به گزارش قدس آنلاین ، متاسفانه عده ای به بهانه توافق هسته ای که هنوز به طور کامل عملیاتی نشده و از طرفی سیاستمدران آمریکایی دست از تهدید و ارعاب برنمی دارند سودای بازگشایی سفارت آمریکا را در سر می پرورانند و عده ای به دنبال حذف شعار "مرگ بر امریکا "هستنددر حالی که به فرموده رهبر معظم انقلاب رئیس همه‌ی شیطان‌های عالم، ابلیس است، اما ابلیس کارش فقط اغوا و فریب است درحالی‌که آمریکا هم اغوا می‌کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری.

.قدس آنلاین با توجه به اهمیت موضوع در گفتگویی با حمید رضا ترقی کارشناس مسائل سیاسی مقوله نفوذ فرهنگی آمریکا و عوامل مساعد کننده آن را در ایران واکاوی نموده است.

-نفوذ فرهنگی آمریکا در ایران یکی از مقوله هایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در برنامه های سیاستمداران این کشور بوده است برای تحقق این موضوع نیز سرمایه های کلان و بودجه های میلیاردی به وابستگان و عناصر داخلی و خارجی حامی آمریکا اختصاص داده شده اما به نظر می رسد برای نفوذ فرهنگی و تاثیرگذاری برفرهنگ و سیاست جمهوری اسلامی ایران روش آمریکا تغییر یافته است تحلیل شما از این موضوع چیست؟

آنچه مسلم است آمریکا برای نفوذ در ایران و تغییر مسیر رفتار نظام جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی و منطقه ای طراحی طولانی مدت و برنامه ریزی گسترده ای انجام داده و  مدام برای تحقق آن در تلاش است  .

بی تردید در دهه های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا به صورت علنی و غیر علنی نشان داده که برای تاثیر گذاری برفرهنگ ، تغییر سبک زندگی تغییر نگرش مردم سرمایه گذاریهای فراوانی کرده و این موضوع ، رویکرد تازه آمریکا نیست اما آنچه مشهود است توافق هسته ای عاملی برای تشدید حرکتهای تاثیرگذار آمریکا برروند تغییرات فرهنگی است تا این کشور از طریق اقتصادی  بتواند  گسترش و نفوذ فرهنگی خود را در ایران افزایش دهد  .

با توجه به اینکه تاکنون راه مبادلات مستقیم اقتصادی با آمریکا بسته بوده است آنچه این روزها موجب امیدواری مسئولان آمریکایی شده و آنها را به فکر طراحی پروژه های جدید انداخته است ورود از طریق اقتصاد و تاثیر گذاری بر فرهنگ و سیاست جمهوری اسلامی ایران است . آنها براساس این توافق معتقد هستند با لغو تحریم ها و تکمیل توافق ،فرصت مناسبی برای آمریکا در ورود به عرصه اقتصادی مهیا می شود  تا از این رهگذر بتوانند دیگر اهداف فرهنگی و سیاسی خود را در ایران محقق نمایند .

پیش از ورود اقتصادی آمریکا به ایران، رسالت  تغییر فرهنگ ایران و تاثیر گذاری بر آن بر عهده  شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که توسط آمریکا تغذیه مالی می شدند بود که البته این شبکه ها همچنان با حمایت های مالی آمریکا واسرائیل در تلاش هستند تا با تاثیر گذاری و تغییر سبک زندگی مردم ایران به سمت سبک زندگی آمریکایی ، بزک کردن چهره آمریکا در بین بینندگان ایرانی ، تنفر زدایی از چهره رژیم امریکا و تخریب بنیانهای خانواده در داخل کشور به اهداف بعدی خود و متلاشی شدن نظام اسلامی در ایران دست بیابند.

از سوی دیگر به نظر می رسد با آموزش و هدایت تعدادی از نویسندگان و خبرنگاران در ایران به ویژه درکشورهای همسایه و دعوت از آنها به کشورهای اطراف و حمایت از آنها  در جهت تغییر محتوایی برخی از مطبوعات و رسانه های مرتبط با غرب گراها در تلاش هستند تا  با خریدن این نوع از نویسندگان ، خبرنگاران و اهالی رسانه اهداف خود را که همان بزک کردن چهره آمریکا ، تنفر زدایی از امریکا و ترویج مذاکره و ارتباط با آمریکا است را نهادینه کنند .

به هر حال واقعیت این است که دشمنان نظام جمهوری اسلامی با توسل به برنامه ها و راهبردهای مختلف سعی در گرایش جوانان به سوی خود داشتند اعم از جوانان  داخل و  جوانانی که درخارج از کشور تحصیل می کنند همچنین اساتیدی که دوره تحصیلی تکمیلی خود را در خارج از کشور سپری می کنند در تیررس اهداف آمریکا قرار دارند .متاسفانه در این بین اساتیدی در کشور وجود دارند که مروج  و مبلغ فرهنگ غرب در محیط های دانشجویی هسستند و دانشجویان و نخبگان را  برای عزیمت  به  امریکا وغرب و  بهره رساندن به انها در حرکت های علمی تشویق می کنند .بعد از توافق هسته ای در جدیدترین حرکت های آمریکا به نظر می رسد برای تاثیر گذاری فرهنگی و تحقق اهداف سیاسی دو برنامه جدید از سوی دشمنان طراحی شده که از جمله انها می توان به  اعزام جاسوس در قالب توریست ، بازرگان و  گردشگر و همچنین انتقال نمادها و برندهای امریکایی مثل مک دونالد و کالاهای امریکایی اشاره کرد.

-یعنی می توان گفت استحاله فرهنگی مد نظر آمریکا و تغییر ارزشهای دینی با هدف تغییر نظام جمهوری اسلامی صورت می گیرد و به عبارتی  دستکاری در عناصر زیربنایی فرهنگی به منظور  تغییر در عناصر روبنایی سیاسی دنبال می شود؟

-کاملا درست است.همین کاری که قبل از دوم خرداد در کشور انجام شد یعنی تغییر ذائقه مردم که توسط برخی از عناصر داخلی صورت گرفت تا در این تغییر ذائقه مردم  به سمت اشرافی گری ، تقلید از زندگی غربی ، نمادهای غربی و مصرف گرایی گرایش پیدا کنند .به نحوی که با  تغییر سبک زندگی و تغییر ذائقه بتوانند جایی برای تغییرات سیاسی باز نمایند. از این رو با چنین برنامه هایی به  یکباره شاهد تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم می شویم به نحوی که  با تغییرات و تحولاتی که در زندگی اقتصادی مردم وسبک زندگی مردم رخ می دهد خواسته های سیاسی آنها هم متمایل به جریان ها و گروه هایی می شود که طرفدار و هموار کننده راه بازگشت غرب به کشور هستند .مسلما عناصر داخلی و خارجی حامی آمریکا  بر این باور هستند که با توسل به چنین سبک و روشی می توانند نسل جدید را به سمت غرب و پذیرش نظام سلطه سوق دهند.

-کدام نهادها در نظر غرب به خصوص آمریکا بستر مناسبی برای هموار کردن راه ورود غرب، ترویج اندیشه های غربی و اقدامات فرهنگی مد نظر آمریکا  در بلند مدت در کشور هستند با توجه به اینکه نظام سلطه نشان داده برای تحقق اهداف خود صبوری می کند و برنامه هایش را در دراز مدت اجرایی می نماید؟

-بهترین فرودگاه برای ورود و نفوذ غرب به ایران درحوزه فرهنگ در درجه اول دستگاههای فرهنگی کشور مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند  که می تواند از طریق اعزام خبرنگاران،مجوز گرفتن برای برخی کنسرت های مساله دار و ...فراهم کردن مقدمات  سبک های زندگی با گسترش الزامات آن در درون نهادهای فرهنگی به خواسته های مد نظر خود تا حدودی دست بیابند .برخی از محیط های دانشگاهی ،نخبگان ، محیط های فکری و تحقیقاتی نیز که استراتژی مدیران آنها  متناسب و همراه با  تعالیم غربی است می تواند هموار کننده مسیر تاثیرگذاری و نفوذ فرهنگی آمریکا در ایران باشند  . در نهایت بخش بازرگانی و تجارت در کشور نیز می تواند با زمینه سازی برای ورود کالاها و برندهای آمریکایی در کشور به این نفوذ دامن زند .

-انقلاب اسلامی ایران در سال 57انقلابی بزرگ بود اما با تسخیر لانه جاسوسی بنیانگذار انقلاب اسلامی این مسئله را انقلابی بزرگتر و ارزشمندتر از انقلاب 57 عنوان می نمایند به نظر شما چه اتفاقی افتاده که برخی برای رابطه با غرب آنقدر هیجان زده شده اند که هنوز تکلیف توافق هم روشن نشده و گزینه های آمریکا علیه ملت ایران همچنان روی میز است از بازگشایی سفارت آمریکا در تهران حرف می زنند  و راهکار جلوگیری از گسترش چنین اندیشه هایی در کشور چیست؟

-اصولا جریان غرب گرا در ایران از ابتدای انقلاب در رقابت سیاسی برای به قدرت رسیدن و تغییر مسیر انقلاب بوده و  همواره در تلاش بوده تا  با چهره های  مختلف وارد سیستم حکومتی کشور شود تا بتواند در برنامه ریزی ها و تصمیم گیریها تاثیرگذار باشد .

ورود در جریانهای سیاسی کشور به دلیل دور کردن انقلاب از مسیر آرمانها ی انقلاب است .حتی  در دوان حیات امام خمینی (ره) این حرکت ها بارهابه وقوع پیوست . دولت موقت آقای بازرگان عمدتا گرایشهای غربی داشت . تلاشهای عناصری چون قطب زاده که تمام هم وغم خود را به کار بردند تا بتوانند جلوی استکبار ستیزی نظام و تعارض انقلاب اسلامی با آمریکا را بگیرند از مسائلی است که در زمان حیات بنیانگذار انقلاب هم بوده است تا جایی که  دولت بازرگان به خاطر تسخیر لانه جاسوسی و مخالفت با این اقدام  استعفا می دهد.

متاسفانه  برخی عواملی که تحصیل کرده غرب  و مرعوب و مجذوب غرب و  متخصصین فاقد تعهد به آرمانهای انقلاب هستند نیز در دولتهای مختلف درصدد نفوذ به دولت و حکومت بوده اند تا در این مسیر بتوانند  به محض ورود به دولت و حکومت مسیر دولت را به سمت سکولاریزه کردن و تفکیک دین از سیاست سوق دهند و به این وسیله بتوانند مسیر انقلاب را در قانونگذاری در مجلس و اجرا در قوه مجریه و از طریق نهادهای مدنی به سمت اهداف سیاسی و ساختار غربی سوق دهند .بی تردید مقاومت حضرت امام خمینی (ره) ومقام معظم  رهبری در طی این سالها مانع از رسیدن آنها به اهدافشان شده است .

آنچه که می تواند به کشور در برابر نفوذ آمریکا مصونیت بدهد  دشمن شناسی مردم و توجه به ویژگی ضد استکبار و غرب گرا نبودن منتخبین مردم در انتخابات های مختلف است . هوشیاری و بیداری مسئولان اجرایی کشور، حوزه های علمیه و عناصر نخبه بصیر کشور و مراکز حوزه های علمیه می تواند مردم را  در برابر توطئه ها و دسیسه های امریکا به روز و روشن کرده تا مردم از دسیسه های غرب به سرکردگی آمریکا در امان مانده و هرگز مجذوب ،مرعوب و فریب تبلیغات فریبنده آمریکا را نخورند.