شنیده ها حکایت از این داشت که بناست با تخریب این خانه قدیمی، برجی 9 طبقه و با کاربری تجاری، اداری و مسکونی در شلوغ ترین نقطه پایتخت سربلند کند. خانهای که با وسعت 11 هزار و 543 متر مربع یعنی بیش از یک هکتار، «بزرگترین خانه تهران» لقب گرفته است، آن هم در یکی از گرانترین نقاط شهر یعنی خیابان جردن (آفریقا). این خانه مشهور به «کاخ ثابت پاسال» است.
سیروس سعدوندیان، پژوهشگر تاریخ معاصر، سازنده این کاخ را حبیبا... ثابت معرفی میکند که دنباله فامیلش، اول اسامی تعدادی از شرکای اوست؛ پ از پناهی، الف از امیل عبوت، سین از سافیان و لام از لک. به گفته او، «ثابت» بزرگ فرقه بهاییت بود و در خانوادهای اهل کاشان متولد شد. پدرش تاجر پارچه بود که در ابتدا یهودی و سپس بهایی شد. مدرسهای که وی در آن تحصیل کرد، مدرسه بهاییان بود. او دبیرستان را نیمه کاره رها کرد و مدتی در دکان دوچرخه سازی مشغول بود و مسافرکشی میکرد اما دایی وی، معاون وزیر پست و تلگراف بوده و از آن طریق توانست امتیاز حمل محصولات پستی شمال کشور و به مرور، سراسر کشور را بگیرد. ثابت به نجاری علاقه داشت و با وارد کردن دستگاههای مبل سازی، کارخانه مبل ثابت را راهاندازی کرد.
سعدوندیان اشاره میکند که ثابت به مرور کارخانه های دیگری راه اندازی کرد، ضمن اینکه سفارش تمام وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی را در دوره محمدرضا پهلوی می گرفت.
به گفته این پژوهشگر، ثابت، سرمایه اش را از جامعه بهایی جمع میکرد و یک دفتر کار هم در نیویورک داشت. زمینه اصلی فعالیتهای او، واردات و صادرات بود و نخستین کسی است که لباسهای دست دوم را وارد ایران کرد. راه اندازی کارخانه تولید نوشابه و فعالیت در زمینه قطعات خودرو هم از دیگر کارهای او بود. سعدوندیان اضافه میکند: ثابت بسیار به درباریان نزدیک بود و در یک سفر به مسکو، محمدرضا پهلوی را همراهی کرد .
گرانترین خانه تهران
این خانه پیش از انقلاب، گرانترین و بزرگترین خانه شهر تهران بود، به طوری که ارزش آن در آنزمان ۱۵ میلیون دلار برآورد شده بود. پیش از انقلاب از این عمارت مجلل به عنوان «قصر سنگی» یاد میشد. این بنا در سال 1340 ساخته شده، اما با در نظر گرفتن جریانهای رایج معماری در جهان و حتی در ایران در آن دهه باید گفت این بنا به هیچ وجه فرزند زمان خود نیست و هیچ تعلق خاطری به جنبشهای معماری معاصر و حتی انبوه خانههای مدرن که در خیابان پهلوی سابق ساخته شدهاند، ندارد.
سعدوندیان میگوید: عکسهای اولیه تهران قدیم نشان میدهد که پایتخت هیچ برجی نداشته است و این کاخ، به تمام فضای منطقه مسلط بود. به گفته این پژوهشگر، معمار این کاخ، یک فرانسوی به نام «ژاک لوران» است. این کاخ از روی یکی از کاخهای فرانسه به نام «لو پتی تریانون» که از مجموعه کاخهای الیزه بود، کپیبرداری شد و به کاخ الیزه ایران نیز مشهور بود.
چرا این کاخ ساخته شد؟
اما چرا ثابت چنین کاخی را ساخت؟ سعدوندیان میگوید: این بنا به منزل مسکونی نمی ماند و مساحتی بیش از یک هکتار دارد، حتی کاخ های سلطنتی هم به این وسعت و عظمت نبودند. به گفته او، دوشایعه درباره ساخت این بنا وجود داشت، یکی اینکه ثابت این کاخ را برای هدیه به رضا پهلوی ساخته بود، چرا که سابقه ساخت این کاخ به پهلوی اول برمیگردد، اما عمده فعالیتهای پاسال در پهلوی دوم شکل گرفت، چون به محمدرضا بسیار نزدیک بود. شایعه دوم هم این است که قرار بود این بنا به مجمع جهانی جامعه بهاییت تبدیل شود. اگرچه آنها تلاش داشتند که این بنا را به عناوین دیگری مشهور کنند و نمی خواستند فعالیتهای فرق های آنها، علنی شود.
این کاخ در اوایل انقلاب به دست کمیته انقلاب افتاد و سپس جزو اموال بنیاد مستضعفان قرار گرفت. به گفته سعدوندیان، اتفاق جالبی هم اوایل انقلاب در این ساختمان افتاد. او تعریف میکند: یکی از فعالیتهای بهاییان و صهیونیستهای مقیم ایران، قاچاق عتیقه بود و ثابت هم به عنوان تاجر عتیقه شناخته می شد. زمانیکه کاخ دست کمیته انقلاب بود، یکی از اعضای کمیته متوجه یک کلید برق میشود. کلید را میزند اما جایی روشن نمیشود، سیم برق را از روی دیوار دنبال میکند و متوجه میشود که پشت دیوار خالی است. آن پشت، یک زیرزمین بود که تعدادی مجسمه چوبی بودا پیدا میشود. این اشیا به بنیاد مستضعفان منتقل شد و در خزانه آنجا نگهداری میشود. به گفته وی، قیمت این مجسمه ها نسبتاً بالاست، اما هیچکدام طلایی نبوده و سنگهای جواهرنشان روی آن هم، تقلبی و شیشه ای است.
کاخ پاسال، بنایی تاریخی نیست
آیا این کاخ قابلیت نگهداری و تبدیل شدن به موزه را دارد؟ سعدوندیان میگوید: اگر این کاخ کوبیده شود، بیش از یک هکتار زمین ارزشمند دارد که با ساخت یک مجتمع در آن، جز اضافه کردن بر حجم تراکم ساختوسازهای آن منطقه، حاصلی نخواهد داشت. این کاخ در انتهای خیابان آفریقا بوده و متصل به خیابان فرشته است. زمانی خیابان فرشته در حکم یکی از ریههای تهران بود، اما حالا دیگر باغی در آن وجود ندارد و همه تبدیل به برج هایی برای فروش برندهای اروپایی شده است.
به اعتقاد این کارشناس، یکی از امکانات تبدیل این مجموعه به موزه، تغییر کاربری است و اینکه قرار است چه موزه ای شود.
سعدوندیان اضافه میکند: این بنا، همچون کاخ گلستان که دارای پیشینه ای تاریخی است، یک اثرتاریخی نیست؛ آنچه درباره این کاخ میتوان گفت نماد نهایت انحطاط معماری آن روزگار است، چرا که هیچ عنصری در این بنا، ایرانی نیست. سازنده آن هم فرانسوی بوده و کاخ متعلق به فرقه بهاییت است، بنابراین محتوای این کاخ، نشان دهنده نوکسیگی، کج سلیقگی و خودباختگی در دوره پهلوی است.
او معتقد است: چنین مجموعهای قطعاً قابلیت نگهداری دارد. باید دید که برای نگهداری، چه توجیهاتی دارد. ساختمان پاسال، مهر فرقه بهاییت را خورده و اگر بناست تبدیل به کاخ موزه شود، باید تدبیر شود که چه چیزی در آن به نمایش گذاشته و چه محتوایی در آن گنجانده شود.
این خانه قدیمی، ثبت ملی نشده است و کاربری آن در طرح تفصیلی جدید شهر تهران، به تجاری، اداری و خدمات مسکونی تغییر یافته و قرار است برجی 9 طبقه و با تراکم ساختمانی 440 درصد و حداقل ضریب سکونت 50 درصد به جای آن قد علم کند. باید دید که زمزمههای تخریب خانهای قدیمی که سالهاست به حال خود رها شده است، رنگ واقعیت به خود میگیرد یا همچنان پای بر جا می ماند تا رد پای گذشتهها را در خیابانهای مدرن جردن یافت شود .
نظر شما