس این گزارش، [آیتالله] احمد علمالهدی، در حاشیه این نشست، که در مصلای تهران برگزار شد، درباره آقای احمدینژاد گفت: «ایشان یک نفری بود که عوضی رفت، مُرد و تمام شد. احمدی نژاد جریان نیست. او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد.»
بی بی سی افزود: «غلامعلی حداد عادل، دیگر سخنران این جلسه هم در حاشیه آن در پاسخ به سوالی درباره وحدت با آقای احمدینژاد گفت: "اول ببینیم آقای احمدینژاد خودش را اصولگرا میداند یا نه؟ آیا تا به حال شنیدهاید که ایشان بگویند من اصولگرا هستم؟"»
رسانه دولتی انگلیس با اشاره به عدم تحقق وحدت و سیاست واحد جریان اصولگرایی در انتخابات اخیر، نوشت: «در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شش نامزد محافظهکار با حمایت گروههای مختلف حضور داشتند، در حالی که در طرف مقابل، با انصراف "محمدرضا عارف" عموم اصلاحطلبان و شماری از گروههای راست میانه از "حسن روحانی" حمایت کردند.»
بی بی سی خاطرنشان کرد: «اختلاف نظر با محمود احمدینژاد و حامیان او یکی از عمدهترین شکافها را میان محافظهکاران پدید آورد.»
وب سایت این شبکه انگلیسی افزود: «چهرههای شاخص عضو جبهه پایداری در میان شرکتکنندگان جلسه امروز دیده نمیشوند. اما در نشست قبلی در مهرماه که با عنوان "همگرایی اصولگرایان" برگزار شد افرادی چون [آیتالله] "مصباح یزدی" و حمید رسایی هم حضور داشتند.»
***آخرین اقدام خاتمی برای دیده شدن با کمک سیدحسن خمینی
در حالی که طی روزهای گذشته پنجمین سالگرد حماسه ۹ دی پشت سر گذاشته شد و بار دیگر مردم سراسر کشور طی تجمعات مختلف بر محاکمه سران فتنه تاکید کردند، محمد خاتمی که از وی به عنوان یکی از سران فتنه یاد می شود چهارشنبه به حرم امام خمینی رفت و با استقبال حجت الاسلام حسن خمینی مواجه شد.
خاتمی که در سال ۸۸ و پیش از آن نیز در دولت اصلاحات یکی از اصلی ترین زمینه سازان اهانت به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود، بدون آنکه هدف خود از حضور در مرقد امام خمینی را توضیح دهد، با حضور عکاسان خبری و تعدادی از خبرنگاران راهی حرم امام خمینی (ره) شد تا بدین وسیله از انزوای سیاسی- اجتماعی سالهای اخیر خارج شده و به ظاهر ارادت خود را به بنیانگذار انقلاب اسلامی نشان دهد.
***فرار مجری «من و تو» از دست فساد مدیران این شبکه
«طناز خامه» تنها کارمند زن شبکه «من و تو» نیست که در اعتراض به رفتارهای جنون آمیز و فساد اخلاقی دستاندرکاران این تلویزیون، ساز جدایی کوک کرده است.
چند ماه پیش بود که جدایی نابهنگام یکی دیگر از مجریان زن شبکه ماهوارهای «من و تو» اما و اگرهای بسیاری را برای این تلویزیون لندنی بوجود آورد. قطع همکاری ناگهانی «طناز خامه» یکی از سردبیران و مجریان برنامه «اتاق خبر» با شبکه من و تو و یادداشتهای وی در فیسبوک شخصیاش، حاکی از اعتراض وی به مزاحمتهای اخلاقی برخی کارکنان تلویزیون من و تو بود. نامبرده بهقدری از این بابت احساس ناامنی کرده است که زندگی در یک روستای دورافتاده افغانستان را به لندننشینی و کار کردن در تلویزیون من و تو ترجیح میدهد.
این مجری سابق من و تو که گویا خود قربانی آزار و اذیت در شبکه یادشده بوده است، پس از جدایی با انتشار پستی در فیسبوک شخصی خود تلویحا از سرنوشت هولناک کارمندان زن تلویزیون من و تو خبر داد. وی که به نشانه اعتراض تصویری از خود را منتشر کرده است، چنین مینویسد: «خشونت را دیگر نمیپذیرم چرا که تلخترین تجربه زندگیام بوده».
تقریبا یک سال پیش بود که «پریسا سحرخیز» یکی دیگر از مجریان زن من و تو، پس از افشای تجاوز «تیام بصیر» (مجری شبکه) به «روشنا» (ثبتنامکننده در آکادمی گوگوش) از این شبکه لندنی جدا شد و فشارهای بعدی مدیران و عوامل من و تو نیز نتوانست وی را به تکذیب افشاگریهایش وادار کند.
برملا شدن تجاوز جنسی کارمند مرد شبکه منوتو به «روشنا» از یک سو و رسوایی بزرگ تعرض «رها اعتمادی» (مجری اصلی آکادمی گوگوش) به یک پسر 11 ساله -که توسط سیانان مخابره شد- موجب گشت تا مدیران شبکه انگلیسی منوتو سریهای بعدی آکادمی گوگوش را تعطیل کنند. شبنم، شیدا و مریم رئیسی (از مجریان و تهیهکنندگان برنامه دکتر کپی) نیز پس از بروز فسادهای اخلاقی پیدرپی در شبکه من و تو، همراه با طناز خامه و پریسا سحرخیز از این شبکه ماهوارهای فارسیزبان بیرون رفتند.
***ترس جدید اوباما: سلاح های آمریکا در دستان ایران
پایگاه خبری بلومبرگ(Bloomberg) مدعی شد دولت عراق به قدر کافی به نگرانی های آمریکا اهمیت نمی دهد.
این پایگاه نوشت دولت نخست وزیر جدید عراق حیدر العبادی طبق انتظار آمریکا به قدر کافی حافظ منافع و نگران دغدغه های آمریکا نیست و بودجه مصوب 1.2 میلیاردی ماه گذشته آمریکا برای کمک به عراق را در دستان شبه نظامیان شیعه تحت حمایت ایران قرار داده است.
به گزارش این پایگاه، حتی "محمد الغبانی" وزیر کشور جدید عراق هم از مقامات ارشد گروه نظامی بدر بوده که از طرف آمریکا متهم به دست داشتن در "نقض فاحش قوانین حقوق بشر" است.
مقامات دولتی و کنگره آمریکا ضمن تأیید این مسئله، نسبت به آن اظهار نگرانی کرده اند. با این وجود، سخنگوی کاخ سفید این قضیه را رد کرده است. بعضی از خبرگزاری ها تصاویری از نیروهای حزب الله در کنار تانک های آمریکایی منتشر کرده اند.
در همین زمینه جان مک کین سناتور آمریکایی و رئیس جدید کمیته خدمات نظامی سنای آمریکا که هفته گذشته به عراق سفر کرد و با مقامات ارشد آمریکایی و عراقی دیدار کرد، مدعی شد که مقامات هر دو کشور به او اطلاع داده اند دولت عراق در حال تحویل مهمات آمریکایی به شبه نظامیان شیعه مرتبط با ایران است.
مک کین گفت: «الآن بیشتر جنگ علیه داعش را تا حد زیادی ایرانی ها در غیاب یک ارتش توانای عراق و از طریق شبه نظامیان شیعه انجام می دهند. این نمی تواند به نفع آمریکا باشد.»
***ابوبکر البغدادی در حمله به دفتر نشریه فرانسوی دست داشت
روزنامه الدیار نوشت: «نشریه "شارلی ابدو" سابقه انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر اسلام و به قرآن کریم در پرونده خود دارد و از سال 2006 که آغاز به انتشار کرده است چند بار مورد تهدید و حمله قرار گرفته بود. ولی این حمله که 12 کشته بر جای گذاشت، شدیدترین حمله در طی 8 سال فعالیت این نشریه محسوب می شود طوری که واکنش مسلمانان را هم در پی داشته است.»
این روزنامه لبنانی در ادامه نوشت: «طی تحقیقات به عمل آمده از سوی پلیس فرانسه و مراجع ذی ربط، نشریه "شارلی ابدو" که چهارشنبه هر هفته منتشر می شود، این بار در شماره جدید خود کاریکاتورهایی از ابوبکر البغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش منتشر کرده بود که به شکل طنزآمیزی خطاب به مخاطبین صحت و سلامت آنها را از جنایت های سرکرده داعش آرزو کرده بود. ساعاتی بعد از انتشار این کاریکاتورها، منابع خبری فرانسه از حمله تروریستی به دفتر نشریه خبر دادند.»
***کوکائین و رایانه ضد گلوله در مقر سرکرده داعش
نیروهای کرد سوریه در جریان بازرسی از محل اقامت سابق یکی از سرکردگان داعش در شهر "عین العرب"، مقادیری کوکائین کشف کردند که نشان دهنده مصرف مواد مخدر از سوی عناصر گروهک تروریستی داعش است.
روزنامه "دیلی میل" انگلیس، تصاویری از این ماده مخدر را در محل اقامت "ابو زهره" از سرکردگان داعش در شهر عین العرب که ماه گذشته در جریان درگیری با کردها به هلاکت رسید منتشر کرده است.
به نوشته این روزنامه، کشف این ماده به طور آشکاری نشان دهنده این واقعیت است که عناصر داعش به طور گسترده ای اقدام به مصرف مواد مخدر می نمایند. این در حالی است که مصرف مواد مخدر برخلاف تعالیم اسلام است و از سوی دیگر نشان دهنده معیارهای دوگانه این تشکیلات تروریستی است که اقدام به انتشار ویدئوهایی درباره گشت های امنیتی برای مبارزه با سیگار و دخانیات و انهدام آن، در مناطق تحت اشغال خود می نماید.
به گزارش العالم، علاوه بر این، نیروهای کرد در محل اقامت این سرکرده داعش، یک دستگاه رایانه دل با پوشش ضد گلوله با ارزش بیش از دو هزار پوند و مقادیری سلاح کشف کردند.
نیروهای کرد تأکید کردند که ابوزهره برای افزایش روحیه عناصر داعش در درگیری ها، اقدام به توزیع کوکائین در میان آنها می نموده است. به طوری که بارها کیسه های کوچک حاوی قرص یا آمپول یا کوکائین را از عناصر داعش کشف کرده اند.
یادآور می شود بنا به اعلام دیده بان حقوق بشر سوریه وابسته به مخالفان، کردها در حال حاضر حدود 80 درصد شهر عین العرب را در کنترل خود دارند.
***خبر مرگ پادشاه عربستان/ توئیت منسوب به سعود الفیصل حذف شد!
سانسور خبری شدید در خصوص بستری شدن ملک "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه عربستان، سوالات و ابهامات زیادی را در خصوص حیات یا مرگ وی به وجود آورده است.
پادشاه 92 ساله سعودی در سالهای اخیر چندین بار در آستانه مرگ قرار گرفته است و این روزها نگرانی ها از مرگ وی و جنگ قدرت میان شاهزادگان و همچنین اوضاع عربستان بعد از وی شدت گرفته است.
صفحه منسوب به "سعود الفیصل" در توئیتر از مرگ پادشاه عربستان خبر داد و این در حالی است که این صفحه بعد از انتشار این خبر از دسترس خارج شده است.
اکانت منتسب به سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در توییتر با اعلام اینکه "ملک عبدالله از دنیا رفته است" تاکید می کند که "دربار سلطنتی عربستان سعودی خبر درگذشت ملک عبدالله را اطلاع داده است".
بعد از اعلام این خبر، "فهد ناظر" مقام سابق سفارت عربستان سعودی در آمریکا خبر مرگ ملک عبدالله را تکذیب کرد.
در حالی که صفحه منتسب به سعودالفیصل از دسترس خارج شده است، فهد ناظر در اکانت توییتر خود نوشت: سخنگوی وزارت خارجه عربستان لحظاتی پیش به من خبر داد که سعود فیصل اساسا هیچ اکانتی در توییتر ندارد.
***آیا اصلاح قانون اساسی امکان دارد؛ هاشمی رفسنجانی توضیح می دهد
آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با شهر قانون به سوالاتی پیرامون قانون اساسی و امکان مجدد اصلاح آن پاسخ داد و تاکید کرد: قانون اساسی همانطور که در گذشته اصلاح شده و به رای مردم گذاشته شد باز هم می تواند اصلاح شود چون هر قانونی که براساس احکام اسلامی نوشته میشود، برای مردم است.
در گزیده این مصاحبه آمده است:
○ آیا روحانیون و بزرگانی مانند مرحوم آیتالله طالقانی، آیتالله شهید مطهری و حضرتعالی و دیگران که با رژیم پهلوی مبارزه میکردید، ایدهای برای نظام پس از رژیم پهلوی در ذهن داشتید که ساختار حقوقی مبتنی بر قواعد اسلامی داشته باشد؟ اگر داشتید، به عنوان مهمترین چهره تقنینی جمهوری اسلامی که در سه دوره، رئیس مجلس شورای اسلامی و چندین دوره رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودید، بفرمایید که چقدر در راه تغییر ساختار حقوقی حاکم بر کشور موفق بودید؟
● درباره نظام آینده، در جمع روحانیون مبارز و گاهی در زندان با گروههای مختلف که معمولاً محبوس بودند، بحثهایی داشتیم و کلیت آن، این بود که آنچه با احکام فقهی مبانیت و مخالفت نداشته باشد، قابل تقنین است. هر قانونی که تصویب میشود، اگر ضدیتی با احکام شرع نداشته باشد، قابل اجراست. از طرف دیگر میدانیم که قوانین اسلامی که ریشه در تاریخ بعثت پیامبر اکرم(ص) آن هم در شبه جزیره عربستان دارد، همه شئون زندگی را در همه شرایط زمانی و مکانی پوشش نمیدهد. مگر در صدر اسلام چقدر قوانین مربوط به ساختار نظام داشتیم؟ در طی 14 قرنی که از اسلام گذشته، مسایل جدیدی مطرح شده که سابقهای نداشته است. مثلاً کسی دسترسی به اعماق زمین نداشته که قوانین آن را به شکل جزئی بنویسد. اصلاً اجتهاد به این دلیل مکمّل خاتمیت دین اسلام است که بتواند با توجه به شرایط زمانی و مکانی احکام اسلامی را اجرایی نماید. البته آنچه که همیشه تجاوز از آن برای هر قانونگذار اسلامی و حاکم اسلامی ممنوع است، احکام مسلّم اسلام است. در مرحله بعد از آن حق قانونگذاران هر کشوری است که بر اساس شرایط جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قوانینی را برای اجرا، آن هم در جهت رفاه مسلمانان تصویب و اجرا کنند. چون این حق مردم است و مردم این حق را به گروهی به عنوان نماینده واگذار میکنند تا با توجه به جمیع شرایط، قوانینی وضع کنند.
یک فرض این است که بعضی از قوانین با بعضی از احکام شرعی در حدّ فتاوا مخالفت دارند که همان اجتهاد و فقه، راه حل اسلامی برای آن مخالفتها در نظر گرفته و آن، همین است که به عنوان یکی از نوآوریهای امام راحل در فقه مطرح شده است. یعنی گروهی تشخیص بدهند که مصلحت اجتماعی و مردم این است که فلان قانون که فرض میکردیم اسلامی است، فعلاً متوقف شود. یعنی همین کاری که الان مجمع تشخیص مصلحت میکند. چون با مسایلی برخورد کرده بودیم که در گذشته فتوا میدادند و الان قابل اجرا نیست. تشخیص آن با یک عده مجتهد، حقوقدان و اهل قانون است.
○ اشکالی که الان به جمهوری اسلامی وارد میکنند، این است که برخی از مسایلی که در جمهوری اسلامی مطرح میشود، نظام را از فقه شیعه دور کرده است. مثل عرفیسازی و مصالح و مفاسد که در فقه اهل سنت هست. این اشکال را چقدر وارد میدانید؟ اساساً مجمع چقدر تلاش کرده که در راستای فقه شیعه باشد و این شبهات را از خودش دور کند؟
● اتفاقاً این مسایل از مباحث ما در زندان بود که یک عده حقوق دان و یک عده فقیه جمع بودند. اگر چنانچه برای هر حکمی در گذشته فقیهی فتوایی داشته باشد و با وضع امروز ما که میخواهیم قانون بگذرانیم، منطبق باشد، با اینکه مراجع دیگری فتوای دیگری داده باشند، قابل قبول است. یعنی میتوان شرایط امروز و یا هر موضوعی را با یک فتوای معتبر در گذشته تطبیق داد. موارد زیادی در فقه داریم که از زمان بعد از غیبت، فقهایی بودند و نظراتی دادند. حتی شاید آن نظریه الان طرفدار نداشته باشد، ولی اگر فتوایی از گذشته باشد و با فتاوای فعلی نخواند و براساس آن فتوا، قانونی گذرانده شود، آن قانون ضد اسلامی تلقی نمیشود.
مسأله دیگر اجماع فقهاست که در مسألهای هیچکس نظریهای خلاف نظرات دیگر فقها نداشته باشد. در این صورت به موضوعی بر میخوریم که عمل یا عدم عمل به فتوای موجود، با مصلحت عامه و کشور سازگار نیست. یعنی یک موضوع و یا روشی مورد قبول فقهاست، اما الان قابل اجرا نیست و حتی گاهی اجرای آن ضررهایی را متوجه جامعه اسلامی میکند. اینجاست که موضوع مصلحت برجسته میشود. البته مصلحت هم ریشه در فقه دارد، چون اصلی در فقه داریم که فقها گاهی بر اساس آن، فتوا میدهند که «اهم فالاهم» یا «تزاحم» است. در باب تزاحم سراغ مهم و اهم و برای موضوعات منفی سراغ فاسد و افسد میروند. یعنی اگر احتمال مفسدهای در موضوعی باشد، سراغ فاسد و افسد میروند. یا گاهی موضوعی هست که مصلحتی در آن نیست، ولی طرح آن ضرر دارد، که به همان اصل فقهی بر میگردند. یعنی کاملاً در مسیر مبانی دین اسلام است. اینکه مصادیق آن چگونه میشود، مربوط به قانونگذار است.
○ یعنی معتقدید که اشتراک لفظی است و مبانی کار مجمع، همان تزاحم فقه شیعه است؟
● به هر حال در مسایل تعیین مصلحت، به تزاحم عمل میشود و معیار بحث تزاحم هم همانی است که الان در فقه به آن عمل میکنند.
○ بعد از 35 سال فکر میکنید در اصلاح ساختار حقوقی کشور چقدر موفق بودیم؟
● اوّلین قدم برای اصلاح ساختار حقوقی کشور، تدوین و تصویب قانون اساسی بود که براساس آن بسیاری از قوانین مربوط به ساختار حقوقی کشور اصلاح شد. درباره اینکه چقدر موفق بودیم، باید بگویم شاید انتقاداتی به بعضی از بخشها باشد، ولی رویکرد قانونگذاری کشور در جهت اصلاح ساختار بود که البته در مواردی در عملکرد نواقصی بوده و باید به مرور در تقنین و اجرا درست شود. در مقاطعی که لازم بود، شجاعت لازم برای بیان بعضی از موضوعات نبود و نگرانیهایی بود که اگر بعضیها اعتراض کنند، دعواهای سیاسی به راه میافتد که البته با توجه به نفع و ضرر جامعه که ماهیت هر ساختاری است، بعضی از موضوعات مسکوت ماند.
اگر روزی تصمیم گرفته شود و همه بپذیریم که باید ساختار حقوقی کشور اصلاح شود، آن وقت حقوقدانهای اهل مطالعه و آشنا به رموز مسایل حقوقی در کشور زیاد هستند و میتوانند خیلی از این مسایل را اصلاح کنند.
○ حتی قانون اساسی را؟
● بله، چون هر قانونی که براساس احکام اسلامی نوشته میشود، برای مردم است. مگر پیامبر اکرم (ص) قوانین اوّلیه اسلام را برای مسلمانان وضع نکرده بودند؟ همین الان در قرآن آیات ناسخ و منسوخ داریم که با توجه به شرایط تکمیل شدهاند. اوّل انقلاب براساس ضرورتی که امام(ره) و بزرگان انقلاب احساس میکردند، قانون اساسی تدوین شد که با بیشترین رأی به تأیید مردم رسید. همان قانون اساسی بعد از 10 سال با عنایت امام و تأیید مردم اصلاح شد. قانون اساسی به صورت عرفی هم قابل عوض کردن است. راه مشخصی دارد که در خود قانون اساسی آمده است.
***احمدی نژاد از مشایی استفاده ماورائی می کرد نه سیاسی
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا در خصوص سخنان منتشر شده از سوی احمدی نژاد مبنی براینکه وی برای جلوگیری از ارتجاع دوباره و رای آوری بالای مشایی از وی در سال 92 حمایت کرده است، گفت: معنای این حرف این است که آقای احمدینژاد علی رغم ناخرسندی از موضعی که رهبری از مشایی برای معاونت اول ریاستجمهوری داشتند، تمایل داشته مشایی را به عنوان رئیسجمهور انتخاب کند، این به نظر من در تضاد کامل با نظرات رهبری معظم بود.
وی ادامه داد: این رفتار حمایتی میزان ارادت احمدینژاد به مشایی را نشان داد، معتقدم احمدی نژاد ارادت خاص و بی حد حصر به اسفندیار رحیم مشایی داشته ، دارد و خواهد داشت.
ناصر ایمانی با اشاره به اینکه احمدینژاد با طرح اینگونه مباحث به دنبال مطرح کردن خودش است، خاطرنشان کرد: به نظرم احمدی نژاد با بزرگنمایی خطر هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92، میخواست مشایی را جایگزین خود کند، یعنی مطرح کردن مشایی از طریق اهرم فشاری به اسم آیتالله هاشمی رفسنجانی که توهمی بیش نبود!
وی با بیان اینکه خطر مشایی برای کشور بسیار زیاد است، خاطرنشان کرد: به حامیان احمدی نژاد و افرادی که از آقای هاشمی رفسنجانی هراسی دارند میگویم که خطر مشایی برای کشور به مراتب بیشتر از آقای هاشمی رفسنجانی است.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه احمدی نژاد هیچ تحلیل درستی از بطن جامعه نداشته و ندارد، تصریح کرد: نمیدانم احمدی نژاد با چه تحلیلی از بطن جامعه تصمیم داشت که مشایی را به دست آراء عمومی بسپارد. احمدینژاد میخواست از مدلی که در سال 84 اتفاق افتاد استفاده کند.
وی با اشاره به اینکه احمدینژاد در سال 84 در تقابل با آقای هاشمیرفسنجانی توانست رای بیاورد، افزود: بسیاری معتقدند اگر در دور دوم فرد دیگری به جای آیتالله بود، مسلما بازنده انتخابات احمدینژاد بود. از همین رو معتقدم یک جفای بزرگ در تاریخ است که مثلا ما بخواهیم از تقابل مشایی با هاشمیرفسنجانی، مشایی را انتخاب کنیم.
ایمانی در ادامه با اشاره به سخنان منتشر شده از سوی مشایی مبنی براینکه وی تمامی ارتباطات سیاسی خود را با احمدی نژاد قطع کرده است، گفت: ارتباط مشایی و احمدینژد از قدیم بیش از اینکه رابطهی سیاسی باشد یک رابطه عاطفی، فکری و به نوعی مرید و مرادی است! اساسا مشایی یک شخصیت سیاسی نبوده و نیست و احمدی نژاد هیچگاه از مشایی استفاده سیاسی نمیکرده است. ارتباط آنان ارتباطی ماورایی بوده است!
این چهره سیاسی اصولگرا با بیان اینکه اصولگرایان هنوز هم نتوانستهاند یک تحلیل درست از احمدی نژاد داشته باشند، خاطرنشان کرد: احمدی نژاد از همان سال 84 که به قدرت رسید و دو سال قبل از آن که شهردار تهران شد یک شخصیت بیشتر نداشته است! به اعتقاد بنده وی جز افراد استثنا است که هیچ تغییر و اصلاحی در راه و روش خود نداشته است. احمدی نژادی که سال 82 به شهرداری رفت همان احمدی نژادی بود که سال 92 از ریاست جمهوری خارج شد.
وی با بیان اینکه اصولگرایان تمام آبروی خود را به پای احمدی نژاد گذاشتند، گفت: متاسفانه اصولگرایان برداشت اشتباهی از شخصیت وی داشتند و تمام حیثیت و آبروی خود را به پای وی گذاشتند، اکنون نیز همین تحلیل اشتباه را دارند که احمدی نژاد از مشایی جدا میشود! باید گفت که این اتفاق محال است که رخ دهد.
این فعال سیاسی اصولگرا در پایان با بیان اینکه احمدینژاد بازهم به صحنه سیاست بازخواهد گشت، عنوان کرد: احمدی نژاد شخصیتی نیست که بخواهد خانهنشینی اختیار کند و به دنبال فعالیتهای دانشگاهی خود برود . او به دنبال فرصت است که باردیگر خود یا همفکرانش در انتخابات مجلس و یا ریاست جمهوری شرکت داشته باشند.
***آخرین وضعیت ساکنان لیبرتی؛ به ما پناهندگی دهید
مظلومنمایی منافقین در راستای خبرسازی برای اعضای باقیمانده این گروهک تروریستی در عراق موجب شده است تا از مضحک ترین عناوین برای امور خود بهره ببرند.
در یکی از آخرین اقدامات منافقین که به بهانه ساکنان لیبرتی منتشر شده است، مدیران سازمان از تشکل هایی در مصر یاد میکنند که در حمایت از منافقین بیانیه داده اند.
بررسی ساده ای نشان می دهد که گروهی که منافقین قصد دارند از آنها بهره برداری بین المللی! بکنند حتی در کشور خودشان هم ناشناخته هستند.
تصاویر زیر به گروهی اشاره دارد که منافقین از جانب آنها بیانیه میدهند: منافقین این روزها و در پی مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای غربی بشدت نگرانند و هراس انگیزانه پشت خود را خالی شده می دانند.
نکته جالب توجه دیگر این است که منافقین در این بیانیه ای که خودشان تهیه کرده اند اصرار دارند که باقیمانده های اعضا در لیبرتی را پناهنده معرفی کند:
در بخشی از این بیانیه آمده است: ما نگرانی عمیق خود را نسبت به وضعیت پناهندگان ایرانی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی در عراق مستقر هستند ابراز میکنیم.
منافقین در حالی اصرار دارند تا اعضای خود را پناهنده بنامند که بهتر می دانند که تمام راه ها برای بروز این مسئله بسته شده است.
***من کفترباز هستم؛ به دولت روحانی بگویید دولت حسینقلیخانی!
آقای سعید حجاریان که از وی با عنوان تئوریسین جریان اصلاحات نام برده میشود اخیراً در یادداشتی که روزنامه آرمان آن را منتشر کرده نوشته است: «پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعداً ببینیم چه خواهد شد»!
وی در ادامه این یادداشت نوشته است:«دولت کنونی ایران را میتوان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست.»
او همچنین مینویسد:«سیستم شایستهسالاری در ایران قوی نیست؛ چنانکه فردی مانند بابک زنجانی طی ۲ سال ثروتی کلان به هم میزند و یا فردی بیسواد دارای دکتری از یک دانشگاه خارجی میشود و در ایران تدریس میکند بنابراین نخبگان از کشور فرار میکنند گویی ژن نخبگی در ایران ریشه محکی ندارد. آسانسور رانت و پارتی، افراد نالایق را در برخی بخشهای دولت بالا میکشد درحالیکه مهمترین کنکور در کشور هندوستان، کنکور استخدامی است و نه دانشگاهی. به عبارتی در ایران با تورم دولت مواجه هستیم»
*اطلاق صفت «حسینقلیخانی» به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است، کار ناپسندی است که به نظر میرسد اهداف خاصی را دنبال میکند.
این اهداف خاص نیز اگرچه گاهی با کادوپیچی خیرخواهی و بیان موجز نظر آنها نسبت به دولت پیگیری شده است اما فیالواقع با عملیاتی که بر روی افکار عمومی انجام میدهد؛ به این فرجام منتج خواهد شد که جریان سیاسی اشاره شده در هر لحظهای قادر به قهر از دولت و فرار از همهی فدایتشَوَمهایی است که به دولت یازدهم گفته است.
به سخن دیگر اینکه مضحکهسازی از دولت و ریشخند آن در کنار حمایتهای متصلّبانه، ملَقِّن فضای «بیاهمیتِ دوستداشتنی» به ذهن ناظران است.
به این معنا که طیف سیاسی اشاره شده حتی اگر حامی اشتباهات دولت نیز باشد اما هرگز رفیق روزهای سخت دولت نخواهد بود و در همان روزهای سخت است که این ریشخندهای کادوپیچی شده به کار خواهد آمد.
رفتار غلط «حسینقلیخانی نامیدن دولت یازدهم» از سوی آقای حجاریان همچنین در حالی است که اردوگاه سیاسی وی همواره مدعی رعایت ادب و احترام و توهین نکردن به دیگران است.
اما متأسفانه سابقه تاریخی علاقهمندان تفکر لیبرال نشان میدهد که از آنجا که آنها بر اساس مبانی این تفکر معتقد به برونسپاری فردیّت درونی هستند، لذا بیان فرایندهای سیاسی با استفاده از عبارات سخیف و بعضاً رکیک در گفتار و نوشتار آنها قابل رصد است.
«من کفترباز هستم»، «سر بقای ایران در پفیوزی ما ایرانیهاست»، «دولت یازدهم رحم اجارهای است»، «فلانی سر سفره پدر و مادر ننشسته»، «مردم ایران متملق و چاپلوس هستند» و «رسانههای اصولگرا تریبونهای مفت تندروها هستند»! تنها بخشی از ادبیات سخیفی است که افراد وابسته به اردوگاه مذکور برای بیان جهان و انسانهای پیرامون خود از آنها استفاده کردهاند.
گفتنی است، روزنامه آرمان در بخشی از مقدمهای که بر یادداشت آقای حجاریان منتشر کرده، نوشته است: سیاستمداران برخی اوقات بهویژه در آن برههها که نسبت به وضع موجود در حوزه مورد نظرشان گلایه دارند، روش اعمال شده برای مدیریت آن را «حسینقلیخانی» مینامند که در حقیقت کنایه به مسئولان اجرایی ذیربط در بخش مورد نظرشان است!
پینوشت: حسینقلیخان اگرچه همانند داش آکل! یک شخصیت واقعی در ازمنه قدیم است که گفته میشود فردی متعصب و به شدت نظمگرا بوده اما در ادبیات عامه، «حسینقلیخانی» و «مثل داشآکل» برای تحقیر و گاهی القای ترس در میان مخاطبان؛ به افراد نسبت داده میشوند.
***قاضی پور اظهارات دستیار رئیس جمهور را هذیانگویی خواند
نادر قاضیپور نماینده مردم ارومیه در گفتگو با سایت ندای ارومیه، به اظهارات اخیر علی یونسی، دستيار ويژه رييسجمهور در امور اقوام و اقليتهای دينی و مذهبی، واکنش نشان داد و گفت: اظهارات اختلافافکنانه این شخص هیچ سنخیتی با وحدت ندارد و ما درخواست میکنیم در «هفته وحدت» صرفا سکوت کند.
وی افزود: ظاهرا علی یونسی به منظور ایجاد اختلاف بین اقوام مختلف منصوب شده است کما اینکه سابقه دیگری جز اختلاف افکنی و فتنهگری در کارنامه این شخص وجود ندارد.
دبیر فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت تصریح کرد: البته این احتمال نیز وجود دارد که یونسی بخاطر کهولت سن و فراموشی یا بخاطر جوزدگی هذیان میگوید.
وی ادامه داد: توصیه میکنم یونسی بجای دیدار با معاندان، فتنهگرانه و برنامه ریزی برای ایجاد اختلاف بین اقوام مختلف ایران به بررسی تاریخ آذربایجان بپردازد، آذربایجانی که بدون ایران و ایرانی که بدون آذربایجان معنی ندارد.
نماینده مردم ارومیه اظهار داشت: سالیان سال در استان آذربایجان غربی اقوام مختلف همچون آذری، کُردی، ارمنی، آشوری و مذاهب مختلف همچون مسلمانان اعم از شیعه و سُنی، زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان در صلح و آرامش زندگی میکنند.
وی خطاب به یونسی گفت: آقای یونسی لطفا تخم دشمنی و اختلاف بین اقوام مختلف در استان آذربایجان غربی نکارید.
قاضیپور خاطرنشان کرد: آقای یونسی اظهارات سخیف حضرتعالی در مورد اینکه «آذریها پیشتر کُرد بودند، بعد آذری شدند»! بر چه اساس و ادلهای است؟ اگر اطلاعات ندارید لطفا حرف نزنید،اگر حرف نزنید هیچ اتفاقی نمیافتد الا ایجاد آرامش بین اقوام مختلف!
وی با بیان اینکه آذربایجان غربی مهد قومیتها و مذاهب است، گفت: در استان آذربایجان غربی طایفه بزرگ «کره سُنی» زندگی میکنند که آذری زبان بوده و مذهب حنفی دارند.
نایب رئیس فراکسیون کارگری مجلس اظهار داشت: شیرمردان آذربایجان اجازه نخواهد داد افرادی همچون علی یونسی اقدام به اختلاف افکنی بین اقوام مختلف استان آذربایجان غربی کنند، البته معلوم نیست این اشخاص از کجا دستور میگیرند!
وی افزود: آذربایجان غربی مهد شهیدان باکری ها بوده و خواهد ماند و اجازه نخواهد داد افراد با کینه به تندرویهای خود ادامه بدهند.
نماینده مردم ارومیه تاکید کرد: حضرت امام خمینی (ره) فرمودهاند «آذربایجان سر ایران است»، و روحانیون و مراجع تقلید آذریزبانها زبانزد عام و خاص هستند.
وی تصریح کرد: نقش آذربایجان در انقلاب مشروطه نیز برهمگان مشخص است و همان مردم آذربایجان اجازه یاوهگویی به افرادی همچون علی یونسی نخواهند داد.
قاضیپورگفت: مردم و مسئولان ارشد استان آذربایجان غربی از اظهارات سخیف یونسی که به اصطلاح مشاور رئیس جمهور در امور اقوام است، ناراحت هستند و انتظار داریم این شخص از مردم و مسئولان آذربایجانی عذرخواهی کنند.
***۳ اظهار نظر متفاوت یارانهای از رئیس جمهور، نوبخت و ربیعی!
دولت طبق قانون ملزم به حذف یارانه دهکهای پردرآمد جامعه و افراد ثروتمند شده است و باید این یارانه طبق مصوبه مجلس به افراد با درآمد پایین و به اصطلاح دهکهای درآمدی پایین تخصیص داده شود و در کنار آن صرف بخشهای تولیدی، سلامت و رفاه میشد، اما با وجود الزام قانون و وعدههای فراوان برای حذف یارانه اقشار پردرآمد تاکنون اقدام عملی مؤثری صورت نگرفته و مسئولان دولتی تنها به ارائه آمارهایی مبنی بر امکان حذف پرداخته و هنوز عزم جدی برای این امر مهم در میان مسئولان دولتی وجود ندارد.
دولت سال گذشته در اقدامی از مردم درخواست کرد که به صورت داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند، اما این طرح با استقبال بسیار کمی مواجه شد و تنها کمتر از ۵ درصد مردم از دریافت یارانه انصراف دادند که پس از آن مسئولان دولتی راهبرد خود را تغییر داده و بر لزوم اجبار برای حذف یارانه اقشار پردرآمد تأکید میکنند.
در کش و قوس چگونگی حذف یارانه اقشار پردرآمد حسن روحانی رئیس جمهور از عدم امکان حذف یارانه به دلیل عدم امکان شناسایی ۸۰ میلیون نفر تأکید میکند و از طرفی هم توانایی عدم امکان حذف یارانه افراد را تشریح کرده است.
روحانی گفته است بخشی از اقشار یارانهبگیر را که شامل ۵۰ درصد از مردم میشود، را میتوان به راحتی کشف کرد، اما اگر یارانه یک عده را قطع کنیم، امکان دارد برخی با درآمد بالا هنوز در شمار افراد یارانهبگیر باشند؛ ما یک سیستم اطلاعاتی جامع کامل برای ۸۰ میلیون جمعیت ایران نداریم. میگویند آن کسی که خارج است یارانه به او ندهیم، کسانی که خارج هستند چند دسته میشوند، یک عده مریض بوده و رفتهاند خارج، یک عده رفتهاند برای کار، یک عده دانشجو هستند و رفتهاند برای تحصیل تا برگردند و یک عده هم ساکن خارج هستند.
روحانی علاوه بر این، نگرانی دیگری برای حذف اقشار پردرآمد جامعه مطرح کرده و میگوید: برخی اعلام میکنند که افراد با درآمد بالای ۳ میلیون یارانه نگیرند، اولاً از کجا این ۳ میلیون درآمد دارد، بیشتر ندارد و کمتر ندارد، علاوه بر این، حقوق ۳ میلیونی در تهران چطور، در روستا چطور، در مرکز شهر و یا در مرزها چطور تعیین میشود، یک عده افراد معلول در خانوار دارند، نمیشود یک معیار کامل گذاشت و هر کاری کنیم در آن نقص و عیب دارد.
در کنار این اظهارنظرها وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم اعلام کرده که ۵۰ درصد از یارانهبگیران قابل شناسایی هستند و بانکهای اطلاعاتی برای شناسایی در حال جمعآوری است.
از طرفی هم محمد باقر نوبخت معاون برنامهریزی رئیسجمهور در برخی اظهارنظرهای خود اعلام کرد که به راحتی میتوان ۱۰ میلیون نفر از یارانهبگیران را حذف کرد و اطلاعات آنها به طور کامل شناسایی شده است.
در این زمینه، اظهارنظرهای ضد و نقیض از سوی مسئولان دولتی مبنی بر حذف یارانه اقشار پردرآمد یک نوع بیبرنامگی و عدم وجود عزم جدی برای این کار دارد و معلوم نیست چرا برخی مسئولان دولتی با وجود بانکهای اطلاعاتی برای حذف یارانه ۱۰ میلیون نفر هنوز اقدام عملی انجام ندادهاند.
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حاشیه دومین روز همایش اقتصاد ایران اظهار داشت: بانک اطلاعات شناسایی وضعیت خانوادهها با همکاری دستگاههای مختلف در حال تکمیل است. بودجه لازم برای توزیع بسته امنیت غذایی تأمین شده است و در حال حاضر در حال شناسایی طبقات پایین درآمدی برای توزیع این بسته ها هستیم.
وی در پاسخ به این سوال که طبق اعلام رئیس جمهور ۵۰ درصد یارانه بگیران برای حذف از فهرست پرداخت های نقدی قابل شناسایی هستند، گفت: بانک های اطلاعاتی برای شناسایی در حال جمع آوری است.
وی ادامه داد: در حال حاضر بحث حذف پردرآمدها به طور دقیق مطرح نیست. اکنون بانک های اطلاعاتی در حال جمع آوری و تکمیل است و وزارت کار مسئولیت مستقیم در جمع آوری بانک های اطلاعاتی خانوار دارد.
براساس این گزارش، با وجود حذف ۱۰ میلیون نفر از یارانهبگیران باز هم دولت با کسری منابع مواجه خواهد شد، چرا که بارها از دولت شنیده شده که منابع حاصل از هدفمندی یارانهها با ۱۲ هزار میلیارد تومان کسری سالانه یا ۱۰۰۰ میلیارد تومان کسری ماهانه مواجه است و دولت اگر به ۷۶ میلیون نفر ماهانه یارانه اختصاص دهد، نیازمند ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان منابع به صورت ماهانه و ۴۲ هزار میلیارد تومان منابع در سال دارد.
از طرفی ظاهرا بنابر گفته مقامات دولتی مانند ربیعی وزیر رفاه قرار است، به جای شناسایی افراد پردرآمد، افراد کم برخوردار و مشمول زیر پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شناسایی شده و به آنها یارانه و کمک کالایی بیشتری داده شود.
***هزینه زندگی حسن روحانی در سال 1340 چقدر بوده است؟
حسن روحانی از طلبههایی بود که دروس مقدماتی خود را در سمنان خواند و برای ادامه تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد. وی در خاطراتش درباره هزینه زندگیاش در سال 1340، اولین سال طلبگی خود، مینویسد: پدرم مبلغ سی تومان به من داد و گفت: این خرجی یک ماه توست، در پایان یک ماه، مجدداً به قم خواهم آمد. سپس با من خداحافظی کرد و رفت.
وقتی متوجه شدم برای مخارج یک روز فقط یک تومان دارم، فهمیدم که باید بر مبنای یک تومان، مخارج روزانهام را تنظیم کنم؛ اما نمیدانستم یا یک تومان میتوان زندگی کرد یا نه؟ به هر حال، چارهای نداشتم که با همان یک تومان بسازم و برنامهریزی کنم. پیش خودم یک تقسیمبندی کرده بودم که با یک تومان چطور برنامۀ مخارج روزانه را تنظیم کنم. آن زمان یک عدد نان سنگک بزرگ سه ریال بود. فکر کردم روزی یک عدد نان برای ناهار و شام و صبحانه کافی است. بنابراین هفت ریال دیگر برای من باقی میماند.
صبح روز بعد به قصابی نزدیک مدرسه رفتم و از قصاب خواستم به اندازۀ پنج ریال گوشت به من بدهد. قصاب نگاهی به من کرد و گفت: آقا پنج ریال گوشت نمیشود! گفتم: چرا؟ گفت: چرا ندارد، نمیشود. گفتم به مقدار همان پنج ریال گوشت بدهید. گفت: خیلی خوب پنج ریال را بده. پول را دادم و او هم یک تکه استخوان و یک تکه دنبه و یک تکه بسیار کوچک گوشت که شاید به اندازۀ یک گردو بود، روی آن گذاشت و گفت: این هم پنج ریال گوشت شما! ولی بدانید که بعد از این دیگر با پنج ریال گوشت نداریم. آنچه را داده بود گرفتم و به مدرسه برگشتم. آن روز فهمیدم که با یک تومان زندگی کردن سخت است و باید خیلی دقیقتر، برنامهریزی کنم تا با یک تومان بتوانم زندگی کنم.[1]
***همه پسرعمههای رئیسجمهور در دولت
حسن روحانی در همایش اقتصاد ایران با اشاره به این که همه دستگاهها باید فعالیت اقتصادیشان را به صورت شفاف بیان کنند. گفت: «همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم!» شاید همین جمله کافی باشد تا سری به «پسرعمه» ها و «پسرخاله» های رئیس جمهور در دولت بزنیم:
حسین فریدون
فریدون برادر حسن روحانی است که در دولت مسئولیت دستیار ارشد رئیس جمهور را بر عهده داشته و همیشه جز همراهان رئیس جمهور محسوب می شود. البته پیش از این نیز در دوران ریاست جمهوری هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد، «برادر» ها یکی از افراد مورد اعتماد دولت ها بوده اند.
عبدالحسین فریدون
وی برادرزاده حسن روحانی است که مدیرکل وزرات علوم و آموزش عالی را برعهده داشته و همچنین سرپرست مرکز جذب اعضای هیئت علمی این وزارتخانه است. عبدالحسین فریدون در دولت سید محمد خاتمی، ریاست دانشگاه سمنان را عهدهدار بوده است.
اسماعیل سماوی
سماوی خواهرزاده حسن روحانی سرپرست گروه مشاوران جوان، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری و مشاور رئیس دفتر رئیس جمهور است. انتصاب سماوی در بسیاری از رسانه های اصلاح طلب با انتقاد مواجه شد.
علیاصغر مونسان
مونسان خواهرزاده حسن روحانی مدیرعامل منطقه آزاد کیش است. وی فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد مدیریت ساخت از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از سازمان مدیریت صنعتی می باشد.
مونسان پيش از اين با حكم محمدباقرقاليباف، عضو هيئت مديره و مديرعامل شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران بود.
دکتر علیاصغر پیوندی
وی پسر عمه حسن روحانی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. در سوابق «پسرعمه» روحانی مسئولیت هایی همچون ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان، معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی و ریاست هیأت مدیره نظام پزشکی تهران بزرگ نیز به چشم می خورد.
***واکنش آیت الله مکارم شیرازی به فتوای مفتی آل سعود
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ابتدای درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، ضمن تبریک میلاد پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق (علیه السلام) و هفته وحدت اظهار داشتند: امروز نیاز ما مسلمانان به وحدت از هرزمان دیگری بیشتر است، چرا که دشمنان برضد ما متحد شده و به دنبال اختلاف افکنی هستند.
ایشان در تعریف وحدت ابراز داشتند: تمرکز بر روی مشترکات و عدم اهانت به مقدسات دیگر مذاهب، معنای وحدت است که باید همه نسبت به آن ملتزم باشیم.
مرجع تقلید شیعیان خاطر نشان ساختند: امروز باید بر روی اسلام، قرآن، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و کعبه که از مشترکات ماست تکیه کرده و در مقابل به مقدسات دیگران اهانت نکنیم، چرا که این اهانت همانند بنزینی است که بر روی آتش ریخته و جنگ داخلی را شعله ور میسازد.
آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به رفتارهای سلفیها و وهابیون تندرو تصریح کردند: هفته وحدت، هفتهای برای جشن میلاد پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و امام صادق (علیه السلام) است که باید اختلافات را کنار گذاشته و بر روی مشترکات تاکید کنیم.
ایشان با اشاره به فتوای مفتی اعظم عربستان سعودی مبنی بر حرمت مجالس میلاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) اظهار داشتند: این اشخاص برگزاری این مجالس را بدعت میدانند در حالی که برای بدعت معنای واضحی وجود دارد که آنها به آن توجه ندارند. حقیقت بدعت این است که چیزی را که جزء دین نیست ما جزء دین کنیم مثلا بگوییم جشنهای میلاد پیغمبر در قرآن یا در سنت نبوی وارد شده این حرام است اما اگر به عنوان یک امر عرفی و احترام عقلایی نسبت به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) انجام دهیم ابدا مفهوم بدعت را ندارد. مردم برای فرزندان خود جشن تولد میگیرند و در تمام دنیا برای بزرگان خود جشن تولد میگیرند و هیچ کس نمیگوید این جشن تولد جزء مذهب یا آموزه کتاب و سنت است.
این مرجع تقلید در ادامه افزودند: اگر هر چیزی در فضای مذهب ولو عرفی باشد بدعت است باید ساختمان مسجد الحرام و مسجد النبی و منارههای آنها که در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانند نداشته جز بدعت بدانیم و تشریفات مجالس حفظ قرآن، تلاوت قرآن به صورت ترتیل و غیر ترتیل که هیچکدام به این شکل در زمان پیغمبر نبوده همه باید حرام باشد.
ایشان اظهار داشتند: عامل اختلاف و تفرقه همین تفکرات افراطی است که باید ریشه کن شود.
آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به فعالیتهای سلفیهای مصر در جلوگیری از برپایی مجالس جشن میلاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) ابراز داشتند: به فرض که شما تشخیص دادید این مجالس بدعت است خودتان جشن نگیرید ولی حق ندارید عقیده خود را به دیگران و حتی علمای بزرگ الازهر تحمیل کنید. چه کسی اجازه چنین تحمیلی به شما داده است؟ این خود بدترین بدعت است.
ایشان خاطر نشان ساختند: بیاطلاعی از موازین فقه، اصول و اعتقادات از مشکلاتی است که امروز دامنگیر سلفیهای تندرو شده است.
معظّم له در پایان خطاب به تندروهای سلفی و وهابی تصریح کردند: چه کسی گفته است علم شما از دیگران بالاتر است و دیگران باید تابع شما باشند، چه خوب است عاقلانه فکر کنید، و تعصبات را کنار گذاشته و اصرار بر اشتباهات خود نداشته باشید و از این طریق کمک به وحدت مسلمین کنید.
***شبهه اعتقادی که اعدام فجیع امام جماعت را در پی داشت
رهبران فکری داعش امام جماعت یکی از مساجد شمال شرق سوریه را به اتهام افتراء به ذات اقدس الهی به طور فجیعی اعدام کردند. تروریست های داعش این امام جماعت را به صرف داشتن شبهه در خصوص مسئله توحید، در ملاء عام سربریدند.
بر پایه این گزارش، رهبران فکری داعش با یدک کشیدن اعتقادات بی پایه ای در خصوص اصل توحید، به عنوان یکی از اصول دین، مردم عوام و رجال دینی در مناطق تحت سیطره خود را به شرک و ارتداد متهم می کنند و حکم اعدام آنها را صادر می نمایند. در ماه های اخیر، مناطق تحت سیطره داعش در عراق و سوریه بارها شاهد مردم بی گناهی است که قربانی اعتقادات بی اساس داعش در خصوص مسئله توحید است.
لازم به ذکر است رهبران فکری داعش همان اعتقادات وهابی ها در مورد اصل توحید و اعتقاد به جسمانی بودن خدا را توسعه داده و افراطی گری های اعتقادی خود را در مسائل دینی بر مردم غالب می کنند.
***دفاع تمام قد سلمان رشدی از مجله فرانسوی «شارلی ابدو»
سلمان رشدی نویسنده بریتانیایی-هندی، از مجله فرانسوی "شارلی ابدو" که یکی از سوژه های ثابت خود را اهانت به مقدسات اسلام قرار داده بسیار تمجید کرد و حمله تروریستی دیروز به دفتر این مجله را اقدام ناپسندی توصیف کرده است.
بر پایه این گزارش، سلمان رشدی که به خاطر تالیف کتاب آیات شیطانی مهدور الدم است، اهانت به مقدسات اسلام را نوعی آزادی قلم عنوان کرده است و از مراجع بین المللی خواست تا برای این نوع آزادی ها محدودیت قائل نشوند. این نویسنده ملحد از انتقاد توهین آمیز به مقدسات اسلام بدون هیچ واهمه و دغدغه ای به عنوان مصداق آشکار آزادی بیان و آزادی قلم نام می برد.
شایان ذکر است که نشریه فرانسوی "شارلی ابدو" سابقه انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر اسلام و به قرآن کریم در پرونده خود دارد و از سال 2006 که آغاز به انتشار کرده است چند بار مورد تهدید و حمله قرار گرفته بود. حمله دیروز به دفتر این نشریه که 12 کشته بر جای گذاشت، شدیدترین حمله در طی 8 سال فعالیت آن محسوب می شود.
***گدایی کلیک با انتشار شایعه مرگ هنرمندان!
ماجرای انتشار شایعه مرگ هنرمندان و تکذیب مکرر به یکی از مصائب متداول بدل شده و در هفتههای اخیر، خبر درگذشت تنی چند از هنرمندان کشورمان منتشر شده و یک به یک تکذیب شده اما چرا چنین شتاب زدگی در انتشار خبر درگذشت هنرمندان وجود دارد و چه انگیزهای باعث میشود تا چنین خبری بدین شکل منتشر شود؟
اگر در سالهای پیشین انتشار شایعه مرگ هنرمندان، بسیار نادر بود، حال با توسعه فضای آنلاین و شبکههای اجتماعی، دامن زدن به این شایعات نیز سهلتر از گذشته شده و به راحتی میتوان آنچه حدس زده میشود را به عنوان یک شایعه و یا حتی یک خبر قطعی منتشر کرد و با مصالح اجتماعی یا امنیتی روحی و روانی اشخاص بازی کرد. در همین راستا یکی از عرصههایی که روز به روز بر بازیگرانش افزوده میشود، مرگ آفرینی است!
بازار شایعهپراکنی در همه ادوار خصوصاً در عصر ارتباطات به قدری داغ است که هر فردی حتماً روزانه با یکی از آنها روبهرو میشود. البته شکل و شمایل شایعه نسبت به شرایط اجتماعی دائماً در حالت تغییر است و کم و زیاد میشود، خصوصاً اگر حادثهای مهم رخ داده باشد سیلی از شایعه به راه میافتد. هر کجا که پای شایعهباز شود کنجکاوی افراد بیشتر و همان شایعه دستخوش تغییرات اساسی میشود.
این یک کلاغ چهل کلاغها در سالهای اخیر با گسترش دنیای ارتباطات، شبکههای اجتماعی و شبکههای پیامرسان موبایلی از جمله وایبر، لاین، هایک، واتس آپ و... خیلی هوشمندانهتر، دقیقتر و سریعتر و گاهی سازمانیافتهتر دهان به دهان میچرخد تا شاید ارگانی، مسئول و شخصی از راه برسد و به این شایعهها پایان دهد و صحت و سقم آن را مورد بررسی قرار دهد.
این روزها شایعهسازان دیگر تنها به اطلاعیه و هشدارهای عمومی بسنده نمیکنند و بتازگی شایعه مرگ افراد معروف و مشهور را نیز با بیرحمی تمام انعکاس میدهند و به تشویش اذهان عمومی و دلشکستگی آنان دست میزنند.
نمونههایی از این شایعات را در خصوص اسیدپاشی، مرگ مرتضی پاشایی و حتی مرگ بازیگر معروف به قلقلی و خواننده دیگر به نام رضا صادقی دیده و شنیدهایم که واکنشهای همین هنرمندان را در پی داشت و آنها با دلآزردگی نسبت به چنین اخبار دروغی اعتراض کردند تا جایی که مرتضی پاشایی نیز پیش از مرگ وقتی شنید شایعه مردن وی در فضای مجازی انتشار یافته با ناراحتی گفته بود من چه کردهام که نمیخواهند من در این دنیا بمانم و...با وجود این شایعههایی از این جنس تمامی ندارد و میتواند لطمه بزرگی را به فضای اجتماعی و فرهنگ ایرانی بزند.
***مرا بخاطر بازی در فیلم های ارزشی توبیخ کردند
بابک حمیدیان پرکارترین بازیگر سی و سومین جشنواره فیلم فجر گفت: سال گذشته بعد از بازی در سه فیلم با موضوعات ارزشی همچون «چ»، «رستاخیز» و «پنجاه قدم آخر» از سوی برخی افراد به اصطلاح روشنفکر و چپ گرا توهین های زیادی به من صورت گرفت و همه جا مرا مورد مواخذه قرار می دادند که چرا در چنین فیلم هایی ایفای نقش کرده ام این در حالی است که من همچنان به بازی در نقش افرادی چون شهید اصغر وصالی افتخار میکنم.
بازیگر فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمی زنند» افزود: من از سال گذشته تاکنون همواره یک سکوت خودخواسته داشته ام اما این روزها احساس می کنم که نسبت به گذشته بسیار شجاع تر شده ام و از همین رو با میل خود این سکوت را شکسته و نسبت به این افراد اعتراض خود را اعلام می کنم.
وی با تاکید بر اینکه در برخی از مواقع سکوت افراد حتی اگر به نشانه حرمت نگه داشتن نیز باشد ممکن است به صورت بالعکس از آن بهره برداری شود، اظهار داشت: از آنجایی که مایل نبودم دشمنان از سکوت من به نفع خود بهره برداری نمایند و از جایی که از سال گذشته تاکنون همواره مورد هجوم تعدادی از افراد جریان شبه روشنفکر قرار داشته ام از همین طریق بر آن شده ام تا امسال و در آستانه جشنواره فیلم فجر سکوت خود را بشکنم.
حمیدیان در ادامه این گفتگو اظهار داشت: هجمه کنندگان به من باید بدانند اگر هر یک از کارگرانانی که سال گذشته با آنها همکاری داشتم حتی همین الان هم از من دعوت کنند که در کارهای جدیدشان حضور پیدا کنم با کمال میل و افتخار در کار آنها حاضر خواهم شد. این افراد اسامی کمی نیستند که بتوان به راحتی از آنها عبور کرد. من هنوز هم از بازی در این ۳ فیلم حالم بسیار خوش است.
این بازیگر شناخته شده سینما افزود: گویا بسیاری از افراد فراموش کرده اند که سال گذشته من برای بازی در نقش مهمی چون شهید اصغر وصالی در فیلم زندگی شهید چمران و فیلم روایت روز عاشورای امام حسین(ع) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را گرفته ام. به عبارتی نقش هایی که در فیلم های «چ» و «رستاخیز» بازی کردم، آنقدر با هم متفاوت بود که هیچ بازیگری جرات نمی کرد در این نقش ها بازی کند اما من این توانمندی و جرات را در خود دیدم و به همین دلیل هم این کار را انجام دادم. برخی افراد باید بدانند سینما با قضاوت کردن آدم ها جلویش گرفته نمی شود و مسیری است که خودش فضایش را به وجود می آورد و حرف آدم ها در آن به یادگار نمی ماند.
***حرکت زشت مربی سابق تیم ملی با یک زن دردسر ساز شد
جلسه کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال درباره درگیری هومن افاضلی مربی پیشین تیم ملی و تیم امید ایران با یکی از کارمندان زن فدراسیون تشکیل شد. طبق اعلام علی اکبر محمدزاده رئیس کمیته اخلاق، دیوان تحقیقات این کمیته به این نتیجه رسید که هومن افاضلی مجرم است و پرونده افاضلی با صدور کیفرخواست به دیوان حکمیت کمیته اخلاق ارسال شد.
همچنین مصطفی شهبازی رئیس کمیته نقل و انتقالات سازمان لیگ از ممنوعیت فعالیت ۶۸ بازیکن به دلیل مشکلات کارت معافیت خبر داد.
***اتفاقی تلخ و بی نظیر برای باشگاه پرطرفدار پرسپولیس!
با تایید امیررضا خادم در مورد مدیریت طاهری در پرسپولیس باید تاکید کرد که این باشگاه یک رکورد ویژه کسب کرده و از آذرماه پارسال که رویانیان برکنار شد تاکنون این باشگاه شش مدیر را در راس امور خود دیده است.
از رویانیان به پروین و از پروین به رحیمی و از رحیمی به منتقمی و از منتقمی به سیاسی و دست آخر هم از سیاسی به طاهری، مدیریت پرسپولیس دست به دست شده که این موضوع در نوع خودش بی نظیر است به ویژه در دنیای فوتبال مدرن که حداقل مدیریت ها یک نفر برای چهار یا هشت سال است.
یکی از مهمترین دلایلی که پرسپولیس به نتیجه نرسیده و طی ماههای اخیر یکی از ضعیفترین و بی ادعاترین دوران خود را سپری می کند شاید همین دست به دست شدن صندلی مدیریت این باشگاه باشد. کاش در مورد تیمهای بزرگی مثل پرسپولیس وسواس بیشتری در مورد انتخاب مدیر وجود داشته باشد تا کار به اینجا که امروز کشیده نکشد.
آخرین انتخاب پرسپولیس برای مدیریت هم مدیری باتجربه مدیریت در فوتبال نیست و مشخص نیست که چقدر در این باشگاه دوام می آورد؟
***دلیل باورنکردنی برای عدم اعزام فردوسی پور به استرالیا
در عین ناباوری عادل فردوسیپور در بحث پوشش تلویزیونی جام ملتهای آسیا که به میزبانی استرالیا برگزار میشود، غیبت دارد و به گفته رضا جاودانی تهیه کننده برنامه جام ۲۰۱۵، عادل حتی قرار نیست به عنوان مجری برنامه جام ۲۰۱۵ هم در رسانه ملی آفتابی شود.
در حالیکه از مدتها پیش عنوان شده بود فردوسیپور به عنوان گزارشگر بازیهای تیم ملی عازم استرالیا میشود، مجری و تهیه کننده برنامه ۹۰ به یکباره قید حضور در جام ملتهای آسیا را زد و جای خودش را به دیگر گزارشگران سیما داد.
با توجه به اینکه عادل فردوسیپور در دو رویداد مهم جام جهانی برزیل و بازیهای آسیایی اینچئون نیز غیبت داشت، شایعاتی مبنی بر ممنوع الخروج بودن وی مطرح شده است و گفته میشود که عادل با اطلاع از این موضوع قید حضور در استرالیا و جام ملتهای آسیا را زده است.
باید به انتظار نشست و دید که مجری برنامه ۹۰ که معمولا در دسترس رسانهها نیست و پاسخگوی تماس خبرنگاران نمیشود، چه واکنشی به این موضوع نشان خواهد داد.
***اظهارات تند رحمتی هنگام حضور قلعه نویی در ورزشگاه کیش
تیمهای زیادی در کیش هستند و تمرینات تاکتیکی خود را در زمین ورزشگاه المپیک کیش برگزار میکنند چون زمین مناسب دیگری در جزیره وجود ندارد.
مسئولان ورزشگاه برای زمین، زمانبندی درست کردهاند تا میزبان خوبی برای استقلال، پیکان، پدیده، استقلال خوزستان، صنعتنفت آبادان و... باشند که در تعطیلات لیگ در کیش اردو زدهاند. دیروز زمین از ساعت 16 الی 18 در اختیار باشگاه پیکان بود و از ساعت 18 تا 20 برای بازی استقلال و پدیده در نظر گرفته شده بود.
پیکانیها در زمین مشغول تمرین بودند که استقلالیها از ساعت 17:30 وارد ورزشگاه شدند تا قبل از شروع بازی، بدنهای خود را گرم کنند. آبیپوشان پشت دروازه مشغول گرم کردن شدند و سرمربی این تیم روی سکوها نشست.
برخی از همراهان تیم و اعضای تدارکات با دروازهبان پیکان یعنی سیدمهدی رحمتی سلام و علیک کردند ولی بازیکنان طوری مشغول گرم کردن شدند تا با سنگربان مغضوب(!) روبهرو و مجبور به سلام و علیک نشوند.
در همین گیر و دار و سکوت داخل ورزشگاه یکی به رحمتی گفت سرمربی سابقت روی سکوها نشسته و این دروازهبان هم گفت "نشسته که نشسته! چهکار کنم؟ بگویم ایستاده مرا تماشا کند؟"
صدای بلند و لحن بیان رحمتی را میتوان ناراحتکننده دانست اما او حنیف عمرانزاده را نیز بینصیب نگذاشت و بدون اینکه اسمی از مدافع استقلال بیاورد، گفت "فلانی که با من ادعای رفاقت و برادری دارد و مدام با من در تماس است را ببینید که جرأت سلام کردن هم ندارد. آدم 100 کیلو باشد ولی بترسد به رفیقش سلام کند، نوبر است!"
اما حنیف هم دقایقی بعد مشغول شوخی با جی لوید ساموئل شد و با دیدن عصبانیت رفیقش(!) سمت او نرفت. دقایقی به ساعت 18 مانده بود که اعضای پیکان یکی پس از دیگری به سمت خروجی ورزشگاه رفتند تا سوار اتوبوس شوند اما در این لحظات سرمربی استقلال نه روی سکوها بود، نه کنار زمین و گویا در رختکن تیمش حضور داشت در حالی که تمام اعضای تیم استقلال کنار زمین حضور داشتند.
رحمتی هنگام خروج در حالی که خبرنگار و عکاسی هم نزدیکش بود، به سیاوش اکبرپور گفت "دیدی بهت گفتم جایی که آدمهایش دورش نباشند، میترسد از 20 متری بقیه رد شود."
اینکه منظور کاپیتان استقلال پیکان چه بود را خودش باید بگوید. جالب است بدانید رحمتی با خنده به خبرنگاران گفت: «هر چیزی را ننویسید. این روزها مد شده پول خرج کنند وکیل بگیرند و از بقیه شکایت کنند. پیغام هم میفرستند که فلان آدم بانفوذ رفیقم است و میگویم حالت را بگیرد.»
اما پس از پایان تمرین پیکان، قلعه نویی و رحمتی سرانجام در کیش با هم رودررو شدند اما خودشان را به ندیدن زدند. این دو نفر ساعت 17:50 دیروز در راهرو منتهی به رختکنهای ورزشگاه المپیک کیش همدیگر را دیدند و فاصلهشان با یکدیگر 2 متر هم نبود اما ترجیح دادند سر خودشان را به سمت دیگری برگردانده و طوری وانمود کنند که انگار نه انگار همدیگر را دیدهاند!
***اقدام زشت 2 بازیکن تیم پرطرفدار لیگ برتری در رختکن!
از رختکن تیم فوتبال پرطرفدار لیگ برتری خبر می رسد که اخیرا ۲ بازیکن این تیم با یکدیگر درگیری پیدا کرده اند.
دلیل درگیری این دو بازیکن مشخص نیست اما برای اینکه شدت درگیری بیشتر نشود دیگر بازیکنان این دو بازیکن را از یکدیگر جدا کرده اند!
جالب و البته تاسف بار اینجاست که همه این اتفاقات در حضور سرمربی تیم رخ داده است.
***شمر، محکوم به پرداخت خسارت شد
«یداللـه روحانیمنش» در این ارتباط توضیح داد: ایام محرم سال جاری طبق رسومات هر ساله گروههای تعزیهخوانی اقدام به برگزاری مراسم کردند.
وی اضافه کرد: در یکی از این هیأتها اسب تعزیهخوان نقش شمر رم کرده و از دست وی فرار میکند که شمر همراه سربازان سپاه یزید برای گرفتن اسب فراری تلاش میکنند. وی بیان کرد: پس از فرار اسب از صحنه تعزیهخوانی این حیوان با یک دستگاه خودرو برخورد کرده که خسارتی به این وسیله نقلیه وارد میسازد همچنین اسب در این سانحه تلف میشود.
وی گفت: هم اکنون بازیگر نقش شمر به پرداخت 48 میلیون ریال خسارت خودرو و پرداخت 30 میلیون ریال به صاحب اسب محکوم شده است که در صورت تأمین نکردن این میزان پول راهی زندان میشود. 159 زندانی جرایم غیرعمد از ابتدای سالجاری تا پایان آذر ماه با مساعدت ستاد دیه آزاد شدند.
***ویزیت بیماران توسط خانم دکتر قلابی
رئیس پلیس آگاهی گیلان گفت: کارآگاهان با دریافت گزارش از کلاهبرداری یک زن در نقش پزشک، رسیدگی به این موضوع را آغاز کردند.فرهاد فلاحکریمی افزود: کارآگاهان اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری با تحقیقات پلیسی زن شیاد را هنگام ویزیت در بندر انزلی دستگیر کردند.
وی ادامه داد: زن جوان با حیله و نیرنگ خود را استاد دانشگاه معتبر دولتی و غیردولتی و همچنین نماینده ویژه دفتر نمایندگی یکی از نمایندگان مجلس در گیلان در امور بانوان معرفی میکرد.
فلاحکریمی با بیان اینکه زن جوان خود را پزشک معرفی کرده و با جلب اعتماد مردم کلاهبرداری میکرد، تصریح کرد: این پزشک قلابی با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مقام قضایی معرفی شده است.
***از داشتن این گذرنامه شرمگینم!
اداره آمار رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد که در سال 2014 تعداد قابل ملاحظهای از اتباع اسرائیل خواهان تغییر تابعیت خود شدهاند.
این منبع به نقل از روزنامه "یدیعوت احرونوت" اضافه کرد: «شهروندان متقاضی تغییر تابعیت، تصریح کردهاند که از داشتن گذرنامهای که در آن تابعیت اسرائیل درج شده باشد احساس شرمساری میکنند. ضمن اینکه در بیرون از مناطق صهیونیستنشین، هیچکشوری به یک تبعه اسرائیل اعتماد نمیکند و اجازه نمیدهد که او به مشاغل یا جایگاههای مهم دست یابد.»
گزارش مذکور میافزاید: «علاوه بر دلایل قبلی و همچنین اوضاع فلاکتبار اقتصادی، مهمترین انگیزه متقاضیان تغییر تابعیت به ایدئولوژی آنان برمیگردد که دوست ندارند در ارتش اسرائیل به عنوان سرباز خدمت کنند.»
***پیکان مدل 59؛ سیزده میلیون تومان!
گرچه در روز ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۸۴ خبر توقف تولید پیکان اعلام شد، این خودرو به اندازهای در ذهن ایرانیان جا باز کرده است که هنوز هم با قیمتها میلیونی و دور از ذهن خرید و فروش میشود.
تولید پیکان در ایران از سال 1345 و در پی امضای قرارداد میان ایران خودرو و شرکت روتس انگلیس آغاز شد، اما با گذشت سالها از شروع و حتی توقف تولید آن، نوستالژی آن در ایران عمیق و ریشهدار است، به طوری که نوع تغییر شکل یافته آن یعنی وانت پیکان همچنان هم مدلهای صفر و کارنکرده دارد.
نگاهی به آگهی روزنامهها نشان میدهد پیکان همچنان با قوت خرید و فروش میشود، چرا که هم قیمت آن به نسبت بسیاری از خودروهای متوسط رو به پایین کمتر است و هم هنوز خدمات پس از فروش آن به وجود دارد.
به گزارش آنا مالک یک پیکان آلبالویی مدل 59 با سند دست اول، آن را برای فروش آگهی کرده است. این پیکان از نوع دولوکس است که 30 سال تخفیف بیمه شخص ثالث دارد. قطعات آن تعویض نشده و قیمتش برای خریدار 13 میلیون تومان در نظر گرفته شدهاست.
پیکان دیگری که گازسوز و مدل 1383 است، 6 میلیون و 500 هزار تومان قیمت دارد. پیکان مدل 80 بدون رنگ نیز 5 میلیون و 200 هزار تومان آگهی شده، ولی برای پیکان مدل 76 شش دنده که 16 سال از پارکینگ خارج نشده، قیمت 17 میلیون تومان اعلام شدهاست.
نگاهی به آگهیهای فروش پیکان نشان میدهد که تقریبا معیار خاصی برای قیمتگذاری این خودرو وجود ندارد و اغلب قیمتها بسته به توافق افراد و نیز پولی که آنها حاضرند برای پرداختن به دلخوشیهایشان هزینه کنند، برمیگردد.
نظر شما