از این رو به بهانه بازدید رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای فناوری نانو همزمان با دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی، در گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفیپور مدیر بخش کلام پژوهشگاه علوم وحیانی معارج و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی به تأثیرهای انقلاب در حوزه تولید علم پرداختهایم که مشروح آن از نظر مخاطبان گرامی میگذرد:
انقلاب اسلامی چه تحولات بنیادینی در عرصه تولید علم و سرعت بخشی به این چرخه برای ایران به ارمغان آورده است؟
در پاسخ به این پرسش باید علم و دانشگاهها را در دو برهه زمانی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقایسه کنیم؛ معروف آن است که در دوران پیش از انقلاب در ارتباط با علوم پایه و تجربی در کشور تولید علم نداشتیم و غالبا مترجم و مصرف کننده فرآورده علمی دیگر کشورها بودیم آن هم با موضع خاص غرب و رژیم به عنوان نظام وابسته به آمریکا، از سوی دیگر تحصیلکردگان ما نیز تربیت یافته محیط های علمی اروپایی و آمریکایی بودند، بنا بر این در ارتباط با صنعت، فناوری و علم مصرف کننده بودیم.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ما در دو عرصه شاهد پیشرفتهای علمی بودیم، یکی در صنعت و فناوری؛ به گونهای که هم در بخش نظامی و هم در بخش غیرنظامی تحولات شگرفی رخ داد، به عنوان مثال در بخش نظامی از علوم فیزیک در تولید و ساخت هواپیماها و سلاحهای نظامی بهره بردیم. این یعنی رسیدن به سطحی از رشد که بدون نیاز به کشورهای غربی این سلاحها را تولید کرده و از آنها برای دفاع از کشور در هنگام لزوم بهره بگیریم.
بخش دیگر ظهور علم در عرصه هستهای است که در این بخش نیز ما پیش از انقلاب اسلامی فعالیتی نداشتیم، اما پس از انقلاب به تولید رسیدهایم و وقتی قدرتهای بزرگ دنیا متوجه این دستیابی و قدرت علمی شدند به روشهای مختلف ما را تحت فشار قرار دادند.
افزون بر این، در بخشهایی همچون نانو و شبیه سازی نیز به دستاوردهایی رسیدیم که قدرتهای نخست دنیا به آنها دسترسی داشتند.
بخش دیگر پیشرفتهای علمی ایران اسلامی به حوزه پزشکی باز میگردد، پیش از انقلاب بیماران به دیگر کشورها برای درمان بویژه در بیماریهای خاص پناه میبردند، اما پس از انقلاب به حدی در حوزه پزشکی به پیشرفت رسیدهایم که میتوانیم نیازهای خود را تامین کنیم، در تولید دارو نیز پیشرفت داشتهایم، اما چون در تامین مواد اولیه با تحریمها مواجه بودیم به مشکلاتی برخوردیم.
یا در حوزه صنعت ما مشهور به مونتاژ بودیم، اما امروز با وجود تحریمهای شدید، حداقل بخشی از قطعات ماشین آلات در کشور تولید میشود، از این رو در قسمتهای مربوط به علم، صنعت و فناوری پیشرفت علمی داشتیم که برخاسته از تحول در علم، انگیزهها و شرایط اجتماعی برگرفته از انقلاب اسلامی و نیز بستر اجتماعی مساعد پس از آن است، به همین سبب است که دنیا تاب این پیشرفت را ندارد و اگر نتواند با سیاست مانع رشد و پیشرفت علمی ما شود دست به ترور و تحریم میزند و ما در سالهای اخیر این مسأله را شاهد بودهایم که دانشمندان ما را ترور کردند در حالی که دستهای پشت پرده این جنایات مشخص است!
انقلاب اسلامی در حوزه علوم انسانی چه دستاوردی داشت و تا چه اندازه دغدغه تحول این علوم در آرمانها و ارزشهای انقلابی ریشه دارد؟
- در حوزه علوم انسانی در برخی بخشها، نیازها مشخص بود، اما در برخی دیگر همچون ادبیات فارسی یا ادبیات عرب ما قطب هستیم، در حالی که در بخشی از این علوم همچون جامعهشناسی و روانشناسی با این مشکل مواجهیم که تفکر پوزیتویستی و تجربه گرایانه بویژه بر محیط های دانشگاهی ما حاکم است، یعنی ما معتقدیم هر چه به محک تجربه درآید، معنادار است وگرنه بدون ارزش علمی است، بنا بر این فضای فکری حاکم بر جامعهشناسی و روانشناسی ما تا اندازهای الهام گرفته از چنین دیدگاهی است، این هم به دلیل آن است که ما به سراغ ذخایر خودی نرفتهایم و در این باره غفلت کردهایم، گرچه مؤسساتی برای این مهم ایجاد شدهاند، اما هنوز به حد مطلوب نرسیدهایم.
انقلاب اسلامی از نظر تأمین روحیه خودباوری در عرصه علمی چه تأثیری داشته و چقدر مسیر را برای رسیدن به اهداف علمی در سایه باور به توان و استعداد خودی هموار کرده است؟
- باید توجه داشت از مسایلی که معمولا در پیشرفت یک کشور مؤثر است، خودباوری و ایمان به استعدادها و توان خود است. مردم استعدادهایی دارند که نخست باید کشف شده و پس از آن بستر شکوفایی این استعدادها فراهم شود تا فرد به شکوفایی برسد، دوم اینکه به انسانها بباورانیم که میتوانند؛ البته صرف داشتن استعداد و زمینه سازی برای بروز و ظهور آن کافی نیست، بلکه باید به این نتیجه برسیم که اگر بخواهیم میتوانیم.
ما باید خودکفا شویم و دست نیاز به سوی دیگران دراز نکنیم چه در مسایل اقتصادی، چه در حوزه علم و دانش و فناوری که این مهم در آموزههای دینی ما ریشه دارد.
از این روست که خداوند در قرآن میفرماید: «خداوند هرگز مقدر نکرده است که کافران بر مسلمانان سلطه بیابند» این سلطه صرفا به معنای سلطه نظامی نیست، بلکه انواع مختلف سلطه اعم از اقتصادی، علمی، فکری و فرهنگی را نیز در بر میگیرد و اگر ما تنها این آیه را سرلوحه برنامههای راهبردی خود قرار دهیم به اندیشیدن و تفکر رو میآوریم تا دریابیم اگر کشوری بخواهد مستقل و بینیاز به دیگران باشد، در گام نخست باید بسترسازی شود تا مردم دریابند که امکان شکوفایی استعدادها و خودباوری برای آنها وجود دارد.
وقتی این خودباوری در انسانها احیا شد، طبیعتا این انسان خودباور میداند که استعداد دارد و اگر بخواهد میتواند به پیشرفتهای خوب دست یابد، گرچه ممکن است هنوز هم برخی گرفتار این پندار باشند که ما نمیتوانیم و باید وابسته و طفیلیِ اغیار باشیم و اتفاقا دستاوردهای علمی انقلاب تجلی آیه «ولن یجعل ا... للکافرین على المؤمنین سبیلا» است.
امام خمینی(ره) بر اساس شعار انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» این باور را در مردم بیدار و احیا کردند و البته در طرح این شعار صرفا بر استقلال اقتصادی تاکید نداشتند، بلکه دامنه علمی، فکری و فرهنگی نیز برای آن قایل بودند و زمینه آن را نیز فراهم کردند.
پس تهاجم دشمن در جبهه جنگ نرم و تهاجم فرهنگی علیه ایران و انقلاب اسلامی به همین موضوع بستگی دارد؟
بله! اتفاقا همه دشمنیها و کارشکنیها به همین موضوع باز میگردد، یعنی وقتی جامعهای به نقطهای برسد که بداند استعداد دارد و بداند از این استعداد چگونه استفاده کند و بداند این توانایی را دارد که بدون اتکا به دیگران به پیشرفت برسد، طبیعتا دشمن برای متوقف کردن آن به تکاپو میافتد.
ما در دوران دفاع مقدس نشان دادیم که با وجود موضعگیری همه قدرتهای دنیا میتوانیم از مرزهای کشور دفاع کنیم و این هم به دلیل آن است که ما استعداد دفاع از خود را داریم و دشمن این را فهمیده و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت میکند.
برای همین است که وقتی پیروزیهای ما در جنگ آشکار شد، مواد مخدر صنعتی را برای انحطاط جوانان عرضه کردند.
آنها همچنین، بحث تهاجم فرهنگی را از طریق رسانههای عمومی، الکترونیکی و مجازی و با طرح شبهات و اشکالات مطرح کردند تا جوانان ما را به لحاظ فکری درگیر کنند، زیرا وقتی تهاجم شدید باشد، انسان آمادگی خود را برای دفاع از دست میدهد، از طرفی ممکن است آمادگی لازم برای دفاع از آموزهها و اعتقادات خود را نداشته باشیم، بنا براین میبینیم با شگردهای مختلف وارد میشوند و این باور را القا می کنند که ما نمیتوانیم یا میگویند امروز و با گذشت ۱۴۰۰ سال دیگر اسلام نمیتواند کارایی لازم را برای جهان بشری داشته باشد!
بنا بر این، باید در بعد علمی و عملی فعال باشیم، یعنی بیاییم الگوی مثبتی از اسلام ارایه کنیم که برای جهانیان باورپذیر باشد.
درباره امام راحل فردی غیرمسلمان که بعدها به اسلام مشرف و مروج اندیشههای امام شد، میگوید: روزی کتابی را از دستفروشی در خیابان خریدم که بعدها فهمیدم یکی از کتابهای عرفانی امام خمینی(ره) است و وقتی دریافتم ایشان چه افکاری دارند و بررسی کردم، متوجه شدم معرفی ایشان به دنیا باید با نگاه عرفانی باشد، زیرا ایشان با این نگاه عرفانی توانستند در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و امور اجتماعی تحول ایجاد کنند.
از نظر اسلام هم باید مبانی انسانشناختی و معرفتشناختی اسلام را درست شناخته و مبنا قرار دهیم و سیستم فکری عملی منظمی را تنظیم کرده و به کار ببریم، زیرا در این صورت میتوان برای دیگر کشورها هم زمینه ساز تحولات علمی فکری عمیق شد.
از این روست که مسایل اخیر پیش آمده در فرانسه سبب شد مردم به مطالعه قرآن بشدت علاقهمند شوند و غرب از این مسأله ترسیده و موضوع اسلام هراسی، ایران هراسی و شیعه هراسی را مطرح میکند؛ این یعنی اگر قرآن را درست فهمیده و درست عمل کنیم میتوانیم زمینه تحول خودمان و جهان شویم که امید است با ظهور امام عصر(عج) هر چه زودتر این آرمان محقق شود.
نظر شما