و به توافق جامع هستهای میان ایران و 6 قدرت جهانی رسمیت حقوقی و بینالمللی بخشید. اجرای این قطعنامه برای تمامی کشورهای جهان لازم است و ضمانت اجرایی توافق جامع هستهای به شمار میرود.
این قطعنامه به گفته سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و مذاکره کننده کشورمان، ذیل بند 41 منشور سازمان ملل صادر نشده و پرونده هستهای ایران را از کلیت فصل هفتم این منشور خارج میکند، موضوعی که درباره ماهیت آن میان صاحبنظران اختلاف وجود دارد.
از سوی دیگر سازوکار موسوم به ماشه برای بازگشت پذیری تحریمها علیه ایران در متن این قطعنامه که از سوی آمریکا ارایه شده، انتقادهای زیادی را در داخل درباره این توافق به وجود آورده است.
این سازوکار به هر یک از هفت کشور این امکان را میدهد که مدعی عدم اجرای تعهدات طرف مقابل شوند و این موضوع سبب ارجاع مسأله به شورای امنیت و رأیگیری خودکار در مورد ادامه اجرای این قطعنامه ، یعنی تعلیق تحریمها علیه ایران خواهد شد، موضوعی که با وجود حق وتو برای پنج عضو دایم شورای امنیت پاشنه آشیل این توافق قلمداد میشود.
گروه سیاسی قدس بدین منظور و برای واکاوی آنچه دیروز در شورای امنیت به تصویب رسید، با دکتر «علی خرم»، نماینده اسبق کشورمان در سازمان ملل متحد درباره این موضوع به گفت و گو نشسته است.
در نگاه کلی ماهیت قطعنامهای را که در شورای امنیت به تصویب رسید، چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعنامهای که صادر شد در حقیقت توانست آنچه را به عنوان لوزان و سپس توافق وین به دست آمده بود به قطعیت برساند و از نظر قانونی و حقوقی در بالاترین سطح ممکن به ثبت برساند و دیگر هیچ مرجعی نمیتواند آن را نقض کند. یعنی هیچ یک از هفت کشور طرف این توافق و هیچ یک از کشورهای جهان نمیتوانند این توافق را نقض کنند و این توافق جزو حقوق بین الملل قرار گرفت و تبعیت همه کشورها از آن لازم است.
آقای عراقچی گفته، این قطعنامه ذیل بند 41 و فصل هفتم منشور سازمان ملل صادر نشده و موجب میشود ایران از کلیت فصل هفتم خارج شود. این درحالی است که نه در متن برجام و نه در قطعنامه صادر شده چنین چیزی تصریح نشده است. اگر چنین تحولی در پرونده هستهای ایران با این قطعنامه رخ میدهد ، به چه ترتیبی است؟
اینکه در قطعنامه 2231 به صراحت گفته شده ، اجرای 6 قطعنامه تحریمی و محدودکننده ایران که ذیل فصل هفتم و ماده 41 صادر شده بود ،متوقف و در یک بازه زمانی مشخص این تحریمها لغو خواهد شد، بدین معناست که تعامل با ایران از این پس ذیل مقررات و شرایط فصل هفتم و ماده 41 نخواهد بود.
انتقادهای زیادی درباره ساختار سازوکار ماشه و برگشت پذیری تحریمها در این قطعنامه مطرح میشود. هر یک از طرفها میتوانند مدعی عدم اجرای تعهدات ایران شوند و این به صورت خودکار پس از طی مراحلی که دیده شده و البته الزامآور نیست ، منجر به طرح مسأله و رأی گیری شورای امنیت درباره ادامه توقف تحریمهای ایران خواهد شد. آیا این سازوکار میتواند اعتماد و اطمینان لازم را برای پایداری توافق به وجود آورد؟
بازوی فنی شورای امنیت، آژانس بین المللی انرژی اتمی است که در برجام نیز مقرر شده مسؤول راستی آزمایی و ارایه گزارش درباره اجرای تعهدات و مسایل فنی است. اگر آژانس تأیید کند و بگوید ایران به تعهدات خود عمل نکرده ،برای هریک از اعضای دایم شورای امنیت که طرف ایران هستند، این حق را ایجاد میکند که مسأله را به شورا ارجاع داده و قطعنامهای را برای تصویب ارایه دهند.
البته چند پروسه داوری و حل اختلاف هم دیده شده که پیش از این مرحله به دعاوی دو طرف رسیدگی و اعلام نظر خواهند کرد، از جمله کمیسیون مشترک و شورای وزیران، بنابراین مسأله به این سادگی نیست که هر کشوری بخواهد و بتواند بهانه بگیرد و قطعنامهای به شورای امنیت ببرد و بتواند آن را تصویب کند و توافق را به هم بزند.
اما در قطعنامه صادر شده اشارهای به جایگاه آژانس در مورد تأیید ادعای نقض تعهدات از سوی کشورها نشده است؟
نیازی به آوردن آن نیست، زیرا این جزو شرح وظایف ماهوی آژانس است و این نهاد بازوی فنی شورای امنیت است ، بنابراین هر نظری که شورای امنیت ارایه بدهد ، در بعد فنی باید از طرف آژانس اعلام شده یا تأیید شود.
کنگره آمریکا حداقل دو ماه زمان دارد تا این توافق را بررسی و تأیید کند، اما از سوی دیگر این توافق به گفته شما با قطعنامه شورای امنیت رسمیت یافته و یک تعهد لازم الاجرای بین المللی است، حالا اگر کنگره آمریکا آن را تأیید نکند ، وضع توافق چگونه خواهد شد؟
از نظر حقوقی و قانونی این قطعنامه حاکم بر همه دولتها و ارگانهاست. معنایش این است که اگر کنگره آمریکا اما و اگری را مطرح کند ،این مسأله هیچ خدشهای بر قطعنامه شورای امنیت وارد نمیکند ، زیرا یک موضعگیری و ایراد سیاسی است نه قانونی و حقوقی. البته این مسأله درمورد ایران هم صادق است ، زیرا در ایران هم مجلس شورای اسلامی باید درباره توافق نظر بدهد. آنچه در مراجع بینالمللی و از سوی کشورهای جهان اجرا خواهد شد قطعنامهای است که صادر شده و تحریمهای ایران و 6 قطعنامه قبلی را تعلیق میکند. این قطعنامه ملاک عمل همه کشورها و نهادهای بینالمللی و نظام تجارت جهانی خواهد بود.
اما رد توافق از سوی کنگره موجب اجرانشدن آن از سوی آمریکا خواهد شد. این مسأله حداقل یک اتفاق ممکن و محتمل است؟
خب این وضعیت این حق را برای ایران به وجود میآورد که به کمیسیون حل اختلاف مراجعه کند. توجه داشته باشید که تا زمان اعلام نظر کنگره، هنوز هیچ اقدامی از سوی طرفین انجام نشده است. علاوه بر این معتقدم امکان و ظرفیت دیگری که این قطعنامه برای ما به وجود میآورد که به آن توجه نشده، این است که چون این توافق به یک تعهد بین المللی بدل شده، امکان مراجعه و شکایت به مراجع بینالمللی مثل دیوان داوری لاهه نیز برای ما فراهم میشود. چون این قطعنامه یک حکم بینالمللی و دارای بالاترین جایگاه است.
اما قطعنامه اخیر به تأیید آقای عراقچی به بند 25 منشور و اختیارات شورای امنیت در مقام اجرا و داوری توافق اشاره میکند؟
بله! اما شورای امنیت نمیتواند قطعنامهای را که صادر کرده ،اجرا نکند و زیر آن بزند. حال اگر یکی از اعضا مدعی اجرای بخشی از توافق شد ، کمیسون مشترک یا هیأت وزیران 1+5 به علاوه ایران به این مسأله رسیدگی میکنند و نظر خود را اعلام میکنند. این یک سازوکار یک ابتکار است که مثلاً کنگره آمریکا از فردای توافق، تازیانه به دست نگیرد و توافق را زیر هجمه بگیرد.
اما نظر کمیسیون مشترک، کمیته مشورتی و شورای وزیران الزام آور نیست و در نهایت هر ادعایی به صورت خودکار منجر به طرح مسأله در شورا و رأیگیری درباره ادامه تعلیق تحریمها ظرف 30 روز خواهد شد. حال با توجه به حق وتوی پنج عضو دایم امکان برهم زدن توافق از سوی هر یک از آنها هست؟
این پروسه به همین سادگی نیست که با هر ادعایی چنین توافق حقوقی که در بالاترین جایگاه قرار گرفته، برهم بخورد. هر ادعایی باید به اثبات برسد.
6 کشور برای این توافق به تفاهم رسیدهاند و سازوکاری که طراحی شده برای این است که ایران را به اجرای تعهداتش ملزم کند نه اینکه توافق را شکننده کرده وبر هم بزند، بنابراین باید واقع بینانه به این مسأله نگاه کرد.
نظر شما