قدس/ طبیعت/مریم احمدی شیروان: محمد درویش، چهره آشنایی است و قلم آشنایی دارد. او سال‌هاست که درباره محیط زیست و وضعیت بحرانی اش می‌نویسد. وبلاگ «مهار بیابانزایی» حتی در این روزگار رونق شبکه‌های اجتماعی، خواننده‌های پر و پا قرصی دارد. او چند سالی است که عهده دار سمت مدیر کلی دفتر آموزش سازمان محیط زیست است، اما همچنان یک فعال مطبوعاتی به حساب می‌آید.

 مشکل آلودگی هوا با اراده حاکمیت حل می شود

در آغاز هفته هوای پاک،  با محمد درویش، مدیر کل دفتر آموزش سازمان محیط زیست به گفت‌وگو نشستیم آن هم درباره معضل این روزهای کشور یعنی آلودگی هوا.

 آقای درویش! مردم همیشه هدف اصلی تبلیغات بر ضد آلودگی هوا هستند، اما آیا واقعاً همه تقصیر آلودگی هوا به دوش مردم است؟
آخرین مطالعه‌ای که توسط شرکت ژاپنی جایکا و حدود دو دهه پیش انجام شده، نشان می‌دهد که بیش از 70درصد از آلودگی هوا ناشی از وسایل نقلیه متحرک و 30 درصد مربوط به کارخانه‌ها و منازل است. اما با توجه به اینکه حتی نیمه شب که حرکت وسایل نقلیه عمومی بشدت در سطح شهر کاهش پیدا می‌کند، همچنان شاهد هوای ناسالم در تهران و برخی کلانشهرها مثل اصفهان هستیم، پس مشخص است که این نسبت تغییر کرده؛ شاید به خاطر سیستم گازسوز شدن تمام منازل. همین گازی که در منازل می‌سوزد، آلودگی تولید می‌کند. این آلودگی گسترده را به آلودگی حاصل از واحدهای صنعتی اضافه کنید. علاوه بر این‌ها، افزایش ناپایداری محیطی، نرخ بیابانزایی، خشک شدن اراضی در اطراف شهرها هم عوامل دیگری است که باعث افزایش آلودگی هوا شده است.

خب این وسط، مردم بیشتر می‌توانند در رفع این وضعیت فعال باشند یا دولت؟
من فکر می‌کنم اگر حاکمیت، اراده‌اش بر حل آلودگی هوا باشد، به کمک مردم می‌‌شود این مشکل را حل کرد؛ باور کنید می‌شود. البته باید خاطرمان باشد که هیچ مشکل محیط زیستی در هیچ کشور دنیا، بدون مشارکت مستقیم مردم حل نمی‌شود و مردم باید بدانند، بحران آلودگی هوا به تنهایی حل نخواهد شد و منتظر نباشند تا دولت با یک اسب سفید از راه رسیده و آلودگی را از بین ببرد. البته دولت هم باید بداند به کمک دو قوۀ دیگر یعنی قضاییه و مقننه باید مسؤولیت‌هایی را که دارد، بسرعت انجام دهد، چرا که بحران آلودگی هوا بیش از پنجاه و هشت سال در تهران قدمت پیدا کرده است.
18 سال پیش بختیار بیدقی نتایج پژوهش خود را در دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران منتشر کرد. او نشان داد که به ازای هر سال دیرکرد در مهار آلودگی هوای تهران، 7/15 میلیارد تومان از کیسه‌ دولت و ملت می‌رود؛ در صورتی که هزينه‌ مهار آلودگی هوا تنها سالی 7/6 ميليارد تومان است. به دیگر سخن، این پژوهش آشکارا ثابت کرد که هر ریالی که دولت برای مهار آلودگی هوا هزینه کند، دست کم 3/2 ریال از فشار به خزانه حکومت خواهد کاست.
حالا این نسبت به طرز وحشتناک‌تری افزایش یافته و سخن از خسارت‌های ۱۶ میلیارد دلاری در سال است. فقط کافی است به هزینه‌های ۱۰ هزار میلیاردتومانی سرطان در سال گذشته توجه کنیم تا اثبات شود که آلودگی هوا تا چه اندازه می‌تواند، کارمایه‌های حیاتی را در وطن به مخاطره اندازد. بویژه اگر بدانیم که آلودگی هوا می‌تواند ۱۱ برابر آلودگی آب و ۱۶ برابر آلودگی غذا خطرناک باشد، چرا که هر فرد روزانه به ۱۶ کیلوگرم هوا نیاز دارد، در حالی که تنها به یک و نیم کیلوگرم آب و یک کیلوگرم غذا محتاج است.

 خب وقتی می‌دانیم وضعیت آلودگی هوا، این قدر بحرانی است، چرا برای رفع آن اقدام نمی کنیم؟
 بگذارید فقط یکی از مشکلات پیش رو را شرح بدهم. دولت در بهار سال گذشته، برای پایان دادن به ماجرای آلودگی هوا لایحه‌ای را به مجلس ارسال کرد، اما در طول نزدیک به 20ماه، متأسفانه هنوز در دستور بررسی قرار نگرفته و عملاً سازمان محیط زیست و دولت نتوانسته است براساس لایحه، اقداماتی را که پیش‌بینی کرده است، اجرایی کند.
واقعیت این است که چهارده ارگان در کشور برای پیشگیری از آلودگی هوا سهیم هستند. انتظار ما این است که نمایندگان مجلس شورای ‌اسلامی خارج از نوبت این لایحه را به صحن علنی بیاورند و آن را بررسی کنند. البته بدیهی است برای نمایندگان مردم موضوع آلودگی هوا، موضوع مهمی است و حتی بعضی از روزها به نشان همدردی با مردم از ماسک در صحن مجلس استفاده می‌کنند. اما به نظر من نشانۀ همدردی قوی‌تر با مردم به جای استفاده از ماسک، رسیدگی خارج از نوبت به لایحۀ کاهش آلودگی هواست. چرا که به نظر می‌رسد 20 ماه، زمانی کافی برای بررسی لایحه‌ای با این اهمیت است. این لایحه دست دولت را برای رسیدگی به مشکل آلودگی هوا باز می‌کند، اما مطمئناً این مردم هستند که با تغییرات کوچک در زندگی شان، می‌توانند منشأ اتفاقات بزرگی در شهرها و هوای آلوده‌اش باشند.

نمی‌توانیم از تجربه‌های بین‌المللی در این زمینه استفاده کنیم؟
از سال 1960، لندن شاهد یک دهه شرایط سخت و پرخطر بخاطر آلودگی هوا بود که بر اثر آن حدود چهار هزار نفر دچار مسمومیت‌های شدید شده و حتی جان خود را از دست دادند. در نیومکزیکو، ریودوژانیرو و کلانشهرهای دیگر هم این آلودگی بود و شهرهای دیگر هم بودند که توانستند با تمهیداتی این بحران را از سر بگذرانند. حتماً این اتفاق می‌تواند، عملی شود و آلودگی رفع شود.
اگر بر این باوریم که سهم عمده‌ای از آلودگی هوا ناشی از تردد خودروهای شخصی و دولتی است، باید بکوشیم تا با گسترش شتابناک‌تر ناوگان حمل و نقل عمومی و ریلی و پراکنش منظم‌تر آن در تمامی سطح 70 هزار هکتاری پایتخت و دیگر شهرها نظیر اراک، کرج، اهواز، اصفهان، تبریز، شیراز، قم و مشهد، عملاً شهروندان را در انتخاب گزینه‌هایی ارزان‌تر، سریع‌تر و ایمن‌تر برای تردد در شهر تشویق کنیم. در حقیقت به جای ساخت بلوارها و تونل‌ها و آزادراه‌های درون شهری بیشتر که مردم را تشویق به استفاده بیشتر از خودروهای شخصی می‌کند، باید اولویت نخست، گسترش خطوط مترو و اتوبوس‌های BRT باشد. همچنین باید علاوه بر ارتقای کیفیت سوخت خودروها و سامانه احتراق آن‌ها در خودروهای داخلی، بکوشیم تا بتدریج با جایگزینی استحصال انرژی از خورشید و باد و کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی، تا آنجا که امکان دارد، انتشار گازهای گلخانه‌ای را کم کنیم. همچنین با دقت در ساخت و سازهای بلندمرتبه در کلانشهرها با توجه به جهت باد غالب، باید بکوشیم تا دالان‌های طبیعی عبور باد مسدود نگردد؛ در حالی که روند بلندمرتبه‌سازی در بسیاری از کلانشهرها نگران‌کننده است.
خروج صنایع آلوده‌کننده‌ای مثل سیمان، پالایشگاه، پتروشیمی، صنایع آلومینیوم، خودروسازی و کوره‌پزخانه‌های تولید آجر و سفال از حریم شهرها هم از دیگر اقدامات حکومتی برای کاهش خطر آلودگی در کلانشهرهاست.
به موازات چنین اقدام‌هایی باید سیاست رساندن سرانه فضای سبز به حد استانداردهای پذیرفته شده، با قوت ادامه یابد و اجازه قطع درختان به بهانه‌های مختلف داده نشود.
دست آخر هم اینکه به نظرم شهروندان هم باید چند نکته ساده را رعایت کنند و مثلاً برای خرید نان از یک کوچه پایین‌تر یا میوه از دو کوچه بالاتر، می‌شود از خودرو شخصی استفاده نکرد! به کودکان و رفتگران شهرداری می‌توان آموزش داد تا برای تفریح یا خلاص شدن از شر زباله‌ها و برگ‌های خشک درختان، نباید آن‌ها را آتش زد؛ اجتناب از کباب کردن گوشت و پرهیز از مصرف فست‌فودهایی مثل همبرگر در روزهای پیک آلودگی، می‌تواند از انتشار ذرات
دی اکسید کربن تا حدی بسیار مؤثر جلوگیری کند و در نهایت، فرهنگ استفاده از دوچرخه با پیشگامی برخی از نخبگان و مدیران جامعه دوباره ترویج شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.