از این رو به مناسبت فرا رسیدن شانزدهم آذرماه، روز دانشجو و به منظور بررسی ارتباط معنویت و تقوا با رشد و تعالی دانشجو با حجت الاسلام والمسلمین علی سرلک، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر به گفت و گو پرداخته ایم که هم اینک پیش روی شماست.
رهبر معظم انقلاب در دیدارهای گوناگون با دانشجویان و جامعه دانشگاهی کشور، مکرر بر موضوع کسب تقوا، مراقبه و پرهیز از غفلت در این قشر خاص و اثرگذار تأکید کرده اند. این تقوا و مراقبه از چه رو اهمیت دارد و دانشجو را در مقابل کدام ویروس ها واکسینه میکند؟
- ضرورت و منافع چنین توصیه ای بدیهی است؛ زیرا تقوا یعنی اتصال به جریان اراده و حکمت حق و خود را با اراده خدا تنظیم کردن که دانشجو را از ظرفیت های بی نهایت برخوردار میکند.
گاه دانشجو با انگیزه هایی همچون کسب قدرت و مقام، پول و ثروت و ازدواج تحصیل میکند، اینها خوب است، اما اگر هدف، خدای متعال شد، آن گاه استعداد و خلاقیت هایش شکوفا و متفاوت میشود، به گونه ای که دیگر با لذتهای حاصل از اهداف دنیایی و کوتاه مدت قابل مقایسه نیست.
تقوا به معنای مراعات و مراقبت از حدود خدای متعال، میتواند انسان را در مسیر تعالی و شکوفایی استعدادهایش قرار دهد.
برای مثال برهههایی در تاریخ داشتیم که دانشجویان به این نگاه نزدیک شدهاند، همچون اوایل انقلاب یا تأسیس نهاد جهاد سازندگی یا بخش اداره جنگ که حماسه آفرینیها کردند؛ فرماندهان جنگ که برخی شهید شدند و برخی همچنان خدمت میکنند، دانشجویان زمان خود بودند که با تقوا به چنین مراتبی دست یافتند.
امروز هم وقتی دانشجویان متقی در عرصههای مختلف علمی از جمله هستهای، نانو و شبیه سازی ورود میکنند، ورود و حضورشان اعجاب انگیز است؛ زیرا وقتی دانشجو دلش به خدا گرم و چشمش به حقایق الهی روشن باشد، رشد میکند.
بنابراین، توصیه رهبر معظم انقلاب درباره تقوا، برای آزاد شدن استعدادهای متراکم دانشجویان است.
خودسازی فکری، فرهنگی و معنوی در جامعه دانشجویی به چه معناست و چه کارکردهایی ابتدا برای شخص دانشجو و در مرحله بعد برای دانشگاه و جامعه دارد؟
- خودسازی شاید سه مرحله داشته باشد؛ نخست خودشناسی یا معرفت نفس که به تعبیر امیرمؤمنان علی(ع) معرفت پُرسودی است.
مرحله دوم، خودباوری است؛ یعنی کسی که خود را شناخت، خود را باور میکند و چنین فردی در برابر هیمنه واقعی یا ظاهری دیگران دچار خودباختگی نشده و از حس عزت و افتخار درونی برخوردار است.
مرحله سوم، خودشکوفایی است؛ یعنی مرحله ای که جوان دانشجو میتواند وارد عرصه های گوناگون شود و آثاری را از خود بر جا بگذارد.
البته این سه مرحله خودسازی سه بُعد هم دارد: یکی دقت در تحصیلات و باسواد شدن و وقت گذاشتن برای علم آموزی و دیگری بحث معنویت است؛ یعنی برخورداری از اهداف و برنامه های معنوی و باور به خدا و بُعد سوم، تندرستی و کوشایی در سلامت جسم و روح است.
به عبارت بهتر این سه بُعد، سه مرحله را پوشش میدهد و خودسازی از ترکیب این شش نکته به دست میآید.
با توجه به آنکه معمولاً میان دانشجو و دانشگاه و مباحث سیاسی ارتباطی تنگاتنگ برقرار است، چقدر وجود معنویت دینی و روح تقوا در دانشجو میتواند او را از سیاست زدگی به عنوان آفتی مضر و خطرناک دور کند؟
- به طور طبیعی کسی که اهدافش الهی میشود و نورانیتِ باورش، او را به تصمیمات درست هدایت میکند، در کشاکش مباحث سیاسی نه خود بر امواج سوار میشود و نه اجازه میدهد کسی با سوءاستفاده از وجودش موج سواری کند.
بنابر این با این دید، دانشجو تکلیف سیاسی دارد، اما مجاز به گروکشی سیاسی و سیاسی بازی نیست. متأسفانه آفتی بزرگ امروز در بدنه آموزش عالی کشور وجود دارد که برخی افراد با نگاه حزبی و جناحی همیشه خواسته اند دانشجو را هیزم آتش منافع خود کنند.
این در حالی است که به رغم آنچه رهبر معظم انقلاب فراوان بر آن تأکید دارند، برخی مسؤولان در ستادها و دانشگاه ها ظرفیت آزاداندیشی را ندارند؛ به نظر میرسد، یکی از جفاهایی که در حق جوانان دانشجو شده، این است که جرأت ورزی را از آنها گرفته و به سمت محافظه کاری سوقشان داده اند. اینها همان هایی هستند که رهبر معظم انقلاب درباره آنان فرمودند: خدا لعنت کند کسانی را که از سیاسی شدن صحیح دانشجویان جلوگیری میکنند!
اما به هر حال دانشجو باید حق خود را مطالبه کند و فریاد بزند و هر هیاهویی را فریاد دانشجویی معنا نکرده و احساسات و شور جوانی را با اهداف درست مخلوط نکند؛ زیرا اگر دانشجو با سواد حرف بزند به مهمترین قدرت در تغییر موازنه های فرهنگی، سیاسی در کشور تبدیل میشود.
دانشجو یعنی کسی که این رسالت را با هویت خود بر عهده گرفته و دانش را میجوید که مهمترینِ دانش ها، یافتن راه رهایی از بندهاست.
به عبارت بهتر دانشجو باید مراقب باشد که حریم دانشگاه آلوده به مسایل فرعی و غیراخلاقی و آسیب های اجتماعی همچون بی انگیزگی، بی تقوایی های اجتماعی و اعتیاد نشود. دانشجو باید بداند هدف اصلی گروه ها جذب افراد است و اگر خود را به هویت نرساند، صید خواهد شد و این همان فرموده امیرمومنان(ع) است که: «اگر نفست را مشغول نکنی، نفست تو را مشغول میکند!»
با توجه به آنکه استکبارستیزی و ظلم ناپذیری وظیفهای شرعی و مورد تأکید آیات و روایات است، آیا دانشجو نیز باید به این جبهه وارد شود یا اصلاً چنین امری در حیطه رسالت های دانشجو نیست؟
- رسالت دانشجو باورکردنی است نه گفتنی؛ جوان فهمیده و عمیق، جوانی است که در برابر ظلم سازماندهی شده استکبار جهانی خنثی نبوده و دلخوش به مدارک دانشگاهی، کنج عافیت را بر نمیگزیند.
کسی که با خود قرار نامناسبی میگذارد، خشت بر آب زده و پس از مدتی به خطا بودن تصمیمش پی میبرد. انسانهای درست کسانی هستند که به تعبیر امیرمؤمنان علی (ع) برای حق، دل به دشواریها میسپارند و به دلِ سختیها میزنند!
بنابراین، این استکبارستیزی توصیه بهداشتی و یا برای خالی نبودن عریضه نیست، بلکه هویت جوان فهمیده و سلحشور است.
دانشجو برای انجام رسالتهایی که به آنها اشاره شد، چه قدر به خودباوری، امید و انگیزه نیاز دارد و چگونه میتوان این مهم را در آنان ایجاد کرد؟
- مسؤولان باید دست از برخی کوتاه بینیها بردارند، اینکه به مسایل فرعی چه شخصی؛ یعنی ثروت اندوزی و زدو بندها و چه مسایل حزبی و گروهی مشغول شده اند، به جوان مستعد آسیب میزند.
افزون بر این، جوان دانشجو باید بداند اگر جامعه و دیگران حق آنان را نمیدهند، نباید دل به مرداب افسردگی بسپارند، بلکه باید راه استوار را یافته و به تعبیر قرآن به حق و صبر تواصی کنند. برای مثال گروههای دانشجوییِ موضوع و « مسأله محور» تشکیل داده و بیندیشند، خودسازی را جدی بگیرند تا مبادا بهترین فصل عمرشان با اما و اگر و آه و افسوس بگذرد.
وجود فضای معنوی در جامعه دانشجویی چقدر مسیر تمدن سازی را که به عنوان افق بلند نظام در نظر گرفته شده است، هموار کرده و سربازان جنگ نرم را ورزیده تر میکند؟
- معنویت به معنای حرکت است، هیچ حرکتی بدون معنا نیست، اگر کسی معنای درس خواندن، ازدواج، اشتغال و تحصیل و... را نداند، همچون بنایی است که بدون نقشه و ملات، آجر روی آجر میگذارد که چنین بنایی با وزیدن یک نسیم فرو میریزد.
دانشجو بدون معنویت نیز همین طور است؛ یعنی اگر چراییِ تحصیل، تحقیق، خدمت به کشور و استکبارستیزی خود را نداند، همه کوشش او به هدر رفته است. بنابراین، معنویت یعنی جهت کار را یافتن و بر اساس آن حرکت کردن و خلاقانه پای کار ایستادن که این مایه فرح انسان است و او و جامعه را به صلاح رهنمون میشود.
نظر شما