گروه فرهنگی – اعظم طیرانی - طی چند سال اخیر بارها مطرح شده که آنچه به‌عنوان « تولید علم » در ایران مطرح می‌شود، ...

 چاپ مقاله، ریختن آب در آسیاب  کشورهای صنعتی است

 چیزی نیست جز استناد به تعداد مقاله‌های منتشر شده ایرانی‌ها در سایتهای نمایه‌سازی‌ بین‌المللی؛ درحالی‌که دکتر رضا حاجی ابراهیم بر این باور است که انتشار مقاله‌های «ISI» تنها یکی از شاخصهای تولید علم در دنیا محسوب می‌شود و شاخصهایی نظیر تعداد و تجاری‌سازی‌ اختراعات، شمار دانشگاه‌ها، بودجه پژوهشی کشورها و نسبت آن با تولید ناخالص داخلی و سرانه تحقیقات و اعضای هیأت علمی و جوایز نوبل و ده‌ها مؤلفه دیگر در این مهم تأثیرگذار است.

در ادامه، گفت وگوی ما با این عضو هیأت علمی دانشگاه امیر کبیر را در خصوص 
« تولید علم »و موانع موجود در «تبدیل آن به ثروت» می‌خوانید.

 

 برای تولید علم چه ابزاری مورد نیاز است ؟

-  ایجاد مسأله، پیکره اصلی تولید علم است و تولید علم از مسأله شروع می‌شود. یعنی زمانی که مسایل مختلف مطرح شود، می‌کوشیم برای آنها راه حل پیدا کنیم و فرایندی به نام نظریه پردازی شکل می‌گیرد که در این فرآیند افراد با توجه به پیشینه علمی خود راه حلهایی پیدا می‌کنند که نظریه نامیده می‌شود و پیش بینی‌های مطرح شده را تأیید یا رد می‌کند.

پس از آنکه نتایج نظریه ها استخراج وآزمونهای تجربی انجام شد، آنچه باقی می‌ماند، قوانینی است که بر اساس آن در خصوص طبیعت غیر انسانی و یا رفتارهای انسانی داوری می‌کنیم و این قوانین، تصویر علمی ما از جهان را می‌سازند. بنابراین مهمترین رکن علم ؛ مسأله و فرایند حل آن از طریق نظریه پردازی در جامعه علمی است.

ارزشهای اجتماعی، بویژه ارزشهای دینی نیز در تولید علم تأثیرگذار است.برای نمونه اگر هدف از کاری که انجام می‌دهیم، کسب درآمد و ثروت باشد، دغدغه ای برای کسب علم باقی نمی‌ماند و اگر هم قرار باشد افراد سراغ علم بروند، رشته‌های نیازمند نظریه پردازی وپر زحمت را انتخاب نمی‌کنند، بنابر این پس از طرح مسأله، بحث ارزشهای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی حایز اهمیت است .

 

  به نظر شما در کشور ابزارهای لازم برای تولید علم را داریم؟

-  نیازهای جامعه منجر به طرح مسأله و سپس تولید علم می‌شود، اما نیازهای ما در صنعت با نیازهای کشورهای اروپایی و آمریکایی متفاوت است.مثلاً شاید نیاز کشورهای صنعتی در خودروسازی برای پنج سال آینده چیزی باشد که ما نیم قرن با آن فاصله داریم، به همین دلیل آنها از همین امروز برای پنج سال آینده شروع به طراحی پروژه هایی برای دوره‌های دکتری می‌کنند که نتایج آن طی دو سال آینده در اختیارشان قرار گیرد تا پس از پنج سال بتوانند از آن بهره‌مند شوند.اما مسایل ما با نیازهایمان مرتبط نیست.یعنی با مرور مقاله‌های خارجی، مسایلی را که آنها مطرح می‌کنند، بررسی می‌کنیم و با آنها پیش می‌رویم تا تولید علم کنیم.در حالی که این تولید علم به درد جامعه ما نمی‌خورد و با نیازهای اجتماعی وصنعتی ما همخوانی ندارد.البته در برخی حوزه‌های پزشکی ممکن است این فاصله کم باشد، اما در حوزه‌های علوم کاربردی نظیر فنی مهندسی، نرم افزار و یا حتی برخی از شاخه ها که بین مهندسی وپزشکی است، مشکل داریم.به همین دلیل گرچه ممکن است پژوهشهایی نیز که منجر به تولید علم می‌گردد، انجام ‌شود، اما بهره ای که از آن برای ما حاصل می‌شود، بسیار اندک است و در حقیقت این روند به معنای آبی است که در آسیاب کشورهایی که نیازهایشان را از طریق مرزهای دانش برطرف می‌کنند، می‌ریزیم.

پس باید در طرح مسایلی که مشغله‌های علمی ما را سامان داده و فرایند حل مسأله را انتظام می‌دهند، نیازهای واقعی کشور را در نظر گیریم و بر اساس آنها پروژه‌ها را تعریف کنیم تا فعالیتهای علمی پژوهشی و نظریه پردازی ها در تحول علمی و ساختار صنعت کشور مؤثر باشد.

 

 در موضوع تولید علم جهانی جایگاه ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟

-  با توجه به اهدافمان، هنوز تا رسیدن به جایگاه مورد نظر فاصله داریم، اما با توجه به موانع و رشد علمی سالهای اخیر،می توان گفت، برنامه ریزی‌های بسیار خوبی در سطح دانشگاه‌های کشور صورت گرفته است که اگر تحقق یابد و در نقشه توسعه کشور دیده شود، در آینده پیشرفتهای خوبی در حوزه صنعت ودانشگاه خواهیم داشت.

 

  برای تبدیل علم به ثروت چه موانعی در کشور وجود دارد؟

- تولید علم به ثروت با تولید علم متفاوت است. یکی از موانعی که ممکن است تولید علم به ثروت تبدیل نشود، این است که تولیدات علمی مان در راستای نیازهای کشور نیست، یعنی قسمت مهمی از علوم که در رشته‌های فیزیک ،شیمی، پزشکی و مهندسی کار می‌شود و در مجلات معتبر منتشر می‌شود، نشان تولید علمی کشور است، اما در عمل تبدیل به فناوری و در پی آن ثروت نمی‌شود.

بنابراین در زمینه تولید علم هر چه استعداد‌های بالاتر بیشتری را به کار گیریم، تولید علم بیشتر خواهد بود که این مهم تابع ارزشهای اجتماعی و نیازمند برنامه ریزی است. در کشور ما بسیاری از استعدادها به جای آنکه جذب علم و تولید علم شوند، جذب کسب ثروت می‌شوند.اینجا نقش ارزشهای فرهنگی بسیار حایز اهمیت است. نباید وضع به گونه ای باشد که تمام استعدادهای کشور در علوم پزشکی ومهندسی متمرکز شوند و علوم پایه که علوم مادر محسوب می‌شوند، جزو دانشهای درجه دو و درجه سه قرار گیرند و در حوزه برنامه ریزی کشور به جای اینکه از متخصصان علوم پایه استفاده کنیم، به دلیل اینکه استعداد قابل قبولی در این حوزه نداریم، از مهندسان و پزشکان استفاده می‌کنیم .

پس علاوه بر موانع فرهنگی و به کار نگرفتن صحیح استعدادها، نبود سیاستگذاری‌های کلان در سطح دانشگاه‌ها برای جذب دانشجو و ناهماهنگی بین نیازهای واقعی کشور در حوزه‌های مختلف علمی، بویژه صنعت ودانشگاه مهمترین موانع تبدیل علم به ثروت محسوب می‌شوند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.