نهادهای فرهنگی و تربیتی در سرزمین ما متولیان گوناگونی دارند. از آموزش و پرورش و آموزش عالی بگیرید تا وزارت ارشاد و صدا و سیما ...

آیا سیلاب فضای مجازی ما را با خود خواهد برد؟!

 و حتی نهادهای غیررسمی‌ای مانند نهاد خانواده که به هر حال در سیاستگذاری‌های مسؤولان جای خود را دارد. اگر سیاهه فقط نام این متولیان را ردیف کنیم، خودش مثنوی هفتاد من می‌شود. بگذریم از اینکه ضعفهای بنیادین دارند و اغلب کارشان را دقیق انجام نمی‌دهند و بسیاری موازی یکدیگرند و غیره. اما به هر حال چنانچه بنا به اتخاذ تدابیری مؤثر باشد، بسیاری از زیرساختها فراهم است. سالهای سال سپری شده تا این مراکز ریز و درشت شکل گرفته‌اند. با تمام این احوال در میان این همه وزارتخانه و نهاد و سازمان و مرکز و... معلوم نیست توجه و برنامه ریزی برای فضای مجازی و رسانه‌های نوین وظیفه کیست؟ تا همین چند سال پیش وقتی از تربیت نسل جوان و آموزش و پرورش جامعه سخنی به میان می‌آمد، خود به خود پای نهادهایی مانند وزارت مربوطه، صدا و سیما، سازمان تبلیغات، نهاد کتابخانه و مانند آن به میان کشیده می‌شد. درست دیگر نیز نقش نهاد خانواده تبیین شده و برای تأثیرگذاری لازم، برای همکاری با خانواده‌ها برنامه‌ریزی می‌شد. اما اکنون و با سرعت برق و باد ما با جریان قدرتمند تازه‌ای روبه رو هستیم که هیچ متولی درست و درمانی ندارد و اصولاً به رسمیت شناخته نمی‌شود و در عین حال بیشترین تأثیرگذاری را بر آحاد جامعه ما و بویژه نسل جوان دارد. جریانی که بی‌گمان بیشتر از آموزش و پرورش و حتی خانواده در تربیت انسان امروز نقش دارد. نقشی که هر آن بیشتر و بیشتر نیز می‌شود.

امروز فرزندان ما در حالی زیر یک سقف با ما زندگی می‌کنند که همزمان سرگرم تعامل با هزاران نفر در فضای مجازی هستند. انبوهی از مطالب را دریافت می‌کنند. می‌خوانند و می‌شنوند و می‌بینند. دریایی از اطلاعات که درهم به رؤیت آنها می‌رسد. درگذشته و تا هم اکنون چنین بود که به عنوان مثال یک نهاد و مرکز فرهنگی، انبوهی از بودجه و زمان و نیرو را صرف می‌کرد تا جلسه‌ای، مثلاً داستان نویسی، کتابخوانی، عقاید و مانند آن را در مرکز شهر و شهرستان دایر کرده و علاقه‌مندان را تجمیع کرده و براساس باورهای سالم و هدفمند آنان را تربیت کند. حالا در کمتر از یک دقیقه می‌توان گروهی را در فضای مجازی تشکیل داد و جلسه‌ای سازمان داد که اعضای آن از چندین شهر یا حتی از چندین کشور باشند، بدون هیچ هزینه‌ای.

با تأسف مراکز فرهنگی ما هیچ توجهی به این فرصت شگفت انگیز موجود ندارند. حال آنکه دیگران برای رسیدن به مقاصد خود خیلی زود دست به کار شده‌اند و ما همچنان سرگرم روشهای سنتی خویشیم. این چنین است که از فضای مجازی، تا امروز تنها آسیبهایش نصیب ما شده است. چرا کسی قدر این فرصتها را نمی‌داند؟ در آینده باز هم از فضای مجازی و تأثیرهای شگفت آن خواهم نوشت. سیلابی که جاری شده و اگر ما بر آن سد نزنیم و از این انرژی، هدایت شده بهره نبریم، امواجش همه چیز را با خود خواهد برد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.