والدین ناهماهنگ و ناسازگار کودکانی با ویژگی های منفی  و مهارتهای اندک پرورش می دهند

نقش همدلی و همزبانی خانواده در تربیت کودکان 

یکی از ضرورت های تربیت موفق، هماهنگی والدین است. زمانی که پدر و مادر از سبک تربیتی مشخص و روشهای هماهنگی استفاده می کنند، پرورش کودکان در ابعاد گوناگون به شیوه جامع تر و موثرتری اتفاق می افتد. کودک وقتی خود را در مقابل یک تیم تربیتی به نام والدین می بیند، اطاعت پذیری و اعتماد فراوان تری را در خود می یابد که زمینه تغییر رفتار و شکل گیری رفتارهای بهینه را مهیا می کند. کودکانی که در خانواده های همدل و همزبان رشد می کنند، نسبت به پذیرش دین، ارزشها و فضیلت های اخلاقی هم رشد شایسته تری دارند و می توانند در سایه آرامش و هماهنگی ایجاد شده با خاطری امن و آسوده به پرورش نیکی ها در درون خود پرداخته و احساس خوشایند آن را تجربه نمایند.

پیامدهای ناهماهنگی

در مقابل، والدین نا هماهنگ و ناسازگار به تربیت کودکانی با ویژگی های منفی و مهارتهای اندک می پردازند. کودک در خانواده ناهمدل به دنبال بهانه و فرصتی است تا نظر یکی از والدین را که همخوانی بیشتری با راحت طلبی وی دارد، اجرایی کند. کودکان این گونه خانواده ها در بزرگسالی معمولا دنبال دور زدن قانون و رسیدن به اهداف خود به هر شیوه ای هستند و پایبندی ضعیفی نسبت به ارزشها دارند. این کودکان خیلی زود احساس می کنند که از پدر و مادر ناهماهنگ خود برترند و هیچ نیازی به مشورت با آنان ندارند. آرامش روانی این فرزندان نیز پایین تر از دیگر کودکان است.

ریشه های ناهماهنگی

گاهی بدقلق بودن کودکان به ویژه فرزندان اول خود عاملی برای احساس ناکارآمدی روشهای والدین است که آنها را دچار تنش و اختلاف می نماید. زمانی هم فاصله سنی یا تحصیلی زیاد پدر و مادر دلیل ناهمدلی است. در شرایطی که یکی از والدین دچار اختلالات خلقی یا شخصیتی مانند خودشیفتگی یا اضطراب باشد، با ناهمدلی هایی در روند تربیت روبرو هستیم. ورود رسانه های آشنا و غریبه و پیشنهادهای تربیتی آنان نیز ممکن است اصول و روشهای تربیتی والدین را تغییر داده و عوامل چندزبانی پرورشی باشد. داشتن سبک زندگی آسیب زا که به بهداشت روانی پدر یا مادر آسیب وارد می کند، مثل اشتغال چندگانه و استرس های ناشی از آن نیز سهم مهمی در بروز کج خلقی ها و به دنبال آن حذف همدلی از زندگی است که نیازمند مراقبت بیشتری است.

سخن آخر

والدین توجه کنند که کودکان شان به آرامش خاطر و امنیت روانی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی نیازمندند؛ از این رو تمام عواملی که مانع تحقق این امنیت است، نیازمند بررسی و برداشته شدن است. والدین مذهبی به دلیل اعتماد ویژه ای که فرزندان به آنان دارند و لازمه اعتماد به خداست، در این زمینه وظایف سنگین تری دارند و لازم است مراقبت های جدی تری داشته باشند تا کودکان ناهماهنگی آنان را بهانه ای برای ناکارآمدی روشهای دینی تلقی نکنند و بتواند با اطمینان روی آوری به دین را در خود نهادینه کنند. زندگی یک مسیر آرام و معنوی است و ما در کنار پرورش کودکان، خود نیز شکوفا می شویم.

 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.