گروه معارف/آمنه مستقیمی - وهابیت که حملات و دشمنی‌های خود را به شیعه نشانه رفته، همواره می‌کوشد، تمامی باورها و آموزه‌های مکتب تشیع را به سخره گرفته و با تخریب و تحریف این آموزه‌ها،  ...

« مهدویت» رمز موفقیت شیعه

به خصوص باور مهدویت را زیر سؤال ببرد؛ از این رو با 
حجت الاسلام والمسلمین محمدمحسن مروجی طبسی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس، محقق و مؤلف در حوزه فرق اسلامی در این باره به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

 

  وهابیت دشمنی خود را با مهدویت و حضرت ولی عصر (عج) چطور و از چه راه‌هایی بروز می‌دهد؟

- درباره اصل مهدویت در میان مسلمانان و مفهوم بالاتر از آن؛ یعنی منجی در میان ادیان و بشریت اختلافی نیست، اما مسأله‌ای که وهابیت روی آن دست گذاشته، بحث ولادت امام عصر (عج) است و مطرح می‌کند که آیا ایشان به دنیا آمده‌اند یا خیر؟

اگرچه بخشی از اهل سنت هم منکر ولادت حضرت حجت (عج) هستند، اما خط قرمز میان اهل سنت و وهابیت این است که وهابیت به ولی عصر(عج) توهین و جسارت کرده و در کنار نفی ولادت ایشان، این باور و آموزه شیعی را به سخره می‌گیرند و استهزا می‌کنند. این خط قرمزی است که آنها را از اهل سنت جدا می‌کند.

 

  انگیزه‌های وهابیت برای ضربه زدن به مهدویت چیست؟

- در طول تاریخ جریان سلفی گری حتی پیش از اینکه محمدبن عبدالوهاب اعلام موجودیت کند، باور مهدویت را زیر سؤال برده است تا با فاطمیان که در مصر و دیگر گروه‌هایی که خود را نایب امام عصر (عج) معرفی می‌کردند، مبارزه کند.

 اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آنچه به شدت مورد هجمه وهابیت قرار گرفت، بحث ولایت فقیه و حکومت شیعی بود و چون یک حکومت شیعی به نیابت امام عصر(عج) با حضور ولی فقیه جامع شرایط این نظام را اداره می‌کند، مبارزه آنها با مهدویت جنبه سیاسی یافت تا نظام جمهوری اسلامی ایران را مخدوش و بی هویت کنند، در حالی که همه می‌دانند هویت و اساس این نظام زنده بودن امام عصر(عج) و نیابت مراجع تقلید بویژه ولی فقیه از ولی عصر(عج) است و این انگیزه مهمی شد برای وهابیت تا به مبارزه و تخریب مهدویت بپردازند.

 

  وهابیت از چه راه‌هایی برای ضربه زدن به باورهای مربوط به مهدویت استفاده می‌کنند؟

- آنها از طریق فضای مجازی، کتاب و شبکه‌های ماهواره‌ای به زبانهای فارسی، عربی، ترکی و حتی انگلیسی شبهات نخ نما شده‌ای را طرح می‌کنند؛ به عنوان مثال

شبهه‌ای که مطرح کرده‌اند، مربوط به طول عمر حضرت حجت(عج) است، در حالی که نمونه‌های تاریخی داریم، همچون حضرت خضر که به تصریح قرآن زنده‌اند یا پیامبرانی که طبق روایات زنده‌اند همچون ادریس و الیاس و یا پیامبرانی که برای مدت طولانی زنده بوده‌اند و بعد غیبت کردند و باز به میان مردم بازگشتند همچون نوح و شعیب که منابع مهم و مورد وثوقی همچون «الشیعه و الرجعه» نوشته آیت‌ا... شیخ محمدرضا طبسی نجفی و «كمال‌الدين و تمام النعمة» شیخ صدوق از علمای شیعه و «البیان فی اخبار صاحب الزمان(عج)» نوشته گنجی شافعی و «ألعُرفُ الوَردی فی أخبار المَهدی» نوشته سیوطی شافعی از علمای اهل سنت به این مسأله تصریح دارند.

آنها شبهات عوام فریبانه‌ای نیز مطرح می‌کنند که گرچه عوامانه است، اما می‌کوشند با آنها به مهدویت ضربه بزنند؛ به عنوان مثال می‌گویند شما از امامی که نمی‌بینید و شما را یاری نمی‌کند، چطور پیروی می‌کنید؟ که در پاسخ این پرسش پیش پا افتاده باید گفت، ما خدای حی و قیوم را نیز نمی‌بینیم، اما همه به او اعتقاد داریم و از او اطاعت می‌کنیم.

باید توجه داشت، ظاهرگرایی به عنوان مبنای فکریِ وهابیت است. به عبارت دیگر آنها می‌گویند هر چه را دیدیم، می‌پذیریم وگرنه نمی‌پذیریم! در واقع وهابیت امروز نمونه پوزیتیویسم غربی است. از این رو، بی‌گمان خدای ما با خدای وهابیت متفاوت است. آنها همچون بت پرستان خدایی را می‌پرستند که دست و پا دارد!

از این رو، مباحث غیبی و ماورایی را زیر سؤال می‌برند، از جمله مسأله مهدویت که به لحاظ سیاسی هم برای آنها بار منفی دارد و می‌کوشند با زیر سؤال بردن آن، پل ارتباطی میان امام و علما و مردم را از بین ببرند؛ زیرا اهل بیت(ع) فرموده‌اند مراجع و علما نایبان عام امام عصر (عج) در دوران غیبت 
هستند.

 

  آیا وهابیت با حمایت از تکفیری‌ها درصدد نمایش چهره‌ای خشن از حکومت عدل و جهانی حضرت حجت (عج) هستند؟

- اگرچه، چیزی در این‌باره رسماً اعلام نکرده‌اند، اما اثر وضعی این اقدامها چیزی جز این نیست؛ یعنی بدبین کردن بشریت نسبت به موعود و منجی و اسلام. داعش با طرح مسأله حکومت و دولت اسلامی یا فعالیت القاعده با شعار تشکیل دولت و حکومت متأسفانه می‌کوشند نگاه دنیا را نسبت به حکومت اسلامی که تبلور آن در حکومت امام عصر(عج) است، تغییر داده و مردم را نسبت به آن بدبین کنند و حرکتهایی که انجام می‌دهند، به گونه‌ای است که نه تنها بشریت، بلکه حتی ممکن است شیعه و اهل سنت نسبت به دین خدا بدبین شوند و این در راستای هدف آمریکا و اسراییل است.

 

  صهیونیستها در این مبارزه با آموزه مهدویت چه نقشی را ایفا می‌کنند؟ آیا می‌توان وهابیت و تکفیری‌ها را مجری طرحهای آنها دانست؟

- بازیگردان دنیا در مافیای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، صهیونیست جهانی است که کارگردانی می‌کنند و رهبر معظم انقلاب از سالها پیش تاکنون در این باره هشدار می‌دهند که در پازل صهیونیسم بازی نکنید.

در واقع کشتن مسلمان به دست مسلمان برنامه صهیونیست ها است و این ساده لوحی است که گمان کنیم اینها نقشی ندارند، داعش هم که ساخته و پرداخته رژیم نژادپرست اسراییل است، مزدوری او را در منطقه می‌کند.

آنها در مسأله مهدویت با برنامه  حرکت می‌کنند و صهیونیسم در تل‌آویو و حیفا مراکز شیعه پژوهی دارد و روی موضوع مهدویت به عنوان آخرین منجی کار می‌کند، آنها می‌دانند مهدویت از مهمترین رموز موفقیت شیعه است و طبق آنچه در گزارشهای 
ویکی لیکس فاش کردند، می‌دانند دو آموزه در تشیع سبب شده که بتواند دنیا را فتح کند، یکی محرم و عاشورا و دیگری آموزه مهدویت؛ مسأله عاشورا با تندروی‌های تشیع انگلیسی در حال ضربه خوردن است، اما در مواجهه با آموزه مهدویت که هم شیعه را زنده نگاه داشته و هم دنیا را جذب شیعه کرده، داعش را عَلَم کرده‌اند تا هدفشان را پیاده کند. از این رو آنها می‌کوشند با تطبیق برخی روایات ظهور، داعش (که حتی در عهدین و اناجیل اربعه آمده) را همچون پوشیدن لباس سیاه یا برافراشتن پرچم سیاه و قیام کردن به نام اسلام و قرآن برجسته کنند و چه بسا ادعای مهدویت کرده یا خود را انصار المهدی معرفی کنند، در حالی که این بازی اسراییل و استکبار جهانی است.

 

  راه‌های مقابله با این شبهه افکنی‌ها و مبارزات منفی وهابیت با آموزه مهدویت چیست؟

راه نخست استفاده بهینه از فضای رسانه‌ای داخلی است که متاسفانه صورت نمی‌گیرد به عنوان مثال شبکه قرآن باید در کنار برنامه‌های ترویجی، برنامه‌های قویِ دفاعی نیز داشته باشد، اینکه ما به جمعه‌ها و برنامه «به سوی ظهور» بسنده کنیم، کفایت نمی‌کند!

راه دوم ابتکار و فعالیت نهادهای فرهنگی همچون ارشاد، اوقاف، حوزه دانشگاه و سازمان تبلیغات اسلامی است که متأسفانه هیچ کدام به وظیفه‌ای که باید در حوزه مهدویت عمل نمی‌کنند.

نکته دیگر تربیت مبلغان زبده برای تبلیغ چهره به چهره در مکانهای مختلف و برای آگاهی بخشی است.

افزون بر این،  داشتن اتاق فکر بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب نیز ضرورت دارد؛ زیرا شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان داده در حوزه سیاستهای کلان فرهنگی کارآمد نیست از این رو یا باید احیا شده یا کمیته‌ای تأسیس شود و مباحث فرهنگی و مذهبی را رصد و سیاستگذاری کند، البته این نیازمند حرکت انقلابی است، نه درگیر شدن و توقف در سیر طرح و قانونگذاری.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.