به گزارش قدس آنلاین جمعی از طلاب مدارس علمیه مشهد مقدس امروز طی نامه ای به مدیر جدید شورای مدیریت و برنامه ریزی حوزه علمیه خراسان نکاتی را در باب جایگاه و شان حوزه علمیه خراسان یادآور شدند. همچنین در این نامه پیشنهاداتی برای رشد و بالندگی هرچه بیشتر حوزه علمیه خراسان بر اساس تاکیدات رهبری به حجه الاسلام و المسلمین سید مصباح عاملی ارائه شده است که به شرح ذیل می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
مدیر محترم حوزه علمیه خراسان
جناب حجت الاسلام و المسلمین سید مصباح عاملی دامت توفیقاته
سلام علیکم
حوزه علمیه خراسان از دیرباز مهد علمای ربّانی و مجتهدان مجاهدی ـ از حضرات آیات: شیخ مجتبی قزوینی، میرزا جواد آقا تهرانی و میرزا حسنعلی مروارید رضوان الله علیهم تا حضرت آیت الله العظمی خامنهای مدظلهالعالی ـ بوده است، که علاوه بر تعلیم و تربیت شاگردان متعدّد و بهرهمندی اقشار مختلف مردم از فیض وجودشان، با نقشآفرینی فعّال در جریان نهضت امام خمینی قدس سره، پیش و پس از انقلاب، حوزه خراسان را به یکی از مراکز مؤثّر در تحولات دهههای اخیر کشورمان تبدیل کردهاند.
اکنون که پس از ارتحال یار صدیق امام و رهبری و مدیر عالی حوزه علمیه خراسان، مرحوم آیت الله واعظ طبسی رحمة الله علیه، رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی یکی از شاگردان و همراهان با سابقه خویش در دوران مبارزه علیه رژیم ستمشاهی را به عنوان مدیر حوزه خراسان منصوب نمودهاند، بارقههای امید، در دل طلاب جوان انقلابی سربرآورده است.
حوزه علمیه به عنوان «قوام اصلى و ستون مهم انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى»[1]، امروز بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نسخهای برای تحول است؛ نسخهای که در خلال بیانات رهبر فرزانه انقلاب مد ظله العالی (در دیدار با جمعهای مختلف حوزوی، از مدیران تا اساتید و طلاب) برای اصلاح و تکمیل و کارآمدی روزافزون حوزه پیچیده شده است.
هر انسان منصفی، با مطالعه و بررسی دغدغههای پرتکرار ایشان پیرامون حوزه و روحانیت ـ که در قالب بیش از 1000 صفحه جمعآوری شده است ـ درمییابد که از اصول، راهبردها و حتی بسیاری از راهکارهای جزئی درباره اصلاح و کارآمدی حوزه و روحانیت، نکتهای نیست، مگر آنکه در کلام آن رهبر حکیم ارائه شده و حجت را بر همه مدیران و اساتید و طلاب تمام کرده است. ولی متأسفانه باید گفت که بسیاری از آن ارشادات حکیمانه، همچنان در لابهلای نوشتارها محبوس مانده و ـ با کمال تأسف ـ از سوی بسیاری، حتی مورد خوانش نیز قرار نگرفته است؛ تا جایی که خود ایشان نیز تلویحاً از این واقعیت تلخ، گلایه کردند.[2]
اما اکنون که با درایت مقام معظم رهبری مد ظله العالی ، اولا استقلال حوزه علمیه خراسان حفظ شده، ثانیا «شورای عالی حوزه خراسان» تشکیل شده و ثالثا به دلیل ترکیب کامل و کارآمد (که شامل سه تن از علمای تراز اول مشهد (با سابقه چندین ساله تدریس خارج فقه و اصول، که انقلابی، شاگردپرور، دلسوز، مردمی و محبوب عموم طلاب و اساتید هستند)، نماینده محترم ولی فقیه، تولیت معزّز آستان قدس رضوی و دو تن از شاگردان رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی است) وزانت و جایگاه آن شورا ارتقای چشمگیری یافته، به نظر میرسد که بهترین زمان ممکن برای مطالبه «تحوّل حوزه» فرا رسیده است؛ تحولی که ضروری و اجتنابناپذیر است و اگر حوزه بخواهد از آن بگريزد، «منزوى خواهد شد؛ اگر نميرد، اگر زنده بماند.»[3]
با عنایت به این مقدمه، ضمن عرض تبریک به حضرتعالی به خاطر کسب اعتماد رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی در تصدی جایگاه حساس مدیریت حوزه علمیه خراسان، پیشنهادهایی را ـ که عمدتاً برگرفته از بیانات مصرّح مقام معظم رهبری مد ظله العالی است ـ به محضرتان متذکر میشویم؛ امید آنکه در مسیر انجام وظایف خطیرتان، مفید واقع شود:
- ابلاغ و اجرای «برنامه تحولی» مبتنی بر «سند چشمانداز» و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» در کنار رصد، بازخوردگیری مستمر و اعمال تغییرات بههنگام
- تکمیل «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» با تدوین و اجرای بستههای «نظام جامع تربیتی»، «نظام جامع پژوهشی»، «نظام جامع تبلیغی» و «نظام جامع جذب و پذیرش»
- تأسیس «معاونت تهذیب»
- تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب»
- فعالسازی ظرفیت حوزه علمیه خراسان برای «نشر اسلام ناب» و «صدور انقلاب» با استفاده از ظرفیتهای بینظیر مشهد مقدس و حضور میلیونی مسلمانان از سراسر جهان
- تعریف و پیگیری ساختارمند مناسبات حوزه و نظام
- توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی» حوزوی، به ویژه با رویکرد «کاربردی»
- برنامهریزی برای تجهیز طلاب به ابزار «هنر» و «رسانه»
- پیگیری «نهضت آزاداندیشی» با راهاندازی کرسیهای «نظریهپردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات»
- مدیریت بر مبنای حفظ عزت و کرامت علما، اساتید و طلاب
در پایان، ضمن قدرشناسی نسبت به زحمات همه مسؤلانی که در سالهای گذشته در مجموعه مدیریتی حوزه، خدمتگزار سربازان حضرت ولی عصر أرواحنا فداه بودهاند، آمادگی خود را برای هرگونه یاریرسانی و خدمت در جهت پیشبرد مأموریتهای خطیرتان اعلام میداریم؛ بدان امید که در آیندهای نزدیک، شاهد تحولات امیدبخش و به ثمر نشستن فعالیتهای مدبرانه و مجاهدانه جنابعالی و مجموعه مدیریتی حوزه باشیم.
توفیقات روزافزونتان را در خدمت به حوزه علمیه و جلب رضایت ولی الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف عاجزانه از درگاه خداوند تبارک و تعالی تمنا داریم.
با احترام
جمعی از طلاب مدارس علمیه مشهد مقدس
20 اسفند 1394
رونوشت:
دبیر محترم شورای عالی حوزه علمیه خراسان دامت توفیقاته
دفتر مقام معظم رهبری مد ظله العالی
پیوست: تشریح پیشنهادات دهگانه
- ابلاغ و اجرای «برنامه تحولی» مبتنی بر «سند چشمانداز» و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» در کنار رصد، بازخوردگیری مستمر و اعمال تغییرات بههنگام
با همت جمعی از صاحبنظران و مدیران دلسوز حوزه، «سند چشمانداز بیست ساله» ـ به عنوان سند بالادستی همه فعالیتهای آتی حوزه ـ و «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» ـ که گام بلندی در نزدیکی هر چه بیشتر به حوزه تراز انقلاب اسلامی و از وجوه امتیاز حوزه علمیه خراسان نسبت به حوزه قم به شمار میآید ـ آماده شد و با عنایت مدیر فقید حوزه خراسان، به تصویب رسید و چندی پیش از سوی معاونت آموزش و پژوهش حوزه رسما ابلاغ گردید. تدوین برنامه تحولّی بر مبنای «سند مبانی و کلیات نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان»، از حدود سه سال پیش و با تلاشهای پیگیرانه جمعی از اساتید و فضلای فرهیخته و دغدغهمند در قالب «کارگروه تحوّل» آغاز شد و با صرف صدها ساعت کار تخصصی و بهرهگیری از مشاورههای متنوع شخصیتهای علمی (حوزوی و دانشگاهی) و نقد و بررسی موشکافانه در گروههای علمی، در قالب یک بسته کامل عملیاتی تنظیم گردید، که تقاضا داریم در آینده نزدیک، از سوی حضرتعالی ابلاغ شده و اجرایی شود.
از بارزترین خصوصیات برنامه تحولی مذکور، میتواند موارد زیر باشد:
- محوریت دادن (واقعی، نه صوری) به قرآن و حدیث (به ویژه «نهج البلاغه» و «صحیفه سجادیه») در برنامه آموزشی حوزه
- کوتاه کردن سنوات طولانی تحصیل[4] (خصوصا در سطوح یک، دو و سه) البته با حفظ کیفیت، با استفاده از روشها[5] و ابزارهای نوین آموزشی[6]
- تکمیل برنامه آموزشی دوره عمومی با شبکه متنوع علوم اسلامی و افزودن مواد دیگری بر اساس اقتضائات جهان امروز[7]، از قبیل: کلام جدید، سیره، تاریخ (اسلام، معاصر، غرب، تمدن)، آشنایی عمیق با معارف انقلاب اسلامی و پایههای نظری حکومت اسلامی (خصوصاً نظریه «ولایت فقیه»)، آشنایی با کلیات و اهم مسائل علوم انسانی (جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و حقوق)، جریانشناسی، دشمنشناسی و تحلیل سیاسی و ...
- لحاظ کردن تفاوت سطوح مختلف تحصیلی (سیکل، دیپلم و تحصیلات دانشگاهی) و استعدادهای متنوع ورودیهای حوزه در کم و کیف برنامه آموزشی ایشان[8]
- تخصیص امکانات و خدمات به افراد و مجموعهها، بر اساس میزان بهرهوری و کارمدیآمدی
- بازگرداندن آزادی عمل طلاب در انتخاب اساتید (به تأسّی از سلف صالح)، در عین پایش و سنجش یکپارچه و مستمر
- جایگزینی یا بدیل قرار دادن متون آموزشی کارآمدتر در برنامه درسی و سنجش طلاب داوطلب، بر مبنای آن متون
- دادن اختیارات و ابتکار عمل به مدیران و مجریان برنامه جهت هدایت تحصیلی طلاب متناسب با استعدادها و اقتضائات آنان
همچنین تقاضا داریم برای طلاب علاقمندی که هماکنون در حال تحصیل در سطوح یک، دو و سه هستند نیز تمهیدی شود تا بتوانند از مزایای برنامه تحولی استفاده کنند و بهرهوری بیشتری از عمر تحصیلی خود داشته باشند.
البته همچنان که در ابتدای این بند گفته شد، «تحول» یک ضرورت «همیشگی» است. پس نباید چنین تلقی شود که با تصویب و اجرای طرح تحول، برای سالهای سال، از هرگونه تغییر و بهینهسازی، بینیاز شدهایم؛ بلکه شایسته است که «سند چشمانداز» و «نظام جامع»، با رصد و بازخوردگیری مستمر از اساتید و طلاب همراه شود و پس از کشف هرگونه نقص و نقضی، تغییرات روبهجلو در کوتاهترین زمان ممکن اعمال شود؛ که اگر غیر از این باشد، به دلیل سرعت روزافزون تحولات، آنچه در ابتدا «تحول» نام داشته، به ضد خود تبدیل خواهد شد. به همین خاطر است که در مراکز علمی دنیا، اصل بر «انتقال مفاهیم علمی در کمترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت» است و «متون و روشها»، فرع و درخدمت آن هستند.[9]
- تکمیل «نظام جامع آموزشی حوزه علمیه خراسان» با تدوین و اجرای بستههای «نظام جامع تربیتی»، «نظام جامع پژوهشی»، «نظام جامع تبلیغی» و «نظام جامع جذب و پذیرش»
چنانچه تحول، فقط به «نظام آموزشی» محدود شود، مانع بزرگی در مسیر رشد مطلوب و متوازن و همهجانبه حوزه علمیه در همه ابعاد آن پدید میآید. از این رو برای ابتر نماندن حرکت بزرگی که توسط حوزه علمیه خراسان با نگارش «سند چشمانداز بیست ساله» آغاز شده است، لازم است که در کنار عملیاتی شدن «نظام جامع آموزشی»، تدوین و اجرای بستههای تکمیلی آن، در قالب نظامهای جامع «تربیتی»، «پژوهشی»، «تبلیغی» و «جذب و پذیرش» در دستور کار قرار گیرد.
- تأسیس «معاونت تهذیب»:
«تهذیب» و «اخلاق اسلامی» مؤلفّهای است که بدون آن، طلبگی و روحانیت، بیمعنا خواهد بود. بدون شک در جهان پیچیده امروز، نمیتوان بدون برنامهریزی عالمانه و ساختارمند، دل به سبک و سیاق دههها و سدههای پیشین خوش کرد و پرورش طلاب مهذّب و متخلّق را در مقیاس مورد نیاز جامعه اسلامی توقع داشت. تشکیل «معاونت تهذیب» میتواند زمینهساز توسعه سازمانیافته اخلاق و معنویت در حوزه علمیه خراسان باشد.
برنامهریزی برای بهرهمندی معرفتی طلاب از ادعیه عرشی اهل بیت علیهم السلام، انتشار شرح حال و مکتوبات بزرگان اهل تهذیب و بزرگداشت دائمی یاد و خاطره طلاب و روحانیان و علمای شهید و جانباز و ایثارگر و نشر سیره علمی و عملی ایشان، نمونهای از گامهای اساسی است که میتواند توسط این معاونت برداشته شود.
- تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب»:
برای پیشبرد هر چه بهتر اهداف متعالی حوزه علمیه، باید چرخهای متشکل از مدیران و اساتید و طلاب، به حرکت درآید. با اهتمام و پیگیری جنابعالی برای تشکیل «مجمع اساتید» و «مجمع نمایندگان طلاب» ـ به عنوان دو بازوی قدرتمند مدیریت حوزه ـ دو مورد از جدیترین خلأهای ساختاری حوزه علمیه خراسان ـ به حول و قوه الهی ـ برطرف خواهد شد. این دو مجمع، میتوانند نقش اعضای وابسته و مکمّل «شورای عالی» را ایفا کنند. با این اتفاق مبارک، هم افکار و نظرات کارگشای خیل پرشمار نخبگان و دغدغهمندان ـ که بیرون از دایره مدیریت هستند ـ در اختیار مجموعه مدیریتی حوزه قرار گرفته و صاحبان سلایق متنوع فکری، خود را در اداره این مجموعه سترگ، سهیم و در قبال آن، مسؤل خواهند دانست و هم یک اهرم دلسوز و کارآمد برآمده از دل حوزه، برای نظارت بر روند حرکتی دستگاه عظیم حوزه به خدمت آن درمیآید.[10]
- فعالسازی ظرفیت حوزه علمیه خراسان برای «نشر اسلام ناب» و «صدور انقلاب» با استفاده از ظرفیتهای بینظیر مشهد مقدس و حضور میلیونی مسلمانان از سراسر جهان:
در پی تهاجم فرهنگی ـ رسانهای همهجانبه استکبار جهانی، متأسفانه تصویری نادرست یا ناقص از اسلام و تشیع و انقلاب، در افکار عموم ملتها شکل گرفته است. اما حضور مستمر میلیونها مسلمان از همه مذاهب اسلامی و از سراسر جهان برای زیارت حضرت رضا علیه السلام و ارتباط چهره به چهره با ایشان از پس حجاب ضخیم رسانهها، فرصتی را برای نشر معارف اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و رسواکردن اسلام آمریکایی فراهم کرده است، که شاید مانند جوار حرم رضوی، در هیچ نقطه دیگری از جهان اسلام فراهم نباشد. استفاده حداکثری از این ظرفیت عظیم، جز با حضور مؤثر روحانیانی عالم به معارف اسلام ناب و پایههای فکری انقلاب اسلامی، آگاه و ملتزم به مبانی نظری «همگرایی مسلمین» و «امت واحده اسلامی»، آشنا به تاریخ و مختصات جهان اسلام و ملل اسلامی و مسلّط به مهارتهای ارتباط با مخاطب جهانی (از قبیل زبان) امکانپذیر نیست. این همه، در گرو برنامهریزی دقیق مدیریت جدید حوزه برای آمادهسازی طلاب و روحانیان، متناسب با این مأموریت خطیر است.
- تعریف و پیگیری ساختارمند مناسبات حوزه و نظام:
ارتباط مؤثّر مراکز حوزوی با تصمیمگیران و تصمیمسازان بخشهای مختلف نظام از اقداماتی است که برای هر چه کاربردیتر شدن علوم اسلامی و تحقق فقه عملی اسلام باید انجام شود؛ به این منظور، پیشبینی ساختار و سازوکاری برای «ارتباط منسجم حوزه و نظام» که متکفّل ساماندهی این ارتباط، رصد و بررسی مسائل بیجوابمانده دستگاههای حکومتی ـ در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... ـ و موضوعشناسی دقیق و سپردن آن به اهل علم برای ارائه پاسخ باشد، ضروری مینماید[11]؛ در غیر این صورت، به فرموده امام راحل رحمة الله علیه: «مادامى كه فقه در كتابها و سينه علما مستور بماند، ضررى متوجه جهانخواران نيست و روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نميتواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.»[12]
- توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی» حوزوی، به ویژه با رویکرد «کاربردی»:
«حوزهها و روحانيت بايد نبض تفكر و نياز آيندهى جامعه را هميشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهياى عكسالعمل مناسب باشند.»[13] از این رو، توسعه و تقویت «مؤسسات علمی ـ پژوهشی»[14] ناظر به رفع نیازهای بالفعل و بالقوه نظام اسلامی (در هر سه عرصه اجرا و تقنین و قضاوت) ـ در کنار فعالیتهای تحقیقی با رویکرد «نظری» که تاکنون دنبال میشده است ـ اتفاق مبارکی است که هم پیشبرد توأمان ساحت علم و عمل و کم شدن فاصله آن دو را به دنبال خواهد داشت و هم بارهای برزمینمانده نظام اسلامی را به مقصد خواهد رساند.
در این راستا، چارهاندیشی برای تعامل سازنده حوزه و دانشگاه نیز باید مد نظر قرار گیرد[15]؛ چرا که به فرموده امام راحل رحمة الله علیه: «فرهنگ دانشگاهها و مراكز غير حوزهاى به صورتى است كه با تجربه و لمس واقعيتها بيشتر عادت كرده است، تا فرهنگ نظرى و فلسفى. بايد با تلفيق اين دو فرهنگ و كم كردن فاصلهها، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند، تا ميدان براى گسترش و بسط معارف اسلام وسيعتر گردد.»[16]
- برنامهریزی برای تجهیز طلاب به ابزار «هنر» و «رسانه»:
برای تبلیغ مؤثّر معارف ناب مکتب اهل بیت علیهم السلام در دنیای پرهیاهوی امروز ـ که میدان رقابت رسانههاست ـ روحانیت باید بتواند به زبان مخاطبانش سخن گوید. به همین علت، در کنار بهرهمندی از ابزارها و امکانات کارآمد سنتی (مانند منبر) و تلاش برای بهرهوری روزافزون آن[17]، یکی از اولویتهای جدی مدیریت جدید حوزه، تدبیر و برنامهریزی برای تسلط طلاب به زبان «هنر» و تجهیز ایشان به «ابزارهای نوین رسانهای» است، که میتواند در قالب مراکز تخصصی حوزوی ـ که با مشورت و اشراف متخصصان متعهد هر رشته راهاندازی میشود ـ و در دورههای کوتاه و بلند مدت، پیگیری شود.
- پیگیری «نهضت آزاداندیشی» با راهاندازی کرسیهای «نظریهپردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات»:
از افتخارات حوزههای علمیه شیعه این است که از بدو تأسیس، مرکز آزاداندیشی علمی بهشمار میرفته است. همواره در حوزهها و خصوصا حوزه خراسان، علما و صاحبنظران با سلایق و مناهج گوناگون و گاه متضاد فکری وجود داشتهاند، که در عین اختلافات و مباحثات عمیق نظری، در میدان عمل، با سعه صدر مثالزدنی، دوشادوش یکدیگر برای حل مسائل اسلام و مسلمین فعالیت میکردهاند. نمونه بارز اینگونه تعاملات، همراهی فعّالانه علمای این دیار ـ که از برجستگان مکتب تفکیک بودند ـ با امام خمینی رحمة الله علیه ـ به عنوان زبده مکتب صدرایی ـ در روزگار غربت مبارزات پیش از انقلاب و مراحل سخت پس از پیروزی انقلاب و محبت و رفاقت متقابل آنان با یکدیگر است. [18]
برای احیای مجدد این تراث گرانمایه سلف صالح در دنیای پر آشوب امروز ـ که بیش از هر زمان دیگری، نیاز به حاکمیت علم و منطق احساس میشود ـ ابتدا باید «تكفير» و «رمى» از حوزه رخت بربندد، که آن نیز راهی جز ایجاد «نهضت آزادفكرى و آزادانديشى» ندارد.[19]
همچنین برای گریز از دو پرتگاه مهلک «هرج و مرج فکری» و «جمود و تحجر علمی» باید «آزادى بيان»، مقيّد به «منطق و اخلاق» فرهنگ و سکه رایج مجامع علمی و حوزوی شود. بدین منظور، راهاندازی کرسیهای «نظریهپردازی»، «نقد» و «پاسخ به سؤالات و شبهات» باید از سوی مسؤلان تازه نفس حوزه، «حمايت و مديريت شوند، بهنحوىكه هرچه بيشتر، مجال علم، گسترش يافته و فضا بر دكانداران و فريبكاران و راهزنان راه علم و دين، تنگتر شود.»[20] تحقق این مهم، در حوزه علمیه خراسان و در پرتو خورشید درخشان عالم آل محمد صلی الله علیه و آله ـ که باید حضرتش را «مؤسس نهضت آزاداندیشی» بدانیم ـ خواسته دور از انتظاری نیست.
- مدیریت بر مبنای حفظ عزت و کرامت علما، اساتید و طلاب:
شایسته است تعامل کریمانه و عزتمدارانه با همه مجموعه حوزه و روحانیت ـ از علما و اساتید، تا طلاب سطوح عالی و مقدمات ـ مد نظر مسؤلان جدید حوزه علمیه خراسان قرار گیرد، که از مهمترین مصادیق آن، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ نشستن پای درددلها و دغدغههای بهحق و ـ بعضاً ـ ناشنیده افراد زیرمجموعه و تلاش برای برطرف کردن آن
ـ اجتناب از بستن و امنیتی کردن میدان فکر و نظر و دادن مجال برای مطرح شدن نقدهای منصفانه و نظرات اصلاحی
ـ نهادینهکردن فرهنگ «مطالبهگری حقمدارانه» و «پاسخگویی مسؤلانه»
ـ ترجیح دادن منافع و مصالح مشروع و بهحق افراد و مجموعههای حوزوی در هنگام تعارض آن با برخی قوانین دستوپاگیر
[1]. سخنرانى رهبر معظم انقلاب در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزهى علميهى قم و روحانيون بيست كشور جهان 22/ 03/ 1368
[2]. «از پيشنهادهائى كه بنده در طول اين سالها دربارهى حوزهى علميه كردم، چه در مجامع عام كه با طلاب و فضلا و مدرسين جلسه داشتيم و صدها، گاهى هزارها نفر در او شركت داشتند؛ چه در جلسات كوچك و خصوصىتر كه با بعضى از مسئولين حوزه يا بزرگان حوزه يا مراجع يا فضلا داشتيم و پيشنهادهائى دائم مطرح شده و گفته شده، خيلىهايش تا حالا تحقق پيدا نكرده، يا به صورت نيمهكاره و نيمهراهه تحقق پيدا كرده است» بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزههاى علميه كشور 08/ 09/ 1386
[3]. همان
[4]. «همينطور كه بارها عرض كردهام: حوزهى علميه از لحاظ موجودى خود هيچ كسرى ندارد؛ يعنى ذخاير عظيم علمى و معنوى و تقوايى در شعب مختلف علوم دين- از فقه و اصول گرفته تا كلام و تفسير و بقيهى علوم اسلامى- كه مورد نياز مردم است، دراين حوزه وجود دارد. آنچه كه در حوزه به آن نياز است، اين است كه كيفيّتى بدهيم كه اين موجودى حوزه بتواند اوّلًا در استمرار حوزه سهل الوصل شود؛ چون دوران امروز، دوران سرعت و دوران سهولت دستيابى است- شما مىبينيد يك نفر آدم بىسواد محض، وارد تحصيلات مىشود؛ مثلًا يك بچّهى شش هفت ساله، با گذشت چند سال معدود- كه انسان تصوّر نمىكند- به عنوان يك متخصّص مىآيد و مشغول به كار مىشود. پزشك، مهندس يا كارشناس مسائل علوم انسانى يا مسائل علوم فنّى مىشود. در يك مدّت معدود، انسانى كه معلوماتى نداشته است، دورهاى را طى مىكند و به چيزى مىرسد. يعنى امروز دورانى است كه افراد نمىتوانند براى مقاصد خودشان، سالهاى طولانى منتظر شوند. دورانى است كه كارها به اسهل وجه و اسرع زمان- اسرع وقت- انجام مىگيرد. دورانِ رايانه است.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى مديريت حوزهى علميهى قم 15/ 06/ 1375
[5]. «امروز در دنيا تمرين مىكنند كه مشكلترين مطالب را به آسانترين زبانها بيان و فرموله كنند. رمز مىگذارند تا با گفتن يككلمه، مخاطب ده كلمه را بفهمد؛ اما ما بياييم عبارتِ مشكلى را براى بيان مطلبى انتخاب كنيم؟!» سخنان رهبر انقلاب در ديدار با جمعى از نخبگان حوزه علميه قم 13/ 09/ 1374
[6]. «من به بعضى از دوستان گفتم كه با گذشت اندكى- مثلًا چند سال معدود- اين طور خواهد شد كه رايانه در زندگى بشر، جاى خودش را مثل سواد خواندن و نوشتن امروزى، باز خواهد كرد؛ يعنى همچنان كه امروز اگر كسى سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد، به كلى از قافله ى زندگى عقب است؛ اندكى كه بگذرد، اگر كسى با رايانه نتواند كار كند، به همان اندازه از قافلهى زندگى عقب خواهد ماند! وقتى كه مصاحبين ما با الاغ حركت مىكنند، ما هم مىتوانيم در كنار آنها پياده حركت كنيم- يك خرده عقب بمانيم- امّا وقتى آنها با اتومبيل حركت مىكنند، اگر ما پياده يا با الاغ حركت كنيم، به كلّى عقب خواهيم ماند؛ بالاخره مجبوريم وسيلهاى پيدا كنيم و با سرعت حركت كنيم.
اين مسأله ربطى هم به ماهيّت درسها و علوم ما ندارد. آن محتواها و ماهيّت كار ما به حال خودش باقى است. ما صرفاً ابزار را عوض مىكنيم امروز نمىشود كسى كه مىخواهد از تهران به قم برود، مثلًا قاطرى يا شترى كرايه كند، سوار شود و برود! اتوبوس هست؛ انسان سوار مىشود و دو ساعته مىرود. چرا انسان خودش را معطّل كند؟! اين ربطى ندارد به اينكه ما بخواهيم در محتواها دست ببريم تا كسى بگويد كه آقا، حوزه از دست رفت يا علوم ما از بين رفت يا مردم بىسواد شدند! نخير؛ همان علم و همان سواد و معرفت و معلومات هست؛ منتها در سابق با طرق خاصّى از آنها استفاده مىكردند؛ حالا با پيشرفت همه چيز در دنيا، بايد از آن پيشرفتها استفاده كرد. اگر نكنيم، عقب خواهيم ماند.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى مديريت حوزهى علميهى قم 15/ 06/ 1375
[7]. «امروز در دنيا افكارى ارائه مىشود و فلسفههايى در زمينههاى گوناگون در ذهنيات، در مسائل اجتماعى، در تاريخ، در اقتصاد مطرح مىشود كه پاسخهايى هم در اين زمينه وجود دارد. ... ما چه كار كنيم؟ ما اينجا در مدرسهى فيضيه، يا در حوزهى قم، يا در مسجدمان در فلان شهر كشور بنشينيم، تا ببينيم چه حرفى از خارج آمد كه فلان نقطهاش اشاره يا تعريضى به مسائل دينى دارد و بنا كنيم همان نقطه را رد كردن؟! اين درست است؟! بعد از آنكه كسانى آن را خواندند، دانستند، تدريس كردند، تفهيم كردند؛ يكى هم پيدا شد و آن را ترجمه كرد؛ مدتها هم گذشت و آن ترجمه به دست منِ روحانى رسيد؛ تازه حالا بفهمم كه در ده سال پيش، بيست سال پيش، چهل سال پيش، در اروپا دانشمندى يا متفكرى يا فيلسوفى يا فيلسوفنمايى آمده و به فلان نقطهى اعتقادات من تعرض كرده و من حالا به او جواب بدهم! آيا اين روش درستى است؟! يا نه؛ حوزه بايد در متن حوادث علمى عالم باشد.
امروز شما بايد بدانيد و در جريان باشيد كه مثلًا در مقولهى جامعهشناسى، در دنيا چه نظرات و چه ايدههايى هست و چه فكرهايى دارد مىجوشد. گاهى در اين فكرها عناصر مطلوبى هست؛ آن را جذب كنيد؛ عناصر نامطلوبى هم هست؛ قبل از آنكه بيايد، دفاع مناسبش را آماده كنيد و ذهنيت جامعه را واكسينه نماييد. اينطور نباشد كه وقتى آمد و يك عده رفتند و خواندند و طرفدار شدند، ما بگوييم بله، فلانكس در فلان قضيه اينطور گفته و اين مطلب به اين دليل و اين دليل و اين دليل، درست نيست؛ اينكه راه برخورد نيست! پس، تحقيق و پژوهش و اطلاع و آگاهى از حقايق و معارف عالم و وضع علمى دنيا، از چيزهايى است كه براى حوزهى علميه لازم است.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 01/ 12/ 1370
[8]. «نمىشود بگوييم كه اين درس هست؛ هركس مىخواهد بيايد، بيايد؛ هركس هم نمىخواهد، نيايد؛ ما اينطورى درس مىدهيم و ملاحظهى اضعف مأمومين را مىكنيم! مگر چنين چيزى مىشود؟ بايد براى اقواى مأمومين هم يك درس ويژه گذاشت. استعدادها بايد شناسايى و طبقهبندى بشود؛ آن استعداد درخشان بركشيده شود و به او آموخته شود و از او استفاده شود؛ اينها كارهايى است كه در جملهى كارهاى جديد قرار مىگيرد؛ اينها بايد در حوزه انجام بگيرد.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 01/ 12/ 1370
[9]. «نظام درسى بايد دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردى كه در برنامهريزيهاى مراكز آموزشى بزرگ، بهطور دائم در حال تحوّل است، نظام درسى و كتاب درسى است. دائم نقصهايش را برطرف و آن را با خصوصيات لازم براى آموزش و پرورش همراه مىكنند.» سخنرانى در اجتماع بزرگ اساتيد، فضلا و طلّاب حوزهى علميهى قم، در مدرسهى فيضيّه 14/ 7/ 79
[10]. «حوزه سرشار از اين نيروهاست ... به نظر من از اينها استفاده شود. اين مسئله منافاتى ندارد با آن مطلبى كه عرض كردم تشكيلات فربه نشود. ميشود افراد را تقسيم كرد و اعضاى پيوسته و وابسته داشت. بعضى از اعضا هستند كه پيوسته نيستند، عضو نيستند، اما مرتبطند؛ از ذهن اينها، از فكر اينها در مسائل گوناگون استفاده شود.» بيانات در ديدار اعضاى شوراى عالى حوزهى علميهى قم، 4/ 8/ 1389
[11]. «چه من و شما بخواهيم و چه نخواهيم. اين نظام، بر محور تفكرات اسلامى بنا شده و بايستى بر محور مقررات و بينشهاى اسلامى اداره بشود. اين تفكرات و بينشها و مقررات، در كجا بايستى تحقيق و تنقيح بشود؟ اين استفهامها، در كجا بايد پاسخ داده بشود؟ اگر ...حوزهها، تنقيح و تبيين مقررات و احكام و معارف اسلامى را -كه نظام با آنها حركت خواهد كرد- به عهده نگيرند، چه كسى بايد به عهده بگيرد؟ حوزهها بايستى اين مسئوليت را احساس بكنند. ... حوزه- بما هى حوزه- هنوز تنظيم و تدوين مقررات اسلامى و نظام ارزشى اسلام و اخلاق عمومى را كه ما مىخواهيم ملت داشته باشند و متكى به مدارك قطعى شرع باشد و ديگر جاى بحث و لَيت و لعلّ و لِمَ و بِمَ نداشته باشد، متكفل نشده و الگوى زندگى اسلامى را ارايه نداده است. هى به ما مىگويند: الگوى زندگى اسلامى را بدهيد. چه كسى بايد اين كار را بكند؟ طبيعى است كه حوزه بايد در اين جهت گام بردارد.» سخنرانى در ديدار با مجمع نمايندگان طلّاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 07/ 09/ 1368
[12]. صحیفه امام، ج 21، ص 273، پيام به روحانيون، مراجع، مدرسين، طلاب و ائمه جمعه و جماعات (منشور روحانيت)
[13]. همان
[14]. «حوزه بايد مراكز متعدد تحقيقاتى داشته باشد تا در تمام اين زمينهها، مثل يك مجموعهى توليدى مرتب و مدرن كار كند و محصول بدهد. اگر چنانچه دستگاه در مسألهيى دچار سؤال شد- مثل مسألهى زمين و موسيقى و در يك چارچوب وسيعتر، سيستم اقتصادى و روابط خارجى و ارتباط با ملتها و مسائل پولى و ارزشهاى كارگزارانِ حكومت و صدها مسئله از اين قبيل كه هر دستگاهى همواره با اين سؤالات از لحاظ مبنايى مواجه است كه ما بر چه اساسى قانون بگذرانيم و بر چه اساسى مقررات ادارى بگذاريم و بر چه اساسى عمل بكنيم- بداند كه مركزى اينگونه سؤالها را جواب مىدهد.
حوزههاى علميه- مخصوصاً حوزهى علميهى قم- در تصوير مطلوب و ايدهآلى، يك كارگاه ايدئولوژى و مركز ايدئولوگهاست ... حوزه بايد مستقيماً در اين مسائل دخالت كند.» سخنرانى در ديدار با مجمع نمايندگان طلّاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 07/ 09/ 1368
[15]. «يكى از چيزهايى كه امام بزرگوار روى آن تأكيد مىكردند، ارتباط حوزه و دانشگاه بود؛ حوزهى علميه در اين مورد چه كار مىخواهد بكند؟ چطورى ارتباط حوزه و دانشگاه تشكيل خواهد شد؟ ما دفتر همكارى حوزه و دانشگاه داريم كه البته كارهاى بسيار باارزش و خيلى خوبى هم كرده است اما نسبت به آن كار عظيم، فقط بخش كوچكى را اشغال كرده است. تحقيقات مشترك، پژوهشهاى مشترك و كارهاى مشترك، مىتواند وجود داشته باشد.
طلاب بايد با معارف روزگار خودشان آشنا بشوند و علوم روز را بشناسند؛ البته اين به معناى آن نباشد كه درسهاى خودشان را رها كنند. برنامههاى حوزه بايد فراگير باشد و به قدر لازم و كافى طلاب را آشنا كند.» سخنرانى در اجتماع طلاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 01/ 12/ 1370
[16]. صحیفه امام، ج21، ص74، پيام امام به ملت ايران در سالگرد كشتار خونين مكه (قبول قطعنامه 598)، 29 تير 1367
[17]. «ما از صد سال پيش تا امروز چقدر موازين منبر را زير ضابطه بردهايم؟ اين يك خلأ است. اگر كسى هنرمند بود و مثل مرحوم آقاى فلسفى ذاتاً هنرِ منبر و سخنورى داشت، كارش پيش مىرود و حرفش اثر مىگذارد؛ اما اگر كسى اين نبوغ و استعداد ذاتى را نداشت، يا بايد از شيوههاى كاذبِ جاذبهدار استفاده كند، يا بايد محكومِ بىجاذبگى شود، يا بعد از اندكى صحبت كردن، حرفهايش از دهن بيفتد و رغبت كسى را برنينگيزد؛ در حالى كه سينهاش پُر از معلومات است. همهى اينها ايراد است. ما مىتوانيم شيوهى انحصارىِ اختصاصىِ بسيار مؤثّر تبليغ را- يعنى همين منبر و مواجههى روبهرو و جلسهى تفسير قرآن و بيان مسائل دينى را- تحت ضابطه درآوريم.» بيانات در جمع علما و روحانيون در مصلّاى رشت 12/ 2/ 1380
[18]. «ما تحمل را در حوزه بايد بالا ببريم. خوب، يكى مشرب فلسفى دارد، يكى مشرب عرفانى دارد، يكى مشرب فقاهتى دارد، ممكن است همديگر را هم قبول نداشته باشند. من چند ماه پيش از اين، در مشهد گفتم كه مرحوم آشيخ مجتبى قزوينى رضوان اللَّه تعالى عليه مشرب ضديت با فلسفهى حكمت متعاليه، مشرب ملّا صدرا، داشت- ايشان شديد، در اين جهت خيلى غليظ بود- امام رضوان اللَّه عليه چكيده و زبدهى مكتب ملّا صدراست؛ نه فقط در زمينهى فلسفىاش، در زمينهى عرفانى هم همينجور است. خوب، مرحوم آشيخ مجتبى نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترويج مىكرد تا وقتى زنده بود. ترويج هم از امام كرد؛ ايشان بلند شد از مشهد آمد قم، ديدن امام. مرحوم آميرزا جواد آقاى تهرانى در مشهد جزو برگزيدگان و زبدگان همان مكتب بود، اما ايشان جبهه رفت. با تفسير حمد امام كه در تلويزيون پخش مىشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ايشان، هم مرحوم آقاى مرواريد، اما حمايت مىكردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سياسى، اجتماعى، رفاقتى، باهم مأنوس؛ همديگر را تحمل مىكردند. در قم بايد اينجورى باشد.» بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزههاى علميه كشور 08/ 09/ 1386
[19]. همان
[20]. پاسخ رهبری به نامه جمعى از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه 16/ 11/ 1381
نظر شما