۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۷
کد خبر: 356494
ضرورت بازنگری آموزش فلسفه در ایران

وضعيت موجود آموزش فلسفه در ايران، مطلوب نیست. يكي از مشكلات ما در آموزش، نحوه آموزش ماست؛ بدين معنا که در آموزش تمام رشته‌ها از جمله رشته فلسفه ـ كه البته اين مسأله در فلسفه، خودش را بيشتر نشان مي‌دهد ـ به جاي تأملات عقلاني، تكيه بر محفوظات است.
فلسفه در يک تعريف عام، فعاليتي عقلاني در مورد بنيادي‌ترين مسایل هستي است. در فلسفه، تأملات عقلاني اهمیت دارد؛ به عبارت دیگر برخلاف علمی مانند تاريخ، در فلسفه جنبه‌ عقلاني مسأله مهم است. تاريخ علمي نقلي است و بيشتر به محفوظات تكيه دارد، ولي در فلسفه، كاري به محفوظات نداريم و دانشجو بايد ياد بگيرد كه عقلاني فكر كند. اگر ما در نظام آموزشي کشور، اين روش را دنبال ‌كرده‌ايم و دانشجوهايمان را عقلاني پرورش داده‌ایم، تا حد زيادي موفق بوده‌ايم، ولي اگر دانشجو، يك‌سري كتاب‌ها را خوانده و طوطي‌وار حفظ كرده و بعد نمره 20 هم گرفته باشد، نمي‌توانيم بگوييم در امر آموزش‌ موفق بوده‌ايم. پس نظام آموزشي ما تا حدودي به جاي تأملات عقلاني، مبتني بر محفوظات است. من گمان مي‌كنم اين رابطه، بايد رابطه معكوس شود. از سوی ديگر متون آموزشي موجود، متون آموزشي مطلوب و روشمندي نيست. ما بايد درباره متون آموزشي فلسفه، بخصوص در سطح كارشناسي فکري جدي کنيم؛ چون در اين سطح بيشتر، به متون آموزشي نياز داريم. اگر شما به متون آموزشي فلسفه در دوره‌ كارشناسي هم نگاه كنيد، به‌نظرم نتوانيم به تعداد انگشتان دست، كتاب تدوين‌شده‌ آموزشي روشمند و مطابق با معيارهاي كتاب‌هاي آموزشي بيابيم که در اختيار دانشجويان و طلاب علاقه‌مند به مباحث فلسفه گذاشته شده باشد. دومين كمبود ما در متون آموزشي مناسب و روشمند درسطوح گوناگون است. يكي از نقصان‌هايي كه ما در مباحث رشته‌هاي فلسفي داريم، برنامه‌ريزي ترمي- واحدي است؛ هر چند گريزي از آن نيست، ولي برنامه‌ ترمي‌-‌ واحدي در دانشگاه نواقصي دارد. ما در حوزه هم از روش ترمي ـ واحدي استفاده مي‌کنيم، ولي طلبه موظف است که كل كتاب مربوط به متون كلاسيك را كه با عنوان متن مد نظر است، بخواند. در واقع، آن‌ها طوري تناسب ترم را با متن‌خواني ايجاد كرده‌اند كه خواندن يك متن را پوشش بدهد؛ مثلاً در سطح سه درس فلسفه در حوزه‌هاي علميه، افراد موظفند « نهايه‌الحكمه‌» علامه طباطبايي را تا آخر بخوانند.

بنابراين زمان مورد نياز براي مطالعه « نهايه‌الحكمه» علامه طباطبايي را بررسي کرده و ديده‌اند که در پنج تا دو واحد، قابل تقسيم است، يعني 10 واحد براي متن « نهايه‌الحكمه» گذاشته‌اند، ولي در نظام دانشگاهی مثلاً در سطح كارشناسي ارشد که « نهايه‌الحکمه» خوانده می‌شود، چهار واحد نهايه‌الحكمه وجود دارد. چهار واحد، كل نهايه‌الحکمه را تحت پوشش قرار نمي‌دهد. اگر ترمي- واحدي هم هست، يك‌سري متون كلاسيك در بحث‌هاي فلسفي وجود دارد که بايد در منابع و دروس گنجانده شود و طبق يك زمانبندي خوانده شود تا دانشجويان ما بتوانند با ميراث فلسفي‌مان ارتباط پيدا كنند. در حوزه‌ها در مباحث فلسفي نقص ديگري داريم؛ مثلاً اگر متني براي مکتب  اشراق يا مکتب مشاء گذاشته مي‌شود، بسيار كم است و بيشترین تأكيد بر حكمت متعاليه صدرایی است. دانشجوي فلسفه بايد دانشجوي فلسفه بار بيايد. بايد طوري بار بيايد كه بتواند از منابع در مشرب‌هاي گوناگون فلسفي استفاده كند. بنابراين يك نقص، همين شيوه ترمي‌- واحدي است كه به‌نظرم بايد طوري طراحي شود كه براي دروس مورد نياز فلسفه، كافي باشد.
نكته بعدي در حوزه آموزش، بحث استادان است كه واقعاً جاي استادان قوي بخصوص در حوزه‌هاي تخصصي‌تر و تحصيلات تكميلي خالي‌ است. من گمان مي‌كنم يك مشكل عمده اين‌است كه استادان در اين زمينه، بسيار ناياب‌ هستند. اگر يك استاد پزشكي را با يك استاد فلسفه مقايسه کنيم، می‌بینیم استادان پزشکی همواره سعي مي‌كنند، مطالب خودشان را به روز كنند و اگر به روز نكنند، در نحوه ارایه مطالب‌شان نقص جدي وجود خواهد داشت. ما اين مطلب را در استادان فلسفه هم مي‌بينيم، ولي متأسفانه اين به‌روز شدن، با دغدغه‌هايي دشوار روبه‌روست. نبود آموزش‌هاي ضمن‌خدمت براي استادان و به روز نشدن مطالعات آنان، يک مشکل جدي و اساسي است. يكي از كارهايي كه براي اين موضوع مي‌توان انجام داد، اين است كه ما آموزش‌هاي ضمن‌خدمت براي استادان بگذاريم.نكته مهم دیگر، تخصصي نشدن تحصيلات بویژه در مقطع تحصيلات تكميلي است. فلسفه در گرايش دكتري چقدر تخصصي شده است؟ لازم است در برخي از حوزه‌ها، درس‌ها در مقطع كارشناسي به‌صورت عمومي، در مقطع كارشناسي‌ارشد کمي تخصصي‌تر و در مقطع دكتري كاملاً تخصصي ارایه شود. اما امروزه وضعيت فلسفه‌ ما اين‌گونه نيست. رشته‌ها در مقطع تحصيلات تكميلي طبق واقعيت‌هايي كه بايد باشد و تخصصي شود، تخصصي نشده است و اين سبب جدی نبودن بحث و درس‌ها هم از جانب دانشجو و هم از جانب استاد شده است. به گمان من، مباحث در كلاس‌ها به‌طور جدي پيگيري نمي‌شود و این نقیصه‌ای اساسی برای اندیشه‌ورزی در کشور ماست.
* رئيس پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.