۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۵
کد خبر: 370031

قدس آنلاین / رقیه توسلی : رنگ پریده ام دور از پنجره ی فولاد... دور از این همه زیرلبی هایِ تلنبارشده...

رنگ پریده ام دور از پنجره ی فولاد...

می دانم باز با من مدارا کرده ای سلطان! باز جوابم داده ای! باز مرحمت کردی تا پیدا کنم گمگشته های خود را! باز عاشقانه های نیم بند مرا رد نکرده ای جانِ جانان!

یا علی بن موسی الرضا! اینجا، پیش شما چشم و دلم سیر است با آن همه آرامش و شکیبایی که سوغاتم می دهید. با آن همه کبوتری که می گذارید سرراهم تا پرواز را ببینم و غوطه ور شوم. غوطه ور در نور. غوطه ور در آسمان.

در سرایِ شما، نشستن پایِ غم های بزرگ هم می چسبد. اصلا شما که هستید، حرم تان که هست، مهربانی تان که هست؛ بگذار دنیا، هرچه در توان دارد آشوب کند. شما که دست آدم را خوب می گیرید.

می دانم زیارت تان، پایم را از زمین بلند می کند. بال می دهد. تا ذره ذره بیاموزم دل کندن از دل کندنی ها را.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.