جمعی از دانشجویان بورسیه در نامه ای به رئیس دیوان عدالت اداری تاکید کردند: رسیدگی به شکایت دانشجویان بورسیه دارای حکم طبق اظهارات دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در محدوده صلاحیت دیوان است.

رسیدگی به شکایت بورسیه های دارای حکم در صلاحیت دیوان عدالت اداری است

در بخشی از این نامه آمده است: همانگونه که مستحضرید جریانی خودسر بدون توجه به اصول قانونی و توجه به آئین نامه ها و ضوابط بورس تحصیلی در 15 ماهه اخیر، یک بحران سیاسی، اجتماعی و علمی بسیار بزرگ و تمام عیاری با کلیدواژه "بورسیه های غیر قانونی" را کلید زد. این جریان با استفاده از فضا و شانتاژ تبلیغاتی توانست ضمن بهره برداری های کلان سیاسی و اجتماعی، بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه را از اولیه ترین حقوق خود محروم کند و حیثیت و اعتبار علمی و شخصی آنها در دانشگاه و جامعه را مخدوش و نابود نماید.

نامه مذکور می افزاید: این ظلم عظیم و باورناپذیر در حالی رقم خورد که تمامی روزنه های تظلم خواهی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه با یک مصوبه (مصوبه 630) از میان رفت. با یکی شدن قاضی، شاکی و جلاد، چهار فاز مختلف اجرای پروژه حذف همراه با شکنجه زجرآور درازمدت توسط این جریان آغاز شد. هدف از اجرای این پروژه ها، تنها حذف جریان انقلابی از ساحت دانشگاه نیست، بلکه بی خاصیت کردن همیشگی نیروهای تحصیل کرده انقلاب با استفاده از اثرات روحی ناشی از آزار و شکنجه درازمدت و ممتد می باشد.

در بخش دیگری از این نامه ضمن تحلیلی تصریح شده است: چهار فاز اجرایی مکانیزم تار عنکبوتی که به صورت برنامه ریزی شده، در مقاطع زمانی مختلف برای حذف حداکثری در دستور کار قرار گرفته بود عبارتند از :1- عدم پذیرش آیین نامه ها و مصوبه های شورای مرکزی وقت از جمله فرمول معدل و ...2- اعمال مجازات های خودساخته، مصنوعی و بی سابقه به منظور حذف حداکثری 3- برخورد با دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه بدون مشکل به بهانه عدم جایابی 4- اعلام عدم نیاز توسط دانشگاه به دانش آموختگانی که از سه مرحله فوق عبور کرده و موفق به اتمام تحصیل شده اند.

نامه این دانشجویان بورسیه می افزاید: در هیچ یک از فازهای فوق هیچگونه بررسی علمی و تخصصی بر روی رزومه دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه توسط وزارت علوم انجام نشده است و بدون تشکیل هیچ کارگروه علمی و یا بررسی سوابق پژوهشی و آموزشی دانشجویان و دانش آموختگان، تصمیمات مختلفی به منظور حذف حداکثری اتخاذشده است. تا کنون بیش از دو هزار نفر در مراحل مختلف(فاز اول تا سوم) به دلائل گوناگون و بدون هیچگونه بررسی تخصصی و رشته ای با صدور دو اطلاعیه، با مجازات های خودساخته روبرو شده و زندگی آنها به بحران و سیاهی کشیده شده است.

در بخش دیگری از نامه این دانشجویان تصریح شده است: اکنون چند ماهی است که این جریان وارد اجرای فاز چهارم برنامه شده و قصد دارد زندگی دانش آموختگان بورسیه دارای حکم و جایابی را که امکان حذف آنها در سه مرحله اول وجود نداشته است، را وارد چالشهای اساسی و نابودی تدریجی کند. موارد بسیاری از اعلام عدم نیاز به دانش آموختگان بورسیه در چند ماهه اخیر گزارش شده است که هیچ یک نمی توانسته جنبه علمی و تخصصی داشته باشد و صرفا به عنوان یک دعوای حقوقی و استخدامی قابل تشریح است.  بررسی مجدد پرونده کسانی که توانایی علمی و صلاحیت عمومی آنان مصوب شده و تایید نهایی هیئت های مرکزی جذب را دارند(یا به عبارتی حکم بورس آنها صادر شده است)، خلاف قانون است. بنابراین طبق این سند، در فاز چهارم حذف دردناک دانش آموختگان مظلوم بورسیه، هیچ گونه بررسی علمی و آموزشی بر طبق قانون وجود نخواهد داشت و مصوبه 630 نمی تواند موجب عدم ورود قوه قضاییه و دیوان به این مسئله شود.

نامه دانشجویان بورسیه می افزاید: از سوی دیگر پذیرفتنی  نیست که  یک دانشگاه چند ماه قبل به تخصصی نیاز داشته، برای جذب آن تخصص اقدام کرده، مصاحبه گذاشته، آنرا جذب کرده و حکم صادر نموده باشد و با گذشت چند ماه نیاز دانشگاه به این تخصص از میان رفته باشد. شیرین تر آنکه این مشکل به صورت اتفاقی!! و همزمان برای بسیاری از دانشگاههای کشور روی داده است.

دانشجویان بورسیه در ادامه نامه خود تاکید کردند: قطع حقوق و مقرری دانشجویان بورسیه دارای حکم توسط سازمان امور دانشجویان می باشد. بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه که روند جذب و جایابی را طی نموده و مصاحبه های علمی و عمومی را پشت سرگذاشته و احکام بورس خود را دریافت کرده اند، بیش از یکسال است که هیچگونه حقوقی دریافت نکرده و برای معیشت خود و خانواده شان درمانده شده و وضعیت بحرانی و نامطلوبی را تجربه می کنند. به راستی چه کسی جواب فرزندان این افراد و خانواده های مظلوم بی پناه را خواهد داد؟ کجای قانون اساسی کشور، آیین نامه های داخلی وزارت و دستورات رحمانی اسلام به مدیری اجازه می دهد که یک تعهد و حکم رسمی مکتوب را به صورت یکطرفه نقض و لغو کرده یا حق دادخواهی را از مظلومی که بدون هیچ دلیلی بیش از یکسال حقوق و مزایایی دریافت نکرده است، سلب نماید؟

در ادامه این نامه آمده است: با توجه به اظهارات اخیر دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشجویان درباره موارد غیرآموزشی می‌توانند به محاکم قضایی شکایت کنند. بنابراین رسیدگی به شکایت دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه دارای حکم که از دانشگاه محل خدمت خود، عدم نیاز گرفته اند یا احکام آنها به صورت یکطرفه و بی مبنا توسط سازمان امور دانشجویان لغو شده است، در محدوده صلاحیت دیوان عدالت اداری می باشد.

در بخش پایانی این نامه خطاب به رئیس دیوان عدالت اداری تاکید شده است: از جنابعالی که در زمره دلسوزان فرهنگی و دغدغه مندان حوزه علمی بوده و ارادت و تابعیت خود از مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) را در پیگیری فرمایشات ایشان در قضیه ظلم به بورسیه ها، در عمل اثبات نموده اید، انتظار می رود با پیگیری ویژه این موضوع و اختصاص یک شعبه به منظور پیگیری شکایت ها در موضوع عدم نیاز دانش آموختگان بورسیه، زمینه را برای عقیم ماندن فاز چهارم برنامه حذف دردناک دانش آموختگان بورسیه ایجاد نمایید. لازم به ذکر است برخی از دانش آموختگان مظلوم بورسیه که دارای رزومه های پژوهشی و تحقیقاتی بی نظیر هستند، بیش از 6 ماه است که به دلیل نامشخص بودن این فرایند در راهروهای سازمان امور دانشجویان سرگردانند و با ناباوری و حیرت مشغول نظاره تصمیمات خلق الساعه و حق کشی های ظالمانه هستند. به منظور اطلاع بیشتر، بخشی از رزومه پژوهشی این افراد برای شما ارسال خواهد شد.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.