قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: بنا به گواهی اسناد برجای مانده و شهادت شاهدان عینی، شهید طیب حاج رضایی بی شک یکی از منحصر به فرد ترین انقلابیون پیرو امام خمینی (ره) محسوب می شود.

خدايا پاكم كن، خاكم كن

 طیب حاج رضایی در محله صابون پز خانه (در اصطلاح عام صام پزخانه) تهران به دنیا آمد. پدر او حسینعلی حاج رضایی از اهالی قزوین بود که پس از مهاجرت به تهران به شغل جمع آوری بوته‌های خشک برای نانوایی‌ها مشغول بود. طیب سه برادر به نام های حاجی مسیح، اکبر و طاهر داشت. او از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقه مند بود و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که نام او کم کم بر سر زبان ها افتاد. طیب از سال 1330 تا 1342 از میدان داران به نام میوه و تره بار تهران بود و به کار خرید و فروش میوه و تره بار مشغول بود. طيب مانند جوانان ديگر اين مرز و بوم، در دوران شاهنشاهي مي‌زيست و دوران شاهنشاهي يعني تباهي و ظلمات و سياهي و طبعا چشمان انسان‌ها در چنين شرايطي حقايق عالم را آنگونه كه هست نمي‌بيند، وي نيز چنين بود، دعوا و نزاع، اخلاق ناهمگون با تعاليم اسلامي، مشخصه اصلي وی بود. او نيز بارها سابقه نزاع و درگيري دارد و براي آن نيز به زندان رفته و يا تبعيد شده بود. او از كساني بود كه در جريان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از فعالترين افراد براي اجراي كودتايي بود كه سازمان سيا طراحي كرده بود و به وسيله‌ي ارتش و افرادي چون شعبان بي‌مخ و قلدران شاهدوست و اشخاصي ديگر و مرحوم طيب اجرا شد و اين افراد توانستند دولت مصدق را سرنگون و تاج و تخت از دست رفته شاهي را به وي اهدا كنند.

اما شهيد طيب حاج رضايي را حر انقلاب لقب داده اند، زيرا از لشكر يزيد به زير بيرق امام حسين پناه برد. او از لاتها و بزن بهادرهاي پهلوي بود، اما در دل عشق حسين را داشت. در اواخر سال ۱۳۴۱ و اوايل ۴۲، طيب دچار تحول دروني شد و بارها دوستان و آشنايان از دهانش شنيده بودند كه گفته بود: «خدايا پاكم كن، خاكم كن» اما قبل از اين تحول روحي، بارها به جرم چاقوكشي به زندان افتاده بود و يك بار هم به بندرعباس تبعيد شده بود. در مراسم جشن تولد پسر محمدرضا پهلوي، «تمام چهار راه مولوي تا شوش را فرش پوش كرد و طاق نصرت بست». به دليل اقداماتي كه در ۲۸ مرداد به نفع تاج و تخت انجام داده بود، همواره مورد توجه محمدرضا پهلوي بود و حتي يك طپانچه از شاه هديه گرفته بود. اما ويژگي‌هايي داشت كه در نهايت موجب عاقبت به خيري او شد. مهم‌ترين ويژگي مرحوم طيب، عشق و علاقه‌ي وي به سالار و سرور شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين بود. او از كساني بود كه محبت امام حسين (عليه‌السلام) موجب نجاتش شد و روحش را طيب و طاهر گردانيد.

شهید طیب حاج­رضایی، جوانمرد آزاده­ای بود که از دو سه سال قبل از شروع نهضت حضرت امام خمینی (ره) تغییر لحن داد و با طرفداران آیت­الله کاشانی طرح دوستی ریخت و در سال 1337 به زیارت حضرت اباعبدالله­الحسین (ع) شرف­یاب شد. با شروع نهضت امام و فراگیر شدن آن در پانزدهم خرداد 1342 و شهادت بسیاری از رهروان آن حضرت در تهران و دیگر شهرها، طیب نیز به عنوان یکی از محرکین اصلی، تحت تعقیب قرار گرفت و بلافاصله دستگیر شد.

رژیم از شهید طیب هم توقعی مانند شعبان جعفری داشت. اما این کجا و آن کجا. طیب در دوران جوانی خوش­سابقه نبود و موارد متعددی از شرارت را در سابقه داشت ولی نسیم روح­بخش امام (ره)، چنان او را متحول کرد، که نامش در صحیفه­ی شهدای انقلاب اسلامی، ماندگار شد. شهید حاج اسماعیل رضایی و شهید طیب حاج رضایی، از بارفروشان میدان بار تهران بودند که در برپایی قیام 15 خرداد 1342 نقش مؤثری داشتند. پس از واقعه 15 خرداد، طیب حاج رضایی به عنوان یکی از محرکین اصلی تحت تعقیب قرار گرفت به طوری که فرمانداری نظامی تهران طی گزارشی ویژه، به شاه اعلام کرد شخص طیب حاج رضایی مسئوول اصلی این اقدامات است. از آن پس، طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی دستگیر شدند و به مدت 5 ماه در زندان رژیم منفور پهلوی زیر شکنجه‏ ها مقاومت کردند. پایمردی آنان به حدی بود که شهادت را بر عفو شاه خائن ترجیح دادند. شهید طیب که از کوثر وجود خمینی بت شکن سیراب شده و زنده دست روح خدا بود، دربرابر همه شکنجه‏ها و سختی‏های زندان مقاومت کرد و مردانه ایستاد. او حاضر نشد از راه جدیدی که انتخاب کرده بود جدا شود و علیه نهضت اسلامی موضعی بگیرد. به همین دلیل نیز وی به همراه اسماعیل رضایی، در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در یازدهم آبان 1342 تیرباران شدند. شهید حاج اسماعیل رضایی در ذیل ورقه دادگاه چنین نوشت: اگر صد سال زندگی کنم، مرگ به این سعادتمندی نخواهم داشت چرا تقاضای عفو کنم و از این سعادت درگذرم؟" رژیم با معرفی، محاکمه و اعدام طیب حاج رضایی و برادرش اسماعیل رضایی که در بین مردم دارای نفوذ و محبوبیت بودند، قصد داشت تا قیام بزرگ مردمی و برخاسته از اعتقادات مذهبی مردم در 15 خرداد 42 را که در راه دفاع و حمایت از یک مرجع دینی ابراز شده بود، یک جنجال وابسته به بیگانه و ایادی وابسته آنان در داخل تلقی کرده و عاملان آن را مشتی فرصت‏طلب و قلدر معرفی نماید.

با شهادت طیب حاج­رضایی، طبع یکی از شعرا که ناشناس می باشد جوشید و شعری با ردیف طیب سرود که اینک، سند تاریخ است. این شعر که در ذیل آن عبارت: «ندای خراسان و اهالی محلی خراسان» نقش بسته است، توسط پست شهری برای افراد مختلفی ارسال شد که یک نسخه آن به دست ساواک رسید و آن را در تاریخ 19/ 9/ 42 به ساواک مرکز ارسال کرد و پس از انقلاب شکوهمند اسلامی توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی انتشار یافت.

شهد شیرین شهادت ریخت بر کام تو طیب                   مهد اقلیم سیادت نقش دامان تو طیب

با بزرگی در شهادت خویش را پرپر نمودی                     لیک بر ذلت ندادی تن خدا یار تو طیب

دشمنت نشناخت قدر رادمرد مستقل را                      کردی ماتم­زا تمام ملت ایران را طیب

گر که معروفست به طیب آن جوانمرد مبارز                   طیب و طهر و مطهر شد روان پاک طیب

خون تو بهر شفاعت روز محشر نزد زهرا                       ارزشش را من ندانم ای شرار قلب طیب

بهر احکام خدا از مال و جان خود گذشتی                      ارزش جان در ولای آل­عصمت چیست طیب

ان تنصر الله را شنیدی بهر یاری می­دویدی                      یاری دین خدا گردید مقبول تو طیب

خاک قبرت بر سر آن عالمی که او می­فروشد                 دین حق بر پول زرد اجنبی هوشدار طیب

شاه خائن گر نهادی سنتی ناخوش در ایران                  سوی او و باب او هر لحظه لعنت باد طیب

چون­که رگباری زدست نوکران اجنبی سویت روان شد      بهر حق­گویی تو مدرک­گذاری کرد طیب

حور و غلمان جنتی­ها خلد را تزئین کرده                          از در جنات عَدنٍ اُدخُلو بیدار طیب

منابع:

1-آزادمرد طیب حاج رضایی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات: 1378.

2-طيب؛ زندگينامه و خاطرات حر نهضت امام خميني (رحمه الله) شهيد طيب حاج رضايي، تهران، امینان: 1392.

3-فرياد هنر؛ اشعار مردمي به روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات: 1386.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علوی IR ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
    0 0
    به این میگن یه لوطی واقعی روحش شاد دمش هم گرم