عربستان سعودی جنایت آتش زدن کودک شیرخوار فلسطینی به دست صهیونیست ها را در حالی محکوم کرده که خودش جنایت هایی به مراتب زشت تر و وقیحانه تر از این در یمن مرتکب شده است.

وقتی عربستان در جنایت پا را از صهیونیست‌ها فراتر می‌گذارد

به گزارش قدس آنلاین و به نقل از خبرگزاری تسنیم پایگاه خبری العهد در مقاله‌ای نوشت:‌ وقتی که می‌شنویم که عربستان سعودی با شدیدترین عبارت‌ها جنایت تروریستی زشت انجام شده از سوی شهرک‌نشینان صهیونیستی در به آتش کشیدن کودک شیرخوار فلسطینی در منزلش در روستای دوما در نابلس فلسطین را محکوم کرده است، می‌توان مصداق دروغ و فریب‌کاری سیاسی یک دولت را درک کرد.

عادل بن احمد الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در اظهاراتی به شدت این اقدام وحشیانه را که بدون در نظر گرفتن کوچک‌ترین معیارهای اخلاقی و وجدانی یا انسانی صورت گرفت، محکوم نموده و مقامات رژیم اشغالگر اسرائیلی را مسئول این اقدام دانسته است.

وی در این اظهارات از جامعه جهانی خواست تا مسئولیت‌های خویش را بر عهده بگیرند و تدابیر لازم برای حمایت از فلسطینی‌ها در برابر اقدامات تجاوزطلبانه را انجام دهند، این اظهارات انسان را به یاد زمانی می‌اندازد که عاصم البلوندی عضو دفتر دبیرکل سازمان ملل متحد عربستان سعودی را به ارتکاب جنایت‌های گسترده بر ضد کودکان یمن محکوم کرده بود. وی تأکید کرد که تجاوزگری عربستان سعودی کشتارهای گسترده و غیر قابل ‌توصیفی را بر ضد کودکان یمنی به راه‌ انداخته است. همین چند روز پیش بود که در نشست فوق‌العاده شورای امنیت سازمان ملل متحد عربستان سعودی مسئول شکست آتش‌بس انسانی شناخته شد که پیشتر خودش به آن دعوت کرده بود.

استیون اوبراین قائم‌مقام دبیرکل سازمان ملل متحد در امور انسانی تصریح کرد که این آتش بس از طریق هوایی نقض شده است، این سخن اشاره‌ای واضح به مسئولیت پروازهای متجاوزان در مورد نقض آتش بس بود. سازمان بین‌المللی دیده‌بان حقوق بشر نیز جنایت‌های جنگنده‌های سعودی در شهر المخاء وابسته به استان تعز یمن را جنایت جنگی دانست و تصریح کرد که این عملیات با استفاده از تسلیحات و موشک‌های ممنوعه بین‌المللی انجام شده و اهداف غیرنظامی و مدنی شامل کارگاه‌های تولید انرژی و اماکن مسکونی کارگران و کارمندان این کارگاه‌ها را هدف قرار داده که زنان و کودکان در آن سکونت داشتند.

با اشاره به این واقعیت‌ها این سازمان نتیجه‌گیری کرد که هیچ دلیلی دال بر اینکه هدف مورد حمله، مرکز مرتبط با فعالیت‌های نظامی یا امثال آن بوده، وجود نداشته است. این نشان می‌دهد که جنگنده‌های متجاوزان عربستان سعودی اهداف غیرنظامی را با اهداف نظامی به صورت هم‌زمان هدف قرار می‌دهند و هیچ توجهی نمی‌کنند که کجا را بمباران کرده و چه چیزی را ویران می‌نمایند. از آنچه اتفاق افتاده می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مداخله نظامی عربستان در یمن به‌اندازه‌ای رنگ خون به خود گرفته که حتی با محکومیت‌های بین‌المللی یا مطالبات انسان‌دوستانه نمی‌توان منافعی عاید قربانیان این حملات کرد. این جنگ در وحشیگری و زشتی جنایت‌های خود از تمامی جنگ‌های دشمن اسرائیلی در طول تاریخ فراتر رفته است.

این جنایت و بسیاری از جنایت‌های مشابه که هم‌زمان با تحولات اخیر یا پیش از آن انجام شده، مستقل از متغیرات میدانی شهر عدن است که در آن درگیری های میدانی میان یگان های ارتش یمن و کمیته های مردمی و انصار الله با نیروهای مزدور عربستان سعودی و امارات و عناصر القاعده و جنبش سلفی و تکفیری النهضة و هواداران منصور هادی ادامه دارد.

تیم هواداران عربستان سعودی در این درگیری‌ها از حمایت نامحدود دریایی و هوایی ریاض برخوردار بوده و توانسته فرودگاه شهر عدن و مناطق بندری در داخل و خارج از خلیج عدن را در اختیار بگیرد و به این ترتیب هواپیماها و کشتی‌های عربستان سعودی و اماراتی تمامی انواع حمایت‌های هوایی و دریایی در ابعاد نظامی و لجستیکی را از این نیروها به عمل می‌آورد،‌ اما در مقابل مناطقی که تحت سلطه ارتش و کمیته‌های مردمی و انصار الله قرار دارد مراکز استراتژیک مهمی است که زمینه ارتباط کامل با یگان‌های خودی در ابین و لحج را ایجاد کرده و امتداد گسترده‌ای را شامل می‌شود که قدرت مانور زیادی را به این نیروها می‌دهد.

ابعاد بحران عربستان در یمن

تداخل در مناطق تحت سلطه دو طرف بر اساس شرایط مساعد برای هر کدام از جناح‌ها که در بالا به آن اشاره گردید می‌تواند عاملی برای درگیری‌های طولانی مدت باشد و رویکرد رسیدن به سازش سیاسی را تحت فشار قرار دهد. این ‌سازش همان چیزی است که ارتش یمن و کمیته‌های مردمی و انصار الله همواره از گروه‌های داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی می‌خواهند در مسیر درست آن برای توقف جنگ و خونریزی وارد عمل شوند. آنها در همین راستا در نشست‌ها و مذاکرات انجام شده در ژنو و مذاکرات صورت گرفته در مسقط پایتخت عمان نیز حاضر شدند. این رویکرد بر خلاف رفتار تیم ریاض و حامیان آن است که همچنان به عنوان مشوق و تصمیم ساز رویکردهای نظامی، باب گفتگوها و مذاکره و سازش را می‌بندند و تمرکز خود را بر روی گزینه‌های نظامی و کشتار انسانی و تخریب در مناطق مختلف این کشور معطوف کرده‌اند.

البته تمامی این اقدامات با هدف تحقق پیشرفت میدانی است که طرف‌های مداخله جو در مذاکرات آینده بتوانند از آن به نفع خود بهره‌برداری کنند،‌ اما چنین پیشرفتی نه تنها به ‌دست‌ نیامده، بلکه عکس آن صدق می‌کند و مناطق تحت سیطره ارتش یمن و کمیته‌های مردمی و انصار الله همچنان در حال افزایش است. این موضوع خشم و جنون عربستان سعودی را برانگیخته و باعث شده این کشور باب گفت‌وگو و سازش‌های سیاسی را به صورت کامل ببندد و هم چنان به تخریب و ویرانی و کشتار و ایجاد تراژدی انسانی و غیرنظامی در یمن ادامه دهد. غافل از اینکه با ادامه شرایط خود را در بحران‌های زیر قرار داده است:

- عربستان با انجام این جنایت‌های زشت و تخریب و ویرانی وارد آمده در یمن باعث شده سازمان ملل متحد و بیشتر مؤسسات بین‌المللی انسانی این جنایت‌ها را محکوم کنند.

- عربستان سعودی قدرت خروج از باتلاق یمن را که خود را به علت طمع‌ورزی‌ها و سلطه‌طلبی و خودکامگی در آن انداخته، ندارد.

- عربستان با فرار به جلو سعی دارد شکست خود را در جنگ یمن به رسمیت نشناسد، چرا که از پیامدهای داخلی این شکست که ممکن است ساختار رژیم سعودی حاکم بر ریاض را به هم بریزد،‌ می‌ترسد.

- عربستان سعودی در نتیجه این جنگ تعهدات مالی گسترده‌ای را ارائه داده و به علت پوشش کامل اقدامات نظامی و عملیات هوایی هزینه‌های زیادی صرف کرده است.

- حضور ملموس و واضح در کنار سازمان تروریستی ‌القاعده در این جنگ کاملاً حس می‌شد، ریاض چندین بار بر روی تحقق پیشروی میدانی این گروه تروریستی حساب کرده بود و به این گروه بیش از سایر گروه‌های عملیاتی دیگر در یمن توجه دارد. این موضوع از موشک باران مستقیم پادگان وابسته به گروه‌های هوادار منصور هادی در نتیجه جنگ بین آنها و نیروهای القاعده در حضرموت و همچنین لحج قابل ملاحظه بود.

در نهایت دنیا و عربستان سعودی باید در چشمان کودکان مظلوم یمن این نکته را بخواند که حتی اگر آنها تمامی یمن را با کشتارهای فجیع مواجه کنند و تیم وابسته به عربستان سعودی شهرها و استان‌های زیادی را در این کشور تحت سلطه خود در بیاورند، اما نمی‌توانند اعتقاد و پایبندی بیشتر به ساختارهای مردمی یمن به حقوق اساسی و اجتماعی و فرهنگی کامل خود را تغییر دهند. ملت یمن دیگر تسلط و برتری‌طلبی خارجی را نخواهد پذیرفت. این ملت به شهدا و جان‌فشانی‌های ارتش و کمیته‌های مردمی خود احترام می‌گذارد و دیگر در مورد آنها از خود سستی نشان نمی‌دهد. انتفاضة ملت یمن بر ضد سلطه‌طلبی تاریخی عربستان سعودی با وجود این جنگ همچنان ادامه خواهد داشت و این ملت در دفاع از ثروت و و انرژی غارت‌شده خود مستحکم و ثابت قدم خواهد بود. یمن بعد از این جنگ دیگر هرگز مانند پیش از آن نخواهد بود.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.