لذت شعر ،حاصل تعامل با متن است

« صدای تلویزیون را کم کن/ و به من بیشتر از گوینده‌ خبر گوش بده/ چه خبری بزرگتر از این که/ دلم برایت تنگ شده است»*
خواندن شعر همیشه لذت‌بخش است. حتی اگر شعر درباره فجایع بشری و آلام انسانی سروده شده باشد.
آیا ما از رنج بشر خشنود می‌شویم یا دلیل این رضایت فارغ از محتوای شعر و فرامتن آن حاصل می‌آید؟ بدیهی است که مخاطر شعر از پلشتی و زشتی جهان خرسند نیست بلکه چیزی در متن او را ارضا می‌کند.
به عبارت دیگر لذت از شعر حاصل تعامل با متن است نه فرامتن. چه بسا فرامتن شعر مخاطب را رنج دهد و به گریه بیندازد اما درعین حال به او لذت ببخشد و این همان لذت بدون دلیل و بی‌منفعت است که «کانت» به آن اشاره می‌کند.
کدام مخاطبی است که از دلتنگی و اندوه «الینا نریمان» شاد شود و لذت ببرد؟ مطمئناً هیچ کس.
اما وقتی خواننده با پارادکس شعر روبه رو می‌شود بی‌دلیل و ناخودآگاه لذت می‌برد. وقتی که با هم و بی‌هم بودن مترادف می‌شود و هنگامی دلتنگی در حضور رخ می‌دهد.
این درست است که در زیر لایه‌های شعر، تفکری عمیق جاری است و تلویزیون را به عنوان نماد زندگی مدرن مورد نقد قرار می‌دهد اما این عمق معنایی نیست که لذت‌آورست بلکه نوع طرح و بیان این معناست که لذت می‌آورد. این مضمون شعرست که متن را لذت‌آور می‌کند و نه محتوا که اتفاقاً بسیار متأثرکننده است.
در هر متن هنری، این وضعیت قابل ردیابی ست. لذت از دیدن فیلمی جنگی و عذاب‌آور چون «نجات سرباز راین»، لذت از تماشای تابلو رعب‌آور «جیغ» از «مونک» یا حتی لذتی توأم با شگفتی از رژیت یک توالت عمومی با نام هنری «چشمه» از «دوشان» در نمایشگاهی سوررئالیستی!
*هیچ کس مراقب سایه‌ها نیست/ الینا نریمان/ نیماژ/ 1394/صفحه 28.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • الينا نريمان IR ۰۴:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۶
    0 0
    درود و مهر جناب شكارسرى گرامى از لطف شما سپاسگزارم