۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۵
کد خبر: 268210

در دهه‌های 1960 و 1970 میلادی [1340 و 1350 هـ.ش] رادمردی شرافتمند به نام «رالف نادر» در آمریکا چهره نمود که در رأس حامیان از مصرف کنندگان قرار داشت و به رویارویی گرانفروشان میلیاردر و میلیونر رفت ...

«رالف نادر» کجاست؟

 و ترتیبی داد که مجلس نمایندگان و مجلس سنا که پر از پشتیبانان صاحبان صنایع و تولیدکنندگان و تجار بودند هیأیی را مأمور نرخگذاری مایحتاج مردم در تمام زمینه‌ها کرد و نظم و نسقی در کارها پدید آورد.

مرحوم دکتر عنایت‌ا... رضا از دانشمندان بزرگ ایرانی در کتاب خاطرات خود یکی از علل فروپاشی شوروی سابق را تبعیض طبقاتی و محرومیت مردم از آنچه به آن نیاز داشتند می‌داند. او می‌نویسد: طبقات ممتاز در جامعه به اصطلاح سوسیالیستی شوروی امتیازات و حتی فروشگاه‌های خاص داشتند و سایر مردم باید ساعتها در صف ایستاده برای تهیه گوشت قرمز و مرغ و ماهی و کالباس و سوسیس و حتی نان و پنیر و شیر به صفهای جداگانه بروند، گفت: وقتی در چین بودم کارخانه پیراهن دوزی درو ژیا (یعنی دوستی) نوعی پیراهن عرضه می‌کرد که بهایش کمتر از یک روبل بود، اما در شوروی، فروشگاه‌ها این پیراهن‌ها را به 5/7 روبل به مردم می‌فروختند. پالتوپوستی که در چین 700 تا 800 یوان حقیقت داشت در روسیه 20 هزار روبل فروخته می‌شد.

می‌گفت کارخانه‌های خودروسازی شوروی بدترین و بنجل ترین، ماشین‌ها مانند مسکویچ را تولید می‌کردند که وقتی مردم نام نویسی می‌کردند و پول و قسط می‌دادند 15 سال طول می‌کشید که خریدار به اتومبیل خود برسد. تازه آن هم پر از عیب و اشکال و بهای آن همتراز بهترین خودروهای اروپایی بود.

می‌گفت در آلمان شرقی کالاهایی تولید می‌شد که مردم شوروی آرزوی خرید آنها را داشتند. می‌گفت در فروشگاه‌های دولتی ویترین‌های خالی از خواربار جلب نظر می‌کرد. می‌گفت در شوروی از میان حدود 240 میلیون جمعیت آن زمان، 5 تا 7 میلیون موجر و طبقات ممتاز بودند عالی زندگی می‌کردند. حتی همه هم جیره مخصوص گوشت و کنسرو و کره و لبنیات و کالباس و ژامبون و انواع خوردنی‌ها و کمپوت‌ها را در صندوقهای مخصوص در آپارتمانها می‌آوردند و تحویل می‌دادند و بقیه باید بروند صف بکشند. مردم از گرسنگی و کمبود کالاها رنج می‌بردند. به هر ترتیب در آمریکا «رالف نادر» که عضو انجمن شهر بود به حمایت از طبقات کم درآمد قیام کرد عده زیادی به او پیوستند و مانع تاخت و تاز صاحبان صنایع و شرکتها شدند.

بعضی از صاحبان صنایع هم حرف حساب می‌زدند و می‌گفتند دولت آن قدر از ما مالیات و عوارض و حق بیمه کارکنان می‌گیرد که ناچار به گران کردن کالاهایمان می‌شویم. به هر ترتیب «رالف نادر» و کارشناسان او نشسته و نظم و ترتیبی به قیمتها دادند و جلوی گرانفروشی صاحبان شرکتها را گرفتند. دولت هم در تعیین مالیات و عوارض جانب انصاف را به نفع مردم گرفت و اعتدالی پدید آمد. امروزه وزارت صنعت، معدن و تجارت حامی صنایع نامرغوب داخلی است و به خیال خود قصد اجرای سیاست مرکانتیلیسم یعنی حمایت از تولیدات داخلی را دارد، ولی به چه قیمت؟ به قیمت محروم کردن مردم از حوائج خود؟ وزیر صنعت، معدن و تجارت به قول معروف «توی باغ» نیست. چون ثروتمند و مرفه است از حال و روز مردم خبر ندارد شنیده‌ام خیلی هم بر خلاف سلفش غضنفری که جوان محجوب و خوشرو و متواضعی بود و روزهای دوشنبه از صبح تا شبانگاه مردم و شاکیان و صاحبان مشکلات را می‌پذیرفت، مانند امرا رفتار می‌کند و چنین خصایصی ندارد. آخر سر هم که معلوم نشد رانت 650 میلیون یورویی چه شد، پیوسته با ملاطفت از گران کردن کالاها حمایت فرموده زبانش به حمایت از واردکننده و تولید کننده می‌چرخد.

امیدوارم از میان اعضای انجمن شهر یا نمایندگان مجلس یک «رالف نادری» پیدا شود، به حمایت از مصرف کننده برخیزد. راستی مدتهاست از بابک زنجانی بی‌خبریم. نمی‌دانیم این بازرگان شریف و زحمتکش چه می‌کند؟ نکند خدای ناکرده در زندان دچار چایمان شود یا رژیم غذایی‌اش مختل شود!

ای کاش به جای این همه کسانی که نان مردم را از گلویشان بریده‌اند یک «رالف نادری» پیدا می‌شد و حق مردم را از گردن کلفتان بی‌رحم بی‌مروت می‌گرفت.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.