براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظارت برانتخابات، برعهده شورای نگهبان است. با توجه به آنکه تفسیر قانون اساسی برعهده شورای نگهبان گذاشته شده شورای نگهبان این نظارت را نظارت استصوابی تفسیر نموده است.

نظارت بر انتخابات،  قانونی«جهان شمول» است

نظارت استصوابی بدین معنا است که شورای نگهبان برروند انتخابات نظارت می کند وهمچنین باید روند نظارتی را نیز تایید نماید، بنابراین اگر در روند انتخابات اشکالی مشاهده نماید می تواند عدم تایید انتخابات را اعلام نماید در حالی که نظارت استطلاعی به این معنا است که شورای نگهبان صرفا فقط همانند یک ناظر حضور دارد و در روند انتخابات حقی برای تصمیم گیری ندارد و همچنین نمی تواند درباره صحت، تایید یا ابطال انتخابات نظر دهد. بی تردید اگر از موضوعی به نام تفسیر قانون اساسی هم برخوردار نبودیم یقینا برخورداری صرف از نظارت استطلاعی امری کاملا بیهوده است. یعنی اگر خاطر نشان شویم دستگاهی در کشور برای نظارت بر امری وجود دارد که فاقد اختیارات لازم است و حقی برای تصمیم گیری در حوزه کاری خود را ندارد، این جنس نظارت به خودی خود فاقد هرگونه ارزشی است. یقینا در نظارت استطلاعی حضور یا عدم حضور ناظر صرفا تفاوتی نمی کند بنابراین نظارت هنگامی معنا پیدا می کند که استصوابی باشد و دستگاه نظارتی کارآمدی لازم برای تایید یا رد افراد را داشته و در صورت نیاز با اعمال نظر به روند اصلاح بپردازد.
یقینا هر کشوری از ابزارها و سازو کارهای نظارتی انتخاباتی خاص خود برخوردار است. بابررسی در این حوزه درمی یابیم سازو کار ثبت نام نامزدهای انتخاباتی در دنیا بدین صورت است که تقریبا همه کشورهای دنیا برای تطبیق شرایط نامزدها با قوانین مندرج در قانون آن کشور از یک نهاد استفاده می کنند که در کشورهای مختلف نهاد ناظر متفاوت از دیگر کشورها با عناوین مختلف است. به هیچ وجه نمی توان گفت در یکی از کشورها یا چندین کشور هیچ نظارتی بر انتخابات صورت نمی گیرد بدین شکل که هر شخصی تمایل به ثبت نام داشته باشد ثبت نام کرده و سپس به نام نامزد به مردم معرفی شود! بی تردید هر کشوری برای نامزدهای انتخابی شرایطی را تعیین می کند که نهاد و دستگاهی باید شرایط فرد مورد نظر را مورد بررسی قرار دهند، در این نظارت ها برخی از کشورها به قدری شدید و عجیب عمل می کنند که خروجی و نتایج عجیبی نیز با خود به همراه دارد مثلا در کشور فرانسه بیش از هفت میلیون مسلمان زندگی می کند اما نظارت ها به گونه ای است که هیچ مسلمانی تا کنون به عنوان نامزدریاست جمهوری ثبت نام نکرده و نتوانسته در انتخابات فرانسه شرکت کرده یا وارد پارلمان این کشور شود. این مساله بیانگر آن است که در کشور فرانسه نظارتها آن چنان از اهمیت برخوردار است که به هیچ وجه اجازه ورود مسلمانان به پارلمان کشورشان را نمی دهند. دستگاه های نظارتی در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم همواره مراقب بودند کسانی که دارای افکار فاشیستی هستند در انتخابات حضور نیابند. در اتریش هنگامی که حزب افراطی راست به رهبری هایدر در انتخابات پیروز شد، به دلیل عملکرد نژادپرستانه حزب پیروز انتخابات باطل شد و حزب هایدر از انتخابات کنار گذاشته شد. بنابراین با صراحت می توان گفت در تمامی کشورها نظارت بر انتخابات امری مسلم است و دستگاهی باید سلامت انتخابات را تایید کرده تا با امضای او به تایید برسد. در ایران وزارت کشور مسؤول اجرای انتخابات است و شورای نگهبان وظیفه صحت انتخابات را برعهده دارد. حال این سؤال از مخالفت کنندگان با نظارت استصوابی پرسیده می شود مثلا هیأت‏های اجرایی وزارت کشور چه عملکردی دارند؟ آنها وظیفه دارند که مدرک تحصیلی نامزدهای انتخاباتی را بر اساس قانون رصد کرده، آیا کاندیداها دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران هستند؟ آیا از سن مناسب برخوردار هستند؟ آیا از سلامت جسمی برخوردار هستند؟ اگر فقط از محدودیت گفته شود تمامی موارد بالا خود محدودیت زاست بنابراین هیأت‏های اجرایی هم نباید چنین نظارتی داشته باشند چون در این فرآیند افراد با سن کم، مدرک پایین تر از کارشناسی ارشد و... کنار گذاشته می‏ شوند!! بنابراین در پاسخ به مخالفان باید گفت انتخابات محدودیت‏های خاص خود را دارد چرا که قانون مشخص می کند این عده از افراد با ویژگی‏هایی که مورد نظر قانون بوده است حق دارند نامزد انتخابات شوند،همانگونه که درهیچ جای دنیا کسی حق ندارد بدون موارد تایید شده قانونی، نامزد انتخابات شود.
 قانون محدودیت ها را مشخص کرده که از آن به عنوان شرایط نامزدها یاد می شود در این راستا شورای نگهبان بر افرادی نظارت می کند که دارای شرایط قانونی باشند در غیر این صورت افراد در هر وضعیت و حالتی نمی‏توانند جدای از قوانین به عنوان نامزد به مردم معرفی شده و بر سرنوشت مردم حاکم شوند.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.