خودت را معرفی کن؟
حمید 34 ساله، مجرد هستم.
چرا ازدواج نکردی؟
چه کسی حاضر است دخترش را به یک سارق حرفه‌ای بدهد. من از 19 سالگی یا در زندان بوده‌ام یا در حال سرقت.
سابقه داری؟
10بار به جرم سرقت و زورگیری دستگیر شده‌ام و هربار چندماهی حبس بودم و بعد آزاد شدم.
چرا دنبال کار نرفتی؟
هیچ جا برای آدم دزد و سابقه‌دار کار نیست. خودم هم پولی نداشتم که با آن کار و کاسبی راه‌اندازی کنم.
چرا به سمت سرقت رفتی؟
خنده‌دار است، باور نمی‌کنید که سر کل‌کل با دوستانم دزد شدم. نمی‌خواستم فکر کنند بچه هستم. من در یک محله جرم خیز در جنوب شهر بزرگ شدم. دور تا دورم همه خلافکار بودند. یک روز دوستانم قصد داشتند به گوشی قاپی بروند که ادعا کردند من بچه هستم و می‌ترسم. به همین خاطر مرا نمی‌خواستند همراه خود ببرند. برای این‌که پیش آنها کم نیاورم همراه آنها رفتم و دو گوشی سرقت کردیم. بعد از اولین دزدی ترسم ریخت و همراه آنها رفتم. در این 15 سال به یک دزد حرفه‌ای تبدیل شدم. اولین پول سرقتی زیر دهنم مزه کرد و نمی‌دانستم همین پول زندگی و جوانی‌ام را از من می‌گیرد.
پس پول‌های سرقتی را چه می‌کردی؟
خرج روزانه‌ام را از این پول‌ها در می‌آوردم. بعد از اولین دستگیری، درحال پس دادن پول شاکیان و رد مال هستم.
پول شاکیان را چگونه پس می‌دادی؟
از راه سرقت. بعد از این‌که رضایت تعدادی از شاکیان را گرفتم از زندان آزاد شدم. بعد هم دوباره سرقت هایم را شروع کردم تا بتوانم با پرداخت پول، رضایت شاکی هایم را بگیرم. ابتدا موبایل قاپی و کیف قاپی می‌کردم. بعد از سرقت موبایل‌ها را به یک مالخر بین 300 تا یک میلیون تومان می‌فروختم.
از راه سرقت چقدر به دست آوردی؟
تاحالا بین 200 تا 300 میلیون تومان پول به‌دست آورده‌ام اما همش را برای رد مال داده‌ام.
برای خودت بر نداشتی؟
شاید باورتان نشود پول دزدی برکت ندارد. چهل میلیون تومان از این پول‌ها را خودم برداشتم که یک‌شبه خرج شد. نفهمیدم این پول چگونه از دستم رفت.
چه شد به فکر زورگیری افتادی؟
سرقت گوشی پول زیادی نداشت و احتمال دستگیری‌اش هم بسیار بالا بود. به همین خاطر تصمیم به زورگیری گرفتم.
تنهایی؟
در زندان با یکی از هم‌بندی‌هایم تصمیم به زورگیری گرفتیم و بعد از آزادی تصمیمان را عملی کردیم.
از چه زمانی زورگیری می‌کنید؟
از شش ماه قبل هفته‌ای دو تا سه‌بار زورگیری می‌کردیم تا این‌که اوایل آذر ماه دستگیر شدیم.
در چه محل‌هایی سرقت می‌کردید؟
فقط شمال شهر. کامرانیه، بلوار ارتش و زعفرانیه.
چرا در این مناطق؟
چون پولدارها در این محلات حضور دارند.
چون پولدار هستند باید مورد سرقت قرار گیرند؟
پس بروم از افراد کم درآمد و بی پول سرقت کنم که وضع زندگیشان بدتر شود. یکی، دو میلیون برای بالا شهری‌ها پولی نیست.
چگونه سرقت می‌کردید؟
با موتور در شمال شهر پرسه می‌زدیم. بعد از شناسایی طعمه او را تعقیب کرده و وقتی متوقف می‌شد از او زورگیری می‌کردیم. بیشتر از راننده‌هایی که در کنار اتوبان توقف می‌کردند
زورگیری می‌کردیم.
از زنان هم سرقت می‌کردی؟
چندبار در اتوبان ارتش از زنانی که با خودروی گرانقیمت تردد می‌کردند سرقت کردیم.
تا به حال دلت برای مالباخته هایت سوخته است؟
یک‌بار از پسر جوانی در زعفرانیه موبایل و پول نقدش را سرقت کردیم. بعد از دستگیری متوجه شدم او پولدار نبوده و فقط از آنجا رد می‌شده است.
10 بار زندان برایت کافی نیست؟
چکار کنم الان باید صدها میلیون پول را به مالباختگانم پس بدهم از کجا بیاورم. ندارم که پول آنها را پس بدهم.
خانواده‌ات نمی‌گویند چرا این همه سرقت می‌کنی؟
پدر و مادرم پیر هستند، آنها هم از دست پسرشان خسته شده‌اند. به جای این‌که در پیری عصای دستشان باشم همیشه در زندان هستم.
حرف آخر...
دعا کنید بتوانم توبه کنم و دیگر به سمت سرقت نروم.
جام جم
نظر شما