اَشهد اَنّ محمّد رَسول الله... جبرئیل آمده است و برای قلب امین ترین بنده زمین ، وحی دارد. آمده است نشانی عشق را به سنگ پرستان و بت دوستان بدهد و بندگان را به خانه معبود برساند. رجب است و جبرئیل با بشارت رسالت به صخره عزلت احمد ، نزول کرده است.
مبعث است. پیام آور پروردگار در ملاقات با بهترین خلق ، " اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ " می خواند و آنگاه قله یکتاپرستی پُراز ملکوت می شود...
غار نبوت در محضر آفریدگار است و محمد مصطفی خواندن نمی داند... و قرائت نمی تواند... اما زبان حق همیشه در پناه عشق جاریست. پس او می خواند و در چهل سالگی برگزیده عالم و خاتم می گردد.
اَشهد اَنّ محمّد رَسول الله... بیست وهفتم رجب است. خورشید وماه به راز و نیازهای بنده عاشق سرزمین مکه گوش سپرده اند. به نجواهای موحدی که دارد در حرایی کوچک با خدایی بزرگ مناجات می کند. به سجودها و خاکساری های مردی از قبیله بنی هاشم که در روزگار خدایی بت ها ، خدای کعبه را می پرستید.
ماه رجب است و خدیجه بر بهترین بودن محمد گواهی می دهد و نماز می گذارد و رو به آسمان بلندمرتبه ، صلوات می فرستد.
قصه بت های بی جان تمام می شود و جبرئیل قرآن می آورد و عدل وداد بر قلب های جاهلی عرب روان می گردد. عیدمبعث است. خالق عاشق ، رسول آخرینش را ارزانی می کند...
حرا قطعه ای از آسمان می شود. دعوت به هدایت و سلوک عبودیت به پا می گردد. بلال اذان می گوید و پایان فرمانروایی خدایان سنگی و چوبی فرا می رسد.
اَشهد اَنّ محمّد رَسول الله... براستی که شهادت می دهیم محمد همان فرستاده برگزیده ایست که مبعوث شده است تا ظلمت زمین را تمام کند و با نور پُرفروغ ایمان و عشق اش ، دنیا را روحانی و روشن گرداند و در سایه سار ظهورش ، جزء به جزء کلام تقوا و پرهیزگاری را بیاموزد.
مبعث رسول الله ایست که می آید تا تمام فقیرها را غنی کند و تمام چشم ها و قلب های خاک خورده را به راه راستین توحید دعوت کند و دنیا را از سیاهی و نادانی نجات دهد.
نظر شما