چندی پیش مقام معظم رهبري در یک دیدار مهم با رئیس جمهور و هیأت دولت، مراتب شگفتی خود را چنین بیان داشتند: «چهار وزارتخانه را دادند دست آقای نعمتزاده! واقعاً! چهار وزارتخانه بود اینجا صنایع، صنایع سنگین، معادن [معادن و ذوب فلزات] و بازرگانی و...
یعنی واقعاًهنوز هم برای من حل نشده است، آن روز هم که این کار را انجام دادند برای من روشن نبود که چرا دارند انجام میدهند این کار را. خب مسؤولان مجلس و دولت جلسه تشکیل داده بودند و انجام دادند. واقعاً کار سختی است. ما حق میدهیم که ایشان سختش باشد، اما بالاخره باید این کار را انجام دهد.»
رهبر معظم انقلاب تذکراتی درخصوص مسایل اقتصادی و صنعتی دادند که هر خوانندهای وقتی آن مطالب را بخواند متوجه میشود رهبر انقلاب تا چه حد، هم آگاه به مسایل اقتصادی، صنعتی، اشتغالزایی، واردات و صادرات هستند و هم چقدر نگرانی رفاه، آسایش و رضایت خاطر مردم کشور بویژه طبقات کم درآمد را دارند. همچنین تأکید دارند بخش خصوصی به میدان کار فراخوانده شود و این همه، در امور اقتصادی و صنعتی، دولت و نهادهای دولتی و شبه دولتی همه کاره نباشند. ایشان اشاره کردند 400 هزار میلیارد تومان طرحهای نیمه تمام و روی زمین مانده دولتی است که به حال خود رها شده و چه خوب است حداقل 10 درصد اینها به بخش خصوصی سپرده شود و ابراز شگفتی کردهاند که چرا هنوز دلالان، میوه خارجی وارد میکنند؟
درخصوص نظرات ارزشمند ایشان درباره کار عجیب ادغام چهار وزارتخانه صنایع، صنایع سنگین، معادن و ذوب فلزات در هم و سرانجام در وزارت بازرگانی، این کار در چند دولت انجام شد و البته درگذشتهها سابقه داشت که وزارت فواید عامه شامل ادارات کل صناعت و فلاحت و تجارت بود که بعدها وزارت اقتصاد ملی از آن وزارتخانه جدا شد و صناعت هم به وزارت صنایع و معادن، و فلاحت هم به وزارت کشاورزی تبدیل شد. چنانکه اداره کل صحیه مملکتی مدت کوتاهی در اوایل دهه 1300 وزارت صحیه شد ولی بعدها تا سال 1320، باور نخواهید کرد از ادارات کل وزارت داخله بود که وقتی اسامی را ایرانی کردند وزارت داخله، وزارت کشور و اداره کل صحیه اداره کل بهداری و پس از شهریور 1320 وزارت بهداری شد. ادغام وزارت صنایع و معادن و صنایع سنگین کار چندان اشتباهی نبود، اما نمیدانم چه اتفاقی رخ داد که آمدند محض تقلید از کشورهای دیگر، وزارت صنایع و معادن را در وزارت بازرگانی ادغام کردند. شاید رقابت و اختلاف میان دولت و مجلس بود چنانکه وزارت راه و ترابری شامل وزارت راه، امور حمل و نقل، راه آهن، هواپیمایی کشوری، بنادر و دریانوردی، هواشناسی که هر کدام غولی هستند در وزارت مسکن و شهرسازی که داشت کارش را خوب انجام میداد ادغام شد و وزیر راه و شهرسازی کنونی مانده است به کدام یک از سازمانهای زیر دستش رسیدگی کند و باید این دو وزارتخانه هر چه زودتر به حال اول خود بازگردند.
اکنون مشکلات راه و ترابری سر جای خود، مشکل مسکن برای میلیونها ایرانی ساختن هم به آن اضافه شده است. رئیس جمهور بتازگی مسکن مهر را از چالشهای سر راه دولت خواند، در حالی که ایشان گزارش نادرست دریافت داشته است. مسکن مهر از طرحهای بسیار انسانی و عام المنفعه و سودمند دولتهای نهم و دهم بود که طرح ایجاد مسکن ارزان برای مردم از جانب خود امام راحل مطرح شده و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، تأسیس شده بود. خود آقای احمدی نژاد میگفت انتخاب محلهای احداث شهرکهای مسکن مهر، در دولتهای قبل از وی بوده، اما ایشان و وزارت راه و شهرسازی که مهندس نیکزاد در رأس آن بود کار را سرعت بخشیدند.
همه میدانند که طرح مسکن اجتماعی ناکام و ابتر مانده و نه بانکها وام 80 میلیونی میدهند نه مردم کمبضاعت جرأت میکنند وامی بگیرند که باید 160 یا 180 میلیون اقساط بابت آن، آن هم ماهی یک میلیون تومان بپردازند. اگر مسکن مهر چالش بود، چرا صدها هزار خانوار ایرانی صاحب سرپناه شدند و میزان داوطلبان خرید مسکن شهرک پردیس از 105 هزار تن کنونی ساکنان چند برابر شده و مهندس ولی پور میگوید قرار است تا سال 1397 پانصد هزار نفر در مسکن پردیس ساکن شوند. در هر حال باید این وزارتخانهها، هر چه زودتر به حال اول خود بازگردند تا بسیاری از معضلات حل و فصل شود.
نظر شما