سید حسین امامی - «ولایت» نقطه اوج‌ تکامل‌ انسان‌ در عالَم‌ عرفان‌ و سیر و سلوک و فصل‌ ممیز حقیقت‌ انسانی‌ و انسان‌ حقیقی، کمال‌ انسانی‌ و انسان‌ کامل‌ از ماسوای‌ خویش‌ در عالم‌ و آدم‌ است‌ ...

«مهدویت»موضوع اصلی همه ادیان است

 و علامت‌ سفرای‌ الهی‌ و سالکان‌ کوی‌ دوست‌ به ‌شمار می‌رود. انتظار ظهور دوازدهمین ولی و حجت خدا که در آموزه های شیعی وجود دارد از اعتقادات مهمی است که مشابه آن در ادیان و مذاهب دیگر وجود دارد. در گفتگو با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد فلسفه دانشگاه تهران به بررسی مفهوم ولایت و مهدویت پرداختیم که اکنون پیش روی شماست.

*آقای دکتر دینانی! مهدویت در اندیشه شیعی چه جایگاهی دارد؟

شاید هیچ موضوعی در عالم هستی، پیچیده تر و عمیق تر از مهدویت نباشد. در نهایت سادگی و در نهایت پیچیدگی است، این امر تناقض نیست که در عین سادگی پیچیده و در عین پیچیدگی ساده است.

در اذهان جهانیان گفته و پنداشته می شود که مسأله مهدویت،مسأله شیعی آن هم از نوع شیعه دوازده امامی است. اما این موضوع نه تنها اسلامی به معنای عام کلمه بلکه مسئله اصلی تمام ادیان علی الاطلاق است. هر دینی که مسأله مهدویت به معنایی که ما ادعا داریم برایش حل نشود، دین نیست. به عبارت دیگر «مهدویت» موضوع اصلی همه ادیان است.

*به همان بحث مهدویت برگردیم، گفتید مسئله مهدویت عصاره همه تعلیمات انبیاء است. چه رابطه ای بین قرآن و مهدویت با توجه به حدیث ثقلین و رابطه بین ثقل اکبر و ثقل اصغر وجود دارد؟

هر فرودی، هر نزولی، صعودی خواهد داشت. نزول،بدون صعود نیست. هر نزولی یک عروج و صعودی دارد. هر فرودی، بالا رفتن دارد، می آید و برمی گردد. وحی آمده که چه کاری انجام دهد؟ نازل شده که در اینجا بماند؟ وحی؛ نازل، نازل، نازل، بل انزل شده تا در عالم حس و ماده به دست ما رسیده است. نیامده که در اینجا بخشکد، آمده تا بشر را به جای اصلی اش صعود دهد. اگر این کار را انجام ندهد که آمدنش لغو خواهد بود و البته افراد زیادی را برده و به همان جایی که آمده برگشته است.

*چه کسانی را با خودشان برده است؟

اولیاء را با خود می برد.وحی بر انبیاء نازل می شود، بر اولیاء وحی نازل نمی شود. اما اولیاء با این وحی می روند تا به مبدأ وحی برسند. عروج و صعود از آنِ اولیاء است. نزول برای انبیاء است و انبیاء هم که این قدرت را دارند که نزول برای آنها انجام شود برای این است که از ولایت برخوردار هستند. هر نبی ای، ولی هست اگر ولی نباشد، نبی نیست؛چون استعداد ولایت را دارد وحی بر او نازل شده است. پس وحی که تنزیل هست این عنایت اضافه در اینجاست که نزول، صعود دارد. در کلام این معنا هم تا حدودی هست اما بسیار پنهان است.تجسد، ممکن است تِرَّوُح شود اما این مسأله در تنزیل و اسلام روشنتر است. صعود، رفتن از اینجا به مبدأ وحی و رفتن تا دروازه اولوهیت و تا اتصال به حق تبارک و تعالی سیر صعودی ولایت است؛ ولایت ائمه اطهار(ع). همه انبیاء(ع) هم از این ولایت بهره دارند؛ البته هر کسی به سهم خودش. ولایت کامل مطلق در امیرالمؤمنین(ع) و فرزندانش تا حضرت مهدی(عج) به ظهور رسیده است.

*نسبت بین انبیاء و خاتم الاولیاء چیست؟

حضرت موسی کلیم(ع) سهمی از ولایت امام زمان(عج) دارد. حضرت عیسی(ع) سهمی از ولایت امام زمان(عج) دارد.تمام علمای شیعه و سنی و حتی عرفا و حتی ابن عربی در فتوحات روایات مهدویت را نقل کردند، روایات هم این چنین نیست که بعضی از معاندین بگویند بعدها در زمان امام حسن عسکری(ع) جعل شد، از زمان حضرت ختمی مرتبت مسئله مهدویت مطرح بوده است، روایاتش موجود است که حتی اهل سنت آنرا نقل کردند.

مهدویت از زمان حضرت ختمی مرتبت(ص) مطرح بوده است این مسأله هم مطرح بوده است که عالم بدون حجت نیست اگر حجت و ولایت نباشد اصلا پیغمبری بی معنا خواهد بود. هر پیغمبری به خاطر شأن وَلَوی اش پیغمبر است، اگر ولی نباشد نمی تواند پیغمبر باشد. اصلا ولایت قبل از نبوت است، گفت:

 بودم و روز من از طایفه دردکشان

 که نه از تاک گوی و نه از تاک نشان

ما به بغداد ازل لاف اناالحق می زدیم

 پیش از این کاین گیرودار نکته منصور بود

جهان بر محور ولایت کلیه ائمه اطهار(ع) است، «لولا الحجة لساختالارض بأهلها»حجت نباشدزمینی نیست، آسمانی نیست. ولایت محور عالم هستی است. این تصور از زمان پیامبر(ص) بود.روایات دیگری داریم که ائمه(ع) بعد از پیامبر(ص)، 12 نفر خواهند بود. تعداد ائمه(ع) 12 نفر تعیین شده است.

حالا من از شما سؤالی می کنم، مسأله دیگرکه یکی از اساسی ترین مسائل ادیان است خاتمیت حضرت ختمی مرتبت(ص) است، حضرت خود را خاتم الانبیاء(ص) معرفی کردند و فرمودند: بعد از من دیگر پیغمبری نمی آید؛ «لا نبی بعدی». باب نبوت برای همیشه بسته شد. باب نبوت ختم شده است، از طرف دیگر عالم بدون حجت نمی تواند سرپا باشد، عالم بدون حجت بر مدار خودش نمی چرخد. از طرف دیگر حجتها 12 نفر بیشتر نیستند. وقتی این سه مقدمه را با هم جمع کنیم؛ چه نتیجه ای می توان گرفت؟

*نتیجه این است که دوازدهمین باید زنده باشد.

تاریخ دقیق داریم که 11 ائمه(ع) وفات پیدا کردند، در نتیجه یکی باید زنده باشد که همان امام منتظَری است که زنده است و به زودی روز میلاد ایشان را جشن خواهیم گرفت.

*حضرت القاب متعددی دارند، به نظر شما مهمترین و پرمعناترین القاب امام زمان چه هستند؟

یکی از القاب این امام بزرگوار امام مُنتظَر است، دیگر مهدی استکه هر کدام بار معنایی عجیبی دارد.

مهدی به چه معنی است؟حضرت صاحب عصر والزمان است که مباحث زیادی در این عبارات و صفات هست. صاحب عصر یعنی چه؟ اگرچه به این معناست که صاحب عصر و زمان هست اما معنای وسیع تری دارد.اصولا صاحب به معنای مالک نیست اگر این گونه بود که می گفتیم مالک عصر والزمان، چه فرق هست بین مالک عصر والزمان و صاحب عصر والزمان؟ فرقی ندارند؟! بسیار فرق دارند. صاحب یعنی اینکه همیشه با زمان است. مصاحبت با زمان دارد، البته زمان هم به معنای زمان مورد نظر ما نیست اگرچه این معنا را هم در خود دارد. دهر و سرمد، یعنی یصاحب الزمان، یصاحب الدهر، یصاحب السرمد، یعنی همیشه هست. صاحب است، مصاحبت دارد با عصر. مصاحب هر عصری است، معاصر است. با هر عصری معاصر است یعنی همیشه هست. اگر بر روی همین واژه ها دقت کنیم بسیاری از مسائل بر ما مکشوف می شود. این امام بزرگوار که ولی مطلق خداوند و حجت مطلق خداوند در تمام عوالم ازجمله در زمین است که ما منتظر ظهورش هستیم و پناهگاه ماست. چقدر امید به ظهور ولایتآرامش بخش و اطمینان بخش است.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.