این سریال که کار مشترک بیژن بیرنگ و زندهیاد مسعود رسام بود، در زمان پخش خود، از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی به شمار میرفت؛ بهطوریکه حتی رکورد مخاطبان اثرِ قبلی بیرنگ و رسام به نام «همسران» را نیز شکست و تبدیل به خاطرهای مشترک برای بسیاری از مردم ایران شد.
این مجموعه که داستانِ ساکنین یک خانه را که همه با هم فامیل بودند و در کنار یکدیگر، ماجراهای گوناگونی را تجربه میکردند، روایت میکرد، در تداومِ خود منجر به ساخت سریالی در سال 1386 با عنوان «سرزمین سبز» شد که درحقیقت سریِ دوم سریال خانۀ سبز بود و به کارگردانیِ بیژن بیرنگ ساخته شد، امّا نتوانست خاطرۀ خوب «خانۀ سبز» را تکرار کند.
در این سریال رضا (خسرو شکیبایی) و فرید (رامبد جوان) که همسران خود عاطفه (مهرانه مهین ترابی) و لیلی (آتنه فقیهنصیری) را از دست داده بودند، با خراب شدن خانۀ سبز، خود را آواره میبینند و در این آوارگی به نقاط مختلفی از ایران سر میزنند. آنها با قصۀ آذریها، جنوبیها و بلوچها آشنا میشوند و درنهایت در مییابند که اگر خانۀ سبز خراب شده، هنوز همچنان سرزمین سبزی پابرجاست و امّا بعد از 18 سال، شبکۀ دوم سیما با بازپخشِ این سریالِ خاطرهانگیز، امکان ورقزدنِ آلبوم خاطراتی خوشایند را برای مخاطبان فراهم آورده و طیفِ وسیعی از علاقهمندان را دوباره برای تماشای این سریال، پای جعبۀ جادوییِ تلویزیون نشانده است.
یادش بخیر آهسته
تماشای فیلمهای سینمایی و سریالهای قدیمی، شباهتِ زیادی به ورقزدنِ آلبومهای قدیمی دارد؛ دیدنِ نوع پوششها، نوعِ رفتارها، نوع چیدمان وسایلِ منزل، دغدغهها و دلمشغولیها و روزمرگیهای سالهای پیش، که همگی در برنامهای تلویزیونی انعکاس یافته، درحقیقت یادآورِ نوع پوشش و رفتارِ ما و چیدمان وسایل منزلمان و دغدغهها و دلمشغولیهایمان در سالهای دور است که با تماشای آنها پشتِ قابِ شیشهای تلویزیون، و مقایسۀ آنها با زندگی امروزمان، میتواند ما را به بهت و حیرتی عمیق برساند و با «یادش بخیر آهستهای»، لبخندی تلخ و شیرین بر لبانمان بنشاند.
پخش سريالهای تکراری، كار مرسوم و متداولی در شبكههای تلویزیونیِ سراسر دنياست که همواره، طیف وسیعی از مخاطبانِ سالهای دورِ تلویزیون را با میخکوب شدنِ دوباره به این مستطیل شیشهای آشتی میدهد. در این میان، فیلمها و سریالهایی هستند که تنها جنبۀ نوستالوژیک دارند و تنها با همان مخاطبانِ سالهای دورشان ارتباط برقرار میکنند، و در مقابلِ آنها نیز سریالها و فیلمهایی وجود دارد که علاوه بر برقراریِ ارتباط عاطفی و نوستالژیک با طیفی از مخاطبان، همچنان حرفی برای گفتن دارند و پس از چندین دهه، هنوز میتوانند با مخاطبانِ دهههای بعد از خود نیز ارتباط برقرار کنند.
سريال «خانۀ سبز» يكی از همين كارهاست كه در بازپخشِ خود، ثابت کرده که هنوز جذابيت دارد و هنوز بازیها، دیالوگها، اتفاقات، کنشها و واکنشهایش میتوانند مخاطبان را به دنبال خود بکشانند؛ بهگونهای که مخاطبی بعد از تماشای یک قسمت، به تماشای قسمتهای بعدیِ آن علاقهمند باشد.
نقطۀ شروع سریالهای آپارتمانی
«خانۀ سبز» جزو اولین کارهایی بود که در فضای آپارتمانی تولید شد و البته باید پذیرفت که توفیق این سریال در میان مخاطبان، راه را برای تولید کارهای آپارتمانیِ کمهزینه و کم پرسوناژ دیگر باز کرد، گرچه پس از آن، هیچ سریالی نتوانست به توفیقی نظیر توفیقِ سریال «خانۀ سبز »دست یابد، چنانکه رامبد جوان، بازیگر نقش «فرید» در سریال «خانۀ سبز»، پس از ابراز خوشحالی از بازپخشِ این سریال، دربارۀ موفقیّتِ آن میگوید: «من افسوس میخورم که دیگر اثری مثل این سریال ساخته نشد. در آن زمان ماهواره نبود و تلویزیون، تنها چند شبکه داشت و به همین دلیل، برنامهسازان، خود را موظف میدانستند که هر اثری نسازند، بلکه با کیفیت کار کنند و تماشاگر هم با عشق و علاقه و جدیّت، فیلم و سریالها را دنبال میکرد». از سویی رامبد جوان میافزاید که: «آن زمان، یک سریال بین انبوه برنامهها در شبکههای مختلف گم نمیشد و تولیدکننده، خود را موظف میدانست که اثر خوب تحویل دهد، چون میدانست که کارش قضاوت میشود».
امّا اينكه چرا این سريال بعد از يك دهه، هنوز جذابیتش را از دست نداده، مسألهای است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
یک ویژگیِ مهم «خانۀ سبز» که در سریالهای مثلاً مشابهِ پس از آن، کمتر دیده میشد، بُعدِ آموزشیِ آن بود. به نظر میرسد بیژن بیرنگ و زندهیاد مسعود رسّام، با ساختِ این سریال و چند سریالِ آپارتمانیِ دیگر، سعی در آموزشِ نامحسوسِ فرهنگِ آپارتماننشینی داشتند، آن هم در دورهای که فقدانِ این فرهنگ در شهرهایی که به سرعت به سمت آپارتماننشینی پیش میرفتند، معضلی جدی به شمار میرفت. از سویی، داستانهای مختلف در این سریال، همگی در یک فضای معلق میان رئال و فانتزی روایت میشد که هم ضعفِ رئالیستیِ آن را تا حدّ زیادی میپوشاند، و هم عملاً واردِ دنیای فانتزی و تخیّل نمیشد.
مسألۀ مهمِ دیگری که در این سریال به چشم میخورد و تا پیش از آن، در سریالهای تلویزیونی وجود نداشت، سهم زنان از زندگی و نقش زنان در زندگی بود که در «خانۀ سبز» بخوبی به آن پرداخته شد.
از آنجاییکه مسایلِ مورد توجه قرارگرفته در سریال «خانۀ سبز» هنوز از اهمیّت ویژهای در جامعۀ ما برخوردارند و حتی بسیاری از آنها، بهصورت مسایلی حلنشده باقی ماندهاند، بازپخش این سریال، بسیار مورد توجه قرارگرفته، چراکه در موارد بسیار، هنوز حرفِ روز را در جامعه میزند.
نظر شما