این حکایت وزارت راه و شهرسازی و وعده مسکن اجتماعی جناب وزیر است که دو سال فحش و بد و بیراه به مسکن مهر داد و سرانجام مسکن اجتماعی ایشان پس از سر و صدا و تبلیغات زیاد از قوه به فعل درآمد و منفجر شد و حالا خبرگزاری تسنیم خبر می‌دهد شش روز پس از افتتاح رسمی حساب صندوق پس انداز مسکن، هیچ خبری از استقبال مردم نیست و انگار نه انگار! هیچ کس مراجعه نمی‌کند، هیچ کس خواهان دریافت این وام نیست و هیچ کس برخلاف تصورات خوشبینانه و خیالپردازانه جناب وزیر نیامده چهل میلیون تومان پول بی‌زبان را سپرده‌گذاری کند که یک سال بعد 80 میلیون تومان بگیرد و ماهانه 937 هزار تومان قسط بدهد و دوازده ساله با بهره و مضافات 160 میلیون تومان به بانک باز پس بدهد. دیدید جناب وزیر چقدر از وضعیت مردم دور و بی‌خبرند؟ دیدید مسکن اجتماعی ایشان به دنیا نیامده سقط شد و مردمی که در فقر و فاقه دست و پا می‌زنند نمی‌توانند، چهل میلیون تومان فراهم کنند و یک سال شمسی در حساب بانک مسکن بخوابانند که سال بعد 80 میلیون تومان آن هم به هزار اگر و مگر بستانند.

وزیران کابینه آقای روحانی، بیشترشان وضعیت مالی خوب، بلکه توپی دارند و درد مردم را نمی‌فهمند. وزیر نیرو چند روز پیش گفته بود مردم بابت تلفن صدهزار تومان ماهانه می‌دهند. چرا نباید بابت آب مصرفی و شرب خود هر ماه صد هزار تومان بدهند؟! پاسخ ایشان این است که شرکت مخابرات زور می‌گوید. تلفن‌های همراه و غیرهمراه گرانفروشی می‌کنند و کار بسیار بدی می‌کنند. آنان از نجابت و سکوت مردم سوء‌استفاده می‌کنند این نباید سبب تجری و تقلید دیگران شود. بسته ای کتاب از انگلستان به آمریکا و از آمریکا به نشانی من فرستاده شده است. بهای این کتاب حدود پنجاه دلار بوده درباره نفتکش و تاریخ آن است که از یکی از بستگانم در آمریکا خواسته بودم در آمریکا پیدا نمی‌شد. از انگلستان خریده برایش فرستادند و برای من با پست فرستاد. در آمریکا حدود 35 دلار پول پست به این پاکت به صورت تمبر خورده است. این کتاب از آمریکا با نمی‌دانم کشتی یا هواپیما (احتمالاً هواپیما) فرستاده شده پس از یک ماه از پستخانه خیابان شریعتی آن را برای من آورده‌اند و 18 هزار و پانصد تومان هزینه پست از شریعتی تا ظفر از من ستاندند. پرسیدم کتاب از آمریکا به ایران رسیده 35 دلار چطور از خیابان شریعتی تا در خانه‌ام 18 هزار و پانصد تومان (با انعام پستچی 20 هزار تومان) هزینه برداشته است؟ جوابی نمی‌دهند و لابد می‌گویند حساب پست ایران از همه پستهای جهان جداست و قانون مبادلات پستی که ایران از سال 1876 جزو آن قانون است در حکم کشک است! شخصی نزد قاضی رفت و گفت: من می‌خواهم با مادر زنم ازدواج کنم. قاضی گفت: آیا زنت را مطلقه کرده‌ای؟ گفت خیر! قاضی گفت: غلط می‌کنی این کار را می‌کنی. مردک نادان نمی‌دانی ازدواج با محارم سببی نیز حرام است؟ گفت: آخر مادر زن من آشپز خوبی است و آش رشته و چلوخورش فسنجان و بادمجان غوره و باقالی پلو را عالی می‌پزد، اما همسرم که دختر اوست نمی‌تواند! گفت: خجالت بکش و شرم کن، انسان که با مادر خانم خود ازدواج نمی‌کند. آن مرد گفت ما این کار را کردیم آمدیم از حضرتعالی بپرسیم ثواب و حلال و حرامش چیست؟! قاضی دستور داد او را تو سری زدند و بیرون کردند. می‌رفت و می‌گفت: ما این کار را کردیم و آسمان به زمین نیامد و دنیا زیر و رو نشد! حالا حکایت کشور ماست که هر کس وقتی به میز و مقامی می‌رسد هر کاری دلش خواست می‌کند و به حلال و حرامش و اینکه این کار درست است یا نه کاری ندارد. مانند همین مسکن اجتماعی که دو سال، جناب وزیر فشار به مغزش آورد و مصاحبه کرد و طرح مسکن مهر را مزخرف نامید و سرانجام این طرح اشرافی‌اش را ارایه کرد که فقط خود ایشان و امثال ایشان می‌توانند آن را برای خرید خانه و آپارتمان پس از خواباندن چهل میلیون بل چهارصد میلیون تومان گرفته به مصرف خرید خانه‌های بزرگتر از دولتسراهای کنونی برسانند.